گوناگون

ائتلاف ۲+۱ هم مانند جبهه پایداری در مسیر جدایی طلبی

ائتلاف 2+1 هم مانند جبهه پایداری در مسیر جدایی طلبی

پارسینه: از ابتدا هم برای اعضای 2+1 احتمالا روشن بوده که آنها در واقع نه برای اتحاد اصولگرایان، که برای جدایی از اردوگاه اصولگرایی دور هم جمع شده اند و به همان راهی می روند که جبهه پایداری سال ۹۰ به همان سمت و سو رفت؛ جبهه پایداری و ائتلاف ۲+۱ از حیث جدایی طلبی از اصولگرایان در یک طیف و از یک جنس می باشند.

به گزارش پارسینه به نقل از دی نیوز: در انتخابات مجلس نهم در کنار جبهه متحد اصولگرایان به مرجعیت جامعتین، تشکیلاتی بنام جبهه پایداری به مرجعیت آیت الله مصباح یزدی شکل گرفت. پس از تشکیل گروه ۷+۸ بین اصولگرایان جهت تهیه لیستی واحد برای انتخابات مجلس، جبهه پایداری در ۷+۸ با جبهه متحد به تفاهم نرسید و راه خود را از قاطبه اصولگرایان جدا نمود.

جبهه پایداری جبهه ایست که در سال ۱۳۹۰ توسط عده ای از اصولگرایان و برخی اعضای پیشین دولت احمدی نژاد تشکیل شد. جبهه پایداری تاکید می کرد که بیش از آنکه حامی دولت باشد حامی گفتمان سوم تیر است.

اعضای جبهه پایداری مدعی بودند به اصولگرایی واقعی پایبند هستند و البته خود را از جبهه متحد اصولگرایان و جریان انحرافی در درون دولت جدا می دانند. با این حال اصولگرایان منتقد دولت از این جبهه بعنوان ساکتین انحراف و کاسبین فتنه یاد می کنند. همچنین رسانه های منتسب به جبهه متحد اصولگرایان، این جبهه را به گروه پایداری یا تیم صادق محصولی خطاب می کنند. علی مطهری درباره جبهه پایداری گفت:" اگر این گروه حاکم شود مملکت نابود می شود. نگاه جبهه پایداری بسیار خطرناک است و جبهه پایداری آلت دست احمدی نژاد و مشایی است."

به این ترتیب جبهه پایداری حیات سیاسی خود را آغاز نمود و البته در انتخابات مجلس نهم در مقابل جبهه متحد اصولگرایان توفیقی نیافت.
حال در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم وضعیت جبهه پایداری همچنان نامشخص است. هر چند روح الله حسینیان از اعضای تاثیرگذار جبهه پایداری در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن به خبرنگاران گفت: آنها به کاندیدای مشخصی رسیده اند و بزودی وی را معرفی می نمایند اما رویکرد و نگرش آنها همچنان در هاله ای از ابهام است. حدود یکماه پیش غلامحسین الهام کاندیدای احتمالی این جبهه نامیده می شد. این موضوع پس از آن قوت گرفت که الهام دوباره به جمع دولت پیوست. اما این گمانه زنی پس از اعلام رسمی خروج الهام از جبهه پایداری به بن بست رسید. برخی معتقدند نامزد نهایی جبهه پایداری سعید جلیلی است. اما آنچه مشخص است اصولگرایان حاضر در جبهه پایداری راه خود را مانند مجلس نهم از جبهه متحد اصولگرایان جرا کرده و می خواهند به هر قیمت فاصله خود را با آنان حفظ کنند. در واقع باید جبهه پایداری را جدایی طلبان از اصولگرایان نامید.

ساز و کار انتخاباتی اصولگرایان معمولا مشخص بوده و بیشتر گروههای اصولگرا زیر چتر جامعتین و بزرگانی مانند آیت الله محمد یزدی و آیت الله مهدوی کنی جمع می شدند. همواره پیش از انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری گروههای اصولگرا دور هم جمع می شدند و با محوریت جامعتین کمپین انتخاباتی خود را تشکیل می دادند. این مهم در انتخابات مجلس نهم با جدایی طلبی و سهم خواهی جبهه پایداری مخدوش شد. حال و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری گروهی جدید سر برآوردند و ظاهرا چالشهای جدیدی را رقم خواهند زد. مدتی پیش غلامعلی حداد عادل خبر از تشکیل ائتلاف ۲+۱ با حضور خود وی، علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف داد و آن را در راستای اتحاد و عدم انشقاق اصولگرایان دانست. وی اعلام کرد که این سه نفر با هم رقابت نمی کنند و در نهایت دو نفر از آنها به نفع شخص سوم کنار خواهند کشد.

ائتلاف ۲+۱ این روزها چه می‌کند؟ آیا همان راه ۷+۸ را می‌رود که چیزی جز جدایی و گله‌های برخی اصولگرایان را به دنبال نداشت. آیا ایجاد محدودیت در نقش داشتن اصولگرایان در تصمیم‌گیری‌ها در نهایت به سود این جریان است؟

حدادعادل، ولايتي و قاليباف عنوان ائتلاف خود را «۱+۲» نهاده اند و به نظر مي‌رسد که با اعلام زودهنگام آن، تلاش کرده اند که ديگر نامزدهاي جبهه اصولگرايي را در مقابل عمل انجام شده اي قرار داده اند. موضوعي که کم کم بايد در انتظار واکنش اين افراد به اقدام سه عضو اين ائتلاف نشست. اتفاقات روزهاي گذشته نشان مي‌دهد که افراد عضو اين ائتلاف تلاش کرده اند که با سرعت بخشيدن به فعاليت‌هاي خود، اين ائتلاف را مهم ترين موضوع جبهه اصولگرايي قلمداد کنند.

حدادعادل: ۶۰ درصد آراء متعلق به ماست

غلام علي حدادعادل يکي از اعضاي اين ائتلاف که در چندماه گذشته بيشترين فعاليت سياسي را از خود بروز داده است، اين روزها نيز به نوعي سخنگويي اين مثلث را برعهده گرفته، گفته است: وقتي در نظرسنجي‌ها مشخص شد که ۶۰ درصد آراء متعلق به ۳ نفر است، تصميم گرفتيم ائتلاف کنيم و در نهايت ۲ نفرمان تصميم بگيريم براي خدا کانديداي رياست جمهوري نشويم.

به گزارش فارس، غلامعلي حداد عادل نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي طي سخناني در سومين گردهمايي بزرگ حقوقدانان بسيجي، در پاسخ به پرسش يکي از حضار درباره لزوم وحدت اصولگرايان و همچنين ائتلاف ۲+۱، اظهار داشت: وحدت يک امر عقلاني و ديني و شرعي است و هرجا که از وحدت فاصله گرفتيم، خسارت آن را داده‌ايم؛ اما انتخابات رياست جمهوري با انتخابات مجلس متفاوت است.وي افزود: انتخابات رياست جمهوري شخص محور است و جريانات سياسي و احزاب به دشواري مي‌توانند براي رسيدن به يک فرد در انتخابات رياست جمهوري به توافق برسند؛ در انتخابات مجلس در دوره نهم هرکاري انجام داديم تا جبهه پايداري به جبهه متحد اصولگرايان ملحق شود، نشد، اما در انتخابات رياست جمهوري کار دشوارتر است.

نماينده تهران در مجلس ادامه داد: به همين دليل ما با تجربه‌اي که از قبل داشتيم فکر کرديم چرا جريانات در اين زمينه تصميم بگيرند؟ ما خودمان اگر ائتلاف کنيم، بهتر مي‌توانيم به نتيجه برسيم؛ وقتي در نظر سنجي‌ها مشخص شد که ۶۰ درصد آراء متعلق به اين ۳ نفر است، تصميم گرفتيم ائتلاف کنيم و در نهايت ۲ نفرمان تصميم بگيريم براي خدا کانديداي رياست جمهوري نشويم.حدادعادل تاکيد کرد: فعلاً ۳ ماه است که حول اين محور با هم گفت‌و گو مي‌کنيم و اميدواريم اين تجربه ناموفق نباشد و ساز و کاري پيدا کنيم که بشود از اين ائتلاف به وحدت برسيم.وي اضافه کرد: قبول داريم که رقباي اصولگرايان مايل به تکثر اصولگرايان هستند هرچند ما هم مايليم در آنها تکثر وجود داشته باشد؛ اين امر پنهاني نيست، بايد ديد مي‌خواهيم خودمان را پيش بيندازيم يا دلمان براي انقلاب مي‌سوزد، اينجا ميدان امتحان است.رئيس مجلس در دوره هفتم پارلمان در بخش ديگري از سخنانش متذکر شد: جبهه پايداري اصرار دارد که به دنبال کانديداي اصلح است، ما هم مي‌گوييم خدا کند اصلحي وجود داشته باشد که مورد قبول همه باشد اما اگر يک اصلحي بود که راي نداشت آنوقت چکار کنيم، نکند هيچ اصولگرايي در هيچ سطحي از اصولگرايي، موفق نشود.وي با ذکر اين نکته که تصميم گيري در عالم سياست بين خوب و بد نيست، تصريح کرد: احساس ما اين است که اين توافق ۳ نفره توده مردم متدين را تا حدي خوشحال کرده است و دلسوزان انقلاب هم آرامش پيدا مي‌کنند و اميدواريم بتوانيم الگوي جديدي از تعامل در عرصه سياست به جامعه تزريق کنيم و شايد مبنايي شود براي کارهاي ديگر.حدادعادل همچنين تأکيد کرد: در حال بحث هستيم که چطور مي‌شود از بين اين سه نفر يک نفر کانديداي رياست جمهوري شود، البته درب ائتلاف ۲+۱ بسته نيست و اگر کسي در نظر سنجي‌‌ها رأي بالايي داشت و اصولگرا هم بود، مي‌تواند به اين ائتلاف بپيوندد؛ کانديداتوري انتخابات رياست جمهوري ارث پدري هيچ کس نيست.وي در پاسخ به پرسشي درباره لفظ ائتلاف ۲+۱، گفت: اين اتفاق يک توافق سه گانه است و نامگذاري آن به نام ۲+۱ توسط روزنامه‌ها و رسانه‌ها صورت گرفت.

ولايتي:نامزد نهايي ائتلاف سه‌گانه با «تيم» خواهد آمد

او گفت:"بر اساس توافق اعضاي اين ائتلاف، نامزد نهايي در هنگام اعلام کانديداتوري تيم خود را براي تصدي پست رياست جمهوري و کابينه به مردم معرفي خواهد کرد.ما با دو نفر ديگر از دوستانمان يعني آقايان محمدباقر قاليباف و غلامعلي حداد عادل قراري گذاشته ايم که به اتفاق هم در جهت وحدت اصولگرايان تلاش کنيم.بر اين اساس قرار ما بر اين است که در نهايت يک نفر از بين ما انتخاب و کانديداي انتخابات رياست جمهوري ۹۲ شود و دو نفر ديگر از او حمايت کنند. در نهايت هر کس که بر اساس اتفاق انتخاب شود در هنگام اعلام کانديداتوري تيم خود را براي تصدي پست رياست جمهوري و کابينه به مردم معرفي خواهد کرد."


این نکته که این سه نفر چطور به این نتیجه رسیده اند و کدام ۲ و دیگری یک است کاملا نامشخص است و اینکه چرا با پیش دستی مرجعیت جامعتین و گروههای مختلف و ریشه دار اصولگرا را نادیده گرفته اند و بصورت شخصی به این تصمیم دست یافته اند قابل تامل است. اما آنچه بیش از همه متناقض می نماید ترکیب ناهمگون این ائتلاف است.

غلامعلی حدادعادل که مدتی ریاست مجلس شورای اسلامی را هم بر عهده داشته است، از حامیان دولت محمود احمدی نژاد به حساب می آید و حضور وی در کنار قالیباف همواره منتقد، عجیب به نظر می رسد. با توجه به خدشه ای که به اعتبار حدادعادل در ماجرای معروف قول شرف سعید مرتضوی و شکست در مقابل علی لاریجانی برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد شد و از آن پس حداد حتی در مجلس هم به شخصیتی منفعل و غیر تاثیرگذار تبدیل گشت، بعید به نظر می رسد که جبهه متحد اصولگرایان بر روی وی برای انتخابات ریاست جمهوری سرمایه گذاری کند.
قالیباف هیچگاه چهره محبوب اصولگرایان نبوده است

محمدباقر قالیباف هم هیچگاه چهره محبوب اصولگرایان نبوده و نیست. وی در انتخابات سال ۸۴ نیز که چند نامزد اصولگرا در آن حضور داشتند نه تنها به دور دوم انتخابات راه نیافت که حتی نتوانست حمایت گروههای اصلی جریان اصولگرایی را بدست آورد و شکست خورده بزرگ میدان رقابت انتخابات و درون گروهی اصولگرایان لقب گرفت.

شیوه تبلیغات قالیباف و هزینه های بسیار بالای آن هنوز هم نقل برخی محافل سیاسی و انتخاباتی است. مواضع قالیباف در انتخابات پر حاشیه سال ۸۸ هم بسیار بحث برانگیز بود. در همان مقطع خبرهایی که به گوش رسید حاکی از آن بود که وی از میرحسین موسوی در انتخابات حمایت پنهانی می نماید و حتی ستادی هم برای برنامه های انتخاباتی وی راه اندازی نموده است. هر چند اخیرا قالیباف در صحبت هایش تلاش می کند به شدت از آن موضوع اعلام برائت کرده و تلاش دارد با محکومیت فتنه ۸۸ به احاء مختلف دل اصولگرایان را بدست آورد اما بنظر آب رفته به این سادگی به جوی باز نمی گردد. در دیماه سال ۸۹ فایل صوتی از قالیباف در فضای سایبری منتشر شد که وی اتهامات بسیار جدی و غیر قابل انتظاری را به محمود احمدی نژاد و اطرافیانش وارد می کرد. همین باعث شد تا دولت دهم از وی به مراجع قضایی شکایت کند و آن پرونده هنوز مفتوح است. آنچه مسلم است محمد باقر قالیباف هرگز شانسی برای قرار گرفتن در جایگاه نامزد جبهه متحد اصولگرایان را نداشته و نخواهد داشت. قالیباف مورد غضب بسیاری از اصولگرایان است تا حدی که اخیرا یکی از شاگردان آیت الله مصباح گفته بود حداد عادل آب گوارایی است که با پیوستن به ائتلاف ۲+۱ دیگر قابل استفاده نیست! این خود حکایت دیگری از همگونی این جمع سه نفره است.

حکایت علی اکبر ولایتی هم تقریبا به همین شکل است. وی سال ۸۴ هم کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد اما با ورود هاشمی رفسنجانی، با صدور بیانیه ای به احترام ایشان اعلام انصراف کرد. ولایتی همچنان روابط خود را با هاشمی حفظ کرده است. تا حدی که برخی از تحلیلگران وی را رییس جمهور دولت وحدت ملی مورد نظر هاشمی نامیدند. نزدیکی با هاشمی بزرگترین پاشنه آشیل ولایتی است. با توجه به مواضع هاشمی رفسنجانی پس از انتخابات ۸۸ تا به امروز، این همراهی و نزدیکی بین ولایتی و هاشمی به مذاق اصولگرایان خوش نمی آید و وی را از قرار گرفتن در راس هرم انتخاباتی اصولاگرایان دور می نماید.

هر چند علی اکبر ولایتی در سخنان اخیر خود تاکید کرده بود که اگر دولتی غیر اصولگرا تشکیل شود ۸ سال مصیبت خواهیم داشت و باید یک اصولگرای واقعی به منصب ریاست جمهوری دست پیدا کند، اما ظاهرا خود وی نیز به نیکی می داند شانس بالایی برای اجماع اصولگرایان بر روی وی نخواهد داشت.

برخی پیش بینی نزدیک به واقعیتی دارند و معتقدند هیچ یک از اضلاع ۲+۱ حاضر نیستند به نفع دیگری کنار روند چنانکه قالیباف مدتهاست فعالیت خود را برای رسیدن به پاستور آغاز کرده است. حدادعادل هم که می‌خواهد شکست در انتخابات ریاست مجلس را جبران کند و ولایتی هم بعید است به آسانی خود را کنار بکشد. با این اوصاف به نظر می‌رسد فعالیت ۲+۱ بیشترین نفع را برای جریان نزدیک به دولت خواهد داشت. آنچنان که با کنار نکشیدن هیچ یک از این اعضا، آرای بخشی از اصولگرایان بین ۳ کاندیدای ائتلاف ۲+۱ و دیگر کاندیداهایی که به نام جریان اصولگرایی به میدان می‌آیند تقسیم خواهد شد که همان خواسته جریان نزدیک به دولت است.

در حالت دیگر اگر رای به حذف قالیباف یا حداد عادل باشد و آنها هم در خوشبینانه‌‌ترین حالت به این رای تمکین کنند، نباید انتظار داشت که حامیان هر یک از آنها آرای خود را به نام کاندیدای دیگر به صندوق بریزند چرا که مثلا حامیان حدادعادل همانند خودش فکر می‌کنند و آرمان‌هایی که در پی تحقق آنها هستند فاصله زیادی با چیزی دارد که حامیان قالیباف می‌خواهند. پرواضح است که مشی قالیباف در بسیاری از موارد با حدادعادل همخوانی ندارد و بسیاری از حامیان او، رفتارها و گفتارهای حدادعادل را نمی‌پسندند. این در حالی است که برخی حامیان حدادعادل هم قالیباف را قبول ندارند و به هیچ وجه حاضر به مدارا با او نیستند. پس ترجیح می‌دهند رای خود را به فرد اصولگرای دیگر و حتی شاید کاندیدای نزدیک به دولت یا اصلاح طلب بدهند که این هم شکست اردوگاه اصولگرایی است. به هر حال به نظر می‌رسد اصولگرایان در این ائتلاف بخشی از نیروهای خود را از دست خواهند داد چنانکه اکنون صدای انتقادها به این رویه به گوش می‌رسد.

به نظر می رسد با توجه به اینکه این سه نفر خودشان خوب می دانند که نمی توانند نامزد نهایی جبهه متحد اصولگرایان باشند اصولگرایان را در مقابل عمل انجام شده قرار داده اند. با توجه به ترکیب ناهمگون این ائتلاف و انتقادات سایر گروهها و شخصیتهای اصولگرا، احتمالا از ابتدا هم برای اعضای این گروه واضح بوده است آنها در واقع نه برای اتحاد اصولگرایان، که برای جدایی از اردوگاه اصولگرایی دور هم جمع شده اند و به همان راهی می روند که جبهه پایداری سال ۹۰ به همان سمت و سو رفت. جبهه پایداری و ائتلاف ۲+۱ از حیث جدایی طلبی از اصولگرایان در یک طیف و از یک جنس می باشند.
منبع: دی نیوز
منبع: تبیان

ارسال نظر

  • ناشناس

    احتمالا ولایتی رئیس جمهور آینده ایرانه! البته نمیدونم تواناییش رو داره یا نه!

  • ناشناس

    100 درصد دکتر قالیباف رئیس جمهور بعدی هست

  • علی

    دوستان لطفاً اطلاعات غلط به مردم ندید، هنوز معلوم نیست کی رئیس جمهور باشه، چیزهایی رو که می شنوید گمانه زنی هستش تا کاندیداها نیومدن، تبلیغ نکردن، افراد کناره گیری نکردن معلوم نیست چی بشه.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار