ماجرای نامه حاج قاسم به صدام چه بود
پارسینه: «حاج اسد» از فرماندهان جبهه مقاومت، در خاطرات خود از سردار سلیمانی به بیان ناگفتههایی از «نامه حاج قاسم به صدام» و «اقامه نماز سردار در کاخ کرملین» پرداخت.
ساعت یک و بیست دقیقه جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ حاج قاسم سلیمانی، «سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت»، این بخشی از پیام تسلیت رهبر انقلاب بعد از شهادت فرمانده افسانهای جبهه مقاومت است که هنوز با گذشت دو سال از ترور سحرگاه سردار در فرودگاه بغداد باورپذیر نیست؛ خبری که همه معادلات را تغییر داد و منطقه غرب آسیا را برای همیشه برای رژیم تروریستی آمریکا ناامن کرد. حالا در دومین سالگرد شهادت مردی هستیم که در روز تشییع خود همه ایرانیان را با هر سلیقه سیاسی به خیابانها کشاند تا یک تشییع تاریخی رقم بخورد، وداع با فرماندهای نظامی که تاریخ هیچگاه چنین محبوبیتی را سراغ نداشته و ندارد.
در روزهای منتهی به سالگرد شهادت سردار بخشهایی از مهمترین خاطرات و ناگفتههای خانواده و همرزمان حاج قاسم را بازخوانی کردهایم. آنچه در ادامه میآید گفت وگوی محمدرضا اسدبیگی معروف به «حاج اسد» یکی از فرماندهان محور مقاومت است که از دوستان صمیمی و همرزمان حاج قاسم بوده است. او میگوید: «۲۳ سال در رکاب او و در سربازی سردار سلیمانی بودم و شاید یکی از افتخارات زندگیام همین شاگردی برای سردار دلها بود؛ حاج قاسم به معنای واقعی همه گرفتاریها و بلاها را به جان خرید تا آرامش و امنیت برای مردم فراهم کند چراکه او در مقابل توطئههایی از قبیل طرح خاورمیانه بزرگ و معامله قرن ایستاد.»
وقتی حاج قاسم الگوی فرماندهان ارتش روسیه میشود
حاج اسد به عشق و علاقه سربازان لشکر فاطمیون، حسینیون، حیدریون و زینبیون برای دیدار لحظهای با سردار سلیمانی اشاره کرده و میگوید: «حاج قاسم به قدری رئوف و مهربان بود که همه او را پدر معنوی خود میدانستند، حتی یکی از فرماندهان عالیرتبه روسی چنان تحت تاثیر رفتارهای سردار قرار گرفته بود که بارها به ما میگفت، سردار با اینکه یک ژنرال بزرگ جهانی است ولی با سربازان و زیردستانش به گونهای رفتار میکند که گویا هم رده آنهاست، در حالیکه ما با همقطاران یک درجه پایینتر از خودمان برخورد مناسبی نمیکنیم که سعی میکنم تا رفتار سردار سلیمانی را الگوی خودم قرار دهم.».
همرزم حاج قاسم، شخصیت کاریزما، مردمی، شجاعت، فراجناحی و فراملی بودن سردار سلیمانی را رمز محبوبیت او در جهان میداند و میگوید: «شخصیت حاج قاسم به گونهای بود که دشمنان از شنیدن نامش به لرزه میافتادند، حتی بسیاری از آنها، او را دشمن دانا خطاب میکردند، در مقابل دوستان با شنیدن اسمش به شوق و ذوق میآمدند.».
سردار اسدبیگی خاطرهای از نامه حاج قاسم به صدام را اینگونه تعریف میکند: «با توجه به شرایط سوریه و تصرف منطقه ابوکمال، سردار سلیمانی مدتی در یک خانه خالی در این منطقه ساکن بود ولی بعد از اتمام کارهایش یک نامهای به صاحبخانه نوشت و از او طلب حلالیت کرد، حاج قاسم در این نامه خطاب به این شهروند سوری نوشته بود که مدتی از خانه شما استفاده کردیم، هزینهای را لای چارچوب در گذاشتهام؛ اگر این هزینه کافی نیست به شمارهای که در نامه نوشتهام زنگ بزنید تا تمام طلبتان را پرداخت کنم.»
این همرزم شهید سلیمانی ادامه میدهد: «وقتی صاحبخانه بعد از آزادی منطقه به خانه خود باز میگردد متوجه نامه شده و عاشق مرام شهید سلیمانی میشود در حالی که او یک فرد سنی مذهبی است که خانوادهاش به خاطر عشق به صدام نامش را «صدام» گذاشته بودند، در حال حاضر با اینکه خانه این مرد ۴۵ ساله توسط داعش ویران شده ولی همچنان دو ستون از آن خانه باقی مانده که روی یکی از ستونها عکس سردار سلیمانی نصب شده است.»
سردار اسدبیگی عشق و علاقه جوانان مسیحی و غیرمسلمان جهان برای حضور در جبهه مقاومت را مصداق فراملی بودن حاج قاسم میداند و می گوید: «این تاثیر و فرماندهی سرداری مثل سلیمانی بود که جهان را در بهت و حیرت گذاشته بود.» آنطور که همرزم حاج قاسم تعریف میکند، بارها در جلسه طراحی عملیاتهای بزرگ که با حضور فرماندهان روسی، ایرانی و سوری تشکیل میشد، سردار سلیمانی نیز حضور داشت و همیشه همه طرحها و نقشهها را شنیده و در آخر اظهار نظر میکرد و هیچ عملیاتی نبود که نظر حاج قاسم در آن گنجانده نشود.
ناگفتههایی از دیدار پوتین و حاج قاسم
این فرمانده جبهه مقاومت در این خصوص توضیح میدهد: «وقتی از فرماندهان روس میپرسیدیم شما که با این نقشههای بزرگ به جلسه میآیید ولی چرا در آخر پیشنهادات سردار سلیمانی را تصویب میکنید که جواب میدادند، اولا اطلاعات سردار دقیقتر از نقشه است، دوما به علت درایت، هوش و تجربه سردار از ۸ سال جنگ ایران و عراق، شناخت کامل از جریانات جبهه مقاومت باعث میشد که بهترین طرحها را ارائه دهد.»
این سردار جبهه مقاومت در خاطرهای از سردار سلیمانی به سفر تاریخی حاج قاسم به مسکو و دیدار با پوتین اشاره میکند و می گوید: «در سال ۹۳ سردار سلیمانی از طرف ایران برای مذاکره و دعوت روسیه برای حمایت از سوریه به مسکو رفت، اگر چه مقام های روسی دیدار ۱۵ دقیقهای با پوتین را برای سردار تدارک دیده بودند اما این دیدار چندین ساعت طول کشید و حاج قاسم رئیس جمهوری روسیه را برای مشارکت در جنگ سوریه همراه کرد. در این بین پوتین یک وقت استراحت برای مشورت با فرماندهان عالی رتبه خود تشکیل می دهد و حاج قاسم در این فرصت کوتاه در کاخ کرملین اذان میخواند و نمازش را اقامه میکند.»
بهترین اذان و اقامه نماز حاج قاسم در کاخ کرملین
به گفته سردار اسد بیگی، حاج قاسم همیشه اقامه نماز در کاخ کرملین را یکی از بهترین نمازهایش میدانست، «کسب رضایت روسیه برای حمایت از سوریه توسط حاج قاسم سلیمانی تاثیر زیادی در موفقیتها و پیروزیهای محور مقاومت داشت زیرا به اجرای عملیاتها و نحوه آن سرعت بخشید.»
سردار اسدبیگی به خلقیات سردار و عشق و علاقه او به ائمه اطهار، مخصوصا حضرت زهرا (س) نیز اشاره کرده و می گوید: «حاج قاسم طی دو، سه سال اخیر عجیب عوض شده بود، انگار همان سردار قبلی نبود، آرامش عجیبی داشت و جلوه معنویاش نیز شکل دیگری به خود گرفته بود، حتی یکبار به یکی از فرماندهان جبهه مقاومت گفتم که میوه وقتی میرسد باغبان آن را میچیند، سردار هم الان عین میوه رسیده است.»
سردار اسدبیگی به نقل خاطراتی از نحوه مواجهه حاج قاسم با جوانان و مسلمانان منطقه قفقاز میپردازد و میگوید: حاج قاسم معتقد بود که جوانان و مومنین قفقاز جزو اولین یاران امام زمان (عج) هستند و این را با اعتقاد کامل میگفت. یکبار به ایشان گفتم، شما که این مطالب را میگویید، مطالب بسیار سنگین و بزرگی است. آیا برای این سخنان دلایل و استناداتی دارید؟ که فرمود، بله من مطالعه کردهام و میدانم، اولین افرادی که به امام زمان(عج) در عصر ظهور ملحق خواهند شد، مردم آذربایجان هستند.
ماجرای تشکیل گروه حسینیون در سوریه
سردار اسدبیگی در بخش دیگری از سخنان خود به تشکیل گروههای مقاومت در بحران سوریه اشاره میکند و میگوید: گروههای مختلفی در زمان جنگ سوریه در داخل این کشور ایجاد شد که مدتی بعد به نام زینبیون، فاطمیون، حزبالله و حیدریون نامگذاری شدند. این گروهها شامل شیعیان و یا سنیهای کشورهای مختلف بودند. در بین اینها، گروه دیگری بنام گروه حسینیون هم به وجود آمد که متشکل از شیعیان و مسلمانان کشورهای حوزه CIS یا همان کشورهای مستقل شده از شوروی سابق بود. رزمندگان این گروه از روسیه، کشورهای حوزه قفقاز و ترکیه بود و حتی میتوان گفت آذری زبانهای شیعه حاضر در کشورهای اروپایی همچون آلمان نیز به این گروه ملحق شده بودند. این گروه با اینکه تعداد چندان زیادی را شامل نمیشدند، اما در عرصه سوریه نمود ظاهری پیدا کرده و حاج قاسم این گروه را به خوبی شناخته بود.
سفارش حاج قاسم درباره مردم قفقاز
همرزم و معاون سردار سلیمانی در جنگ سوریه، با بیان خاطرهای از گروه حسینیون میگوید: در یکی از روزهایی که حاج قاسم در منطقه حضور داشت یکی از اعضای گروه حسینیون، خودش را به حاج قاسم رساند و گزارشی در خصوص حسینیون و اقدامات انجام یافته به حاج قاسم ارائه داد. پس از آن از من پیش حاج قاسم گلایه کرد. او گفت که من آنها را اذیت میکنم و اجازه نمیدهم تا گروه حسینیون بیش تر از این در سوریه فعالیت کنند و یا افراد جدیدی را اعزام کنند. پس از آن، حاج قاسم خطاب به من توضیحات خواست و من گفتم که به دلیل محدودیتها امکان حضور افراد بیشتر از این گروه وجود ندارد. به این خاطر که حضور بیشتر این افراد در سوریه برای خودشان و ما تبعات دارد. حاج قاسم آنجا به من فرمود که حق نداری جلوی اینها را بگیری و از طرفی باید به این افراد رسیدگی کرد.
ارسال نظر