فیلمهای نوروزی شبکه یک
پارسینه: اسامی فیلمهای نوروزی شبکه یک به شرح ذیل است:
چک
روز پنجشنبه چهار مسافر که عبارتند: از یک پیرمرد، یک پسر جوان و دو میانسال سوار یک تاکسی میشوند. در مسیر کیف پیرمرد توسط یک موتوری از پنجره تاکسی دزدیده میشود. راننده تاکسی به خواست سایر مسافران در پی تعقیب دزد برمیآید. آنها عاقبت دزد را گرفته وکیف پیرمرد را به او بازمیگردانند.
پیرمرد در قبال این کمک چکی در وجه حامل برای سه مسافر و راننده میکشد. آنها برای نقد کردن چک مجبور میشوند پنجشنبه و جمعه را در کنار هم بگذرانند و همین سرآغاز ماجراهای جالبی بین آنها میشود. روز شنبه آنها برای نقد کردن چک به بانک میروند و در آنجا متوجه میشوند که پیرمرد فوت کرده است و هیچ پولی به آنها نمیرسد.
یه حبه قند
پسند، دختر آخر یک خانواده سنتی ایرانی است که قصد ازدواج دارد. سه خواهر بزرگترش که همگی ازدواج کرده و صاحب همسر و فرزند هستند به خانه آنها آمده و به صورت کاملا سنتی و ایرانی مراسم شب حنابندان را برگزار میکنند. صبح روز عروسی دایی عزت که حق پدری بر گردن پسند دارد و از ازدواج او چندان راضی نیست هنگام خوردن صبحانه یک حبه قند را به درون دهانش میاندازد، اما قند در حلقش گیر کرده و او را خفه میکند. این ماجرا عروسی پسند را به عزا تبدیل کرده و باعث میشود تا خواهرها بساط عروسی را جمع کرده و تدارک مراسم عزا را ببینند.
دوباره زندگی
فلیپ، مرد معلولی است که برای امورات روزانه خود به پرستار تماموقت نیاز دارد در مصاحبه با داوطلبان این کار، با پسر جوانی به نام دریس آشنا میشود که انگیزه چندانی برای انجام این کار ندارد. فلیپ او را متقاعد میکند تا پرستاریاش را بر عهده گیرد. روحیه شاد و ماجراجویانه دریس زندگی فلیپ را به کلی دگرگون میکند و او را...
جنگجوی آزاد
ارباب سخاوتمندی به نام دکتر کینگ شولز برده ای به نام جنگو را می خرد. از آنجا که شولز اعتقادی به بردهداری ندارد، جنگو را آزاد میکند . آن دو در کسب و کاری که شولز راه انداخته با هم شریک میشوند. بعد از یک زمستان پرسود، آن دو با هدف پیدا کردن همسر جنگو به نام برومهیلدا به میسیسیپی میروند، اما...
یادآوری کامل
کارل که ساکن مستعمره و کارگر سادهای در کارخانه رباتسازی مجمع کنترل مرکزی است که با یادآوری اندکی از گذشته حذف شده از حافظهاش، متوجه میشود که سالها به عنوان مأموری برای اهداف ضد بشری مجمع کنترل مرکزی فعالیت داشته است. او میفهمد...
شرلوک هلمز: بازی سایهها
شرلوک هلمز همراه دوست و همکار صمیمیاش دکتر واتسون در پی دستگیری بزرگترین جنایتکار فرانسه به نام دکتر موریارتی برمیآیند. او با اجیر کردن شخصی به نام رنه شروع به بمبگذاری در شهر کرده و به صورت همزمان از شخصی به نام سباستین میخواهد که در شلوغی شهر رقبای او را یکی پس از دیگری بکشد.
نوکاس
یک گروه سارق مسلح که لباس پلیس ضدشورش را به تن کردهاند به بانک نوکاس در شهر استاوینگر در کشور نروژ حمله میکنند و مبلغ 57 میلیون کرون نروژ را میربایند. سارقان پس از ورود به بانک کامیون بزرگی را جلوی در پارکینگ اداره پلیس آتش زده و مانع خروج ماشینهای پلیس از اداره میشوند...
پرتگاه
نیک کسیدی سارق برای مراسم تدفین پدرش از زندان خارج شده و با همدستی برادرش، جویی و نامزدش، آنجی از محل حادثه میگریزد. او با تغییر هویت خود وارد هتلی شده و وانمود میکند که با پریدن از پنجره اتاقش قصد خودکشی دارد...
سگ آبی
والتر که به علت بیماری افسردگی نسبت به زندگی خود و اطرافیانش بیتفاوت شده است بهطور ناخواسته دچار دوگانگی شخصیت شده و یک عروسک سگآبی دستکش را به عنوان نزدیکترین دوست و همدم خود انتخاب و معرفی میکند...
سرقت بزرگ
در دوران سلسله چوسان قیمت یخ با طلا برابری میکرد. قالبهای یخ در زمستان از رودخانههای یخزده استخراج میشد و در یخچالخانه سلطنتی انبار میشد تا در طول تابستان استفاده شود...
نجات بزرگ
در یکی از شهرهای کوچک واقع در آلاسکا یک گزارشگر تلویزیونی به نام آدام همراه یکی از اعضای انجمن حفاظت از محیطزیست تصمیم میگیرند جان سه نهنگ خاکستری را نجات دهند...
اسب جنگی
آلبرت که در خانوادهای روستایی بزرگ شده است به یک اسب که در مزرعه آنها به دنیا آمده بسیار دلبسته میشود. این اسب که جویی نامیده میشود توسط آلبرت تربیت شده و بزرگ میشود.
منبع:مشرق
ارسال نظر