آیا غنی سازی ۲۰% شرعاً واجب است؟
پارسینه: با این مقدمه به این دو سؤال فقهی توجه کنید: «آیا حرمت مذاکره با آمریکا از احکام ثابت و لایتغیّر فقه سیاسی است؟»
پارسینه: حجت الاسلام مصطفی اسماعیلی در صفحه شخصی خود در فیس بوک در خصوص توافق نامه ژنو نوشت:
1. احکام اسلام را به «ثابت» و «متغیّر» تقسیم می کنند. مثلاً نماز واجب است و این وجوب از ثابتات است؛ نماز را در هیچ حالی از احوال نمی توان ترک کرد، اما بعضی از احکام مانند وجوب ایستاده نماز خواندن، یا با وضو نماز خواندن از متغیّرات است و در بعضی حالات ممکن است تعطیل شود. مثلاً اگر وضو گرفتن برای انسان ضرر داشت یا آب در دسترس نبود، وضو گرفتن منتفی می شود، اما اصل نماز هرگز تعطیل نمی شود و نماز را باید با تیمم خواند.
2. مسأله ثابتات و متغیّرات، اختصاصی به باب احکام عبادی یا فردی ندارد، بلکه در فقه سیاسی و اجتماعی اسلام نیز جاری است. یک فقیه در «فقه روابط بین الملل» هم احکام ثابت و متغیّر را تشخیص و تمییز می دهد و بر اساس این شناخت و تطبیق آن بر مسائل خارجی از تحلیل های غلط و خلط أهمّ و مهم ها جلوگیری می کند.
3. با این مقدمه به این دو سؤال فقهی توجه کنید: «آیا حرمت مذاکره با آمریکا از احکام ثابت و لایتغیّر فقه سیاسی است؟»، «آیا غنی سازی 20% (برفرض وجوب) یکی از واجبات ثابت و تعطیل ناپذیر اسلام است؟» پاسخ به هر دو سؤال منفی است. نه مذاکره با آمریکا حرامی لایتغیّر است و نه غنی سازی 20% واجبی تعطیل ناپذیر. بلکه این وجوب و حرمت، احکامی هستند تابع مصالح و مفاسدی بالاتر.
4. سؤال مهم بعدی این است: «از منظر اسلام، اصول ثابت و احکام لایتغیّر فقه روابط بین الملل چیست؟» پاسخ این سؤال در کلام امام راحل و امام حاضرمان چنین بیان شده است: «عزّت، حکمت، مصلحت». به تعبیر آقا: «عزت و حكمت و مصلحت، يك مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بينالمللى ماست.» یعنی هر کدام از احکام حوزه روابط بین الملل هم تعطیل شود، این سه حکم اساسی تعطیل ناپذیر خواهد بود. اصلاً هر وجوب و حرمتی در فقه روابط بین الملل مبتنی بر این مثلث الزامی است. هر اقدام و تصمیمی، هر رابطه یا عدم رابطه ای، هر مذاکره یا عدم مذاکره ای باید حافظ این سه اصل ثابت باشد.
5. پس مذاکره با آمریکا چرا جایز نیست؟ چون با عزّت و حکمت و مصلحت ما منافات دارد. حال اگر روزی در موردی خاص (مثل ماجرای عراق یا بحث هسته ای یا..) به تشخیص فقیه عادل جامع الشرائط، مصلحت مُلزمه ای در مذاکره با آمریکا وجود داشت و این مذاکره عزّت ما را هم خدشه دار نمی کرد، حکمت چه اقتضا می کند؟ آیا باز هم می توان حکم به حرمت مذاکره داد؟ جواب: خیر، مذاکره جایز و گاهی واجب است.
6. با آغاز عملیاتی شدن توافق ژنو، شاهد سیلی از مطالب انتقادآمیز به دولت هستیم. در این میان، بعضی جوری حرف می زنند که انگار غنی سازی 20% از اصول ثابت و از واجبات لایتغیّر فقهی بوده و حالا این حکم الهی تعطیل شده!! منتقدین به توافق ژنو برای اینکه دچار خطای در تحلیل نشوند، باید به تفکیک احکام ثابت و متغیّر بیشتر توجه کنند. بله، اگر ثابت شود که پذیرش توافق ژنو بر خلاف مثلث عزت و حکمت و مصلحت بوده انتقاد وارد است، ولی اگر منتقدان صرفاً به این بپردازند که ای وای! دستاورد مصطفای شهید بر باد رفت و... این انتقادات صرفاً کارکرد احساسی خواهد داشت.
