معمولا همه ما معتقديم دستيابي به تمرکز عميق بسيار سخت است که اين روزها با وجود گوشيهاي هوشمند، ايميل و پيامکهايمان سختتر هم شده، اما واقعيت اين است که ما ميتوانيم راحتتر از آنچه فکرش را ميکنيم، به عميقترين تمرکز دست پيدا کنيم .
1) شفاف کردن آشفتگي ذهن: چه چيزي در ذهنتان وجود دارد که نميگذارد به اوج تمرکزتان برسيد؟ نگاهي به ليست کارهايتان بيندازيد و ببينيد امروز قرار است چه ساعتي، چه کاري انجام دهيد. وقتي ذهن ناخودآگاه ما نميداند چه زماني يک کار را به پايان خواهيم رساند، مدام تمرکزمان را با يادآوريهاي ناخواندهاش در مورد کارهاي ديگري که بايد انجام دهيم، مختل ميکند. محققان ثابت کردهاند ناخودآگاه ما نق نميزند که زودتر يک کار را انجام دهيم بلکه مشتاق يک برنامهريزي براي به انجام رسيدن آن کار است بنابراين برنامهريزي براي عمل به يک وظيفه، تاثير بسيار بزرگي بر توانايي ما در تمرکز کردن روي موضوعي متفاوت خواهد داشت. براي تجربه «شيفتگي» لازم است بدانيد کجاي کار هستيد. اين هوشياري دائمي نسبت به اينکه قدم بعديتان چه خواهد بود، شما را متمرکز نگه ميدارد. پس کارهايي را که به پايان رساندهايد، قصد داريد بعد انجام بدهيد و بعد از آن انجام خواهيد داد، يادداشت کنيد. مثلا خوب است تقويم و ايميلهايتان را نگاهي بيندازيد و ببينيد چه کارهايي را بايد فوري انجام دهيد. قرار نيست در اين مرحله جواب ايميل بدهيد و... فقط خيالتان راحت ميشود و وسط کاري
که در حال انجامش هستيد، مدام به اين فکر نميکنيد که بايد ايميلتان را چک ميکرديد! همينطور با نگاه کردن به تقويم يادتان ميافتد براي چه کارهايي بايد خودتان را آماده کنيد.
2) سنگري عليه مزاحمها: اگر نميتوانيد تمرکز کنيد، قطعا نميتوانيد در کارتان جاري شويد چراکه اگر مدام رشته افکارتان پاره شود، نميتوانيد به عمق تمرکزتان دست پيدا کنيد و به اين ترتيب نقطه اوجي هم در کار نخواهد بود. حتي اگر شما اين افکار مزاحم را (مثل پيامکي بامزه از يک دوست و ...) دوست داشته باشيد و اين وقفهها ظاهراً براي کارتان خوب باشد، مثلا زماني که يک همکار براي پاسخ به سوال شما کنارتان ميآيد.
اگر قرار باشد فقط يک جمله از اين متن را به خاطر بسپاريد، اين است: «بدون تمرکز، اوجي در کار نخواهد بود»! پس قبل از اينکه خود را براي ورود به شيفتگي آماده کنيد، بايد به همه چيزهايي که ممکن است ذهنتان را اشغال کنند و تمرکزتان را به هم بزنند، سامان بدهيد. فکر کنيد يک نوپا هستيد که ميخواهيد يک پيادهروي را آغاز کنيد؛ چه چيزي ممکن است قبل از رسيدن به نقطه پايان، مانع ادامه راهتان شود؟ حتي اگر پشتتان ميخارد، بهتر است اول يک دوش بگيريد و بعد کارتان را شروع کنيد چون همين خارش هم ميتواند مانع تمرکزتان شود. پيش از شروع کار، يک دقيقه صرف و نيازهايتان را پيشبيني کنيد؛ همين حالا به آنها توجه کنيد تا وسط کار تمرکزتان را به هم نريزند!
3) مغزتان را براي ورود به تمرکزي عميق آماده کنيد: نيازي به تکنولوژيهاي علمي - تخيلي نيست! کافي است چند قدم ساده و معمولي برداريد. مثلا اينکه يک ميانوعده کوچک و سبک ميل کنيد. تمرکز فشار زيادي به انرژي- هوشياري مغز وارد ميکند. نتايج پژوهشهاي دانشمندان نشان داده تمرکز و بنيه ما زمان افزايش قند خون، بهبود مييابد. لازم نيست يک وعده غذاي کامل بخوريد چون عمل هضم انرژي را از مغز منحرف ميکند، يک مشت کوچک آجيل را امتحان کنيد که معمولا خوب جواب ميدهد. در ضمن، آب زيادي بنوشيد. ?? درصد مغز شما آب است و حتي کمآبي جزئي هم ميتواند ذهنتان را آشفته کند. نتايج تحقيقات نشان داده افرادي که کمآبي جزئي داشتهاند- آنقدر کم که حتي احساس تشنگي هم نميکردند- به طرز موثري عملکرد نامطلوب ذهني را تجربه کردهاند که نوشيدن آب مشکل تمرکزشان را حل کرد! هنوز علت دقيق اين موضوع مشخص نيست اما بر اساس يک تئوري، اين واکنش، شگرد مغز براي جلب توجه ما نسبت به نيازهاي اساسي حياتمان است تا افکار و آرزوهايمان!.
منبع: Psychologytoday
ارسال نظر