گفتگوهای ایران و آمریکا، زمین گیر می شود مگر آنکه همتی سر میز مذاکره باشد
پارسینه: رفع تحریمها کلید احیای توافق هستهای است. اگر دولت بایدن به دنبال راهحلی درازمدت است باید رئیس کل بانک مرکزی ایران در آن مشارکت داشته باشد.
به گزارش پارسینه، نشریه فارین پالیسی در گزارشی تفصیلی به تحلیل شرایط مذاکرات آتی آمریکا و ایران بر سر برجام پرداخته و بر این نکته تاکید کرده است که گفتگوهای ایران و آمریکا، زمین گیر میشود؛ مگر آنکه عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی ایران سر میز گفتگو باشد.
در این گزارش آمده است: ممکن است به زودی ایران و ایالات متحده بار دیگر بر سر میز مذاکره بنشینند. هفته گذشته دولت بایدن پیشنهاد داد مذاکرات از سر گرفته شوند و ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی توافق کرد تا روند محدودسازی بازرسی از برنامه هستهایاش را کند سازد. فرصتی برای گفتگوی دوطرف گشوده شده است که احتمالا در چارچوب تسهیلشده توسط اتحادیه اروپا برگزار خواهد شد. اگر زمانی آمریکا و ایران در دو سوی میز مذاکره بنشینند، لازم است یک چهره کلیدی در آنجا حضور داشته باشد: عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی ایران.
بانک مرکزی ایران از بسیاری جهات هدف اصلی جنگ اقتصادی ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا علیه ایران بود. سختیهای اقتصادی که ایران به خاطر اعمال مجدد تحریمهای ثانویه متحمل شد را میتوان محصول موفقیت دولت ترامپ در محدودسازی دسترسی بانک مرکزی به ذخایر ارزی آن دانست.
برطبق گزارش صندوق بینالمللی پول، ایران فقط به ۸.۸ میلیارد دلار ذخایر ارزی موجود دسترسی دارد که تقریبا معادل یک دهم کل ذخایر ارزی آن است. به خاطر عدم دسترسی به ذخایر موجود در کشورهایی مانند عراق، کره جنوبی، ژاپن و آلمان، بانک مرکزی نتوانست جلو تضعیف ارزش پول ملی را بگیرد. امروز ارزش ریال به کمتر از یک پنجم ارزش آن در دوران قبل از خروج ترامپ از توافق هستهای یا برجام رسیده است، این سقوط شدید ارزش پول باعث شد کالاهای وارداتی گرانتر شوند و نرخ سالانه تورم به حدود ۵۰ درصد برسد.
همتی، کهنه سرباز عرصه بانکداری، در حوالی ۲۰۱۸ و درست چند ماه قبل از اعمال کامل تحریمهای ثانویه علیه ایران به سمت رئیس کل بانک مرکزی منصوب شد. او در شرایط دشوار عملکرد چشمگیر از خود به نمایش گذاشت. در سراسر سال ۲۰۱۹ ارزش پول ایران رو به افزایش گذاشت هرچند بحران کووید-۱۹ این روند را مختل کرد. اقتصاد به شدت آسیب دید و تجارت وضعیتی آشفته پیدا کرد.
در اکتبر ۲۰۲۰ ریال به پایینترین سطح در برابر دلار در بازار آزاد رسید و هر دلارر اندکی بیش از ۳۲۰ هزار ریال ارزش پیدا کرد. از آن زمان ارزش برابری آنها در سطح هر دلار ۲۵۰ هزار ریال ثابت ماند. این ثبات به تحکیم بهبود اقتصادی هرچند آهسته ایران کمک کرد. در این راه همتی ثابت کرد که گفتوگوگر ماهری است. او با استفاده از حساب اینستاگرامی، وب سایت بانک مرکزی و حتی مصاحبههای گزینشی با رسانههای بینالمللی الویتهای کاری خود را اعلام کرد و مردم ایران را از توانایی بانک مرکزی در دفاع از ریال در برابر ابرتورم مطمئن ساخت.
علیرغم تلاش فراوان دولت ترامپ، اقتصاد ایران هیچگاه به وضعیت رکود همه جانبه نرسید. اما کشور دوره دردناکی از رکود را میگذراند و تحقق وعده شکوفایی اقتصادی از جانب هر دولتی که باشد مستلزم رفع تحریمها خواهد بود. دولت ترامپ در پی آن بود که برداشتن تحریمها دشوار و دشوارتر شود.
دولت ترامپ در سپتامبر ۲۰۱۹ بانک مرکزی ایران را در طبقه تروریستی قرار داد. این اقدام باعث شد معافیتهای درازمدتی که به بانک اجازه میداد نقش مهمی در خرید کالاهای بشردوستانهای از قبیل غذا و دارو ایفا کند، تحت تاثیر قرار گیرند.
