قیمت گذاری گاز در آستانه انقلاب؟/ قرن ۲۱ قرن گاز می شود؟
* روزنامه دنیای صنعت
منابع جدیدگاز می تواند جهان را بازار انرژی را تغییر دهد اما این مساله نمی تواند به این راحتی و به این سرعت رخ دهد.
گاز طبیعی ممکن است در نگاه اول آن چنان اهمیتی نداشته باشد اما به عنوان یک منبع گرما و قدرت در حال تغییر بازار انرژی است. از زمانی که 100 سال قبل از میلاد مسیح در ادبیات یونانی و رومی از آن به عنوان آتش درون یاد می شودمیگذرد. این آتش درون هم اکنون در حال غنی شدن است. یک رونق و شکوفایی غیر منتظره در بازار گاز در آمریکا ممکن است به سرعت در جاهای دیگر گسترده شده و عرضه جهانی گاز را دچار تغییراتی کند.
سنگ گاز به عنوان یک منبع غیر معمول متان شبیه گازی که در بستر سنگ آهن باشد و گاز سنگین چشم انداز انرژی آمریکا را در شرف تغییر قرار داده است. کشف ذخایر معمولی گاز از چاه های سنتی ذخایر شناخته شده جهانی راافزایش داد. گاز به عنوان یک سوخت فسیلی سهم خود را در بازار انرژی جهانی در سال های آینده افزایش خواهد داد. هر چند برای سال های متمادی از گاز به عنوان نفت ضعیف یاد می کردند. در اواخر قرن 18 یک مهندس اسکاتلندی از آن به عنوان روشنایی خانه اش استفاده کرد اما سال ها طول کشید تا این ایده عملیاتی شد و برای روشنایی چراغ های خیابان از آن بهره گرفته می شد.
کشف تجاری و بازرگانی گاز نیز در همین زمان آغاز شد اما هنوز از گاز چندان برای روشنایی استفاده نمی شود. علی رغم اینکه استفاده و کاربرد آن در سال های اخیر رشد داشته اما حداقل تا سال 2035 باید سهم عمده را برای نفت در نظر گرفت. مشکل گاز هم اکنون این است که انتقال آن از مکانی به مکان دیگر گران تمام می شد. البته برای نفت نیز قضیه همینگونه است اما با ساخت سوپرتانکرها در دهه 1960 رساندن نفت به مشتریان ارزان تر از همیشه شد. گاز نیاز به خریدار فوری و راه انتقال سریع دارد. به دلیل این خصوصیت گاز از ان به عنوان یک کالا نام برده نمی شود. تقریبا یک سوم گاز تولیدی از مرزها منتقل می شود اما این مساله در مورد نفت به دوسوم نیز می رسد. دیگر کالاها قیمت جهانی دارند اما گاز اینگونه نیست. در آمریکا، انگلیس و حتی استرالیا این ماده به سادگی خرید و فروش می شود و بیشتر رقابت در میان است. در قاره اروپا بازار گاز جا پای خود را باز کرده اما معمولا غالب معاملات در قالب خطوط لوله و قراردادهای بلندمدت با الگو برداری از نفت منعقد می شود. گاز در آسیا بیشتر بستگی به گاز طبیعی مایع دارد. گاز را می توان با رساندن به دمای 162 درجه زیر صفر به
گاز مایع تبدیل کرد و دوباره پس از حمل با تانکر های مخصوص دوباره به گاز برگرداند اما باید به خاطر داشت کارخانه های بزرگی نیاز هست تا این فرآیندها را روی گاز انجام دهند.
اما از آنجایی که قیمت گاز جدای از نرم جهانی است معمولا مکانیسم های متفاوتی در سراسر جهان هم دارد. برای مثال در گاز فسیلی که در آمریکا یافت می شود ممکن اس در آسیا تا 10 برابر هم قیمت داشته باشد. در سی سال گذشته ذخایر گاز جهانی به شدت رشد داشته است. بر اساس آماری که موسسه تکنولوِی ماساچوست منتشر کرده است تولید جهانی این ماده افزایش چشمگیری یافته به طوریکه بین سال های 1990 تا 2009 نزدیک به دو سوم که دو برابر کشف نفت در این سال هاست به ذخایر مکشوفه اضافه شده است. نیم قرن پیش تصور می شد کل ذخایر گاز به اندازه 50 سال مصرف این کره خاکی کفایت کند اما با کشفیات جدید این میزان به 200 سال افزایش یافته است.
سنگ گاز پایه منابع گازی را به دوبرابر افزایش داده است. مقیاسی برایکل گاز در زمین که از نظر اقتصادی قابل کشف است. در سال 2009 سازمان بین المللی انرژی بر آورد کرد که پایه منابع گازی قابل کشف در جهان به 850 تریلیون متر مکعب رسیده است در حالیکه سال قبل تر از آن اعلام کرده بود که این میزان 400 تریلیون متر مکعب است. علت عمده این برآورد ثانویه در کشف سنگ های گازی و دیگر انواع گاز های غیر متداول بود. نه تنها آمریکا بلکه در کشورهایی از اروپا، چین، آرژانتین، برزیل، مکزیک، کانادا و دیگر کشورهای آفریقایی به عنوان مکان هایی در نظر گرفته شده اند که کشفیات در آن ها هنوز نامشخص است و می تواند چشم انداز بازار انرژی آنها را تغییر دهد.
هم تکنولوژی بالا به کشف ذخایر جدیدکمک کرده است و هم قیمت نفت بالا در بازارهای جهانی. قیمت افزایشی نفت خام شرکت های نفتی را بر آن داشته تا سخت تر از همیشه برای کشف تلاش کنند. اما قبل از اینکه چاهی کنده شود تقریبا غیر ممکن است پی به وجود این نوع گاز یا نفت در مکان مشخص برد و این کار را برای شرکت هامشکل کرده است.
البته در سال های اخیر نه تنها رشد فناوری ها توانسته بستر ذخایر آمریکا را بر ملا سازد بلکه پیشرفت دستگاه های حفاری در عمق آب ها هم به کمک اکتشافات جدید آمده است. در این زمینه استرالیا سرآمد بقیه کشورهاست. حجم زیادی از LNG از میادین ساحلی این کشور به دست می آید. فناوری جدید و گرم شدن زمین قفل ذخایر قطبی را هم باز کرده است.
اما ذخایر دیگری هم هست. سال گذشته سازمان بین المللی انرژی گزارشی با عنوان « آیا وارد عصر طلایی گاز می شویم؟» منتشر کرد. علت این پرسش در این است که هنوز به طور قطع نمی توان از پیشرفت های آینده در این زمینه صحبت کرد و این مساله یکی از دلایلی است که نمی داند آیا سنگ های آمریکا می تواند تحرکی در بقیه نقاط ایجادکند؟
در بهترین و خوشبینانه ترین سناریو در صورتی که سنگ گاز مسیر پیشرفت خود را طی کند سازمان بین المللی انرژی اعلام خواهد کرد که سهم گاز در سبد انرژی جهانی از 21 درصد فعلی به 25 درصد در سال 2035 خواهد رسید. در نگاه اول ممکن است خیلی افزایش به چشم نیاد اما باید در نظر داشت مصرف جهانی در سال مورد اشاره افزایش خواهد یافت و با حال حاضر بسیار متفاوت است. در صورتی که محدودیت ها و موانع برطرف شود گاز بیشتر و قیمت کمتر به معنی این خواهد بود که تقاضای جهانی برای این کالا بین سال های 2010 و 2035 تا 50 درصد بالا خواهد رفت.
آنچه هیجان را برای عرضه و تقاضای جهانی گاز بالا برده نه به خاطر اینکه عرضه آن افزایش داشته بلکه به خاطر تنوع مصرفی است که این کالا پیدا خواهد کرد. این کالا سوختی انعطاف پذیر است، قادر خواهد بود خانه ها را گرم، دیگ های صنعتی را سوخت رسانی کند و صنایع پتروشیمی را منتفع سازد. می تواند به پلاستیک، کود شیمیایی و دیگر کالاهای مفید تبدیل شود. حتی می تواند هر چند آرام و کوچک اما به عنوان سوخت در کامیون ها و اتوبوس ها مورد استفاده قرار گیرد.
بیشترین مصرف را برای این کالا می توان در تولید برق دید. یک تحول فناورانه، توربین سیکل ترکیبی گازی قابل استفاده در صنعت هوافضا چشم انداز اقتصادی این صنعت را دگرگون کرده است. نه تنها تولید برق از گاز را ساده تر و ارزان تر کرده است بلکه این فرآیند 50 درصد کمتر از شیوه معمول دی اکسید کربن منتشر می کند. در زمانی که تلاش دولت ها به این معطوف است که انتشار گازهای گلخانه ای را به حداقل برسانند جایگزین کردن ذغال سنگ با گاز نتایج مفیدی به دست خواهد داد. تاکنون سهم گاز در ترکیب انرژی جهانی از 16 درصد از دهه 19960 تا دهه 19990 به 21 درصد در زمان حال رسیده است. ایستگاه های برق گازی یک انتخاب با هزینه پایین به حساب می آید. آن ها هم برای ساخت ارزان هستند به طوریکه دست ایستگاه های هسته ای را در این زمینه بسته اند و هم اینکه از انرژی های تجدیدپذیر به مراتب ارزان تر هستند. تنها مساله در این زمینه امنیت و انعطاف پذیری این ایستگاه هاست. در صورتی که این مواردی که ذکر شد برطرف شود و منافع آن در نظر گرفته شود می تواند نقش فراوانی در اهداف جهانی از جمله کاهش گازهای گلخانه ای بازی کند.
به استثنای آمریکا، گاز همچنان گران است و تغییر در آن هزینه بر تلقی می شود. به عبارتی بازار گاز بیشتر منطقه ای است. هنوز خطوط لوله سراسر کشورها را در بر می گیرد و نه بین آن ها و یا حتی از قاره ای به قاره دیگر. میلیون ها دلار پول لازم است تا یک کیلومتر خط لوله گازی ساخته شود. مدل تجاری این کالا برای توسعه یک میدان گازی هم به شکلی است که ابتدا باید خریدار پیدا شود و سپس اقدام به عقد قراردادهای بلندمدت کرد تا نسبت به بازگشت هزینه های توسعه و توزیع گاز مطمئن شد. طرح جایگزین هم انتقال آن به صورت گاز مایع شده است. اما این پروژه ها نیاز به سرمایه گذاری کلان و غالبا پیدا کردن خریداران بلندمدت دارد.
یک عامل تاریخی مساله را به شکلی غیر طبیعی در آورده است. بیشتر گازهای خریدوفروش شده میان مرز کشورها با قیمتی مرتبط با قیمت جهانی نفت خام فروخته شده اند. اولین باری که گاز به عنوان یک کالای تجاری در دهه 19960 برای گرم کردن خانه ها به جای به بازار آمد با آن به عنوان یک جایگزین نگاه می شد و قیمتگذاری صورت می گرفت. اما یک دلیل دیگری در این میان بود. نفت به عنوان یک قیمتگذار مستقل بریا گاز آلمان، در دهه 1960 و بعدها برای گاز الجزایر و نروژ در دهه 1970 مورد استفاده قرار می گرفت چرا که هیچ طرفی نمی توانست بر عرضه و تقاضای آن تاثیر بگذارد. این سیستم هم به گاز روسیه به اروپا در دهه 1970سرایت کرد. اما توجیه اقتصادی تغییر کرد. ارزش گذاری یک کالا به جای دیگری قدری عجیب شد.
انگلیس به خاطر تعیین مقررات برای صنعت انرژی رقابت را بر پایه عرضه و تقاضا در دهه 1990 قرار داد. سوخت در یک نقطه تعادل ملی که یک هاب ذهنی و مجازی است معامله می شود. اینگونه مکانیزمی که انگلیس به کار برده در حال گسترش در منطقه شمال غرب اروپاست به خاطر مساله یورو و یکسان سازی تجارت گاز در تجهیزات انتقال مجازی، همچنین در زیبروگ در بلژیک و نتکانکت آلمان و گازپول آلمان.
این مدل از لویزیانای آمریکا هم الگوبرداری شده است جاییکه 9 خط لوله بین ایالتی به هم رسیده و از آن نقطه بسته به فاصله خریدار قیمت در سراسر آمریکا تعیین می شود.
هر چند رقابت پذیرترین شیوه قیمت گاز را ارزان تر خواهد کرد چرا که ارتباط آن را با قیمت نفت قطع خواهد کرد اما تحقق این شیوه مشکلات خاص خود را دارد. گاز پروم روسیه بزرگترین شرکت تولید و عرضه نفت و گاز روسیه که 25 درصد گاز روسیه را توزیع می کند، کاملا با شیوه شکستن قدرت قیمتگذاری نفت مخالف است. یک کشمکش جدی میان این شرکت و خریداران عمده اروپایی در جریان است. برخی از خریداران معتقدند گاز نیز باید همانند نفت به صورت کالایی جهانی تعیین قیمت شود و بسته به اینکه در نزدیکی منطقه قرار دارد، یا به صورت گاز مایع شده منتقل می شود قیمت آن در اسیا، اروپا و آمریکا متفاوت باشد. برخی دیگر نیز اعتقاد دارند این موضوع هیچگاه محقق نمی شود.
تولیدکنندگان گازی با بالارفتن قیمت در اثر تاثیر قیمت نفت بر آن خوشحال و خرسندند و معتقدند بدون این تاثیر برخی پروژه های تولید گاز هرگز اقتصادی نخواهند بود. با این برخی نیز معتقدند دلایل کافی برای اینکه قیمت رقابتی نیز می تواند مشکلات را حل کند وجود دارد. آنها بر این اعتقاد هستند که این شیوه بی ثباتی قیمت منطقه ای را کم خواهد کرد و برای تولیدکنندگان بازاری انعطاف پذیر و وسیع در عوض اتکا به مصرفکننده ای خاص را تدارک می بیند. و این مساله می تواند انگیزه لازم را برای سرمایه گذاری های کلان مهیا سازد.
در صورتی که سنگ گاز درحال گسترش در آمریکا بتواند دنیا را تکان دهد مازاد عظیمی که از این رهگذر در بازار این کالا ایجاد خواهد شد می تواند بازار جهانی را به صورت کامل تحت تاثیر خود قرار دهد. همانگونه که قرن 20 قرن نفت نام گرفت می تواند قرن 21 نیز قرن گاز نام بگیرد.
فرج الله حسن پور-منبع:اکونومیست
ارسال نظر