رحیمپورازغدی: تصویر هالیوود از دین و معنویت هیچ سنخیتی با مفاهیم الهی ندارد
پارسینه: حسن رحیمپور ازغدی در سومین روز از نشست هالیوودیسم گفت: درباره نقد هالیوودیسم با بعد سیاسی و اقتصادی آن که در سخنرانیهای قبل به آنها پرداخته شد کاری ندارم بلکه بحث من درباره فلسفه هالیوودیسم و ارتباطش با انقلاب اسلامی ایران است.
رحیمپور ازغدی در نشست هالیوودیسم گفت: تصویر هالیوود از دین و معنویت، هیچ سنخیتی با مفاهیم الهی و توحید ندارد بلکه یک صورت مسخ شده و غیر واقعی از دین ارائه میدهد.
حسن رحیمپور ازغدی در سومین روز از نشست هالیوودیسم گفت: درباره نقد هالیوودیسم با بعد سیاسی و اقتصادی آن که در سخنرانیهای قبل به آنها پرداخته شد کاری ندارم بلکه بحث من درباره فلسفه هالیوودیسم و ارتباطش با انقلاب اسلامی ایران است.
وی افزود: امروزه حتی در فضاهای روشنفکری که در برابر هالیوودیسم به وجود آمده است، مرضهای زیادی نیز وجود دارد که میخواهیم ببینیم در مقابله با آنها چه میشود کرد. یعنی در این محافل چگونه ادبیات اقلیت میتواند تبدیل به سینمای اکثریت شود. چه اتفاقی افتاده که کارگردانان ماهر جای نویسندگان زبردست را گرفتهاند آیا این مشکل قابل حل است و اگر آری چگونه؟
او در ادامه گفت: در عرصه سیاسی هالیوود موضوع کمی شفافتر است. کارخانه دروغسازی، مصور کردن دروغ، تحقیر حقیقت توسط متخصصین سینمای غرب و به طور خاص سینمای صهیونیستی هالیوود است که آنها در این زمینه تخصص پیدا کردهاند. آنها تخصصشان در نحوه شوک وارد کردن به افکار عمومی از طریق خشونتهای تصویری و تجربیات مخاطب از واقعیت است.
پورازغدی در ادامه یادآور شد: تجربهها باید تفسیر، تنظیم و مرتب شوند. مفاهیم باید خلق شده تا از طریق آنها این تجربهها نظم داده شوند. باید به این مفاهیم و تجربهها انسجام بخشیم یک نظام بخشی خودکار تقریبا به طور یکنواخت کارش را در همه حال انجام میدهد. البته در این میان یک مقولات مصنوعی نیز وجود دارد که از طریق ابزارهایی چون سینما خودش را قالب کرده و حقیقت را کنترل میکند، جهانی که تجربه میکنید جهانی از واقعیات نیست که بر شما آشکار شود بلکه محصول جراحی سینماست و سینمای صهیونیستی و امپریالیستی این واقعیات را تحریف میکنند.
وی افزود: جهانی که شما میشناسید از طریق پرده سینما جهانی است که در چارچوب مقولات مصنوعی در اتاق فرمان نظام سرمایهداری صهیونیست ساخته شده، شما با واقعیات فیالنفسه مواجه نیستید بلکه با واقعیت آنگونه که آنها میگویند و میخواهند روبرو میشوید. واقعیت دیگر ماده خام نیست بلکه ماده خام کار شدهای است که از کارخانه تئوری سازی و تعریف معانی بیرون میآید و بعد ما با آن مواجه میشویم پس ما امروز کشف نمیکنیم بلکه مصرف میکنیم.
او در توضیح بیشتر این موضوع گفت: مصرف کننده غیر از کشف کننده است و مباحث منطقی جایشان را به تفکرات احساسی میدهند و عقل از طریق عاطفه کنترل میشود. اگر کسی درست بررسی کند خواهد دید که سینما با افکار عمومی چه میکند فکر کنید اگر امروز هنوز سینما یک سینمای صامت بود باید از طریق تصویر یا نمایش هم میشد کارهای بسیار زیادی کرد.
وی ادامه داد: امروزه بسیاری از مفاهیم از طریق تصاویر منتقل میشوند نه با صدا یعنی اگر چه صدا در میزان تأثیرگذاری فوقالعاده مهم است اما تصویر بدون صدا نیز کار خودش را میکند.
رحیمپور ازغدی با تشبیه سینمای غرب به سگهایی آزمایشگاهی پاوولف گفت: مخاطب در سینمای غرب به سگهایی میماند که پاوولف در آزمایشگاهش تربیت کرده بود، سگهای پاوولف با صدای زنگ اول یک نوع واکنش و با صدای زنگ دوم واکنش دیگری نشان میدادند و هالیوود دقیقا دارد با مخاطبان خودش چنین کاری میکند تا همانند سگهای پاوولف در برابر سینمایی شامل فکر، خشونت و مالیخولیا یک نوع واکنش نشان دهند آنها روی این واکنشها حساب کردهاند این واکنشها مدیریت میشوند امروز مفاهیم کاملا انتزاعی و صوری به مخاطبان القا میشود.
او با طرح این سوال که آیا اساسا صفت دینی برای سینما مطرح است یا خیر؟ پاسخ داد: البته نمیدانم این در غرب معنایی دارد یا خیر؟ البته تا آنجایی که میدانستم تا یک دهه پیش چنین چیزی وجود داشت کسانی معتقدند که این یک تجربه ممنوع هنری است به این معنا که سینما کسی را بیدار نمیکند، بلکه مخاطبش را به خوابگردهایی تبدیل میکند که در خواب حرف میزند، راه میرود فکر میکند و حتی واکنش نشان میدهد و چون دین برای بیداری بشر آمده نمیتواند با این مخدر همکاری داشته باشد.
وی افزود: این دیدگاهی است که شاید از برخی جهات درست باشد ولی به طور بنیادی از نظر من مردود است، سینمای فعلی یک سینمای مسخ کننده است و کار مشروبات الکلی و مواد مخدر را میکند. شکی در آن نیست سینمای بیدارگری نیست، سینمای غفلت است، سینمای آگاهی نیست، امروز در غرب هزاران کانالهای تلویزیونی خصوصی و صدها هزار نشریه و روزنامه وجود دارد ولی شاید تنها یکی دو میکروفون در این میان وجود داشته باشد. در واقع تفاوت نظام سرمایهداری غرب با نظام کمونیستی در این است که نظام سرمایهداری و کاپیتالیستی غرب سیاستمدارانه دیکتاتوری میکند ولی کمونیستها ابلهانه دیکتاتوری میکنند. کمونیستها رادیوها را ابزار قرار دادهاند گیرندهها را در انحصار خود در آوردهاند ولی نظام سرمایهداری غرب به گیرندهها دست نمیزند گیرندهها صدها، صدها هزارند ولی فرستنده تنها یکی است این است تفاوت سانسور امپریالیستی غرب با سانسور مارکسیستی و فاشیستی، مهم نیست تعداد بلندگوها چقدر است باید ببینیم میکروفن در دست کیست.
او همچنین به طرح این سؤال پرداخت که آیا سینمای فعلی میتواند سپر دینی بگیرد یا نه و ادامه داد: من حتی قبول دارم کسی که مضامین دینی را در قالب سینمای هالیوود مطرح کرده است عملا مضامین دینی را غیر دینی کرده یعنی دین را سینمایی کرده نه سینما را دینی.
رحیمپور ازغدی با اشاره به خاطره دوران کودکیاش از یک فیلم هالیوودی گفت: زمانی که کودکی بیش نبودم یک فیلم هالیوودی در رابطه با حضرت نوح (ع) دیدم و خوب به یاد دارم در صحنهای که خداوند به حضرت نوح وحی میکند، مخاطب فکر میکند کسی پشت دیوار در حال سخن گفتن با حضرت نوح است. این صحنه به قدری احمقانه و فیزیکال است که انسان خندهاش میگیرد آنها وحی را اینگونه تفهیم و بیارزش به تصویر میکشند. در صحنهای از یک فیلم دیگر نیز دیدم آدمی غیر مذهبی را به زور به کلیسا آورده بودند که حرفهایش را بزند او در پایان حرفهایش با خدا از او خداحافظی میکند و پس از آنکه چند قدم از مجسمه حضرت مریم دور میشود دوباره بازمیگردد و خطاب به خدا میگوید راستی یک چیز دیگر!
رحیمپور ازغدی ادامه داد: هالیوود و سینمای آمریکا تصویری که از خدا و نبوت و به طور کلی دین و معنویت ارائه میدهند هیچ سنخیتی با مفاهیم الهی و توحید ندارد. یعنی عملا یک صورت مسخ شده و غیر واقعی از دین ارائه میدهند گاهی اوقات نیز شاهد آن هستیم که بازیگری که بارها در فیلمهای اروتیک بازی کرده ناگهان در نقش یک پیامبر ظاهر میشود و شروع به موعظههای دینی میکند. مسائل دینی که در این فیلمها مطرح میشود هیچ ربطی به معنویت و قداست دینی که در باور انسانهای مؤمن است ندارد.
وی افزود: به عقیده برخی اساسا این مشکل به ماهیت سینما بازمیگردد و به عقیده آنها این فقط مشکل سینمای غرب نیست بلکه در تکنولوژی سینما ریشه دارد این را ما به هیچ وجه نمیپذیریم، به عقیده ما این مشکل سینمای غرب است که حتی مذهب را سکولاریزه کرده است و به اخلاق و معنویت نگاهی کاملا فردی دارد. البته حتی در دیدگاه ما نیز حل مشکل تصویر درست دین در سینما نیز بسیار پیچیده و مشکل است ولی به هر حال حل شدنی است. کار آنها این است که مفاهیم الهی را از متن آن جدا میکنند و آن را به یک سرگرمی تبدیل میکنند.
رحیمپور ازغدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: به عقیده آنها معنویت امری مربوط به آن جهان است و تکنیک و سینما نیز امری مربوط به این جهان است بنابراین اینها اساسا قابل تلفیق نیستند ولی تعریف انقلاب اسلامی از مفهوم این جهانی و آن جهانی به طور کلی با مذاهب بودائیسم و مسیحیت متفاوت است این یکی از تفاوتهای اسلام و مسیحیت است که اسلام منحصر در عرفان و معنویت نیست.
حسن رحیمپور ازغدی در سومین روز از نشست هالیوودیسم گفت: درباره نقد هالیوودیسم با بعد سیاسی و اقتصادی آن که در سخنرانیهای قبل به آنها پرداخته شد کاری ندارم بلکه بحث من درباره فلسفه هالیوودیسم و ارتباطش با انقلاب اسلامی ایران است.
وی افزود: امروزه حتی در فضاهای روشنفکری که در برابر هالیوودیسم به وجود آمده است، مرضهای زیادی نیز وجود دارد که میخواهیم ببینیم در مقابله با آنها چه میشود کرد. یعنی در این محافل چگونه ادبیات اقلیت میتواند تبدیل به سینمای اکثریت شود. چه اتفاقی افتاده که کارگردانان ماهر جای نویسندگان زبردست را گرفتهاند آیا این مشکل قابل حل است و اگر آری چگونه؟
او در ادامه گفت: در عرصه سیاسی هالیوود موضوع کمی شفافتر است. کارخانه دروغسازی، مصور کردن دروغ، تحقیر حقیقت توسط متخصصین سینمای غرب و به طور خاص سینمای صهیونیستی هالیوود است که آنها در این زمینه تخصص پیدا کردهاند. آنها تخصصشان در نحوه شوک وارد کردن به افکار عمومی از طریق خشونتهای تصویری و تجربیات مخاطب از واقعیت است.
پورازغدی در ادامه یادآور شد: تجربهها باید تفسیر، تنظیم و مرتب شوند. مفاهیم باید خلق شده تا از طریق آنها این تجربهها نظم داده شوند. باید به این مفاهیم و تجربهها انسجام بخشیم یک نظام بخشی خودکار تقریبا به طور یکنواخت کارش را در همه حال انجام میدهد. البته در این میان یک مقولات مصنوعی نیز وجود دارد که از طریق ابزارهایی چون سینما خودش را قالب کرده و حقیقت را کنترل میکند، جهانی که تجربه میکنید جهانی از واقعیات نیست که بر شما آشکار شود بلکه محصول جراحی سینماست و سینمای صهیونیستی و امپریالیستی این واقعیات را تحریف میکنند.
وی افزود: جهانی که شما میشناسید از طریق پرده سینما جهانی است که در چارچوب مقولات مصنوعی در اتاق فرمان نظام سرمایهداری صهیونیست ساخته شده، شما با واقعیات فیالنفسه مواجه نیستید بلکه با واقعیت آنگونه که آنها میگویند و میخواهند روبرو میشوید. واقعیت دیگر ماده خام نیست بلکه ماده خام کار شدهای است که از کارخانه تئوری سازی و تعریف معانی بیرون میآید و بعد ما با آن مواجه میشویم پس ما امروز کشف نمیکنیم بلکه مصرف میکنیم.
او در توضیح بیشتر این موضوع گفت: مصرف کننده غیر از کشف کننده است و مباحث منطقی جایشان را به تفکرات احساسی میدهند و عقل از طریق عاطفه کنترل میشود. اگر کسی درست بررسی کند خواهد دید که سینما با افکار عمومی چه میکند فکر کنید اگر امروز هنوز سینما یک سینمای صامت بود باید از طریق تصویر یا نمایش هم میشد کارهای بسیار زیادی کرد.
وی ادامه داد: امروزه بسیاری از مفاهیم از طریق تصاویر منتقل میشوند نه با صدا یعنی اگر چه صدا در میزان تأثیرگذاری فوقالعاده مهم است اما تصویر بدون صدا نیز کار خودش را میکند.
رحیمپور ازغدی با تشبیه سینمای غرب به سگهایی آزمایشگاهی پاوولف گفت: مخاطب در سینمای غرب به سگهایی میماند که پاوولف در آزمایشگاهش تربیت کرده بود، سگهای پاوولف با صدای زنگ اول یک نوع واکنش و با صدای زنگ دوم واکنش دیگری نشان میدادند و هالیوود دقیقا دارد با مخاطبان خودش چنین کاری میکند تا همانند سگهای پاوولف در برابر سینمایی شامل فکر، خشونت و مالیخولیا یک نوع واکنش نشان دهند آنها روی این واکنشها حساب کردهاند این واکنشها مدیریت میشوند امروز مفاهیم کاملا انتزاعی و صوری به مخاطبان القا میشود.
او با طرح این سوال که آیا اساسا صفت دینی برای سینما مطرح است یا خیر؟ پاسخ داد: البته نمیدانم این در غرب معنایی دارد یا خیر؟ البته تا آنجایی که میدانستم تا یک دهه پیش چنین چیزی وجود داشت کسانی معتقدند که این یک تجربه ممنوع هنری است به این معنا که سینما کسی را بیدار نمیکند، بلکه مخاطبش را به خوابگردهایی تبدیل میکند که در خواب حرف میزند، راه میرود فکر میکند و حتی واکنش نشان میدهد و چون دین برای بیداری بشر آمده نمیتواند با این مخدر همکاری داشته باشد.
وی افزود: این دیدگاهی است که شاید از برخی جهات درست باشد ولی به طور بنیادی از نظر من مردود است، سینمای فعلی یک سینمای مسخ کننده است و کار مشروبات الکلی و مواد مخدر را میکند. شکی در آن نیست سینمای بیدارگری نیست، سینمای غفلت است، سینمای آگاهی نیست، امروز در غرب هزاران کانالهای تلویزیونی خصوصی و صدها هزار نشریه و روزنامه وجود دارد ولی شاید تنها یکی دو میکروفون در این میان وجود داشته باشد. در واقع تفاوت نظام سرمایهداری غرب با نظام کمونیستی در این است که نظام سرمایهداری و کاپیتالیستی غرب سیاستمدارانه دیکتاتوری میکند ولی کمونیستها ابلهانه دیکتاتوری میکنند. کمونیستها رادیوها را ابزار قرار دادهاند گیرندهها را در انحصار خود در آوردهاند ولی نظام سرمایهداری غرب به گیرندهها دست نمیزند گیرندهها صدها، صدها هزارند ولی فرستنده تنها یکی است این است تفاوت سانسور امپریالیستی غرب با سانسور مارکسیستی و فاشیستی، مهم نیست تعداد بلندگوها چقدر است باید ببینیم میکروفن در دست کیست.
او همچنین به طرح این سؤال پرداخت که آیا سینمای فعلی میتواند سپر دینی بگیرد یا نه و ادامه داد: من حتی قبول دارم کسی که مضامین دینی را در قالب سینمای هالیوود مطرح کرده است عملا مضامین دینی را غیر دینی کرده یعنی دین را سینمایی کرده نه سینما را دینی.
رحیمپور ازغدی با اشاره به خاطره دوران کودکیاش از یک فیلم هالیوودی گفت: زمانی که کودکی بیش نبودم یک فیلم هالیوودی در رابطه با حضرت نوح (ع) دیدم و خوب به یاد دارم در صحنهای که خداوند به حضرت نوح وحی میکند، مخاطب فکر میکند کسی پشت دیوار در حال سخن گفتن با حضرت نوح است. این صحنه به قدری احمقانه و فیزیکال است که انسان خندهاش میگیرد آنها وحی را اینگونه تفهیم و بیارزش به تصویر میکشند. در صحنهای از یک فیلم دیگر نیز دیدم آدمی غیر مذهبی را به زور به کلیسا آورده بودند که حرفهایش را بزند او در پایان حرفهایش با خدا از او خداحافظی میکند و پس از آنکه چند قدم از مجسمه حضرت مریم دور میشود دوباره بازمیگردد و خطاب به خدا میگوید راستی یک چیز دیگر!
رحیمپور ازغدی ادامه داد: هالیوود و سینمای آمریکا تصویری که از خدا و نبوت و به طور کلی دین و معنویت ارائه میدهند هیچ سنخیتی با مفاهیم الهی و توحید ندارد. یعنی عملا یک صورت مسخ شده و غیر واقعی از دین ارائه میدهند گاهی اوقات نیز شاهد آن هستیم که بازیگری که بارها در فیلمهای اروتیک بازی کرده ناگهان در نقش یک پیامبر ظاهر میشود و شروع به موعظههای دینی میکند. مسائل دینی که در این فیلمها مطرح میشود هیچ ربطی به معنویت و قداست دینی که در باور انسانهای مؤمن است ندارد.
وی افزود: به عقیده برخی اساسا این مشکل به ماهیت سینما بازمیگردد و به عقیده آنها این فقط مشکل سینمای غرب نیست بلکه در تکنولوژی سینما ریشه دارد این را ما به هیچ وجه نمیپذیریم، به عقیده ما این مشکل سینمای غرب است که حتی مذهب را سکولاریزه کرده است و به اخلاق و معنویت نگاهی کاملا فردی دارد. البته حتی در دیدگاه ما نیز حل مشکل تصویر درست دین در سینما نیز بسیار پیچیده و مشکل است ولی به هر حال حل شدنی است. کار آنها این است که مفاهیم الهی را از متن آن جدا میکنند و آن را به یک سرگرمی تبدیل میکنند.
رحیمپور ازغدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: به عقیده آنها معنویت امری مربوط به آن جهان است و تکنیک و سینما نیز امری مربوط به این جهان است بنابراین اینها اساسا قابل تلفیق نیستند ولی تعریف انقلاب اسلامی از مفهوم این جهانی و آن جهانی به طور کلی با مذاهب بودائیسم و مسیحیت متفاوت است این یکی از تفاوتهای اسلام و مسیحیت است که اسلام منحصر در عرفان و معنویت نیست.
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر