سرمایهگذاری مخفی عربستانیها در ایران
پارسینه: برای این فعال اقتصادی یک مساله کاملا شفاف و روشن است؛ در دورهای که قرار داریم میتوان درهای قفلشده مناسبات اقتصادی ایران و عربستان را باز کرد. اینکه چگونه این قفل باز میشود، مقدماتش را آقای عسگراولادی در رفتوآمد مقامات دو کشور میداند و البته گام اول را نیز باید طرف عربستانی بردارد.
«توپ برقراری دوباره روابط اقتصادی دو کشور در زمین عربستان است». اینکه چرا اسدالله عسگراولادی، نایبرییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عربستان چنین دیدگاهی دارد، به شم بالای او در تحلیل مسایل اقتصادی و البته سیاسی برمیگردد که وی اذعان میکند در حوزه سیاست تاکنون نه ورود پیدا کرده است و نه تخصصی دارد.
به گزارش شرق، برای این فعال اقتصادی یک مساله کاملا شفاف و روشن است؛ در دورهای که قرار داریم میتوان درهای قفلشده مناسبات اقتصادی ایران و عربستان را باز کرد. اینکه چگونه این قفل باز میشود، مقدماتش را آقای عسگراولادی در رفتوآمد مقامات دو کشور میداند و البته گام اول را نیز باید طرف عربستانی بردارد.
روابط اقتصادی و بازرگانی ایران و عربستان به همان اندازه که در دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی رونق گرفت، در دولتهای نهم و دهم رو به سردی گذاشت و حال در دولت آقای روحانی نشانههایی از بهبود روابط اقتصادی میان دو کشور دیده میشود. اینهمه فرازونشیب در مناسبات اقتصادی ایران و عربستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
روابط ایران با کشور عربستان همواره استراتژیک بوده است. پس از انقلاب اسلامی، عربستان اولین کشوری بود که دولت وقت در ایران اسلامی سعی در برقراری روابط با آن را داشت. مشکلات عدیدهای هم طی سالهای پس از انقلاب بر روابط دوکشور اثرگذار بوده است. از جمله آنکه در مورد مساله حج و زوار ایرانی در این کشور پیشامدهایی اتفاق افتاد. پس از انقلاب اسلامی، اعزام زوار ایرانی به عربستان از 50هزارنفر در سال شروع شد و در حال حاضر به 90هزارنفر حاجی در سال رسیده است. بین 200هزارنفر تا 600هزارنفر نیز عمره به این کشور میفرستیم.
از اینرو ارتباط توریستی- مذهبی وسیعی با این کشور داریم. در زمینه برقراری روابط اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور نیز پس از انقلاب، کشور عربستان اولین هیات تجاری را به تهران اعزام کرد که رییس اتاق بازرگانی و صنعت جده،آقای شیخ اسماعیل ابو داوود ریاست آن هیات را برعهده داشت. وی ریاست اتاق بازرگانی اسلامی را نیز در دست داشت و تا همین چندسال پیش که وی درگذشت این سمت در اختیار او بود. بهدنبال آمدن این هیات اقتصادی از عربستان به تهران، ایران نیز هیاتی 80نفره از تجار و بازرگانان خود را راهی ریاض کرد. به این ترتیب طی 10سال بهطور مستمر هیاتهای تجاری دو کشور عربستان و ایران در رفتوآمد بودند.
بنابراین اساس روابط اقتصادی دو کشور برپایه مبادله هیاتهای تجاری و ایجاد بستری برای مذاکرات رودررو قرار گرفت و همچنین میان اتاقهای بازرگانی ایران و ریاض پروتکلهای مختلفی به امضا رسید. این در حالی بود که نمایندگان بخش خصوصی ایران بهطور مستمر در نشستهای سالانه اتاق بازرگانی اسلامی حضور پیدا میکردند. از اینرو در مناسبات اقتصادی ایران و عربستان اتفاقات متنوع زیاد به چشم میخورد.
از میان کشورهای عربی، اماراتمتحدهعربی و عراق بخش عمدهای از سهم تجارت ایران با کشورهای عربنشین را از آن خود کردهاند. جایگاه عربستان در تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای عربی چگونه است؟
کشور عربستان در میان کشورهای عربی سومین شریک تجاری ایران است اما در منطقه جزو پنجمین کشور شریک اقتصادی ایران محسوب میشود. کشورهای عراق و اماراتمتحدهعربی نخستین شرکای تجاری ایران در میان کشورهای عربی هستند.
اما روابط اقتصادی ایران با کشورهای منطقه خلیجفارس همواره تحتتاثیر روابطمان با دوکشور این حوزه یعنی عراق و اماراتمتحدهعربی بوده است. این دوکشور همیشه در صدر روابط اقتصادی و بازرگانی ایران بودهاند. در مورد کشور اماراتمتحدهعربی، در 35سال اخیر همواره یکی از ستونهای ارتباطی ایران در خلیجفارس، امارتنشین دوبی بوده است. ایرانیها فعالیتهای وسیعی در این امارتنشین داشتهاند و کماکان نیز دارند. سرمایهگذاریهای عظیم غیرمنقول ایرانیها در دوبی به میلیاردهادلار میرسد.
بسیاری از برجهایی که در دوبی ساخته شده با کمک سرمایهگذاران ایرانی بوده است، با این حال بحران اقتصادی سال 2008میلادی که در اروپا رخ داد، خیلی طول نکشید که دامان اقتصاد دوبی را نیز گرفت و با سقوط قیمت املاک در این امیرنشین خلیجفارس وضعیت اقتصادی بسیاری از سرمایهگذاران ایرانی در این کشور نیز دچار بحران شد. حتی خیلی از ایرانیهای سرمایهگذار در امارات دچار ورشکستگی شدند.
بنابراین روابط تجاری ایران در منطقه در درجهاول با کشور اماراتمتحدهعربی است پس از این کشور عراق دومین کشوری است که حجم مبادلات ما در منطقه با این کشور بالاست. عراق همه نوع کالا از ایران میخرد در عینحال همه نوع کالایی نیز به ایران میفروشد. اگرچه این کشور تولیداتی برای فروش به ایران ندارد، اما کالاهای سایر کشورها را به ایران صادر میکند.
اما در حال حاضر، مشکلات پیشآمده از سوی داعش، بر حجم مناسبات بازرگانی دوکشور تاثیر منفی گذاشته است. در منطقه، پس از عراق، کشورهای افغانستان، چین و ترکیه بزرگترین شرکای تجاری ایران محسوب میشوند.
در ابتدای سخنانتان به «اتاق اسلامی» اشاره کردید. تاکنون ایران در این اتاق نقش محوری داشته است؟
در سالجاری نیز مسوولان ما در اجلاس اتاق اسلامی شرکت کردند. ریاست اتاق بازرگانی اسلامی نیز همواره در اختیار کشور عربستان بوده است. در زمان ریاست آقایعلینقی خاموشی در اتاق بازرگانی ایران، سهمرتبه نایبرییسی اتاق اسلامی به ایران رسید. در زمان ریاست آقاینهاوندیان کرسی نایبرییسی اتاق اسلامی را به ایران ندادند. دلیل این اتفاق هم مسایل سیاسی بود و در این شرایط بود که رفتهرفته روابط اقتصادی ایران و عربستان تحتتاثیر مناسبات سیاسی دوکشور روبهسردی گرایید بهطوری که طی سهسال اخیر روابط ایران و عربستان در سردی کامل بهسر برد. این سردی در روابط نیز به ایندلیل بود که آقایاحمدینژاد سخنانی را در مجامع خارجی بیان میکرد که منجر به قهر مقامات عربستانی میشد.
در دوران سایر روسایجمهور ایران، این سردی در روابط با عربستان مشهود بود؟
رییسجمهور سابق ایران نتوانست حکام عربستانی را راضی نگه دارد برعکس آقایهاشمیرفسنجانی و آقایخاتمی که در طول دوران ریاستجمهوری خود روابط با عربستان را گرم نگه داشته بودند.
آقایهاشمی و پسران وی بارها به عربستان سفر کردند و اجازه ندادند مناسبات سیاسی و اقتصادی دوکشور تزلزل بیابد. در طول آن دوران، چندینمرتبه من به همراه وزیر بازرگانی دولتآقایهاشمیرفسنجانی در راس هیات اقتصادی به عربستان سفر کردیم. بالاترین مقامات این کشور نیز به میزبانی هیاتهای تجاری ایران میآمدند از اینرو، سطح روابط سیاسی و اقتصادی دوکشور در بهترین شرایط خود قرار داشت. آقایهاشمی از احترام خاصی در میان مقامات کشور عربستان برخوردار بودند و حتی امروز نیز این جایگاه را حفظ کردهاند. در زمان ریاستجمهوری ایشان، در سفری که به عربستان داشتند، در مراسم نمازجمعه مدینه شرکت کرد. خطیب آن نمازجمعه پشت تریبون علیه ایران سخنانی ایراد کرد و بهدنبال آن آقایهاشمی و تیم همراهشان جلسه را ترک کردند و در گوشهای از محوطه نمازجمعه شروع به ادای فریضه کردند.
این اتفاق به گوش فهد پادشاه فقید عربستان رسید و باعث شد وی خطیب نمازجمعه مدینه را بهمدت چندسال تبعید کند. اما روابط ایران و عربستان در دور دوم ریاستجمهوری آقای احمدینژاد قطع شد. در دور اول ریاستجمهوری وی روابط دو کشور در سطح خوبی برقرار بود اما در دور دوم که مصادف شد با پادشاهی ملکعبدالله که در زمان ریاستجمهوری آقایان هاشمی و خاتمی ولیعهد عربستان بود و روابط گرمی نیز با ایران داشت بهدلیل عدم مدیریت صحیح آقای احمدینژاد روابط دو کشور رو به سردی گذاشت.
نوع مراودات کالایی میان دوکشور شامل چه کالاهایی میشود؟
در حال حاضر تنها مواد غذایی و فرش از ایران به عربستان صادرات میشود و هیچ کالای دیگری به این کشور نمیرود. تجارت محصولات پتروشیمی ایران و عربستان نیز قطع شده است اگرچه ممکن است از طریق واسطههایی مانند امارات، چین و هنگکنگ این محصولات به عربستان صادر شود اما بهطور مستقیم صادراتی نداریم.
عربستان یک واحد بزرگ پتروشیمی دارد که مثل پتروشیمی ما در ایران است. در منطقه دو واحد پتروشیمی مهم داریم؛ پتروشیمی ایران و پتروشیمی عربستان. روابط این دو واحد پتروشیمی مکمل هم بوده است. هرآنچه که عربستان در این واحد کمبود داشته است از طریق پتروشیمی ایران خریداری شده و بالعکس. با این حال، روابط اقتصادی دو کشور همواره بر پایه مواد غذایی، فرش و محصولات پتروشیمی قرار داشتهاست. در دورهای، روابط بازرگانی دو کشور تا مرز دومیلیارددلار در سال نیز رسیده بود و حتی در یکسال این میزان با کمک پتروشیمی به سهمیلیارددلار هم رسید. در حال حاضر این حجم از مناسبات به زیر یکمیلیارددلار رسیده است و باید گفت که روابط اقتصادی دو کشور بهطور کامل سرد است.
بسیاری از ایرانیها در زمان دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی توانستند که اقامت عربستان را بگیرند. اما دولت این کشور تمام مجوزهای اقامت ایرانیان را باطل کرد و در حال حاضر به ایرانیان اقامت نمیدهند. حتی به ایرانیها ویزای تجاری نمیدهند و تنها ویزای عمره داده میشود.
آیا ایرانیها موفق شدهاند در عربستان سرمایهگذاری کرده و کسبوکار به راه اندازند؟
ایرانیها در عربستان سرمایهگذاری سبک کرده بودند و نه سنگین، مثلا چند کارگاه بستهبندی مواد غذایی در این کشور از سوی سرمایهگذاران ایرانی راهاندازی شده بود، چندین فرشفروشی بزرگ نیز در شهرهای مهم عربستان احداث شده بود. اتاق بازرگانی ایران نیز با احداث ساختمانی بهعنوان مرکز تجاری ایران اقدام به سرمایهگذاری در این کشور کرده بود. این مرکز تجاری به مدت 12سال از سوی اتاق بازرگانی ایران اداره میشد اما در دولت آقای احمدینژاد که مناسبات دو کشور تنزل کرد اداره این مرکز تجاری نیز با مشکلاتی مواجه شد. این در حالی بود که با رفتن آقای خاموشی از اتاق ایران، آقای نهاوندیان تمایلی به تداوم فعالیت این مرکز اقتصادی نداشت و به ناچار مرکز تجاری ایران در ریاض را واگذار کردیم.
روابط اقتصادی ایران با عربستان در دولت آقای هاشمی پایهگذاری شد، در اواخر دولت ایشان رشد پیدا کرد و تداوم رشد آن در زمان دولت آقای خاتمی نیز ادامه داشت و در زمان آقای احمدینژاد به کمترین میزان خود رسید.
در نقطه مقابل، سرمایهگذاری عربستانیها در ایران چگونه بودهاست؟
سرمایهگذاران کشور عربستان تاکنون در ایران نیز حضور داشتهاند اما حضور آنها بهطور محرمانه بوده است. به این دلیل که از سوی حکومت عربستان مورد بازخواست قرار نگیرند بنابراین ترجیح میدهند که بهصورت مخفیانه در ایران سرمایهگذاری کنند. عمده سرمایهگذاری عربستان در ایران نیز احداث مراکز تجاری، پاساژ و بخش مسکن بوده است. در همین زمینه میتوان به «کارفور» اشاره کرد که سرمایهگذاری عمده این مرکز تجاری متعلق به عربستان است منتهی به نام شرکای ایرانی اقدام به سرمایهگذاری در ایران شد. در بخش معدن نیز عربستانیها با مشارکت سرمایهگذارانی از کشور قطر در سطحی محدود در ایران سرمایهگذاری کردهاند که بهدلیل محدودیتهای حکومت این کشور، این بخش از سرمایهگذاری به نام شرکای ایرانی صورت گرفته است.
در حال حاضر و در دولت یازدهم این امیدواری حاکم است که سطح روابط اقتصادی ایران و عربستان بهبود یافته و شاهد بازگشت رونق به مناسبات تجاری دو کشور باشیم. شما تا چه اندازه نسبت به عادیشدن مناسبات و گرمشدن روابط اقتصادی دو طرف خوشبین هستید؟
در دولت یازدهم، مقامات دو کشور چراغ سبز بهبود روابط را برای یکدیگر روشن کردهاند. در این مدت، وزیرخارجه ایران ملاقاتی با مقامات کشور عربستان در جایی به غیر از دو کشور کرده بود و چندی پیش نیز مقامات این کشور آقای ظریف را برای دیدار دیگری دعوت کردند که وزیرخارجه ایران بهدلیل تداخل با سفرهای دیگر دعوت عربستانیها را نپذیرفت ولی چراغ سبزها برای برقراری روابط روشن شده است.
در این شرایط یک نکته وجود دارد؛ اینکه بهلحاظ مناسبات دیپلماتیک، ابتدا باید مقامات کشور عربستان به ایران بیایند سپس از ایران به این کشور دعوت صورت بگیرد. تاکنون طی دو مرتبه مقامات دولت ایران به کشور عربستان رفته و ملاقاتهایی با مقامات این کشور داشتهاند ولی طرفهای سعودی هنوز پاسخ بازدید مقامات دولت ایران را ندادهاند.
چندی پیش ظاهرا از طرف کشور عربستان تقاضای سفر رییسجمهور ایران به این کشور شده بود.
طی چندماه اخیر، آقای روحانی از سوی مقامات کشور عربستان سعودی برای سفر به این کشور دعوت شده و ایشان هم قبول کردهاند اما وی این سفر را موکول به بعد کردهاند.
میدانید به چه دلیل این سفر تاکنون صورت نگرفته است؟
به همان دلیلی که درخصوص مناسبات دیپلماتیک عرض کردم و اینکه ابتدا مقامات کشور عربستان باید پاسخ چند سفر گذشته مقامات ایران را بدهند، سپس رییسجمهور ایران به این کشور سفر کند. به نظر من، آقای روحانی میتواند با دعوت از پادشاه عربستان به تهران قدم بزرگی در بازگشایی مناسبات دو کشور بردارد.
بههرحال، روابط ایران و عربستان در آستانه تغییر و تحول است و دولت یازدهم نیز علاقهمند به این گشایش است. بخش خصوصی ایران نیز موافق با گشایش در روابط اقتصادی دو کشور است. ما باید با عربستان به سمت تفاهمات بیشتر برویم.
طرف عربستان هم باید اشتیاقی به برقراری دوباره روابط اقتصادی با ایران داشته باشد. آیا این انگیزه وجود دارد؟
ایران و عربستان دو قدرت بزرگ در منطقه هستند. عربستان، کشوری است که بخشی از لولههای نفتی این کشور از منطقه خلیجفارس عبور میکند و برای حفاظت این مسیر، در منطقه خود را صاحب قدرت میداند.
نفتی که از منطقه خلیجفارس به سایر نقاط جهان میرود از هفت کشور منطقه عبور میکند؛ ایران، عربستان، عراق، کویت، قطر، بحرین و امارات متحده عربی. بنابراین منطقه خلیجفارس از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
حال آنکه در منطقه خلیجفارس، ایران از عربستان دارای قدرت بیشتری است. ما بیش از دوهزارکیلومتر مرز مشترک در منطقه خلیجفارس داریم در حالی که کشور عربستان فقط 200 تا 300 کیلومتر دارای مرز مشترک در این منطقه است. پس ما باید روابطمان را اصلاح کنیم و دولت یازدهم هم درصدد آن است.
در سفر اخیر رییسجمهور ایران به «نیویورک» و حضور در اجلاس «سازمان ملل»، این گمانهزنی قوت داشت که در حاشیه این نشست ملاقاتی میان آقایروحانی و پادشاه عربستان صورت بگیرد. به نظر شما چه زمانی ممکن است این ملاقات انجام شود؟
ممکن است در یک کنفرانس بینالمللی میان رییسجمهور ایران و پادشاه عربستان ملاقاتی صورت بگیرد که میتواند آغازی بر نقطه تفاهم میان دو کشور باشد. در سطح وزرای خارجی باب ملاقات و گفتوگو باز شده است و آقای ظریف و وزیرخارجه عربستان تاکنون دو تا سه مرتبه با یکدیگر ملاقات کردهاند. به اعتقاد من این ملاقاتها باید در جده و ریاض و تهران هم شکل بگیرد و منجر به استحکام روابط دو کشور شود.
همانطور که اشاره کردم، از زمان برسرکارآمدن دولت یازدهم در ایران، سیگنالهای بهبود روابط از سوی عربستان ارسال شده است از جمله، افزایش ظرفیت حجاج ایرانی که 70هزارنفر در سال بود، امسال از سوی دولت عربستان به 90هزارنفر افزایش یافت و به این ترتیب، مقامات عربستان تا 20هزارنفر حجاج به ایران امتیاز دادهاند. این در حالی است که ایران برای سال آینده درخواست افزایش اعزام حجاج به صدهزارنفر را داده است.
اینها چراغسبزهایی است که دو طرف میان خود ردوبدل میکنند اما اساس برقراری مناسبات اقتصادی، توسعه روابط سیاسی است که تا به اینجا دو کشور در حوزه سیاسی برای بهبود روابط اعلام آمادگی کردهاند.
به نظر شما در صورت بهبود مناسبات سیاسی و در سایه آن روابط اقتصادی دو کشور، حجم تجارت دو طرف به چه میزان خواهد رسید؟
قطعا اگر روابط سیاسی دو کشور تسهیل شود حجم مناسبات تجاری دو طرف به دومیلیارددلار خواهد رسید.
برای شروع مجدد روابط اقتصادی، رقم اندکی نیست؟
چرا؛ اما عمده دادوستد ما با این کشور مواد غذایی و خوراکی است. عربستان کالاهای ساختهشده صنعتی را از چین خریداری میکند و بهدلیل قیمت ارزان آن، ما نمیتوانیم با چینیها در بازار عربستان رقابت کنیم. در حال حاضر سطح مبادلات ایران و چین 44میلیارددلار است و میزان مراودات عربستان و چین به حدود 40میلیارددلار میرسد.
چالشی که ممکن است وجود داشته باشد، نگاه عربستان بهعنوان بزرگترین کشور اهل تسنن به مصرف کالاهای بزرگترین کشور شیعیمذهب یعنی ایران است. آیا در عربستان روی مصرف کالاهای ایران حساس نیستند؟
خیر آنها کالاهای مصرفی ما بهخصوص مواد غذایی ایران را میخواهند. حتی اهل تسنن عربستان بیشتر از شیعیان این کشور خواهان کالاهای ایرانی هستند. عربستانیها هندوانه ایران را به هر محصول مشابه دیگری از کشورهای دیگر ترجیح میدهند. حتی محصولات شوینده ایرانی در اکثر فروشگاههای ریاض و جده فروخته میشود و مشتریان پروپاقرصی هم دارد.
از این نظر در میان مصرفکنندگان عربستان کالاهای ایرانی خریدار زیادی دارد. در مورد فرش ایران هم محال است آنها بهسراغ فرشهای ساخت ترکیه و هند و چین بروند. در خانه هر ثروتمند عربستانی حتما فرش ایرانی وجود دارد.
آیا مفتیهای عربستانی در مساجد این کشور تاکنون فتوا دادهاند که مردم این کشور کالای ایرانی مصرف نکنند؟
فتوا برای مزاحمت شیعیان و ایرانیها بسیار دادهاند اما در مورد تحریم کالاهای ایرانی خیر، چراکه میدانند مصرفکنندگان عربستانی به فتواهای آنان در این زمینه گوش نمیدهند.
سطح مناسبات تجاری برخی کشورهای همسایه ایران با عربستان بسیار فراتر از حجم روابط ایران با این کشور است. مثلا امارات و عراق تجارتی بیش از 15میلیارددلار با عربستانسعودی دارند. این کشورها ممکن است که در مسیر بهبود مناسبات اقتصادی ایران و عربستان سنگاندازی کنند؟
اینطور نیست. عربستان در حال حاضر خریدار کالاهای ایرانی است اما نه بهطور مستقیم، عمده مواد و کالاهای ساخت ایران را از طریق کشور امارات وارد میکند. میوه تازه، میوه خشک، پسته، بادام، کشمش، زعفران، فرش، کالاهای بهداشتی و عسل عمدهترین کالاهایی است که از ایران به عربستان صادرات میشود.
در عربستان نقلوانتقال پول با ایران از طریق دوبی صورت میگیرد. من هرماه یک کانتینر پسته به عربستان میفرستم که پول آن را از طریق کانالهای دیگر به ایران برمیگردانم.
بزرگترین صادرکننده پسته به عربستان پس شما هستید؟
نه افراد دیگری هم هستند که یکی از آنها تاجر ایرانی مقیم امارات است.
فکر میکنم در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی شنیدیم که برخی ها ناشناس برای عربستان زمین های وسیعی از مردم مناطق سنی نشین خراسان رو خریداری میکنن که مسئولان و نیروهای امنیتی متوجه شده بودن و جلوش رو گرفتن . با عربستان میشه مراوده کرد و ارتباطات سازنده رو حفظ کرد ولی هیچ وقت نباید فراموش کرد ما یک دشمنی عمیق و تاریخی و توام با طمع کهنه با این سرزمین داریم . یک وقت چشمامونو باز کنیم ببینیم مثل مصر با آن همه ظرفیت و توانایی دست به سینه جلوی عربستان نشستیم