طنز/ لولهکشی غیرسیاسی
فکر میکردم اگر سوژههای سیاسی تحریم شود طنزنویسی آن هم با سوژه سیاسی دچار رکود میشود. این خوب نیست که ما در طنز، مثل اقتصاد که وابسته به واردات بود، وابسته به صادرات سیاستمداران باشیم و منتظر بمانیم تا آنها یک جمله قصار از خودشان صادر کنند تا ما دست به کار شویم و ترتیب جمله را بدهیم و طنز بنویسیم. برای همین تصمیم گرفتم مدتی به تولید علم و طنز غیرسیاسی بپردازم که در همه مسایل خودکفا شویم. شاید هم هیات دولت (وزارت ارشاد که کاری به کار ما- و البته بیکاری ما - ندارد) از بنده به عنوان کارآفرین برتر تقدیر، تشکر و تسکیه (اهدای صد سکه) کند.
اپیلیکیشن لولهکشی
اول 31سالگی با سالها سابقه نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و نوشیدن چای انگلیسی، طنز سیاسی را بوسیدم گذاشتم کنار و ضمیمه نیازمندیها را برداشتم و دنبال کار گشتم و دیدم یک لولهکش نیاز به یک لولهکش دیگر دارد. من هم پا شدم و رفتم و چندتا لولهکشی اپلای کردم؛
لولهکشی منزل
اوستای اول: ما اینجا لولهکشی منزل انجام میدهیم...
من: بله. خودم واردم... ما یک فامیلی داشتیم زیاد از بچه خوشش نمیآمد. یادم است برای اینکه جلوی ورود بچه به منزل را بگیرد رفت لولهکشی و لولههای منزل را بست.
لولهکشی ورزشی
من: پیشنهاد من این است که برویم ورزشگاه و لولههایمان را بفروشیم.
اوستای دوم: چرا؟
من: مگر ندیدی توی مسابقات فوتبال تیمها سعی میکنند همدیگر را لوله کنند اما موفق نیستند. این نشان میدهد که ضعف فوتبال ما در مربیگری نیست در لولهکشی تیم است.
لولکشی
همبندی: چطوری شد که تو را گرفتند؟
من: راستش من برای اینکه آمار بیکاری بیاید پایین، رفتم لولهکشی کار کنم. منتها گویا لولهکشی نبود لولکشی بود. اینطوری که اوستای ما مینشست لوللول میکشید تا لول لول شود. من هم وظیفهام این بود که لول را برایش آماده کنم.
لولهکشی عشقی
پدر عروس: آقا داماد توی لولهکشی چی کار میکند؟
داماد: من لولندهام. یعنی میلولم.
لولهکشی هنری
از شما برای تولید لوله پولیکا و لوله بخاری برای حمایت و تربیت نسل جدید خوانندگان تقدیر و تشکر میشود.
لولهشدن
اینطوری شد که من لوله شدم و نتوانستم در لولهکشی صاحبمنصب شوم. ببینیم فردا چهکارهحسنبک هستیم.
منبع: شرق
اول 31سالگی با سالها سابقه نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و نوشیدن چای انگلیسی، طنز سیاسی را بوسیدم گذاشتم کنار و ضمیمه نیازمندیها را برداشتم و دنبال کار گشتم و دیدم یک لولهکش نیاز به یک لولهکش دیگر دارد. من هم پا شدم و رفتم و چندتا لولهکشی اپلای کردم؛
لولهکشی منزل
اوستای اول: ما اینجا لولهکشی منزل انجام میدهیم...
من: بله. خودم واردم... ما یک فامیلی داشتیم زیاد از بچه خوشش نمیآمد. یادم است برای اینکه جلوی ورود بچه به منزل را بگیرد رفت لولهکشی و لولههای منزل را بست.
لولهکشی ورزشی
من: پیشنهاد من این است که برویم ورزشگاه و لولههایمان را بفروشیم.
اوستای دوم: چرا؟
من: مگر ندیدی توی مسابقات فوتبال تیمها سعی میکنند همدیگر را لوله کنند اما موفق نیستند. این نشان میدهد که ضعف فوتبال ما در مربیگری نیست در لولهکشی تیم است.
لولکشی
همبندی: چطوری شد که تو را گرفتند؟
من: راستش من برای اینکه آمار بیکاری بیاید پایین، رفتم لولهکشی کار کنم. منتها گویا لولهکشی نبود لولکشی بود. اینطوری که اوستای ما مینشست لوللول میکشید تا لول لول شود. من هم وظیفهام این بود که لول را برایش آماده کنم.
لولهکشی عشقی
پدر عروس: آقا داماد توی لولهکشی چی کار میکند؟
داماد: من لولندهام. یعنی میلولم.
لولهکشی هنری
از شما برای تولید لوله پولیکا و لوله بخاری برای حمایت و تربیت نسل جدید خوانندگان تقدیر و تشکر میشود.
لولهشدن
اینطوری شد که من لوله شدم و نتوانستم در لولهکشی صاحبمنصب شوم. ببینیم فردا چهکارهحسنبک هستیم.
منبع: شرق
ارسال نظر