وزارت خزانهداری آمریکا در فوریه ۲۰۲۰ یک مجوز عمومی را با هدف آرام کردن نگرانیها صادر نمود. اما قصد آمریکا از تروریستی قلمداد کردن بانک مرکزی مخربتر بود. این اقدام با آن هدف صورت گرفت که دولت دموکرات نتواند در آینده به سادگی تحریمها را بردارد.
احتمالا دولت بایدن باید این عنوان را بردارد تا بتواند بانک مکزی را به جایگاه اولیه خود در برجام بازگرداند، اما حذف این عنوان که با اتهام پشتیبانی ایران از تروریسم پیوند خورده است، از نظر سیاسی دشوار خواهد بود؛ چرا که آمریکا قصد بازگشت به توافقی را دارد که منحصرا به برنامه هستهای میپردازد. رفع تحریمها حتی قبل از اقدامات شرورانه ترامپ دشوار بود. تجربه ایران از رفع تحریمها در پی اجرای برجام برای این کشور ناامیدکننده بود. بانکهای بینالمللی در پردازش تراکنشهای مرتبط با ایران مردد بودند. آنها دستورالعملهای پیمان هستهای درباره چگونگی کار با ایران به شکلی منطبق با قوانین و همچنین ریسک جریمههای تنبیهی در صورت نقض تحریمها را بهانه میکردند.
این وضعیت جلوی احیای تجارت و به ویژه سرمایهگذاری در ایران را گرفت. مذاکرات فنی بانکی در جریان گفتگوهای برجام از جمله مذاکرات سطح کاری با بانک مرکزی صورت گرفت، اما آنها عمدتا بر رفع مسدودی داراییهای ایران متمرکز بودند. چالشهایی که ایران در بانکداری روزمره با آن مواجه بود، چشم طرفین را بر دیگر موضوعات بست.
جاکوب لیو وزیر وقت خزانهداری در مارس ۲۰۱۶ گفت: «تجربه ایران نشان میدهد رفع تحریمها تا چه اندازه میتواند دشوار باشد.» علیرغم آنچه لیو آن را «نفوذ گسترده جهانی» مقامات وزارتخانههای خزانهداری و امور خارجه مینامید، چالشهای بانکی همچنان باقی ماند و جلوی تجارت و سرمایهگذاری را گرفت تا این که در نهایت ترامپ از پیمان هستهای خارج شد.
ولی الله سیف که در زمان مذاکرات برجامی ر یاست کل بانک مرکزی ایران را بر عهده داشت، در مصاحبه جولای گذشته خود بیان کرد که ایران در اتاق مذاکرات متخصصان مناسبی نداشت. به گفته او «برجام توانست مشکلات آن زمان فروش نفت را حل کند، اما قادر به حل مسائل بانکداری نبود. تیم متخصصان اقتصادی و بانکداری ما در گفتگوهای برجامی تیمی ضعیف بود.»
قابل درک است که رهبران ایران علاقهمندند این بار رفع تحریمها به شکلی درست انجام گیرد. آیتالله خامنهای رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود تاکید کرد که هرگونه رفع تحریمها توسط ایالات متحده باید در عمل و نه بر روی کاغذ باشد. علاوه بر این، رفع تحریمها نیز باید راستیآزمایی شود.
با نزدیکتر شدن مذاکرات جدید، آشکار است که طرفین برجام نمیتوانند برای باز کردن گرههایی که مدتها روابط بانکی ایران را محدود کردهاند به دیپلماتها اتکا کنند. برای اطمینان از موفقیت رفع تحریمها لازم است همتی به عنوان بخشی از گفتگوهای فنی سطح بالا در اتاق مذاکرات حضور داشته باشد. مذاکراتی که میتواند مقامات ارشدی مانند جنت یلن وزیر خزانهداری آمریکا و برونو لامایر وزیر دارایی فرانسه را نیز دربرگیرد.
گفتگوهای رفع تحریم از نظر ساختاری همانند گفتگوهای هستهای قبل از برجام است که بین ارنست مونیز وزیر وقت انرژی آمریکا و علیاکبر صالحی رئیس آژانس انرژی اتمی ایران برگزار گردید. به چند دلیل این گفتگوها باید با مرکزیت آقای همتی باشند.
اول، همتی نشان داد چهرهای کلیدی در دیپلماسی اقتصادی است. او در سال گذشته سفرهایی را به عراق، عمان، کرهجنوبی و چین انجام داد تا اطمینان دهد علیرغم فشار ترامپ بر دولتهای این کشورها، ایران کانالهای تجاری عملیاتی با شرکای کلیدی تجاری خود را حفظ میکند. شرکت او در گفتگوهای جدید را میتوان تداوم طبیعی فعالیت جهانی او دانست. علاوه بر این، اکثر منافع حاصل از رفع تحریمها توسط ایالات متحده باید از طریق کشورهای ثالث انتقال یابند. همتی تنها ذینفعی است که از چالشهایی که آمریکا در روابط اقتصادی ایران با شرکای کلیدی تجاری ایجاد کردهاند، آگاهی فنی کاملی دارد.
دوم، همتی برای اجرای اقدامات مراحل اول و آخر تحریمها نقشی حیاتی دارد. تسهیل دسترسی به ذخایر ارزی یا اعطای وام کووید-۱۹ صندوق بینالمللی پول که دولت بایدن آنها را اقدامات اقتصادی اولیه میداند و یا ایجاد انگیزههای اقتصادی جدید مانند مجوز گردش یو شکل (U-turn) دلاری مواردی هستند که اجرای موثرشان به بانک مرکزی بستگی دارد. لازم به ذکر است که گردش دلاری معافیتی بود که در سال ۲۰۰۸ برداشته شد. این معافیت به بانکهای آمریکایی امکان میداد در زمانی که پرداختی بین دو بانک خارجی غیرایرانی انجام میشد، تراکنشهای مرتبط با ایران را کارپردازی کنند.
از همه مهمتر آنکه جامعه جهانی انتظار دارد ایران بخش بانکی خود را در راستای استانداردهای جهانی اصلاح کند. از این نظر همتی یک قهرمان کلیدی به حساب میآید. او به تازگی اعلام کرد اگر برجام احیا شود ایران باید پذیرش برنامه نهاد استانداردگذاری FATF را تکمیل کند تا شاهد تحقق منافع رفع تحریمها در بخش بانکداری باشد.
سرانجام، همتی میتواند عامل تداوم فنسالارانه در اجرای اقتصادی برجام احیا شده باشد. این نگرانی وجود دارد که ورود یک رئیسجمهو ر جدید در ماه آگوست توافق دیپلماتیک را در معرض خطر تغییر سیاستها قرار دهد.
این احتمال وجود دارد که برخی دیپلماتهای ارشد ایران همچنان در دولت جدید به کار خود ادامه دهند، اما دوره آقای همتی در ۲۰۲۳ به پایان میرسد؛ بنابراین او بهتر از همه میتواند تداوم نهادی در امو ر اجرایی را تضمین کند. او ثابت کرد که یک عامل سیاسی کارآمد است. همتی با اصرار بر استقلال فنسالارانه بانک مرکزی توانست از حملاتی که مرتبا علیه اعضای دولت روحانی صورت میگیرند، دور بماند.
همچنین او رابطه خوبی با آیتالله خامنهای دارد و میتواند با کمک ایشان سیاستهای بانک را در مقابل حملات سیاسی مصون دارد. اغلب گفته میشود که احیای برجام منابع مالی میانهروهای سیاسی را تقویت خواهد کرد. اما همزمان مهم است که جو بایدن به تقویت توان آن دسته از فنسالاران ایرانی بپردازد که بر روی سیاستهای کشوری کار میکنند نه سیاستبازی.
انتصابات اولیه در دولت بایدن حاوی این پیام آشکار هستند که هرگاه نوبت به ایران برسد، سیاستها اهمیت پیدا میکنند. همین امر در تهران نیز صادق است. اگر افراد مناسب در اتاق مذاکرات آینده حضور نداشته باشند، نه تنها سیاستهای توافقی ناقص خواهند بود بلکه اجرای آنها نیز ناکام خواهد ماند.
لازم است ایالات متحده و دیگر اعضای دائم شورای امنیت به همراه آلمان مسیر عادیسازی روابط بانکی را پیش روی ایران قرار دهند. با این هدف، منطقی است که از مشارکت بانکدار ارشد ایران استفاده گردد.
*اسفندیار باتمانقلیچ: بنیانگذار اندیشکده بورس و بازار
*صاحب صادقی: ستوننویس و تحلیلگر سیاست خارجی در حوزه ایران و خاورمیانه
با رهنمود های رهبری و فرمانبرداری همه سربازان ولایت اگر کمی بیشتر زمان بدست بیاوریم تا رسیدن به قدرت اول جهان اسلامی فاصله ای نداریم و تا همین یکی دو سال برگ برنده را روی میز غرب و لیبرال های داخلی میکوبیم و همانند کره شمالی حکومت اسلامی را بیمه میکنیم