بانکها با پولی که به آنها می سپاریم، چه می کنند؟
پارسینه: تلقی عامیانه از پول سپرده شده به بانک ها با آنچه در عملیات واقعی بانکداری اتفاق می افتد،متفاوت است.
خیلی از مردم فکر می کنند که پولی که در حساب بانکی شان دارند، نزد بانک موجود بوده و هر وقت که به بانک مراجعه نموده یا از حسابشان پولی برداشت می كنند، حجم موجودی مذکور دچار تغییر می شود. به عبارت دیگر، تلقی بخش عمده ای از مردم این است که پول سپرده شده به بانک، نوعی امانت نزد بانک بوده و بانک هم رفتار امانت را در قبال آن دارد. طبق این تلقی، بانک خلق پولی انجام نمیدهد.
يکي از مفاهيم مهم در فهم سازوکار عمليات بانکي ضريب فزاينده پولي است. فرض کنيد که در يک شهر بانکي وجود ندارد و در عوض صرافاني وجود دارند که پول مردم را به امانت گرفته و در ازاي آن حواله ممهور شده اي به هر يک از مراجعين مي دهند. هر يک از مراجعين، در صورت نياز به پول خود براي مبادله و خريد کالايي خاص، مي تواند به صراف مذکور مراجعه كرده و پول خود را پس بگيرد. به عبارت ديگر، صراف ها تعهد داده اند که پول مراجعين را در هر زماني که آنها درخواست كنند، به آنها عودت دهند.
به مرور زمان، صراف هاي امين و حقيقي براي مردم مشخص مي شوند و آوازه آنها زبانزد کل شهر مي شود. بعد از مدتي، مردم متوجه خواهند شد که حواله ممهور شده حکم پول نقد را دارد چرا که هر يک از آنها مي تواند با مراجعه به صراف صاحب حواله بلافاصله معادل نقدي آن را طلب كنند. بنابراين بعد از مدتي، براي پرهيز از ناکارايي مراجعه مجدد به صراف و ريسک جابجايي پول، عده زيادي از افراد شهر مذکور از حواله ها براي انجام مبادلات استفاده خواهند كرد.
اين پديده منجر به اين خواهد شد که مراجعه به صرافان براي نقد کردن حواله ها کاهش يافته و بخش قابل توجهي از پول سپرده شده به هر يک از آنها، مدت زمان زيادي بلا استفاده بماند. پس از گذشتن مدتي از زمان، هر يک از صراف ها متوجه اين امر شده و حتي مي توانند ميزان پولي که براي اجابت مراجعات نياز دارند، را نيز محاسبه كنند.
به اين ترتيب، چون همواره درصدي از پول براي اجابت مراجعات کافي است، آنها اين امکان را دارند که به ازاي درصد بلا استفاده، حواله هاي جديد صادر كنند. مثلا، فرض کنيد که يک صرافي مبلغ x را به امانت گرفته است و وي متوجه مي شود که تنها ۲۵ درصد از پول سپرده شده به وي براي اجابت مراجعين کافي است. در اين صورت وي مي تواند ۷۵ درصد باقيمانده را به مردم وام دهد.
مفهوم ضريب فزاينده در مورد بانکهاي تجاري نيز مصداق دارد. در واقع بانک مدرن به دليل اينکه فعاليتش مورد تاييد دولت است، خود به خود اعتباري نظير اعتباري که يک صراف امين و مورد اعتماد در طول سالهاي متمادي فعاليتش کسب كرده است، دارد. بر اين اساس، امکاني شبيه مثال فوق در مورد آنها نيز صادق بوده و اين بانکها نيز مي توانند صرفا با نگه داشتن درصدي از پول سپرده گذاران، تقاضاهاي معاملاتي و احتياطي آنها را پاسخ دهند و بقيه آن را صرف ارائه وام و بسط (خلق) پول كنند.
ربا و رباخواری مورد تایید نیست.