می دانیم که تاکتیک نرمش قهرمانانه از سوی رهبر معظم انقلاب و بر اساس همین سه اصل طلایی اتخاذ شده است، و آنچه برای مصطفای شهید هم مهم بود، عزت جمهوری اسلامی بود. حال اگر بر مبنای تاکتیک نرمش قهرمانانه موقتاً باید غنی سازی 20% را تعطیل کنیم، تنفیذ این تاکتیک گرچه به ظاهر توأم با عقب نشینی مقطعی است، اما چنانچه در نهایت ماجرا منجر به کسب عزت بیشتر برای نظام اسلامی شود و مقتضای حکمت و مصلحت نظام باشد، مصطفای شهید نیز قطعاً با تعلیق موقت بخشی از فعالیت های هسته ای موافق است.
پس بهتر است منتقدان محترم ادلّه ای ارائه کنند که ثابت می کند تن دادن به توافق ژنو و به تبَع آن تعلیق موقت بخشی از فعالیت های هسته ای، بر خلاف مثلث مذکور بوده است. چون موافقان توافق نیز ادعا دارند که پذیرش آن بر مبنای مصلحت نظام بوده و مثلث طلایی فقه روابط بین الملل را نقض نکرده اند.
7. این یادداشت صرفاً ناظر به روش نقد تصمیمات دولت در حوزه سیاست خارجی است، و به معنای موافقت یا مخالفت بنده با توافق ژنو و تعلیق فعالیت های هسته ای نیست. بنده نظرم رو پیش از این در دو یادداشت عرض کرده ام و همچنان همان نگاه را دارم:
1. احکام اسلام را به «ثابت» و «متغیّر» تقسیم می کنند. مثلاً نماز واجب است و این وجوب از ثابتات است؛ نماز را در هیچ حالی از احوال نمی توان ترک کرد، اما بعضی از احکام مانند وجوب ایستاده نماز خواندن، یا با وضو نماز خواندن از متغیّرات است و در بعضی حالات ممکن است تعطیل شود. مثلاً اگر وضو گرفتن برای انسان ضرر داشت یا آب در دسترس نبود، وضو گرفتن منتفی می شود، اما اصل نماز هرگز تعطیل نمی شود و نماز را باید با تیمم خواند.
2. مسأله ثابتات و متغیّرات، اختصاصی به باب احکام عبادی یا فردی ندارد، بلکه در فقه سیاسی و اجتماعی اسلام نیز جاری است. یک فقیه در «فقه روابط بین الملل» هم احکام ثابت و متغیّر را تشخیص و تمییز می دهد و بر اساس این شناخت و تطبیق آن بر مسائل خارجی از تحلیل های غلط و خلط أهمّ و مهم ها جلوگیری می کند.
3. با این مقدمه به این دو سؤال فقهی توجه کنید: «آیا حرمت مذاکره با آمریکا از احکام ثابت و لایتغیّر فقه سیاسی است؟»، «آیا غنی سازی 20% (برفرض وجوب) یکی از واجبات ثابت و تعطیل ناپذیر اسلام است؟» پاسخ به هر دو سؤال منفی است. نه مذاکره با آمریکا حرامی لایتغیّر است و نه غنی سازی 20% واجبی تعطیل ناپذیر. بلکه این وجوب و حرمت، احکامی هستند تابع مصالح و مفاسدی بالاتر.
4. سؤال مهم بعدی این است: «از منظر اسلام، اصول ثابت و احکام لایتغیّر فقه روابط بین الملل چیست؟» پاسخ این سؤال در کلام امام راحل و امام حاضرمان چنین بیان شده است: «عزّت، حکمت، مصلحت». به تعبیر آقا: «عزت و حكمت و مصلحت، يك مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بينالمللى ماست.» یعنی هر کدام از احکام حوزه روابط بین الملل هم تعطیل شود، این سه حکم اساسی تعطیل ناپذیر خواهد بود. اصلاً هر وجوب و حرمتی در فقه روابط بین الملل مبتنی بر این مثلث الزامی است. هر اقدام و تصمیمی، هر رابطه یا عدم رابطه ای، هر مذاکره یا عدم مذاکره ای باید حافظ این سه اصل ثابت باشد.
5. پس مذاکره با آمریکا چرا جایز نیست؟ چون با عزّت و حکمت و مصلحت ما منافات دارد. حال اگر روزی در موردی خاص (مثل ماجرای عراق یا بحث هسته ای یا..) به تشخیص فقیه عادل جامع الشرائط، مصلحت مُلزمه ای در مذاکره با آمریکا وجود داشت و این مذاکره عزّت ما را هم خدشه دار نمی کرد، حکمت چه اقتضا می کند؟ آیا باز هم می توان حکم به حرمت مذاکره داد؟ جواب: خیر، مذاکره جایز و گاهی واجب است.
6. با آغاز عملیاتی شدن توافق ژنو، شاهد سیلی از مطالب انتقادآمیز به دولت هستیم. در این میان، بعضی جوری حرف می زنند که انگار غنی سازی 20% از اصول ثابت و از واجبات لایتغیّر فقهی بوده و حالا این حکم الهی تعطیل شده!! منتقدین به توافق ژنو برای اینکه دچار خطای در تحلیل نشوند، باید به تفکیک احکام ثابت و متغیّر بیشتر توجه کنند. بله، اگر ثابت شود که پذیرش توافق ژنو بر خلاف مثلث عزت و حکمت و مصلحت بوده انتقاد وارد است، ولی اگر منتقدان صرفاً به این بپردازند که ای وای! دستاورد مصطفای شهید بر باد رفت و... این انتقادات صرفاً کارکرد احساسی خواهد داشت.
می دانیم که تاکتیک نرمش قهرمانانه از سوی رهبر معظم انقلاب و بر اساس همین سه اصل طلایی اتخاذ شده است، و آنچه برای مصطفای شهید هم مهم بود، عزت جمهوری اسلامی بود. حال اگر بر مبنای تاکتیک نرمش قهرمانانه موقتاً باید غنی سازی 20% را تعطیل کنیم، تنفیذ این تاکتیک گرچه به ظاهر توأم با عقب نشینی مقطعی است، اما چنانچه در نهایت ماجرا منجر به کسب عزت بیشتر برای نظام اسلامی شود و مقتضای حکمت و مصلحت نظام باشد، مصطفای شهید نیز قطعاً با تعلیق موقت بخشی از فعالیت های هسته ای موافق است.
پس بهتر است منتقدان محترم ادلّه ای ارائه کنند که ثابت می کند تن دادن به توافق ژنو و به تبَع آن تعلیق موقت بخشی از فعالیت های هسته ای، بر خلاف مثلث مذکور بوده است. چون موافقان توافق نیز ادعا دارند که پذیرش آن بر مبنای مصلحت نظام بوده و مثلث طلایی فقه روابط بین الملل را نقض نکرده اند.
7. این یادداشت صرفاً ناظر به روش نقد تصمیمات دولت در حوزه سیاست خارجی است، و به معنای موافقت یا مخالفت بنده با توافق ژنو و تعلیق فعالیت های هسته ای نیست. بنده نظرم رو پیش از این در دو یادداشت عرض کرده ام و همچنان همان نگاه را دارم:
کمیل باقرزاده نویسنده ست
دقت کنید
سوال این اقا از بنیاد غلط است
سووال آيا فراهم كردن شرايط لازم براي شكوفايي اقتصادي، افزايش درآمد سرانه و بالاتر رفتن شاخص رفاه عمومي از واجبات است؟
حال اگر اين واجبات را نتوان با حفظ برنامه غني سازي اورانيوم به فعليت درآورد، تكليف چيست؟
شرعو کردن بازیچه خودشون!اسلام کجا حاضره پیروانش سختی بکشن و از حداقل لذات حلال خداوند بهره مند نشن؟!معنی ادامه غنی سازی 20%همینه دیگه!!