چرا ترامپ باید از شعار مرگ بر آمریکا بترسد؟
پارسینه: اظهارات رئیس جمهور آمریکا درباره شعار مرگ بر آمریکا نشان دهنده ترس وی از این شعار است.
در چند روز گذشته دونالد ترامپ در ادعایی عجیب عنوان کرد مردم ایران دیگر کمتر شعار مرگ بر آمریکا را سر میدهند و اگر هم چنین شعاری را فریاد میزنند مخاطب آنها اوباما است نه من. رئیس جمهور آمریکا، در مصاحبه با برنامه «فاکس اند فرندز» مدعی شد که دولت وی ایران را تحت کنترل خود در آورده، در حالی که اوباما نتوانسته بود این کار را انجام دهد.
وی در ادامه ادعا کرده است : آنها (ایرانیها) عادت داشتند که فریاد "مرگ بر آمریکا" سر دهند. اما الان این شعار را دیگر سر نمیدهند. پیش از این نیز ترامپ در کنگره محافظهکاران آمریکا ضمن تکرار ادعاهای ضد ایرانی خود، از اینکه ایرانیها، «مرگ بر آمریکا» میگویند، ابراز نگرانی کرده بود. در این میان سوالی پیش میآید مبنی بر اینکه آیا شعار مرگ بر آمریکا تنها یک عبارت دو کلمهای است یا خیر؟ و چرا آمریکا و ترامپ از آن هراس دارند؟ در این گزارش سعی در بررسی این موضوع داریم.
در وهله اول باید گفت، اینکه رئیس کاخ سفید شعار "مرگ بر آمریکا" را فقط در یک عبارت دو کلمهای خلاصه میکند و میگوید آن را کمترمیشنود، نشان دهنده آن است که ترامپ شناخت عمیقی از تفکر انقلاب اسلامی ایران ندارد؛ در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی، اعمال نفوذ ایالات متحده در ایران محو شد و به تعبیر امام خمینی(ره)، مردم ایران شعار مرگ بر آمریکا را در عمل ثابت کردند. "محو اعمال نفوذ" همین یک عبارت برای هراس کاخ سفید از این شعار کافی است.
"مرگ بر آمریکا" شعار هویتی انقلاب اسلامی ایران
ایالات متحده آمریکا همواره به عنوان نماد امپریالیسم و استبداد در ایران شناخته میشود. این تعریف از ایالات متحده، به ویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در حافظه تاریخی ایرانیان شکل گرفت و در سالهای بعد، به واسطه همکاری و همراهی این کشور با رژیم پهلوی پررنگتر شد. در این میان، روشنگریهای امام خمینی(ره) در شکل گیری گفتمان ضدآمریکایی در ایران نقش بی بدیلی داشت. با آغاز نهضت اسلامی، شعار "مرگ بر آمریکا" هم نوا با شعار "مرگ بر شاه" و دیگر شعارها در تظاهرات مردمی سر داده میشد؛ این وجه از انقلاب روی دیگری از شعار "نه شرقی نه غربی" بود.
در این میان مردمی کردن گفتمان مبارزه با آمریکا، یکی از مهمترین اقدامات امام خمینی(ره) از ابتدای نهضت اسلامی بود. ایشان میکوشیدند با روشنگریهای خود، جنایتها و ظلمهای آمریکا را افشا کنند. به عنوان مثال بعد از تصویب لایحه کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳، امام خمینی(ره) در یک سخنرانی تاریخی در جمع اقشار مختلف مردم، ضمن افشاگری علیه کاپیتولاسیون، رئیس جمهور آمریکا را "منفورترین افراد دنیا" نزد ملت ایران خواندند و اولین و مهمترین مشکل کشور را اراده آمریکاییان در ایران دانستند. این سخنرانی چنان کوبنده بود که زمینه تبعید ایشان را نیز فراهم کرد.
میتوان گفت طرح استراتژی مبارزه با آمریکا توسط امام خمینی(ره)، باعث بسیج مردم و شکل گیری گفتمان آمریکاستیزی در جامعه قبل از انقلاب شد و این گفتمان در سالهای پایانی عمر رژیم پهلوی در شعار "مرگ بر آمریکا" تبلور یافت و این عبارت به عنوان گفتمان هویتی انقلاب اسلامی به شمار آمد. همچنین پس از پیروزی انقلاب، شعار "مرگ بر آمریکا" نه تنها به شعار اصلی مردم ایران تبدیل شد و در تمام راهپیماییهای مردم ایران طنین انداز شد، بلکه باعث روشنگری جهانیان نیز شد؛ به طوری که این شعار سرلوحه مبارزات ضداستکباری و ضداستبدادی مردم جهان قرار گرفت.
چرا مرگ بر آمریکا؟
شعار مرگ بر آمریکا نشانگر ضدیت با رفتارها و سیاستهایی است که موجب سلطه گری و ظلم به دولتها و ملتهایی میشود که میخواهند استقلال داشته باشند و طعم آزادی را بچشند و از دلایل مهمی که این شعار تا کنون دوام آورده و به نقشه راه ایران در عرصه سیاست خارجی تبدیل شده، به دلیل تدوام رفتارهای خصومت آمیز واشنگتن علیه دولت و ملت ایران است.
مخالفت با استقلال طلبی
اگر ماجرای رفتار آمریکاییها را از آغاز مرور کنیم میبینیم که از همان ابتدا که مردم ایران به دنبال استقلال و حاکمیت خود بودند و برای این مهم اقدام به ملی کردن صنعت نفت کردند؛ محمد مصدق رهبر ملی کردن صنعت نفت به سیبل هدف رفتار سلطه گرایانه آمریکایی-انگلیسی تبدیل شد و با کودتایی که با کمک شعبان بی مخها صورت گرفت نخست وزیر قانونی ایران کنار رفت که این امر تلاشی بود برای از بین بردن حس استقلال طلبی در کشوری که در قلب منطقه غرب آسیا دارای منابع عظیم نفتی و موقعیت برتر ژئوپلتیکی است، اما این رفتار آمریکاییها به مردم ایران فهماند که باید عزم خود را برای مبارزه با مداخلهگر خارجی مستحکمتر کنند که در نهایت در زمستان سال ۵۷ به خواسته خود رسیدند.
استفاده از سلاح هسته ای علیه ایران
با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران همزمان با جنگ سرد بود و آمریکا از نفوذ شوروی و دسترسی آن به تنگه هرمز هراس داشت؛ پنتاگون در یک برنامه و طرح اعلام کرد: "اگر شوروی شروع به جمع آوری نیروی نظامی کند، ما از سلاحهای هستهای کوچک برای تخریب گذرگاههای کوهستانی در شمال ایران استفاده میکنیم که شوروی برای انتقال نیروهای نظامی به آنها نیاز خواهد داشت". این اظهارنظر آمریکاییها نشان از یک نقشه شوم برای استفاده از سلاح هستهای تنها با این هدف که رقیب خود را مهار کند بود چرا که این امر به وضوح نشان میدهد که جان ایرانیها هیچ ارزشی برای آمریکاییها ندارد.
حمایت بی چون و چرا از صدام با سلاح شیمیایی
با آغاز جنگ تحمیلی، آمریکا با تمام توان خود رژیم بعث عراق را مجهز کرد تا مانع رسیدن صدای انقلاب مردم به خارج از جغرفیای ایران شود. عراق با کمک ایالات متحده اقدام به ساخت تسلیحات بیولوژیکی، شیمیایی و هستهای کرد و از این تسلیحات شیمیایی به شکل بیرحمانهای در جبهههای جنگ علیه سربازان ایرانی استفاده کرد. در حالی که عربستان سعودی در طول جنگ میلیاردها دلار به صدام کمک میکرد و دولت ریگان هم از این کمکها مطلع بود.
لحن همواره با تهدید و تحریم
از همه اینها که بگذریم لحن سیاست مداران آمریکایی همواره علیه ملت ایران با توهین و تهدید همراه بوده است. در این میان فقط جان مک کین نبود که آواز «بمب، بمب، بمب، بزن بريم ايران رو بمبارون کنيم...» سر میداد. دریاسالار ویلیام فالون که به عنوان رئیس مرکز فرماندهی مرکزی آمریکا در سال ۲۰۰۸ بازنشسته شد در مورد ایران گفته است: اینها مورچه هستند، وقتی زمانش فرا رسد، آنها را باید له کنید. دریاسالار جیمز لیون جونیور، فرمانده ناوگان دریایی آمریکا در اقیانوس آرام در طول دهه ۱۹۸۰ گفته بود: ما آمادهایم آنها را به قرن چهارم باز گردانیم. شلدون آدلسون میلیاردر و موسس حزب جمهوری خواه هم از یک حمله هستهای بی دلیل به ایران ابتدا در وسط صحرا و سپس به سمت مناطق پرجمعیت حمایت کرد.
دولت اوباما در بازنگری سیاستهای هستهای آمریکا در سال ۲۰۱۰ اعلام کرد که ما از سلاحهای هستهای علیه دولتهای فاقد سلاحهای هستهای که متعهد به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای هستند و تعهداتشان مبنی بر عدم گسترس سلاح هستهای را رعایت میکنند، استفاده نخواهیم کرد. با توجه به تهدیداتی که ایران از طرف یانکیها میشود تنها یک کشور غیرهستهای وجود دارد که احتمالا در این گروه جای نمیگیرد و آن ایران است.
قتل در آسمان
کشتار مردم ایران در آسمان، رفتار وحشیانه دیگری از آمریکا علیه مردم بیگناه کشورمان است. ناو آمریکایی وینسنس که در حال گشت زنی در خلیج فارس بود، پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر را در آسمان منفجر کرد که در پی آن ۲۹۰ مسافر که ۶۶ نفر از آنها را کودکان تشکیل میدادند به شهادت رسیدند. این در حالی است که وقتی اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۳ به اشتباه یک هواپیمای غیرنظامی کره جنوبی را در حریم هوایی خود منفجر کرد، روزنامه نیویورک تایمز در سرمقاله خود نوشت: هیچ بهانه قابل قبولی برای کشوری که یک هواپیمای بی ضرر را منفجر کند وجود ندارد، اما پس از حمله موشکی ناو وینسنس، در یکی از سرمقالههای تایمز اعلام شد "آنچه برای پرواز شماره ۶۵۵ رخ داد سوالات سخت و محکمی برای ایران مطرح می کند و در نهایت دو سال بعد ارتش آمریکا به فرمانده وینسنس نشان دلیری و شجاعت اعطا کرد.
بد عهدی در یک توافق
پیشرفت و توسعه برنامه هستهای ایران به کابوسی سهمیگن برای سیاستمداران آمریکایی بدل شد. واشنگتن با تبلیغات منفی علیه توان صلح آمیز هستهای ایران و القای این باور به دولتها که ایران به دنبال سلاح هستهای است، تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تشدید کرد و حتی با وجود حسن نیت ایران در میز مذاکره به رفتار غیرمتعهدانه خود تداوم بخشید و ساز برهم زدن توافق برجام را کوک کرده است.
تلاش برای تضعیف توان دفاعی و بازدارندگی ایران
تلاش برای مهار تواناییهای ایران در منطقه و حمایت از کشورهایی که رقیب و دشمن ایران تعریف میشوند در راستای رفتارهای سلطه گرانه آمریکا و سیاست این کشور در برهه کنونی است. در واقع پس از اینکه نقشههای ضد ایرانی واشنگتن به نتیجه نرسید و با شکست مواجه شد، حالا بهانه جدیدی را در دستورکار خود قرار دادهاند و آن توان موشکی ایران است.
آیا اقدامات ضدایرانی آمریکا کافی نیست تا شعار "مرگ بر آمریکا" ذکر زبان هر ایرانی باشد. احتمالا دونالد ترامپ این خیال خام را پیش خود کرده است که تحریمها فشار کافی بر ایران وارد کرده و ایرانیان دیگر نای سر دادن شعار مرگ بر آمریکا ندارند. این موضوع از کج فهمی رئیس جمهور تاجرمسلک آمریکا ناشی می شود زیرا این شعار فقط یک عبارت نیست بلکه نماینده یک تفکر، گفتمان و راهبرد در هر دو بعد سیاست داخلی و خارجی است.
مولفه های "مرگ بر آمریکا" کابوسی برای ترامپ
انقلاب اسلامی ماهیتی دارد که با منافع و اهداف سلطه گران و ستم پیشگان جهان در تضاد است، از این رو هیچ گاه سردمداران کفر و استکبار، ظهور انقلاب اسلامی را بر نتابیدند و با تمام وسایل و امکاناتی که در اختیار داشتند، به مقابله با آن برخاستند. مرگ بر آمریکا نماینده تفکری است که می توان مولفههایش را چنین بر شمرد:
*در آن مداخله دولت سلطه گر و هر گونه همراهی با آن ذلت تعریف میشود.
*استقلال عمل در همه حوزهها اعم از اقتصادی، سیاسی و نظامی توصیه میشود.
*محدود به مرز مشخص جغرافیایی نیست و تمام مستضعفان عالم را در بر میگیرد.
*بسیج جهانی علیه استکبار و مستکبر از اهداف این شعار است.
برد این تفکر به حدی بوده که امروز این شعار نه تنها از ایران بلکه از یمن، سوریه ،عراق ،آفریقا، آمریکای لاتین و آسیای شرقی شنیده میشود، پس بی دلیل نیست که این شعار موجب کابوس رئیس کاخ سفید شده است.
چقدددددر هم اینا ترسیدن یه خورده دور و بر رو ببینین نشانه ترس دیدین !!!!!!؟؟؟؟