گوناگون

"هوای دانشگاه‌ها آلوده است"

پارسینه: نقش دانشگاه در پیشرفت و توسعه هر کشوری، نقشی انکار ناپذیر و مهم است. دانشگاه به عنوان مبدا تولید علم و مهمترین پایگاه جنبش های علمی همواره باید پویایی خود را حفظ کند و با ارائه نظریات و شیوه های جدید راه پیشرفت و ترقی را برای جامعه هموار کند.

در یکی از رشته ها که تنها دو دانشگاه سراسری پذیرش دانشجو دارند، اختلافات اساتید این دو دانشگاه با یکدیگر شهره خاص و عام است، طرفه اینکه این دانشگاه ها جزو برترین دانشگاه های کشور هستند! علاوه بر اختلافات اساتید بین این دو دانشگاه در هر دانشگاه نیز اساتید به دو قطب مخالف تقسیم شده و در صدد اثبات برتری خود بر گروهی دیگر هستند.

نقش دانشگاه در پیشرفت و توسعه هر کشوری، نقشی انکار ناپذیر و مهم است. دانشگاه به عنوان مبدا تولید علم و مهمترین پایگاه جنبش های علمی همواره باید پویایی خود را حفظ کند و با ارائه نظریات و شیوه های جدید راه پیشرفت و ترقی را برای جامعه هموار کند.

در کشور ما متاسفانه دانشگاه ها چنین نقشی ندارند و یا نقش آنها در این امر بسیار ضعیف است. این مسئله در مورد رشته های فنی به یک شکل و در مورد رشته های علوم انسانی به شکلی دیگر رخ می نماید. در رشته های فنی مهمترین مشکل در کشور ما عدم پیوند دانشگاه ها با صنعت است، امری که باعث می شود صنعت کشور آسیب ببیند اما در رشته های انسانی وضع بگونه دیگری است.

قبل از پرداختن به رشته های انسانی و وضعیت دانشکده های علوم انسانی در دانشگاه ها باید نکته دیگری را هم ذکر کنیم. علاوه بر ایراداتی که در پی خواهد امد دانشگاه های کشور ما از ایرادات ساختاری متعددی رنج می برد که باعث می شود انها نتوانند نقش خود را در تولید علم بدرستی ایفا کنند. بعنوان مثال سیاست زدگی و پرداختن بیش از حد به سیاست یکی از اسیب هایی است که در دانشگاه های ما وجود دارد و دانشگاه را از مسیر درستش منحرف می کند.

اما بجز چنین اشکالات کلی ای، موردی وجود دارد که در امر تولید علم در کشور بشدت اخلال ایجاد کرده و مانع می شود که دانشگاه ها به شکلی پویا به جریان سازی و تولید علم بپردازند. به بیانی ساده این ایراد را می توان خودمحوری و ترجیح امیال و اغراض شخصی بر معیارهای علمی عنوان کرد.

در بسیاری از دانشگاه های ما به سختی می توانید دو استاد(البته اطلاق نام استاد بدلیل رواج این عنوان در کشور است وگرنه استفاده از این عنوان برای تمامی مدرسان دانشگاه جای بسی حرف دارد) بیابید که یکدیگر را قبول داشته باشند و مثلا در کلاسهای خود کتاب استاد دیگری را برای مطالعه به دانشجویانشان پیشنهاد کنند. این امر حتی در روابط بین دانشگاه ها نیز دیده می شود. اساتید دانشگاه هایی که خود را رقیب یکدیگر می دانند بشکل مستقیم یا غیر مستقیم سعی در نفی و انکار گروه رقیب دارند و اینگونه می خواهند برتری خود را نشان دهند.

قسمت جالب ماجرا اینجاست که اساتید دانشگاهی که در مقابل دانشگاهی دیگر موضع می گیرند هنگامی که نوبت به خودشان می رسد بسیار با هم مشکل دارند. این امر خودش را به شکل دوقطبی شدن بسیاری از گروه های علمی در دانشگاه ها نشان می دهد. با اینکه تعداد اساتیدی که در این فضا قرار ندارند نیز کم نیست اما متاسفانه در حال حاضر فضای اغلب دانشکده ها و گروه های علمی در کشور اینگونه است. بعنوان مثال در یکی از رشته ها که تنها دو دانشگاه سراسری پذیرش دانشجو دارند، اختلافات اساتید این دو دانشگاه با یکدیگر شهره خاص و عام است، طرفه اینکه این دانشگاه ها جزو برترین دانشگاه های کشور هستند! علاوه بر اختلافات اساتید بین این دو دانشگاه در هر دانشگاه نیز اساتید به دو قطب مخالف تقسیم شده و در صدد اثبات برتری خود بر گروهی دیگر هستند.

وجود چنین جوی در دانشگاه بسیار مخرب و برای فضای علمی کشور مضر است؛ چرا که علم در فضای مبتنی بر تفاهم، اشتراک و همکاری پیشرفت می کند. نه در فضایی که همه بدنبال انحصارطلبی، دشمنی و نفی یکدیگرند. برای اثبات این امر کافیست تلاش کنیم تعداد کارهای مشترکی که توسط اساتید ایرانی منتشر شده است را بشماریم. با جرات می توان گفت که در خوشبینانه ترین حالت ممکن تعداد اینگونه کارها از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است! باید پرسید در چنین فضایی چگونه می توانیم انتظار پیشرفت و تولید علم داشته باشیم؟

علاوه بر اینها، قربانیان چنین جو مسمومی در دانشگاه ها در وهله اول دانشجویان هستند. بسیار دیده شده است که در بزرگترین دانشگاه های کشور هنگامی که یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی با استادی پایان نامه بر میدارد، بطور خودکار فرصت کار با اساتید دیگر را از دست می دهد. در واقع پس از انجام این کار دیگر آن اساتید او را دانشجویی در قلمروی خود به حساب نمی آورند و در برخی مواقع در صورت نیاز دانشجو کوچکترین کمکی هم به او نمی کنند!

این پایان کار نیست. ماجرا حتی در مصاحبه های آزمون دکترا نیز ادامه دارد. جایی که هر قطب سعی می کند دانشجویانی که با قطب آنها همسو هستند را برای دوره دکترا پذیرش کند و دریغ از توجه به معیارهای علمی. این قضیه همانگونه که گفتیم در سطح بالاتر و در مرحله بین دانشگاهی نیز برقرار است. یعنی در مصاحبه دکترا اینکه شما از دانشگاه رقیب باشید عملا شانس شما را برای قبولی بسیار کم می کند.

مسلم است که در چنین جوی که در برخی موارد حتی دانشجویان بسیار مستعد نیز قربانی قطب بندی های اساتید شده اند نمی توان از دانشگاه ها انتظار تولید علم و رهبری جنبش علم در کشور را داشت، پس بهتر است آنها که دستی در امور دارند برای پالوده کردن فضای دانشگاه ها نیز چاره ای بیاندیشند.

البته در پایان باز هم متذکر می شویم که این مطلب شامل همه اساتید نمی شود اما متاسفانه می توان گفت جو غالب در حال حاضر این است و این جو حتی به ضرر اساتیدی که چنین نیستند نیز هست.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار