ارتباط مادر خوانده و پدرخوانده ها با فرزندان

مقدمه ای درباره ارتباط مادر خوانده و پدرخوانده ها با فرزندان

اینکه فردی به عنوان یک پدر خوانده و یا مادر خوانده، به یک خانواده وارد شود، چیز عجیب و غریبی نیست و می تواند به راحتی رخ دهد. البته اگر بخواهیم خیلی روراست درباره ی اثرات چنین ارتباطی در خانواده صحبت کنیم، باید خدمت تان عرض کنیم که خیلی خیلی کم پیش می آید که ارتباط مادر خوانده و پدرخوانده ها با فرزندان، یه یک جای درست و صحیح برسد.

بهتر است که از این جمله برداشت بد نشود و در برخی مواقع افرادی که با عنوان پدر ناخوانده و یا مادر ناخوانده وارد یک خانواده می شوند، به حدی قادرند روابط را مدیریت کنند که نتیجه این ارتباط یک ارتباط بسیار سازنده و درست خواهد بود.

باید خدمت تان عرض کنیم که برای اینکه ارتباط مادر خوانده و پدرخوانده ها با فرزندان در یک چارچوب درست و استاندارد شکل بگیرد، نیازی نیست که شما کارهای عجیب و غریبی بکنید و یا در رفتارتان و گفتارتان و محبت تان، به گونه ای اغراق شده وارد میدان شوید، کافیست فقط، هوشیارانه و درست رفتار کنید.

اگر بتوانید درست و منطقی رفتار کنید، گذر زمان نیز به کمک شما خواهد آمد و نهایتا می توانید در این امتحان نیز، به گونه ای موفقیت آمیز ظاهر شوید. حتما تا الان برای تان این سوال پیش آمده که درست و هوشیارانه رفتار کردن چگونه می تواند باشد و اصلا به چه رفتاری، رفتار درست و استاندارد گفته می شود.

در ادامه برایتان از یک سری راهکارها خواهیم گفت که به واسطه ی این راهکارها شما می توانید رفتار سازنده تری را با فرزند ناخوانده ی خود داشته باشید. پیشنهاد می کنیم که برای آشنایی با این راهکارهای ساده اما کاربردی تا انتهای مقاله ما را همراهی نمایید :

راهکارهایی سازنده و کاربردی برای ارتباط مادر خوانده و پدرخوانده ها با فرزندان

پذیرش

مهم ترین اصلی که در ارتباط مادر خوانده و پدرخوانده ها با فرزندان، باید رعایت شود این است که ابتدا و قبل از هر چیزی باید بدانید که شما واقعا مادر و یا پدر بیولوژیکی او نیستید و تلاش برای اینکه جای مادر و یا پدر واقعی او را پر کنید، فقط و فقط باعث می شود تا فاصله ی او از شما بیشتر و بیشتر شود.

پس چه کار کنیم و چگونه خودمان را به او نزدیک کنیم؟ سوال خوبیست؛ شما می توانید برای او یک دوست صمیمی باشید، یک دوست بزرگ سال که در مواقع نیاز می تواند از او حمایت کند و همیشه در کنار او باشد. دوست بزرگسالی که قابل اعتماد است و فرزند می تواند در مواقع نیاز به او پناه ببرد. اگر این اصل را رعایت کنید، مطمئن باشید که ارتباط فرزند خوانده تان با شما می تواند صمیمی تر و بهتر شکل بگیرد.

ابتدا شما شروع کنید

شما با یک نوجوان، کودک و یا هر شخص دیگری در ارتباط هستید که طبیعتا کوچک تر از شماست. البته در برخی موارد ممکن است فرزند خوانده بزرگ تر هم باشد که طبیعتا در این شرایط، درک آن فرزند از وضعیت پیش آمده بسیار بیشتر است.

یادتان باشد که عشق به پدر و مادر واقعی، عشقی تقریبا غریزی است و بدون هیچ قید و شرطی ابراز می شود اما برای ارتباط با پدر خوانده و یا مادر خوانده این موضوع صدق نمی کند و اینجاست که موضوع ابراز علاقه شرطی می شود.

ببینید؛ خیلی روراست خدمت تان عرض کنیم که شما هیچ گاه نمی توانید جای پدر و مادر واقعی فرزند خوانده تان شوید، از این رو، سعی کنید ابتدا خودتان پیش قدم شوید با ابراز علاقه دوستانه و گاهی اوقات تفریحات مشترک، سعی کنید که جو را کمی صمیمانه تر کنید تا او به شما اعتماد کند و نزدیک شود.

آرام و صبور باشید

این موضوع خیلی خیلی مهم است چرا که در نظر کودک و فرزند خوانده، شما عضو جدیدی هستید که وارد خانواده شده اید و به خیالش، پدر و یا مادر واقعی او را تصاحب نموده اید. او ممکن است نسبت به شما بی تفاوت باشد و یا جبهه بگیرد که در صورت طبیعی خواهد بود.

این شما هستید که با صبوری خود، کم کم راه را برای ارتباط بهتر و سازنده تر باز می کنید. برای اینکه دوست داشته باشید و دوست داشته شوید، عجله نکنید. این رابطه همانند هر رابطه ی دوستانه ی دیگری برای اینکه شکل درستی به خود بگیرد، به زمان احتیاج دارد. یادتان باشد که شناخت نیاز به زمان دارد و نهایتا با گذشت زمان و شناخت درست، علاقه نیز پدیدار می شود.

به رابطه ی همسرتان با فرزندش منطقی نگاه کنید

فرزند همسر شما احتیاج دارد که زمان های خصوصی را با والدینش بگذارند. این موضوع نباید شما را عصبی کند و شما نباید نسبت به ابراز علاقه های همسرتان به فرزندش جبهه بگیرید. یادتان نرود که او فرزند همسر شماست و هر دوی آن ها نیاز دارند که ارتباط خصوصی خودشان را نیز با یکدیگر داشته باشند.

در این مواقع سعی کنید سرتان را با دوستان و یا خانواده تان مشغول کنید تا فکرهای عجیب و غریب به سرتان نزند. یادتان نرود که وقت گذراندن همسرتان با فرزندش به هیچ وجه نادیده گرفتن شما نیست و او تنها به وظیفه ی خود عمل می کند و نیاز عاطفی او باعث می شود تا میل و کشش او نسبت به فرزندش زیاد باشد. هیچ گاه، هیچ گاه مانع این حس نشوید چرا که نهایتا حال کلی خانواده به بدترین شکل ممکن در خواهد آمد.

تربیت دوست، کار دوست نیست

بارها گفتیم که شما قرار است دوست، فرزند خوانده ی خود شوید و یک دوست تا زمانی که دوستش نخواهد نمی تواند در تربیت او دخالت کند و نظرات خود را در زمینه های مختلف به او تحمیل کند.

بله! یادتان باشد که این فرزند قبلا زیر دست پدر و مادرش بوده طبیعتا آن ها برای تربیت او برنامه های مختلفی داشته اند و حالا او به همین برنامه ها پایبند است. کار شما تربیت کردن او نیست، کار شما سخت تر است؛ همراهی کردن با او، وظیفه ی شماست.

منبع: دلگرم

بنابراین سعی کنید که تربیت، تنبیه و سایر مسائل در این باره را به والدین اصلی اش بسپارید و خودتان در دلسوزانه ترین حالت ممکن، همیشه در کنارش باشید. شاید باور نکنید اما همین حضور بی منت شما، شاید بیش تر از محبت های بی قید و شرط والدین اصلی فرزند، به چشمش خواهد آمد.

با همسرتان صحبت کنید

شما برای شناخت بهتر قوانین قبل از ازدواج و ورود شما به خانواده، خلقیات فرزندان و حتی ابعاد مختلف ارتباط خودتان، نیاز دارید که با همسرتان صحبت کنید. سعی کنید چنین صحبت هایی را به زمانی که فرزندان خانه نیستند موکول کنید. این طوری فضای سالم تری برای بحث پیدا خواهید کرد.

رقابت ممنوع

در نهایت هیچ کس در دریافت محبت همسر و والدین اصلی اش، از دیگری برتر نیست، شما همسر همسرتان هستید و او فرزند همسرتان و هر کدام جایگاه خودتان را خواهید داشت. پس خواهشا تا می توانید از رقابتی کردن فضا برای جلب محبت همسرتان تلاش نکنید و در جایگاه خود، صبور و آرام باشید.