گوناگون

فال حافظ امروز ۲۳ اسفند ۱۴۰۰

فال حافظ امروز ۲۳ اسفند ۱۴۰۰

پارسینه: امروز بیست و سوم اسفند ماه مانند روال هر روز یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان تعبیر و تفسیر می کنیم.

برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تعبیر یکی از غزل‌های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز بیست و سوم اسفند ماه به غزل شماره ۱۷۱ حافظ می‌پردازیم.غزل شماره ۱۷۱ حافظ هنگام انتصاب صاحب عیار به مقام وزارت سروده شده و حافظ شادمان است از اینکه مقام واقعی هرکسی در حکومت معلوم خواهد شد. شاعر این اتفاق را به منزله بشارت از جانب آصف وزیر حضرت سلیمان می‌داند. اشک شوق از چشمانش جاری شده و این باعث شده که دل حافظ از نو ساخته شود. در انتها می‌گوید وقت تجارت و جبران زیان است.

دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد
خاک وجود ما را از آب دیده گل کن
ویرانسرای دل را گاه عمارت آمد
این شرح بی‌نهایت کز زلف یار گفتند
حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد
عیبم بپوش زنهار ای خرقه می آلود
کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد
امروز جای هر کس پیدا شود ز خوبان
کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد
بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است
همت نگر که موری با آن حقارت آمد
از چشم شوخش ای دل ایمان خود نگه دار
کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد
آلوده‌ای تو حافظ فیضی ز شاه درخواه
کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد
دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب
هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد

معنی و تفسیر غزل شماره ۱۷۱ حافظ

این غزل در زمان انتصاب خواجه قوام الدین محمد صاحب عیار، وزیر اهل فرهنگ و خوشنام شاه شجاع سروده شده که از افراد مورد علاقه حافظ بوده است و حافظ از روی کار آمدن این وزیر اظهار خوشحالی می‌کند.

بیت اول

دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد

دیشب قاصدی از طرف وزیر پادشاه مژده آورد که از پیشگاه سلیمان زمان، دستور خوشدلی و کامرانی صادر شده است. شاه شجاع را به حضرت سلیمان و صاحب عیار را به آصف وزیرش تشبیه کرده است.

بیت دوم

خاک وجود ما را از آب دیده گل کن
ویرانسرای دل را گاه عمارت آمد

خاک هستی ما را با اشک چشمانمان مخلوط کرده و گِل بساز، زیرا اکنون وقت آن رسیده که خانه ویرانه دلمان آباد شود.

✦✦✦✦
بیت سوم

این شرح بی‌نهایت کز زلف یار گفتند
حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد

این توصیف بی‌اندازه که از گیسوی بلند یار گفتند، تنها یک حرف از هزاران حرف است که قابلیت آن را داشته که در قالب عبارت و کلمات بگنجد.

✦✦✦✦
بیت چهارم

عیبم بپوش زنهار‌ ای خرقه می‌آلود
کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد‌

ای خرقه شراب‌آلوده، عجله کن و عیب مرا بپوشان که آن پاک پاکدامن به دیدن ِ. من آمده است و مبادا عیب‌هایم را ببیند. این بیت به طنز می‌گوید من می‌خواهم عیب‌هایم را در مقابل آن ممدوح پارسا بپوشانم اما وسیله‌ای برای پوشاندن آنها ندارم. تنها لباسم خرقه است که آن هم به شراب آلوده شده است و خودش معیوب است.

✦✦✦✦
بیت پنجم

امروز جای هر کس پیدا شود ز خوبان
کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد

امروز وقت آن رسیده است که انسان‌های لایق جایگاه واقعی و شایسته خود را بیابند، زیرا آن ماه روشن کننده مجلس برای مقام بالانشینی و وزیر بودن آمده است. ماه، مجلس را روشنی خواهد بخشید و جایگاه خوبان را روشن و آشکار خواهد کرد.

✦✦✦✦
بیت ششم

بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است
همت نگر که موری با آن حقارت آمد

همت و اراده مورچه را ببین که با آن کوچکی، خود را به تخت سلیمان که تاجش به بلندای آسمان است، رسانید.

✦✦✦✦
بیت هفتم

از چشم شوخش‌ ای دل ایمان خود نگه دار
کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد‌

ای دل در برابر چشمان گستاخ او، ایمان خود را حفظ کن، یعنی مبادا در برابر چشم او دین و دین بر باد دهی. زیرا که آن چشمان افسونگر و تیرانداز یار به قصد غارت دل آمده است. منظور از کمان چشم، همان ابروی زیباست.

✦✦✦✦
بیت هشتم

آلوده‌ای تو حافظ فیضی ز شاه درخواه
کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد‌

ای حافظ، تو آلوده و ناپاک هستی پس از شاه طلب بخشش کن، چراکه آن مایه جوانمردی برای پاک گردانیدن تو آمده است.

✦✦✦✦
بیت نهم

دریاست مجلس او دریاب وقت و دُرّ یاب
هان‌ ای زیان رسیده وقت تجارت آمد

مجلس او همانند دریایی وسیع است، پس از فرصت استفاده کن و مروارید دلخواهت را از این دریا پیدا کن. تو که در دوره قبل از این ورشکسته بودی، الان وقت تجارت است تا زیان‌هایت را جبران کنی./اندیشه معاصر

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار