متهم: تمام آنچه سرقت کردم هزينه حمل جسد شد!

ظهر بيست و يکم آذر سال گذشته، ماموران پليس راه در محور مشهد - چناران يک دستگاه وانت نيسان را به خاطر تخلف از مقررات راهنمايي و رانندگي متوقف کردند. هنگامي که راننده وانت قصد داشت براي نشان دادن مدارک خود به ماموران پليس راه از خودرو پياده شود، يکي از سرنشينان خودرو به زبان ترکي از راننده خواست تا ماجراي سطل زباله مشکوک را به ماموران اطلاع دهد.

راننده نيز درحالي که وانمود مي کرد درحال گفت وگو با ماموران به خاطر تخلف رانندگي است به ماموران گفت: يکي از سرنشينان خودروام را براي انتقال مقداري وسايل و لوازم به جاده چناران کرايه کرده است اما او يک سطل زباله بزرگ چرخ دار را که بسيار سنگين است بار وانت کرد درحالي که از اين سطل بوي تعفن شديدي به مشام مي رسد و اطراف آن نيز به طرز مشکوکي با چسب بسته شده است. وقتي مامور پليس راه به قسمت بار وانت رفت لکه هاي خون را روي سطل زباله پلاستيکي مشاهده کرد و بدين ترتيب ماموران کلانتري فردوسي در جريان ماجراي سطل مشکوک قرار گرفتند و دقايقي بعد ماموران کلانتري سرنشينان خودرو را دستگير و به کلانتري هدايت کردند.

در بازرسي از داخل سطل زباله ناگهان جسد مردي حدود ۳۵ساله نمايان شد که آثار ضربات متعدد چاقو بر نقاط مختلف بدنش مشهود بود. با کشف جسد، ماموران بلافاصله مراتب را به قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) اعلام کردند و تحقيقات در اين باره آغاز شد.

يکي از سرنشينان وانت که صاحب بار بود در بازجويي ها به مقام قضايي گفت: راننده و ۲کارگر ديگر نقشي در قتل ندارند و من آن ها را براي حمل بار اجير کرده بودم. اين جوان ۲۵ساله افزود: با مقتول رفت و آمد داشته و يک شب که در منزل او خوابيده بودم به فکر سرقت اموالش افتادم و روز بعد با خوراندن تعدادي قرص خواب آور او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. وي چند روز بعد نيز در بازسازي صحنه جنايت خود در مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت و جزئيات ديگري از ماجراي قتل را تشريح کرد.

متهم که «م» نام دارد افزود: پدرم که فکر مي کرد من معتاد هستم مرا از خانه طرد کرد من هم که جا و مکاني نداشتم با کارگران ساختماني که در اتاقک نگهباني يک پروژه ساختماني در نزديکي محل سکونت مقتول زندگي مي کردند آشنا شدم و چند شب نزد آن ها بودم تا اين که بيمار شدم و آن جوان ۳۵ساله (مقتول) که در همان نزديکي واقع در بولوار هفت تير زندگي مي کرد مرا به خانه اش برد وقتي متوجه شدم او با همسرش اختلاف دارد و به تنهايي زندگي مي کند، نقشه سرقت را کشيدم ولي پس از آن که او را با ضربات چاقو کشتم فقط گوشي تلفنش را سرقت کردم که آن را هم براي خريد سطل زباله فروختم تا بتوانم جسد را حمل کنم.

پس از تکميل پرونده وي در آخرين دفاع خود نيز گفت: از اين جنايت فقط يک گوشي تلفن نصيبم شد که آن را هم فروختم تا جسد را پنهان کنم. اين پرونده جنايي پس از صدور کيفرخواست در دادسراي عمومي و انقلاب مشهد به يکي از شعب دادگاه کيفري استان خراسان رضوي ارسال شد و متهم به زودي محاکمه مي شود.


منبع: خراسان