گوناگون

هفت راهکار جلوگیری از اعتیاد کودکان و نوجوانان

پارسینه: اغلب والدین احساس نگرانی و بلاتکلیفی خاصی را می‌شناسند که با اعتیاد ارتباط دارد، آنها شاید همین چند سال قبل درباره این مسئله فکر نمی‌کردند، چراکه به گمانشان فرزند آنها هرگز در خطر اعتیاد نیست، اما امروز تصور دیگری دارند و متوجه شده‌اند که همه در خطر هستند، مگر اینکه از قبل پیشگیری‌های لازم را انجام داده باشند.

این کافی نیست که تنها مسوولان مانع تولید و عرضه مواد مخدر شوند، بلکه باید بیشتر تلاش در جهت ممانعت از به وجود آمدن و پیشرفت اعتیاد باشد؛ لذا گام اول مقابله با مواد مخدر نیست، بلکه هدف، پیشگیری از به وجود آمدن اعتیاد است.

طی سالهای گذشته، متخصصان به این نتیجه رسیده‌اند که یک برنامه صحیح پیشگیری از اعتیاد بسیار زودتر از آن چیزی که قبلا تصور می‌کردند باید آغاز شود، هرچند که یک نسخه صد در صدی برای مبارزه با اعتیاد وجود ندارد، اما سعی بر این است تا راهکاری منطقی و عملی برای پیشگیری از اعتیاد اتخاذ شود.

با توجه به نتایج تحقیقات، احتمال گرایش به اعتیاد یا عدم گرایش انسان‌ها به مواد مخدر بستگی نسبی با چگونگی شرایط زندگی آنها در دوران کودکی دارد، لذا شرایط این دوران نشان دهنده خط مشی کودک در بزرگسالی است؛ به ویژه در مراحل تصمیم گیرنده‌ای، نظیر زمان ورود به مهدکودک یا مدرسه و چگونگی گذران دوران بلوغ.

تمام تحقیقات دراز مدتی که تا کنون در دنیا انجام شده،‌ نتایجی مشابه داشته و نشان داده است که کودکانی که در دوران کودکی از سلامت روحی و جسمی برخوردارند و زندگی رضایت بخشی دارند، کمتر در خطر اعتیاد هستند و برعکس کودکانی که از این شرایط برخوردار نیستند، علائم واضحی نشان می‌دهند که احتمال گرایش آنها به اعتیاد را در آینده به خوبی نشان می‌دهد.

امروزه محققان می‌توانند با اطمینان بگویند، کودکی که در زندگی‌اش تعادل وجود دارد و از نظر جسمی و روانی زندگی رضایت بخشی دارد شخصیت مستحکمی می‌یابد و مشکلات را بهتر تحمل می‌کند و دارای اعتماد به نفس قوی است، این کودکان نیازی برای روی آوردن به مواد مخدر در خود نمی‌یابند.

راههای محافظت کودکان و نوجوانان از اعتیاد

بر اساس همین آگاهی‌ها یک برنامه هفت قدمی برای پیشگیری صحیح از اعتیاد کودکان و نوجوانان لازم است والدین و مربیان برای پیشگیری از اعتیاد آنها بدانند که کودکان نیاز به امنیت روانی، تشویق و تایید، بازی آزاد و عادت‌های خوشایند، الگوهای واقعی ، تحرک و تغذیه صحیح، دوست و همراه و محیطی منطبق با نیازهایشان و به تخیل و هدف نیاز دارند، لذا با رعایت این هفت نکته می‌توانیم راهی را انتخاب کنیم که فرزندانمان را از اعتیاد محافظت کنیم.

می‌دانیم همان طور که انسان‌ها و خانواده‌ها متفاوت هستند، روش‌های تربیتی آن‌ها هم متفاوت است. ما تصمیم نداریم به کسی بگویم که خودش را تغییر دهد، فقط تاکید ما این است که هر کودک مثل سایر انسان‌ها یک شخصیت فردی است و با توجه به این فردیت او، والدین باید تلاش کنند نیازهای فرزندشان را تا جای ممکن تامین کنند. آن‌ها باید سعی کنند نیازهای جسمی و روحی او را برطرف کنند و او را بفهمند و هرجا که او به همراهی نیاز داشت همراهی‌اش کنند و هدفشان تربیت فرزندی باشد که در بزرگسالی فردی مستقل با اعتماد به نفس، قوی و عشق به زندگی و تعال روحی باشد.

کودکان به امنیت روحی نیاز دارند و این بدان معناست که آنها باید از محبت والدین و نزدیکان بزرگسالشان مطمئن باشند.باید بدانیم، کافی نیست که والدین فقط فرزندشان را دوست داشته باشند، بلکه آنها باید این محبت را نشان دهند، به نحوی که کودک به خوبی آن را احساس کند. نیازهای عاطفی کودکان با توجه به سن‌شان تغییر می‌کند و این از زمانی آغاز می‌شود که کودک در شکم مادر است.

والدین باید کودک را در بغل بگیرند و و او را نوازش کنند؛ البته مدت و میزان این نوازش را خود کودک تعیین می‌کند. اغلب کودکان در قیاس با بزرگسالان احساسات مستقیم و هیجان‌انگیز را بیشتر دوست دارند؛ چیزی که اغلب باعث عصبانیت والدین می‌شود.

کودکان بعد از یک دعوا و تنبیه احتیاج دارند که در آغوش گرفته شوند و دلداری داده شوند. والدین باید همیشه آماده آشتی باشند، حتی اگر می‌دانند که حق با آنهاست. کودک رنج می‌کشد اگر والدین ساعت‌ها از نوازش او خودداری کنند و حتی با قهر او را به رختخواب بفرستند.

امنیت روحی به این معنی است که اگر والدین استرس دارند، وقت ندارند و حتی زمانی که با هم اختلاف دارند، کودکاشان را با آغوش باز بپذیرند و به او نشان دهند که در هر شرایطی او را دوست دارند.

کودکان به این محبت بی قید و شرط والدین نیاز دارند تا اعتماد به نفس خود را پرورش دهند. کودکی که اعتماد به نفس قوی دارد یاد می‌گیرد و می‌داند که به هنگام گرفتاری کسانی هستند که به او پناه بدهند، بنابراین او نیازی ندارد که برای فرار از مشکلات به مواد مخدر پناه ببرد.

امروزه روش‌های تعلیم و تربیت نسبت به گذشته تغییر کرده‌اند. در حال حاضر،‌ همه متخصصان بر این عقیده‌اند که کودکان را نباید کتک زد و در ضمن، تشویق موثرتر از تنبیه است. بنابراین،‌ کودکان باید خودشان تجربه کنند؛ مسلما در سخن آسان، ولی در عمل مشکل است. مطمئنا شما می‌گویید: خوب اگر او هر کاری که دوست داشت انجام دهد، به خطر می‌افتد!

البته این حرف شما صحیح است و پاسخ هم این است که در جایی که او در خطر جدی است، می‌توانید مانع شوید، اما سعی نکنید دائم مانع او شوید، چون در این صورت کودک هیچ تجربه‌ای به دست نمی‌آورد.

او باید بدود و زمین بخورد تا درد زمین خوردن را حس کند. فقط با تجربه کردن است که او واقعیت زندگی را حس می کند. در هنگام بازی است که کودک موفقیت و عدم موفقیت را می‌شناسد. هیچ کس نمی‌تواند تجربه را به کودک منتقل کند، نه مادر، نه پدر و نه تلویزیون.

به گزارش ایسنا و به نقل از مجله ایران پاک، والدینی که همه کارهای فرزندشان را انجام می‌دهند مانع بزرگ شدن او می‌شوند؛ این کودکان قربانی محافظت زیاد والدین می‌شوند و در بزرگسالی مشکل می‌توانند روی پای خودشان بایستند و مستقل و بدون وابستگی زندگی کنند.

برعکس، بعضی از والدین هم هستند که آن قدر به فرزندشان آزادی می‌دهند که او هیچ مرزی را نمی‌شناسد و تعجب ندارد که این فرزندان معتاد شوند، لذا متخصصان این روش را هم غلط می‌دانند. بهترین روش میانه‌روی است.

وقتی برنامه اکثر کودکان را نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها واقعا آزادی ندارند، اکثرشان باید بعد از مدرسه در کلاس‌های مختلفی شرکت کنند و جای زیادی برای تجربه شخصی نمی‌ماند. در گذشته والدین کمی به بچه‌ها سخت می‌گرفتند، اما در عوض‌ آن‌ها فرصت زیادی داشتند تا خیلی از چیزها را خودشان تجربه کنند. برای مثال، می‌توانستند ساعت‌ها جلوی در خانه با دوستانشان بازی کنند، آن‌ها مخفیگاه‌های کودکانه داشتند و حتی رازهای کودکانه‌ای داشتند که والدین از آن‌ها خبر نداشتند.

اما امروزه اکثر بچه‌ها تحت نظارت کامل هستند. آن‌ها به ندرت شانس تجربه فردی می‌یابند، در حالی که این تجربیات کودکانه برای رشد جسمی و روانی صحیح آن‌ها لازم است.

به طور مسلم، باید برای کودکان مرزی تعیین کرد. آزادی آن‌ها در آنجایی تمام می‌شود که آزادی دیگری را سلب کنند؛ البته در این شکی نیست که برای تجاوز نکردن از این مرز، والدین باید سخت گیر باشند و شاید برایشان مشکل ایجاد شود، ولی نباید هرگز کوتاه بیایند؛ باید این تعیین مرز منطقی باشد، مرز غیر منطقی باعث مقاومت فرزندان می‌شود؛ اگر والدین همه چیز را ممنوع کنند، روش آن‌ها فایده‌ای ندارد و این راه به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد.

قبلا برخی تصور می‌کردند که ممنوعیت درست است. در حالیکه امروزه محققان معتقدند که عادات خود را باید در خانواده تقویت کرد و برای آن‌ها ارزش گذاشت. برای مثال، حداقل یک وعده غذا را همگی با هم بخورند، یا به هنگام خواب حتما برای بچه‌های کوچک تر یک قصه گفته شود، یا آخر هفته همگی کاری دسته جمعی بکنند.

شاید به نظر شما این چیزها مسائل عادی و کمی خسته کننده به نظر بیایند، به حدی که ما اغلب فراموش می‌کنیم،‌ در حالی که آزادی تجربه کردن و عادت‌های خوشایند به کودک امکان تجربه موفقیت را می‌دهد و تفکر مثبت را در او تقویت می‌کند. این عادات به کودک در دوران بعدی زندگی امنیت می‌أهد و او برای راضی شدن نیازی به پناه بردن به مواد مخدر احساس نمی‌کند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار