حالا نوبت زورگیرهای دیگر است
پارسینه: صبح امروز، دو نفر از زورگیرهایی که اقدام به سرقت مسلحانه با سلاح سرد و ایجاد رعب و وحشت در جامعه کرده بودند با حضور حدود دو هزارنفر از مردم اجرا شد، اعدامی که با توجه به سن پائین متهم ها، و حواشی به وجود آمده موجب تاثر بسیاری شد.
همیشه شور و اشتیاق مردم برای دیدن صحنه مجازات به خصوص اعدام مجرمان موجب طرح مساله بین صاحب نظران می شود. این که مردمی که برای کوچکترین مسائل زندگی، آرامش را خود را برهم نمی زنند برای مشاهده یک صحنه اعدام از ساعات اولیه بامداد خواب خود را تعطیل و مشتاقانه برای دیدن مرگ کسی هجوم می آورند. شاید هم این مسئله فقط مختص ایران نباشد و در سایر نقاط جهان نیز تماشای خشونت عریان برای مردم جذاب باشد.
این موضوع دستمایه آثار هنری متعددی در غرب نیز هست، اگرچه دربسیاری از کشورهای غربی اجرای حکم اعدام یا به طور کلی کنار گذاشته شده یا دیگر در اماکن مخصوصی به دور از چشم عموم انجام می شود، اما با این حال روشنفکران و هنرمندان همین جوامع نسبت به خشونت طلبی مردم اعتراضاتی را در غالب اثار هنری عرضه کردند.
برخی بر آنند که این دو نفر را رسانه ها اعدام کردند، رسانه هایی که بنا به رسالت خبری خود نسبت به نبود امنیت و جولان این مجرمان جنایتکار در شهر معترض بودند، و همین اعتراض سبب شد تا این دونفر به طناب دار آویخته شوند.
گرچه برخی مردم و همچنین فعالین شبکه های مجازی و رسانه های مختلف اقدام به دلسوزی و ترحم کرده و نسبت به اعدام این دو جوان ابراز تاسف کردند(که البته طبیعی و منطقی به نظر می رسد) اما نباید اقدامات این جوانان را نیز بی اهمیت دانست و صرف سن پائین و جوان بودن و ... مجازات عمل مجرمانه آنها را زیر سوال برد.
چه کسی می داند فردی که دچار زورگیری شده و حتی در نهایت طعم سرد و سوزان چاقو را نیز چشیده در آن زمان چه لحظاتی را سپری می کرده، لحظاتی که به گفته برخی قربانیان زورگیری از هزار بار مرگ سخت تر بوده است.
یکی از قربانیان که دچار زورگیری توسط این چهار تن شده بود در دادسرا به خبرنگار عصرخبر گفت: «در آن لحظه که مورد حمله و تعرض این افراد قرار گرفتم چنان ترسی را تجربه کردم چنانکه حتی حالا که در حال تعریف آن هستم باز هم تن و بدنم می لرزد، ترسی که نمیدانی قرار است بمیری، زنده بمانی ومجروح بشی، ترسی که ناشی از حس کردن تیزی چاقو زیر گردن است، نمیتوانی فریاد بزنی هیچ کاری نمیتوانی بکنی فقط و فقط می ترسی و می لرزی.»
وی ادامه داد: «بعد از زورگیری، آنها پول و کیفم را بردند اما من از شدت شوک و ترس ناشی از زورگیری بیهوش شدم، بعد از بیهوشی تا مدتی گیج بودم نمیدانستم چه شده با این که مردم من را دوره کرده بودند بازهم مثل بید می لرزیدم. به زحمت خودم را به منزل رساندم، بعد دو روز تب سرد، دچار اسهال شدم، اسهالی که ناشی از بیماری نبود، اسهال عصبی که دکتر اعلام کرد هیچ دوا و درمانی ندارد و فقط راه درمان آرامش است.»
این قربانی ادامه داد:«اکنون نیز با مدت گذشت حدود 2 ماه هر وقت یاد این اتفاق می افتم دچار شک شدید و ترس می شوم.»
یکی دیگر از قربانیان هم میگوید:«من هم رضایت می دهم و هم حاضرم پول لب تاپی را که از من دزدیده اند را به آن ها پرداخت کنم ولی لپ تاپ من را برگردانند، زندگی من نابود شد به دلیل اطلاعات کاری که در لپ تاپ داشتم.»
دیگر قربانی زورگیری که فردی متمول است نیز به خبرنگار ما می گوید: «گردنبند طلایی که این زورگیران از من سرقت کرده اند بیست میلیون تومان قیمتش بوده، با این مسئله اصلا مشکلی ندارم ولی ترس و دلهره ناشی از این اقدام تا مدت ها من را درگیر کرده بود.»
موارد مشابه دیگری از زورگیری های این افراد نیز در دست هست. کارشناسان آگاهی اعتقاد دارند، در میان جرایم مربوط به سرقت، بی شک بدترین جرایم «کیف قاپی» و «زورگیری» است که گذشته از از دست رفتن مال، هم جان قربانی به مخاطره می افتد و هم ترس وحشتناکی تا مدت ها همراه قربانی بوده و زندگی و خانواده وی را تحت تاثیر قرار خواهد داد به عبارتی اثرات روحی و روانی این جرایم برای قربانی به مراتب خطرناک تر از صدمات مالی است.
گذشته از همه اثرات جنایت این زورگیران در حق مردم بیگناه نکنه ای که نباید از آن غافل شد، علت این معلول است، با مشاهده بیوگرافی این 4 مجرم به خصوص 2 اعدامی مشاهده می شود که بیکاری و مشکلات مادی عامل و علت اصلی گرایش این جوانان به ورطه جرم است علتی که نشات گرفته از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است که پرداختن به آن بحث بسیار مفصلی را می طلبد.
حال با توجه به بسته شدن این پرونده که انشا الله درس عبرتی برای سایر زورگریان و مجرمان باشد، باید از مسئولین خواست که سراغ زورگیران دیگر بروند، زورگیرانی که چند هزار میلیادر از سرمایه های این سرزمین و مردم را به تاراج بردند و آزادانه و حتی با احترام در حال سپری کردن سیر دادگاه خود هستند.
ناگفته نماند اقدام نیروی انتظامی در برخورد و دستگیری این افراد و همچنین دستورات قاطع رئیس قضا و اجرای آن توسط دستگاه قضا قابل تقدیر و ستایش است.
منبع: عصرخبر
در شرايط تحريم احتكار و گران فروشي هم خود نوعيي زورگيري است .نيست ؟ با اونها چه برخوردي شده ؟ آيا آنها با پردخت جريمه متنبه ميشوند و يا تا حالا شده اند ؟