بیشترین ازدواج کودکان در مشهد
پارسینه: نشست «نگاهی به پدیده فقر کودکان» با حضور احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ زهرا عبداللهی، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛ دیوید رادول، استاد دانشگاه اورگان؛ کامیل احمدی، مردمشناس و پژوهشگر؛ مرتضی نظری، تحلیلگر مسائل اقتصادی؛ دلارام علی، مددکار اجتماعی و پژوهشگر و حبیبالله مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در محل وزارت تعاون برگزار شد.
به گزارش شرق :در ابتدای نشست احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به بیان برخی اقدامات این وزارتخانه پرداخت و گفت: در بحث کودکان بازمانده از تحصیل در دوران ابتدایی سرشماری انجام شد که کدام دسته از کودکان در این دوره به مدرسه نمیآیند و مشکل آنها چیست؟ بحث کودکان بدون شناسنامه اقدام دیگری است که در این معاونت دنبال شده و در هفته اخیر اصلاح قانون مدنی به تصویب کمیسیون لوایح دولت رسید و اکنون باید در مجلس رأی بیاورد. براساساین کودکانی که از مادران ایرانی متولد میشوند، مانند کودکانی که از پدران ایرانی متولد میشوند، میتوانند صاحب شناسنامه شوند.
در بخش دیگری از نشست زهرا عبداللهی، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت درباره فقر و اثرات آن بر ناامنی غذایی و پیامد ناامنی غذایی روی سلامت کودکان با اشاره به مطالعه ملی وزارت بهداشت در سال ٩١- ٩٢ درباره امنیت غذایی اظهار کرد: این مطالعه نشان میدهد که سوءتغذیه در برخی استانها بهویژه استانهای کمبرخوردار بیشتر است. در استانهای سیستانوبلوچستان، جنوب خراسان، کرمان و برخی استانهای مرکزی در کودکان زیر دو سال و کودکان ششساله شاهد سوءتغذیه هستیم. براساس این مطالعه میدانیم کدام مناطق ناامنی غذایی دارند. در دو دهه گذشته در سطح کشور اقداماتی انجام شده که بیش از ٥٠ درصد در سطح عمومی سوءتغذیه کودکان کاهش یافته است. مهمترین تأثیر سوءتغذیه روی بهره هوشی کودک است و اگر سیکل معیوب سوءتغذیه شکسته نشود، نسلبهنسل ادامه مییابد؛ بنابراین شکستن این چرخه بسیار مهم است.
مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت با تأکید بر اینکه باید نگاه ویژهای به مناطق محروم داشته باشیم، افزود: در ١٠ سال گذشته روند کمبود ویتامین A روندی افزایشی دارد که کمبودی خفیف است. تصویری که داریم، این است که اگر ١٠ سال گذشته یک درصد کمبود داشتیم، الان ١٨ درصد کمبود داریم و باید به فکر مداخله برای بهبود این وضعیت در کوکان باشیم. ویتامینD مشکل دیگری است که در کودکان زیر دو سال و ششسالهها داریم. ٦٢ درصد کودکان زیر شش سال در سطح کشور دچار کمبود ویتامین D هستند.
مشهد در صدر ازدواج کودکان
در ادامه نشست کامیل احمدی، مردمشناس و پژوهشگر، درباره رابطه فقر و ازدواج کودکان به سخنرانی پرداخت و گفت: هرساله تعداد درخورتوجهی از کودکان زیر ١٨ سال دختر و پسر وارد ازدواج خودخواسته یا ناخواسته میشوند. این کودکان متأهل پس از آن وارد چرخه آسیبپذیری میشوند که از دل آن مسائلی مانند کودکبیوگی و تکسرپرستی بیرون میآید.
او درباره وضعیت آماری ازدواج کودکان بیان کرد: براساس آمارهای رسمی منتشرشده از سوی سازمان ثبت احوال، در سال ١٣٩٠ در مجموع ٣٦٩هزارو ٧٢١ ازدواج زیر ١٨ سال ثبت شده است. این آمار در سالهای بعد کاهش اندکی داشته است. در سال ٩١، ٣٤٩ هزار ازدواج؛ در سال ٩٢، ٣١٢ هزار ازدواج و در سال ٩٣، ٢٨٧ هزار ازدواج داشتیم. در سال ٩٤ موارد ازدواج دختران ١٠ تا ١٤ سال ٤٨ هزار مورد و در پسران ١٤ هزار مورد بوده است. در ٩ماهه سال ٩٥ نیز ٢٩ هزار دختر زیر ١٥ سال ازدواج کردهاند. از تعداد این کودکان ازدواجکرده، در سال ٩٤ و در زیر ١٩سالگی ٩٧ هزار نوزاد متولد شده است. سیاستهای ثبت احوال در سالنامههای آماری ١٤ تا ١٩ را مشخص میکند که تفکیک یک سال بین ١٨ و ١٩ سال اگرچه ممکن است چشمگیر باشد؛ اما امکانپذیر نیست. عموما ازدواجها بسیار شکننده و به لحاظ ساختاری بسیار ضعیف هستند و موارد طلاق زیادی نیز اتفاق میافتد؛ بهطوریکه در سال ٩٠ تا ٩٤، ٩٥ هزار مورد طلاق داشتیم. احمدی به پژوهشی که در زمینه ازدواج کودکان انجام داده، اشاره کرد و گفت: پژوهش ازدواج کودکان در ایران در دو سال در هفت استان انجام شد. این پژوهش در استانهای خراسان رضوی،
آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستانوبلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و اصفهان انجام شد که میزان ازدواج کودکان در آنها نیز به همین ترتیب از بالا به پایین است.
او درباره مشکلات ناشی از ازدواج در کودکان تصریح کرد: آسیبهای جسمی و روانی، سلامت جنسی و بیماریهای زنانه از مشکلات این ازدواجهاست. همچنین خشونت جنسی شایع است؛ بهویژه در زمانی که هر دو زوج سنشان پایین باشد یا یکی از همسران تفاوت سنی بالایی داشته باشد. عفونتها و پارگی زایمان و بهخطرافتادن سلامت و مرگ مادر در موارد زایمان بهویژه در جامعه روستایی بسیار شایع است. مشکلات سلامت جسمی، جنسی و روحی کودک برجسته میشود. مشکلات روانی و نرخهای خودکشی بالاست. فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و چرخه کمسوادی از دیگر موضوعات مربوط به ازدواج کودک است که معمولا ازدواج کودکان در خانوادههای کمسوادتر و در جوامع روستایی یا حاشیه شهرها شایع است. طلاق و کودکبیوگی نیز از مواردی است که اتفاق میافتد. این پژوهشگر با تأکید بر روند یکنواخت ازدواج کودکان بیان کرد: در ١٠ سال اخیر شاهدیم که روند ازدواج کودکان وجود دارد و پسران نیز با تعداد بسیار کمتر از دختران ازدواج میکنند؛ اما ازدواج کودکان همچنان با روندی یکنواخت مشاهده میشود. نسبت ازدواج کودکان در دهه اخیر پایینتر از ٣٠ درصد نبوده است.
احمدی با اشاره به ترک تحصیل دختران پس از ازدواج اظهار کرد: در جامعه روستایی مورد مطالعه من، ترک تحصیل یکی از اولین نشانههایی بود که نتیجه ازدواج کودک است؛ یعنی زمانی که یک دختر ازدواج میکند، تقریبا بدون هیچ بحثی از فردا به مدرسه نمیرود و نرفتن به مدرسه یعنی ازدستدادن موقعیتهای شغلی و تحصیلی. بررسی من در زمینه ازدواج کودکان بیشتر روی مناطق مرزی، روستایی و حاشیهای بوده است. براساس آمارهای دولتی و آماری که من در این هفت استان به دست آوردم، این نوع ازدواج در خانوادههای فقیر شایعتر است. معمولا برای خانوادههای فقیر ازدواج کودکان، جاافتادهتر و یک روند خانوادگی و فرهنگی است که در روستا، منطقه، خانواده یا طایفه جا گرفته است. برخی خانوادهها در قبال پول دخترشان را به ازدواج دیگری درمیآورند. شایع است که در استانهایی مانند آذربایجان غربی، مناطق کردنشین خوی و سلماس، جوامع عربنشین خوزستان و سیستان و بلوچستان رسمی وجود دارد که در ازای ازدواج پول میگیرند.
١٨ میلیون خانواده مادروالدی در ایران
در ادامه نشست، دلارام علی، مددکار اجتماعی و پژوهشگر، درباره نقش و جایگاه مددکاران اجتماعی در موضوع فقر کودکان تصریح کرد: یکی از دستور کارهای جهانی توسعه پایدار، ریشهکنی فقر است؛ زیرا فقر آسیب میزند. امروزه بحث میشود که فقر چه آسیبهایی به کیفیت زندگی بشر و بخشی از جامعه وارد میکند. بههمینجهت بیدلیل نیست که بخشی از دستور کار جهانی توسعه پایدار ریشهکنی فقر است. آنچه از فقر و در اهداف توسعه پایدار مدنظر است، بحث درآمد نیست. همچنین اندازهگیری و سنجش فقر بر پایه درآمد خانوار نیست. طیف وسیعتری از مؤلفهها برای اندازهگیری فقر مدنظر است. آنچه بهعنوان فقر کودک از آن صحبت میکنیم، طبعا چندبعدی و چندمؤلفهای و با یک رویکرد حقمحور است. اگر یک رویکرد حقمحور به فقر کودک داشته باشیم، با ابعاد دیگری از فقر مواجه میشویم که آن را در مؤلفههایی مانند رشد، بقا، تکامل، حمایت و مشارکت اندازه میگیرند؛ به معنای اینکه اگر در هریک از این مؤلفهها این حق محقق نشود، کودک به شکلی از فقر مبتلاست.
در ادامه نشست، مرتضی نظری، تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: در کشورمان کمکهزینه سه دهک اول را برای روستامهدها داریم که محدود است و ٩٨ درصد آنها در سیستان و بلوچستان هستند. نقطه کلیدی این نیست که بچهها در جایی جمع شوند و ارتباط برقرار کنند. نقطه کلیدی کیفیت این ارتباط است. متأسفانه کاستیای که در سیستانوبلوچستان داریم این است که عوامل در آنجا به یکدیگر متصل نشدهاند و فقط بهزیستی برنامه غذای گرمی دارد که اگر آن غذا باشد، میآیند غذایی میخورند و میروند. البته این هم بسیار خوب است. مواقعی هم که بهزیستی غذا ندهد، مهدکودک تعطیل میشود. در بررسیای که داریم در میانه آذرماه ٨٠ درصد مهدکودکها بسته بودند، زیرا بهزیستی نتوانسته بود به آنها غذا بدهد.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره تفاوتهای آماری در کشور بیان کرد: درحالحاضر ١,٩٤درصد نرخ کودکان بازمانده از تحصیل از شش تا ١١ سال است، اما زمانی که سیستانوبلوچستان ٩ درصدی را کنار بگذاریم، به ١.٢ درصد میرسد. بین حوزههای روستایی و شهری عدم تطابق زیادی وجود دارد و در جنسیت این عدم تطابق خاصتر میشود. اصفهان پایینترین نرخ بازمانده از تحصیل را دارد، اما درواقع میانگین پایینشهری این استان، میانگین روستایی را نیز پایین میکشد. درحالیکه اگر نرخ روستایی اصفهان را مجزا بررسی کنیم، سومین نرخ بازماندگی از تحصیل را دارد. سیستانوبلوچستان با وجود اینکه با ٩ درصد بالاترین نرخ بازماندگی از تحصیل را دارد، اما آنالیزهای ما نشان میدهد بین پسر و دختر نرخها یکی است؛ یعنی همانقدر که پسر جا مانده، دختر نیز جا مانده است و گسست روستایی و شهری آن یکی است. قم در جایگاه متوسط از لحاظ بازماندگی از تحصیل قرار دارد، اما جاماندگان دختر در مناطق روستایی ١٤ برابر جاماندگان دختر در مناطق شهری این استان هستند.
در ادامه نشست حبیبالله مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، با اشاره به مداخلات در حوزه فقر کودک گفت: باید تبعیض مثبتی در مناطق حاشیهنشین و مناطق محروم و کمبرخوردار قائل شویم. باید به دهکهای اقتصادی پایین توجه شود که یک برش آنها خانوادههای تکوالد هستند که در آمریکا نیز بهطور مثال اعلام میشود ١٨ میلیون خانواده مادروالدی و سه میلیون خانواده پدروالدی وجود دارد. ولی ما در کشورمان این بررسی را نداریم و در دستور کار گذاشتهایم که اطلاعاتی از خانوادههای تکوالد بهعنوان یک ریسکفکتور داشته باشیم.
ارسال نظر