حرکات ریتمیک چگونه بر مغز اثر کرده و موجب ارگاسم میشود؟
پارسینه: ارگاسم به عنوان رهش قدرتمند و لذت بخشی از تنش جنسی انباشته شده توصیف شده است و ارگاسم به عنوان مظهر لذت جنسی در زنان و مردان تصور میشود.
تحقیقات بر روی ارگاسم، معمولا بر چگونگی ایجاد احساس شدید لذت جنسی، در لحظه رسیدن فرد به ارگاسم، متمرکز میشود، ولی برای اولین بار رابطه بین ارگاسم و فعالیتهای مغز مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه نتایج آن را مطالعه خواهید کرد.
در تحقیقی که به تازگی انجام شده و در سایت مدیکال نیوز منتشر گردید، پژوهشی توسط یکی از محققین در ارتباط با مناطق متاثر از اوج لذت جنسی در مغز انجام شده تا مشخص گردد که چگونه ارگاسم، مغز را تحت تاثیر قرار میدهد، یا به عبارت صحیحتر چگونه مغز ارگاسم را بوجود میآورد.
ارگاسم به عنوان رهش قدرتمند و لذت بخشی از تنش جنسی انباشته شده توصیف شده است و ارگاسم به عنوان مظهر لذت جنسی در زنان و مردان تصور میشود.
در طول ارگاسم، فرد معمولا افزایش فشار خون، افزایش ضربان قلب، نفس نفس زدن و انقباضات عضلانی ریتمیک را تجربه میکند.
اما در حالی که علائم و احساس ارگاسم ممکن است واضح باشد، مکانیسمهای واقع در پشت این پاسخ جنسی، بخصوص اثرات نوروفیزیولوژیک آن هنوز نامشخص است.
دکتر آدام سافرون، از کالج هنر و علوم وینبرگ Weinberg College در دانشگاه شمال غرب در ایوانستون ایلینوی امریکا، محققی که این مطالعه را انجام داده، یادآور میشود که اکثر تحقیقات مربوط به ارگاسم روی ایجاد و نحوه رسیدن به ارگاسم متمرکز شده است. برای مثال، در اوایل سال جاری تحقیقی در این مورد انجام شده و توسط مجله مدیکال نیوز تودی Medical News Today منتشر شد که به نظر محققان، ارگاسم زنان در تخمک گذاری نیز نقش داشته است.
ولی در این مطالعه که در مجله journal Socioaffective Neuroscience and Psychology گزارش شده است، سافرون تصمیم گرفت درک بهتری از چگونگی تاثیر ارگاسم بر مغز انسان، بدست آورد.
چگونه تحریکهای ریتمیک میتواند باعث نشئه و از بیخودی جنسی شود
سافرون برای رسیدن به یافته هایش، به بررسی و تحلیل مطالعات و مقالاتی پرداخت که در مورد پاسخ مغز و بدن به تحریک جنسی، انجام شده بود.
او از این اطلاعات برای ساخت مدلی استفاده کرد که بیان میکند، چگونه فعالیت جنسی ریتمیک بر فعالیتهای ریتمیک در مغز تأثیر میگذارد.
سافرون توضیح میدهد که تحریک جنسی ریتمیک - اگر به اندازه کافی قوی باشد و اگر به اندازه کافی طول بکشد - میتواند در فرکانسهای همبستگی (حالت تشدید و رزونانس)، نوسانات عصبی را تشدید کرده و افزایش دهد، فرآیندی به نام "تحریک عصبی".
این فرایند ممکن است مسئول اتفاقی باشد که سافرون آنرا sexual trance "نشئه جنسی" توصیف میکند، حالتی که تمامی تمرکز بر روی تجربه یک احساس آنی و بلا واسطه از لذت جنسی است.
یک ترانس جنسی ممکن است به عنوان یک حالت شدید فیزیکی و روانی ازحالت تحریک، شامل نشئه و بیخودی جنسی، تجربه شود، یک حالت شدید و افراطی، از شدیدترین شکل ترانس جنسی، در نتیجه تجربه جنسی فیزیکی و روانی بسیار طولانی حاصل میشود.
این ایده که، تجربیات جنسی میتواند مانند حالتهای نشئه و بیخودی جنسی باشد، به نوعی باستانی است، ولی با توجه به یافتههای جدید، این ایده توسط درک جدیدی از علوم اعصاب، تایید میشود و بصورت تئوریک، این موضوع میتواند نگاه مردم به روابط جنسی شان را تغییر دهد.
سکس منبع احساسات لذت بخش است و همچنین، فراتر از آن ارتباط عاطفی. ولی این مطالعات نشان میدهد که ارگاسم در واقع یک تغییر در وضعیت هوشیاری و آگاهی است، ارگاسم را میتوان به یک حالت جذبه یا نا آگاهی، یا یک جنون خفیف آنی و یا وضعیت تغییر یافتهای از هوشیاری تعبیر کرد.
پاسخهای مغز به ارگاسم با پاسخ مغز به موسیقی ریتمیک و رقص قابل مقایسه است
جالب توجه است، سافرون نیز شباهتهای بین ارگاسم و تشنجهای رفلکسی را تشخیص داده و اشاره به این موضوع دارد که هر دو این تجربیات (ارگاسم و تشنجهای رفلکسی)، میتواند با تحریکهای ریتمیکی ایجاد شود، که متعاقب آن، موجب فعالیت ریتمی در مغز میشوند.
علاوه بر این، سافرون متوجه شد که نحوه واکنش مغز به تحریک جنسی ریتمیک با روش پاسخ به موسیقی ریتمیک و رقص قابل مقایسه است. البته سافرون اضافه میکند که: همانگونه که قبلا نیز مشخص بود، انتظار نداشتیم ببینیم که فعالیت جنسی خیلی شبیه به موسیقی و رقص است.
وی میافزاید: نه فقط در ماهیت تجربیات، بلکه در مسیر تکامل موجودات زنده، توانایی نگهداری ریتم (ریتمیک بودن فعالیت جنسی) میتواند به عنوان یک آزمون آمادگی اندام برای قابلیت جفتگیری باشد.
او اضافه میکند که "موسیقی ریتمیک و رقص، در طی صدها میلیون سال بعنوان بخش مهمی از پروسه جفت گیری نقش خود را ایفا کرده اند" و یافتههای او با این واقعیت کاملا سازگار است.
سافرون میگوید کارهای بیشتری باید انجام شود تا بتوانیم درک کاملی از اثرات نوروفیزیولوژیکی ارگاسم بدست بیاوریم، اما امیدوار است که مطالعه او راه را برای چنین تحقیقی هموار سازد.
وی میافزایدکه، قبل از این مقاله، ما میدانستیم که ارگاسم به کمک مجموعهای از عوامل عصبی و هورمونی مرتبط با آن، باعث ایجاد حس منحصر بفردی از لذت و مطلوبیت جنسی در مغز میشود، اما واقعا نمیدانستیم که مغز چگونه رابطه جنسی را که یک فعالیت مکانیکی است، با اتفاقات عصبی و هورمونی مغز مرتبط مینماید تا حسی بنام ارگاسم بوجود آید، به نظر میرسد که قبل از این تحقیقات یک سطح از جزئیات مکانیکی (حرکات ریتمیک) رابطه جنسی که مغز را به سمت هماهنگی با آن (فعالیت ریتمی مغز) و ایجاد ارگاسم پیش میبرد، نادیده گرفته شده بود.
در تحقیقی که به تازگی انجام شده و در سایت مدیکال نیوز منتشر گردید، پژوهشی توسط یکی از محققین در ارتباط با مناطق متاثر از اوج لذت جنسی در مغز انجام شده تا مشخص گردد که چگونه ارگاسم، مغز را تحت تاثیر قرار میدهد، یا به عبارت صحیحتر چگونه مغز ارگاسم را بوجود میآورد.
ارگاسم به عنوان رهش قدرتمند و لذت بخشی از تنش جنسی انباشته شده توصیف شده است و ارگاسم به عنوان مظهر لذت جنسی در زنان و مردان تصور میشود.
در طول ارگاسم، فرد معمولا افزایش فشار خون، افزایش ضربان قلب، نفس نفس زدن و انقباضات عضلانی ریتمیک را تجربه میکند.
اما در حالی که علائم و احساس ارگاسم ممکن است واضح باشد، مکانیسمهای واقع در پشت این پاسخ جنسی، بخصوص اثرات نوروفیزیولوژیک آن هنوز نامشخص است.
دکتر آدام سافرون، از کالج هنر و علوم وینبرگ Weinberg College در دانشگاه شمال غرب در ایوانستون ایلینوی امریکا، محققی که این مطالعه را انجام داده، یادآور میشود که اکثر تحقیقات مربوط به ارگاسم روی ایجاد و نحوه رسیدن به ارگاسم متمرکز شده است. برای مثال، در اوایل سال جاری تحقیقی در این مورد انجام شده و توسط مجله مدیکال نیوز تودی Medical News Today منتشر شد که به نظر محققان، ارگاسم زنان در تخمک گذاری نیز نقش داشته است.
ولی در این مطالعه که در مجله journal Socioaffective Neuroscience and Psychology گزارش شده است، سافرون تصمیم گرفت درک بهتری از چگونگی تاثیر ارگاسم بر مغز انسان، بدست آورد.
چگونه تحریکهای ریتمیک میتواند باعث نشئه و از بیخودی جنسی شود
سافرون برای رسیدن به یافته هایش، به بررسی و تحلیل مطالعات و مقالاتی پرداخت که در مورد پاسخ مغز و بدن به تحریک جنسی، انجام شده بود.
او از این اطلاعات برای ساخت مدلی استفاده کرد که بیان میکند، چگونه فعالیت جنسی ریتمیک بر فعالیتهای ریتمیک در مغز تأثیر میگذارد.
سافرون توضیح میدهد که تحریک جنسی ریتمیک - اگر به اندازه کافی قوی باشد و اگر به اندازه کافی طول بکشد - میتواند در فرکانسهای همبستگی (حالت تشدید و رزونانس)، نوسانات عصبی را تشدید کرده و افزایش دهد، فرآیندی به نام "تحریک عصبی".
این فرایند ممکن است مسئول اتفاقی باشد که سافرون آنرا sexual trance "نشئه جنسی" توصیف میکند، حالتی که تمامی تمرکز بر روی تجربه یک احساس آنی و بلا واسطه از لذت جنسی است.
یک ترانس جنسی ممکن است به عنوان یک حالت شدید فیزیکی و روانی ازحالت تحریک، شامل نشئه و بیخودی جنسی، تجربه شود، یک حالت شدید و افراطی، از شدیدترین شکل ترانس جنسی، در نتیجه تجربه جنسی فیزیکی و روانی بسیار طولانی حاصل میشود.
این ایده که، تجربیات جنسی میتواند مانند حالتهای نشئه و بیخودی جنسی باشد، به نوعی باستانی است، ولی با توجه به یافتههای جدید، این ایده توسط درک جدیدی از علوم اعصاب، تایید میشود و بصورت تئوریک، این موضوع میتواند نگاه مردم به روابط جنسی شان را تغییر دهد.
سکس منبع احساسات لذت بخش است و همچنین، فراتر از آن ارتباط عاطفی. ولی این مطالعات نشان میدهد که ارگاسم در واقع یک تغییر در وضعیت هوشیاری و آگاهی است، ارگاسم را میتوان به یک حالت جذبه یا نا آگاهی، یا یک جنون خفیف آنی و یا وضعیت تغییر یافتهای از هوشیاری تعبیر کرد.
پاسخهای مغز به ارگاسم با پاسخ مغز به موسیقی ریتمیک و رقص قابل مقایسه است
جالب توجه است، سافرون نیز شباهتهای بین ارگاسم و تشنجهای رفلکسی را تشخیص داده و اشاره به این موضوع دارد که هر دو این تجربیات (ارگاسم و تشنجهای رفلکسی)، میتواند با تحریکهای ریتمیکی ایجاد شود، که متعاقب آن، موجب فعالیت ریتمی در مغز میشوند.
علاوه بر این، سافرون متوجه شد که نحوه واکنش مغز به تحریک جنسی ریتمیک با روش پاسخ به موسیقی ریتمیک و رقص قابل مقایسه است. البته سافرون اضافه میکند که: همانگونه که قبلا نیز مشخص بود، انتظار نداشتیم ببینیم که فعالیت جنسی خیلی شبیه به موسیقی و رقص است.
وی میافزاید: نه فقط در ماهیت تجربیات، بلکه در مسیر تکامل موجودات زنده، توانایی نگهداری ریتم (ریتمیک بودن فعالیت جنسی) میتواند به عنوان یک آزمون آمادگی اندام برای قابلیت جفتگیری باشد.
او اضافه میکند که "موسیقی ریتمیک و رقص، در طی صدها میلیون سال بعنوان بخش مهمی از پروسه جفت گیری نقش خود را ایفا کرده اند" و یافتههای او با این واقعیت کاملا سازگار است.
سافرون میگوید کارهای بیشتری باید انجام شود تا بتوانیم درک کاملی از اثرات نوروفیزیولوژیکی ارگاسم بدست بیاوریم، اما امیدوار است که مطالعه او راه را برای چنین تحقیقی هموار سازد.
وی میافزایدکه، قبل از این مقاله، ما میدانستیم که ارگاسم به کمک مجموعهای از عوامل عصبی و هورمونی مرتبط با آن، باعث ایجاد حس منحصر بفردی از لذت و مطلوبیت جنسی در مغز میشود، اما واقعا نمیدانستیم که مغز چگونه رابطه جنسی را که یک فعالیت مکانیکی است، با اتفاقات عصبی و هورمونی مغز مرتبط مینماید تا حسی بنام ارگاسم بوجود آید، به نظر میرسد که قبل از این تحقیقات یک سطح از جزئیات مکانیکی (حرکات ریتمیک) رابطه جنسی که مغز را به سمت هماهنگی با آن (فعالیت ریتمی مغز) و ایجاد ارگاسم پیش میبرد، نادیده گرفته شده بود.
منبع: سیمرغ
ارسال نظر