پرونده قتلی که متهمانش بر ارتکاب جرم اصرار دارند
پارسینه: دو دوست که متهم به قتل یک مرد جوان هستند، با تعریف یک ماجرا از واردکردن ضربه به گردن مقتول هریک خود را مجرم معرفی کرد.
به گزارش شرق، این در حالی است که یک ضربه به گردن مقتول وارد شده و امکان اینکه دو نفر دست به قتل زده باشند، وجود ندارد.
شامگاه هشتم شهریور سال ٩١ مأموران کلانتری ١١ شهر قدس از درگیری خونین سه مرد جوان در بوستان معلم باخبر شدند. آنها پس از حضور در محل متوجه شدند یکی از طرفین درگیری به نام مهران که با چاقو زخمی شده بود، به بیمارستان ٢٢ بهمن منتقل شده و پس از ساعاتی از شدت خونریزی جان خود را از دست داده است.
مرد جوانی که مهران را به بیمارستان منتقل کرده بود، به مأموران گفت: با مهران در پارک بودیم که ناگهان فرید و علی به طرف ما حمله کردند و با چاقو چند ضربه به مهران زدند و فرار کردند. کارآگاهان با دردستداشتن این اطلاعات جستوجوی خود را برای پیداکردن ردی از متهمان آغاز کردند؛ اما نتوانستند ردی از متهمان پیدا کنند تا اینکه یک سال پس از این حادثه به مأموران خبر رسید علی به خانه پدرش بازگشته است.
با اعلام این خبر کارآگاهان این مرد ٢٢ساله را در خانه پدرش بازداشت و از او بازجویی کردند. او به کارآگاهان گفت: یک روز قبل از حادثه با مهران درگیر شدم و به او یک سیلی زدم. او از این کار من خیلی عصبانی شد و فردای آن روز هنگامی که من را با فرید دید، ما را برای دعوا به پارک کشاند. هنگامی که به پارک رفتیم، درگیری بین ما شدت گرفت و من و فرید با چاقو چند ضربه به مقتول زدیم و از محل متواری شدیم. فردای آن روز هنگامی که متوجه شدیم مهران در بیمارستان جان خود را از دست داده است، ترسیده بودیم؛ برای همین به یکی از روستاهای شمال کشور فرار کردیم.
در ادامه بازجوییها مأموران محلفرید را شناسایی و او را بازداشت کردند. او نیز روز حادثه را همانطور که علی شرح داده بود، تعریف کرد و جنایت را به گردن گرفت. بهاینترتیب کیفرخواست علیه این دو مرد صادر و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه ١١٣ کیفری وقت قرار گرفت. در آن جلسه اولیایدم از دادگاه تقاضای قصاص متهمان را کردند؛ سپس علی در جایگاه ویژه قرار گرفت و درباره روز حادثه گفت: یک روز قبل از حادثه من با مهران درگیر شدم. فردای آن روز مهران درحالیکه مشروب خورده بود و حالت عادی نداشت، با دیدن ما فریاد کشید و از ما خواست برای دعوا به پارک برویم. بعد با چاقو به طرف فرید حمله کرد. ترسیدم بلایی سر دوستم بیاورد؛ برای همین چاقویی را که همراه داشتم، بیرون آوردم و چند ضربه به کتف و گردن مهران زدم. وقتی او روی زمین افتاد، فرید هم یک ضربه به گردن او زد. من قصد کشتن او را نداشتم. او خودش به طرف ما حمله کرد.
در ادامه فرید در برابر قضات ایستاد و گفت: من هیچ خصومتی با مهران نداشتم. روز حادثه فقط به خاطر دوستم علی وارد دعوا شدم و با چاقو یک ضربه به گردن او زدم. با پایان گفتههای اولیایدم و متهمان قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند و در نهایت هر دو متهم را به قصاص محکوم کردند. حکم صادره در شعبه چهارم دیوان عالی کشور مهر تأیید خورده بود که وکیل متهمان درخواست اعاده دادرسی را مطرح کرد. این بار قضات شعبه ١١ دیوان عالی کشور پرونده را بار دیگر بررسی کرده و اعلام کردند با توجه به نظر پزشکیقانونی که علت را ضربه جسم برنده به گردن اعلام کرده است و امکان ندارد ضربه واردشده به گردن منتسب به دو نفر باشد، رأی قصاص نقض شد و بهاینترتیب دیوان پرونده را برای بررسی بیشتر به دادگاه کیفری استان تهران فرستاد.
این پرونده در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی قرار دارد. در این جلسه متهمان بار دیگر روز حادثه را همانطور که قبلا گفته بودند، شرح دادند و هر دو مدعی شدند که با چاقو به گردن متهم زدهاند. با پایان گفتههای متهمان و دفاعیات وکلای آنها قضات ختم جلسه را اعلام و برای صدور رأی وارد شور شدند.
خیلی راحت می گویند یک ضربه چاقو به گردن دوست خود زده اند انگار چاقو به تنه درخت زده اند