باهنر:ائتلاف ۱+۲ جامع و مانع نیست
پارسینه: جلسه سه نفره درباره ائتلاف 1+2 نیروهای خوب و قابل تاملی هستند شاید هم نهایتا یکی از آنها رئیسجمهور شود اما این مجموعه اصلا جامع و مانع نیست و ما فکر میکنیم که باید حداقل شش یا هفت نفر دیگر نیز به این ائتلاف اضافه شود
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین میگوید احمدینژاد سهمش را از اصولگرایان گرفت و مسیر خود را رفت و گفت که من مدیون تشکلها و شورای هماهنگی نیستم بلکه خودم رفتم و کار را جلو بردم.
اهم سخنان نایب رییس مجلس را در ادامه بخوانید؛
• در سال 76 اتفاقی به نام دوم خرداد افتاد که حاوی پیام روشنی از طرف مردم برای مسئولین، فعالان سیاسی کشور و بالاخص جبهه اصولگرایان بود؛ ما احساس کردیم که باید نزدیک شدن به بحثهای بعد از انقلاب را در دستور کار قرار بدهیم و با برنامههای مشخصتری کار را دنبال کنیم، انجام فعال و روانتر گردش کار میان نخبگان یکی دیگر از پیامهای داستان خرداد سال 76 بود؛ اتفاق سال 76 را هیچ کس یعنی نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان پیش بینی نمیکردند حتی خود خاتمی هم بارها و بارها به این مساله اذعان کرد؛ بعد از انتخابات ما برای مذاکره نزد خاتمی رفتیم، من از وی سوال کردم که سیاست اقتصادی شما چیست؟ اعضای دولتتان چه کسانی هستند و آنان را چگونه انتخاب میکنید؟ خاتمی با شوخی و جدی گفت که "من فکر نمیکردم رئیس جمهور شوم، کاندیدای انتخابات شدم تا مجموعهای از نیروها را جمع کنم و فعالیت سیاسی داشته باشیم".
• سال 76 معلوم شد که آن مراجع فکری که قبلا وجود داشتند و میتوانستند با اعلام مواضع روشن آرای عمومی مردم را جلب کنند، مقداری تحت تاثیر تحولات اجتماعی، آگاه شدن نسلهای بعدی، بالاتر رفتن سطح تحصیلات در کشور و توسعه وسیع دانشگاهها و ... قرار گرفتند، بعد از سال 76 نیروهای اصولگرا تجمعاتی را با یکدیگر تشکیل دادند و ما کار تشکیلاتیمان را تحت عنوان آبادگران برای شورای اسلامی دوره دوم آغاز کردیم، البته دوره اول شوراهای شهر دست اصلاحطلبان بود و آنان نتوانستند آزمون مدیریتی موفقی را از خود بر جای بگذارند، اصلاحطلبان در شورای اول آنچنان با یکدیگر اختلاف و نزاع کردند که دولت اصلاحات شورای شهر اصلاحطلب را منحل اعلام کرد. این مسئله باعث شد تا اصولگرایان انسجامی را به وجود بیاورند و تعداد زیادی از کرسیهای شورای شهر را به خود اختصاص دهند.
• این روال موجب شد تا این همکاری و انسجام پیش برود تا اصولگرایان توانستند مجلس هفتم را نیز به دست آورند؛ سال اول مجلس هفتم با سال آخر دوره اصلاحات همراه بود این فعالیتها ادامه پیدا کرد و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب فعال شد کاندیداهای متنوعی نیز در عرصه حضور داشتند و ما با بعضی از دوستانی که سابقه همکاری با آنان نداشتیم اما از دوستان خوب اصولگرا بودند در فرآیند رسیدن به کاندیدای واحد مقداری دچار اختلاف نظر تاکتیکی شدیم.
• من به یاد دارم که در شورای هماهنگی ما به کاندیداتوری آقای لاریجانی رسیدیم و آن را اعلام کردیم اما بعضی از دوستان این مسئله را برنتابیدند و گفتند که شما زود تصمیم گرفتهاید باید مقداری دیگر صبر میکردید. اما ما گفتیم هرچه بیشتر صبر کنیم کار سختتر میشود؛ عدهای نیز روی کاندیداتوری قالیباف متمرکز بودند. اما در نهایت 20 الی 25 روز مانده به انتخابات با تغییراتی در فضاهای اجتماعی مواجه شدیم و نهایتا آقای احمدینژاد و آقای هاشمی به مرحله دوم رفتند و نتیجه شد آنچه که شد.
• اتفاقاتی که در سال 84 افتاد اتفاقات خوب و مطلوبی برای اصولگرایان نبود بعضی از مراجع فکری قدرت نفوذشان کم شد و بعضی از نیروهایی که تازه پا به عرصه گذاشته بودند، زیر نظر خرد جمعی و مجموعه مسائل نرفتند و از همه اینها مهمتر اینکه خود آقای احمدینژاد هم با وجود اینکه اسمش در مجموعه مطرح بود سهمش را گرفت و مسیر خود را رفت و بعدها نیز بارها و بارها اعلام کرد که من مدیون تشکلها و شورای هماهنگی نیستم بلکه خودم رفتم و کار را جلو بردم.
• چند دوره با آقای ناطق نوری مذاکره شده است و مطابق آخرین خبرهایی که دارم ایشان قاطعانه و جدی میگویند که من کاندیدا نیستم، اگر واقع قضیه انگیزه شخصی وجود نداشته باشد قاعدتا سرمایه گذاری کردن و فشار آوردن بیشتر، تلف کردن وقت و موقعیت است و من تقریبا مطمئن هستم که آقای ناطق آمادگی حضور در این میدان را ندارد و باید روی دیگران فکر کنیم.
• جلسه سه نفره درباره ائتلاف 1+2 نیروهای خوب و قابل تاملی هستند شاید هم نهایتا یکی از آنها رئیسجمهور شود اما این مجموعه اصلا جامع و مانع نیست و ما فکر میکنیم که باید حداقل شش یا هفت نفر دیگر نیز به این ائتلاف اضافه شود و بنشینند و با یکدیگر گفتگو کنند. خصوصا که مقام معظم رهبری نیز طی چند روز گذشته فرمودند که کار اجرایی بسیار سخت است و به تدبیر، برنامه، تیم، خرد جمعی و عقل نیاز دارد.
• به نظرم برخی از مواردی که مقام معظم رهبری اشاره کردند در دولت نهم و دهم وجود نداشت؛ اوضاع و احوال کشور نیز بسیار حساس است ما در بخش اقتصادی باید به سمت اقتصاد مقاومتی برویم تحریمهای خارجی نیز فشار میآورد اما من معتقدم که بیتدبیریها و نابخردیهای داخلی بیش از تحریمهای خارجی فشار میآورد و تاثیر منفی را در روند اقتصادی کشور دارد باید به سطح عمومی قیمتها مطالبات مردم تولید بنگاههای اقتصادی و اشتغال به صورت جدیتری رسیدگی شود همه اینها نیز باعث میشود که ما باید برای دوره آینده کلانتر فکر کنیم به نظرم این سه نفر نیروهای خوب و قابل تاملی هستند اما اصولگرایی و جریانات انتخابات حتما به این سه نفر محدود نیست و باید مجموعه بزرگتری تشکیل شود و این افراد با اشخاص حقیقی و حقوقی مشورت کنند و کار را جلو ببریم تا در نهایت به یک کاندیدا برسیم.
• مسئله "انتخابات آزاد" واژهای است که از اول انقلاب بحث بود و هر کسی نیز با نیتی این مساله را مطرح میکرد، متاسفانه اکثرا واژه انتخابات آزاد را از کسانی میشنویم که خیلی دل خوشی با نظام نداشتند، اول انقلاب لیبرالها و منافقین این مسئله را مطرح میکردند بعدها که جلوتر میرفتیم عموما تیمهایی که در انتخابات رای نمیآوردند و یا اینکه کم میآورند از کلید واژه "انتخابات آزاد" زیاد استفاده میکردند، اوج آن نیز در فتنه 88 بود، آنان یک کلید واژه راه انداختند و به نام تخلف توهمی ایجاد کردند و خودشان نیز متوهم بودند، بعدا نیز این را توسعه دادند و خواستند یک هنجارشکنی سنگین را در نظام جمهوری اسلامی انجام دهند.
• بیانات حضرت آقا بسیار حکیمانه و به موقع بود، در حال حاضر انتخابات آزاد را از گروههای مختلف میشنویم البته نمیخواهیم به نیتها هم خیلی وارد شویم، اما اینها کم کم درصدد ایجاد حلقهای هستند از یک طرف آن ضد انقلاب خارجنشین و یک طرف دیگر سران و طرفداران فتنه، خوب شما نیز گفتید که هاشمی نیز تاکنون چندین بار این بحث را مطرح کرده است، متاسفانه من اخیرا از زبان بعضی از مسئولین اجرایی سطح بالا نیز این را میشنوم که میگویند: "باید انتخابات آزاد باشد و مردم به هر کسی که خواستند رای بدهند" به نظرم بعضی از این مسائل نیز داستان نظارت استصوابی را مطرح میکنند که اصلا به نظارتی در انتخابات نیاز است یا خیر؟ هنگامی که قانون اساسی میگوید که رئیسجمهور باید مدیر، مدبر، رجل سیاسی و مذهبی باشد باید چه کسی این شرایط را تطبیق دهد و ضابطهمند کند؟ و طبیعی است که در کشورهای مختلف نیز هر کسی نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری شود.
• در هر دوره ترکیب جبهه متحد برای انتخابات عوض شده است مثلا در دورهای 5+6 بود و در دوره ای دیگر7+8 بود؛ درحال حاضر به نظرم یک سری اشخاص حقیقی داریم که قصد کاندیداتوری دارند و تعدادی از آنان نیز قابل تأمل هستند البته عدهای دیگر نیز هستند که در عین اینکه کاندیدا هستند اما در حد و شان ریاست جمهوری نیستند و باید از آنان خواهش کنیم که خودشان را مطرح نکنند و کنار بروند؛ یک سری اشخاص حقوقی دارای نفوذ کلام نیز فعال هستند، ما بعنوان اصولگراها همواره سعی کردهایم زیر سایه جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حرکت کنیم، البته آنها هم برای خودشان تعیین تکلیف میکنند و حتما مردم را رها نمیکنند، مشورت میدهند، اگر هم در نهایت به این تصمیم برسند که بر روی مصادیق بروند و بررسی کنند، خوب است و میتواند چراغ راهنمای خوبی برای جامعه باشد؛ یک سری اشخاص حقوقی دیگری هم هستند که میخواهند کاندیدا معرفی کنند. من فکر میکنم که باید رایزنیهای جامعی صورت بگیرد که مجموعه ما بتوانیم به یک وحدت قابل قبول و خوبی در میان اصولگرایان برسیم.
• جبهه پیروان از مدتی قبل رایزنیهای خود را با جامعه روحانیت، جامعه مدرسین، تشکلهای همسو و سایر اصولگرایان آغاز کرده است و سیاست راهبردی ما حرکت به سمت ایجاد وحدت قابل قبول است.
• من قصد کاندیداتوری در انتخابات را ندارم البته یک شوخی در عالم سیاست وجود دارد که میگویند در دنیای سیاست هیچ چیز غیرممکنی وجود ندارد اما من دلایل زیادی دارم که فکر میکنم لازم نیست کاندیدا شوم.
• رئیس جمهور قرار شده است که روز چهارشنبه به مجلس بیاید و ما نیز در هیئت رئیسه مطابق آیین نامه این مسئله را بررسی کردیم و اعلام کردیم که تمام روز چهارشنبه آمادگی داریم که رئیسجمهور به مجلس بیاید، البته ما پیشنهاد دادیم که رئیسجمهور به صحبتهای نمایندگان هم گوش کند. اما ما از ایشان دعوت نکردیم تا محور سوال، مشخص کنیم چون درخواست از طرف رئیسجمهور بوده است. بنابراین دستور را وی تعیین میکند و مطابق قانون اساسی نیز رئیسجمهور حق دارد که درخواست کند و با مصوبه هیئت رئیسه میتواند بیاید و برای نمایندگان صحبت کند.
• ما تصورمان این است که رئیس جمهور میخواهد درباره مسائل اقتصادی و روز کشور صحبت کند اما اگر وی مصلحت بداند میتواند مسائل دیگری را نیز مطرح کند.
• درباره طرح جدایی ری از تهران ما فکر میکنیم که قانون باید اجرا شود و دولت نیز حق ندارد که تخلف قانونی انجام دهد، اقدامی که دولت درباره جدایی ری از تهران انجام داده بود توسط دیوان عدالت اداری رد شد و فعلا نیز این مسئله متوقف شده است و اگر قرار است کاری انجام شود، حتما قانونمند باشد.
اهم سخنان نایب رییس مجلس را در ادامه بخوانید؛
• در سال 76 اتفاقی به نام دوم خرداد افتاد که حاوی پیام روشنی از طرف مردم برای مسئولین، فعالان سیاسی کشور و بالاخص جبهه اصولگرایان بود؛ ما احساس کردیم که باید نزدیک شدن به بحثهای بعد از انقلاب را در دستور کار قرار بدهیم و با برنامههای مشخصتری کار را دنبال کنیم، انجام فعال و روانتر گردش کار میان نخبگان یکی دیگر از پیامهای داستان خرداد سال 76 بود؛ اتفاق سال 76 را هیچ کس یعنی نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان پیش بینی نمیکردند حتی خود خاتمی هم بارها و بارها به این مساله اذعان کرد؛ بعد از انتخابات ما برای مذاکره نزد خاتمی رفتیم، من از وی سوال کردم که سیاست اقتصادی شما چیست؟ اعضای دولتتان چه کسانی هستند و آنان را چگونه انتخاب میکنید؟ خاتمی با شوخی و جدی گفت که "من فکر نمیکردم رئیس جمهور شوم، کاندیدای انتخابات شدم تا مجموعهای از نیروها را جمع کنم و فعالیت سیاسی داشته باشیم".
• سال 76 معلوم شد که آن مراجع فکری که قبلا وجود داشتند و میتوانستند با اعلام مواضع روشن آرای عمومی مردم را جلب کنند، مقداری تحت تاثیر تحولات اجتماعی، آگاه شدن نسلهای بعدی، بالاتر رفتن سطح تحصیلات در کشور و توسعه وسیع دانشگاهها و ... قرار گرفتند، بعد از سال 76 نیروهای اصولگرا تجمعاتی را با یکدیگر تشکیل دادند و ما کار تشکیلاتیمان را تحت عنوان آبادگران برای شورای اسلامی دوره دوم آغاز کردیم، البته دوره اول شوراهای شهر دست اصلاحطلبان بود و آنان نتوانستند آزمون مدیریتی موفقی را از خود بر جای بگذارند، اصلاحطلبان در شورای اول آنچنان با یکدیگر اختلاف و نزاع کردند که دولت اصلاحات شورای شهر اصلاحطلب را منحل اعلام کرد. این مسئله باعث شد تا اصولگرایان انسجامی را به وجود بیاورند و تعداد زیادی از کرسیهای شورای شهر را به خود اختصاص دهند.
• این روال موجب شد تا این همکاری و انسجام پیش برود تا اصولگرایان توانستند مجلس هفتم را نیز به دست آورند؛ سال اول مجلس هفتم با سال آخر دوره اصلاحات همراه بود این فعالیتها ادامه پیدا کرد و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب فعال شد کاندیداهای متنوعی نیز در عرصه حضور داشتند و ما با بعضی از دوستانی که سابقه همکاری با آنان نداشتیم اما از دوستان خوب اصولگرا بودند در فرآیند رسیدن به کاندیدای واحد مقداری دچار اختلاف نظر تاکتیکی شدیم.
• من به یاد دارم که در شورای هماهنگی ما به کاندیداتوری آقای لاریجانی رسیدیم و آن را اعلام کردیم اما بعضی از دوستان این مسئله را برنتابیدند و گفتند که شما زود تصمیم گرفتهاید باید مقداری دیگر صبر میکردید. اما ما گفتیم هرچه بیشتر صبر کنیم کار سختتر میشود؛ عدهای نیز روی کاندیداتوری قالیباف متمرکز بودند. اما در نهایت 20 الی 25 روز مانده به انتخابات با تغییراتی در فضاهای اجتماعی مواجه شدیم و نهایتا آقای احمدینژاد و آقای هاشمی به مرحله دوم رفتند و نتیجه شد آنچه که شد.
• اتفاقاتی که در سال 84 افتاد اتفاقات خوب و مطلوبی برای اصولگرایان نبود بعضی از مراجع فکری قدرت نفوذشان کم شد و بعضی از نیروهایی که تازه پا به عرصه گذاشته بودند، زیر نظر خرد جمعی و مجموعه مسائل نرفتند و از همه اینها مهمتر اینکه خود آقای احمدینژاد هم با وجود اینکه اسمش در مجموعه مطرح بود سهمش را گرفت و مسیر خود را رفت و بعدها نیز بارها و بارها اعلام کرد که من مدیون تشکلها و شورای هماهنگی نیستم بلکه خودم رفتم و کار را جلو بردم.
• چند دوره با آقای ناطق نوری مذاکره شده است و مطابق آخرین خبرهایی که دارم ایشان قاطعانه و جدی میگویند که من کاندیدا نیستم، اگر واقع قضیه انگیزه شخصی وجود نداشته باشد قاعدتا سرمایه گذاری کردن و فشار آوردن بیشتر، تلف کردن وقت و موقعیت است و من تقریبا مطمئن هستم که آقای ناطق آمادگی حضور در این میدان را ندارد و باید روی دیگران فکر کنیم.
• جلسه سه نفره درباره ائتلاف 1+2 نیروهای خوب و قابل تاملی هستند شاید هم نهایتا یکی از آنها رئیسجمهور شود اما این مجموعه اصلا جامع و مانع نیست و ما فکر میکنیم که باید حداقل شش یا هفت نفر دیگر نیز به این ائتلاف اضافه شود و بنشینند و با یکدیگر گفتگو کنند. خصوصا که مقام معظم رهبری نیز طی چند روز گذشته فرمودند که کار اجرایی بسیار سخت است و به تدبیر، برنامه، تیم، خرد جمعی و عقل نیاز دارد.
• به نظرم برخی از مواردی که مقام معظم رهبری اشاره کردند در دولت نهم و دهم وجود نداشت؛ اوضاع و احوال کشور نیز بسیار حساس است ما در بخش اقتصادی باید به سمت اقتصاد مقاومتی برویم تحریمهای خارجی نیز فشار میآورد اما من معتقدم که بیتدبیریها و نابخردیهای داخلی بیش از تحریمهای خارجی فشار میآورد و تاثیر منفی را در روند اقتصادی کشور دارد باید به سطح عمومی قیمتها مطالبات مردم تولید بنگاههای اقتصادی و اشتغال به صورت جدیتری رسیدگی شود همه اینها نیز باعث میشود که ما باید برای دوره آینده کلانتر فکر کنیم به نظرم این سه نفر نیروهای خوب و قابل تاملی هستند اما اصولگرایی و جریانات انتخابات حتما به این سه نفر محدود نیست و باید مجموعه بزرگتری تشکیل شود و این افراد با اشخاص حقیقی و حقوقی مشورت کنند و کار را جلو ببریم تا در نهایت به یک کاندیدا برسیم.
• مسئله "انتخابات آزاد" واژهای است که از اول انقلاب بحث بود و هر کسی نیز با نیتی این مساله را مطرح میکرد، متاسفانه اکثرا واژه انتخابات آزاد را از کسانی میشنویم که خیلی دل خوشی با نظام نداشتند، اول انقلاب لیبرالها و منافقین این مسئله را مطرح میکردند بعدها که جلوتر میرفتیم عموما تیمهایی که در انتخابات رای نمیآوردند و یا اینکه کم میآورند از کلید واژه "انتخابات آزاد" زیاد استفاده میکردند، اوج آن نیز در فتنه 88 بود، آنان یک کلید واژه راه انداختند و به نام تخلف توهمی ایجاد کردند و خودشان نیز متوهم بودند، بعدا نیز این را توسعه دادند و خواستند یک هنجارشکنی سنگین را در نظام جمهوری اسلامی انجام دهند.
• بیانات حضرت آقا بسیار حکیمانه و به موقع بود، در حال حاضر انتخابات آزاد را از گروههای مختلف میشنویم البته نمیخواهیم به نیتها هم خیلی وارد شویم، اما اینها کم کم درصدد ایجاد حلقهای هستند از یک طرف آن ضد انقلاب خارجنشین و یک طرف دیگر سران و طرفداران فتنه، خوب شما نیز گفتید که هاشمی نیز تاکنون چندین بار این بحث را مطرح کرده است، متاسفانه من اخیرا از زبان بعضی از مسئولین اجرایی سطح بالا نیز این را میشنوم که میگویند: "باید انتخابات آزاد باشد و مردم به هر کسی که خواستند رای بدهند" به نظرم بعضی از این مسائل نیز داستان نظارت استصوابی را مطرح میکنند که اصلا به نظارتی در انتخابات نیاز است یا خیر؟ هنگامی که قانون اساسی میگوید که رئیسجمهور باید مدیر، مدبر، رجل سیاسی و مذهبی باشد باید چه کسی این شرایط را تطبیق دهد و ضابطهمند کند؟ و طبیعی است که در کشورهای مختلف نیز هر کسی نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری شود.
• در هر دوره ترکیب جبهه متحد برای انتخابات عوض شده است مثلا در دورهای 5+6 بود و در دوره ای دیگر7+8 بود؛ درحال حاضر به نظرم یک سری اشخاص حقیقی داریم که قصد کاندیداتوری دارند و تعدادی از آنان نیز قابل تأمل هستند البته عدهای دیگر نیز هستند که در عین اینکه کاندیدا هستند اما در حد و شان ریاست جمهوری نیستند و باید از آنان خواهش کنیم که خودشان را مطرح نکنند و کنار بروند؛ یک سری اشخاص حقوقی دارای نفوذ کلام نیز فعال هستند، ما بعنوان اصولگراها همواره سعی کردهایم زیر سایه جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حرکت کنیم، البته آنها هم برای خودشان تعیین تکلیف میکنند و حتما مردم را رها نمیکنند، مشورت میدهند، اگر هم در نهایت به این تصمیم برسند که بر روی مصادیق بروند و بررسی کنند، خوب است و میتواند چراغ راهنمای خوبی برای جامعه باشد؛ یک سری اشخاص حقوقی دیگری هم هستند که میخواهند کاندیدا معرفی کنند. من فکر میکنم که باید رایزنیهای جامعی صورت بگیرد که مجموعه ما بتوانیم به یک وحدت قابل قبول و خوبی در میان اصولگرایان برسیم.
• جبهه پیروان از مدتی قبل رایزنیهای خود را با جامعه روحانیت، جامعه مدرسین، تشکلهای همسو و سایر اصولگرایان آغاز کرده است و سیاست راهبردی ما حرکت به سمت ایجاد وحدت قابل قبول است.
• من قصد کاندیداتوری در انتخابات را ندارم البته یک شوخی در عالم سیاست وجود دارد که میگویند در دنیای سیاست هیچ چیز غیرممکنی وجود ندارد اما من دلایل زیادی دارم که فکر میکنم لازم نیست کاندیدا شوم.
• رئیس جمهور قرار شده است که روز چهارشنبه به مجلس بیاید و ما نیز در هیئت رئیسه مطابق آیین نامه این مسئله را بررسی کردیم و اعلام کردیم که تمام روز چهارشنبه آمادگی داریم که رئیسجمهور به مجلس بیاید، البته ما پیشنهاد دادیم که رئیسجمهور به صحبتهای نمایندگان هم گوش کند. اما ما از ایشان دعوت نکردیم تا محور سوال، مشخص کنیم چون درخواست از طرف رئیسجمهور بوده است. بنابراین دستور را وی تعیین میکند و مطابق قانون اساسی نیز رئیسجمهور حق دارد که درخواست کند و با مصوبه هیئت رئیسه میتواند بیاید و برای نمایندگان صحبت کند.
• ما تصورمان این است که رئیس جمهور میخواهد درباره مسائل اقتصادی و روز کشور صحبت کند اما اگر وی مصلحت بداند میتواند مسائل دیگری را نیز مطرح کند.
• درباره طرح جدایی ری از تهران ما فکر میکنیم که قانون باید اجرا شود و دولت نیز حق ندارد که تخلف قانونی انجام دهد، اقدامی که دولت درباره جدایی ری از تهران انجام داده بود توسط دیوان عدالت اداری رد شد و فعلا نیز این مسئله متوقف شده است و اگر قرار است کاری انجام شود، حتما قانونمند باشد.
ارسال نظر