آنالیز مصرف فرهنگی در ایران
پارسینه: استقبال از آلبومهای موسیقی خوانندههای مشهور و فروش قابل توجه فیلمها و حضور قابل توجه علاقهمندان در کنسرتها خبر از یک وضعیت جدید میدهد.
استقبال از آلبومهای موسیقی خوانندههای مشهور و فروش قابل توجه فیلمها و حضور قابل توجه علاقهمندان در کنسرتها خبر از یک وضعیت جدید میدهد. بازار کتاب هم در این میان نسبت به گذشته داغتر شده است اما به نظر میرسد سینما و موسیقی از اقبال بیشتری برخوردارند. سوال مهمی که در این میان پیش میآید نسبت استقبال مردم از سینما و موسیقی است. اینکه بازار کدام یک داغتر است سوالی است که شاید به روشنی پاسخ صریحی برای آن نمیتوان یافت.
شیوه تبلیغات بسیار تعیینکننده است که این مساله برای دوژانر سینما و موسیقی متفاوت است. سینما از ابزارهای تبلیغاتی وسیعی استفاده میکند اما موسیقی نه! فیلمها در تمامی استانهای کشور اکران میشوند اما کنسرتها نه! همه این چیزها تفاوت ارائه دو ژانر است. مقایسه میان مصرف و اوضاع فعلی سینما و موسیقی نتایج جالبی دارد؛ البته نه قیاسی که بخواهد هنری را به دیگری برتری دهد؛ قیاسی که بتواند قابلیتهای پنهان و البته غفلتها در میزان اثرگذاری و پذیرش محصول هنری در میان جامعه را بیشتر نشان دهد.
پرفروشترین کنسرت سال: 5 میلیارد تومان
به گزارش خبرگزاری تسنیم روزهای پایانی سال 1392 بود که آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» روانه بازار موسیقی شد. این آلبوم با آواز همایون شجریان به سرعت توانست جای خود را در میان علاقهمندان به موسیقی باز کند. آلبومی که به گواه بسیاری از ناظران، فروشی فوقالعاده داشت. شرکت «ایران گام» هرگز آمار دقیقی از فروش این آلبوم منتشر نکرد اما برخیها تیراژ فروش این آلبوم را در حدود 500 یا 600 هزار نسخه در همان ماه نخست میدانند.
شیوه تبلیغات بسیار تعیینکننده است که این مساله برای دوژانر سینما و موسیقی متفاوت است. سینما از ابزارهای تبلیغاتی وسیعی استفاده میکند اما موسیقی نه! فیلمها در تمامی استانهای کشور اکران میشوند اما کنسرتها نه! همه این چیزها تفاوت ارائه دو ژانر است. مقایسه میان مصرف و اوضاع فعلی سینما و موسیقی نتایج جالبی دارد؛ البته نه قیاسی که بخواهد هنری را به دیگری برتری دهد؛ قیاسی که بتواند قابلیتهای پنهان و البته غفلتها در میزان اثرگذاری و پذیرش محصول هنری در میان جامعه را بیشتر نشان دهد.
پرفروشترین کنسرت سال: 5 میلیارد تومان
به گزارش خبرگزاری تسنیم روزهای پایانی سال 1392 بود که آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» روانه بازار موسیقی شد. این آلبوم با آواز همایون شجریان به سرعت توانست جای خود را در میان علاقهمندان به موسیقی باز کند. آلبومی که به گواه بسیاری از ناظران، فروشی فوقالعاده داشت. شرکت «ایران گام» هرگز آمار دقیقی از فروش این آلبوم منتشر نکرد اما برخیها تیراژ فروش این آلبوم را در حدود 500 یا 600 هزار نسخه در همان ماه نخست میدانند.
اما فروش آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» نبود که این اثر را پرفروشترین رویداد موسیقی سال 93 کرد، کنسرتهای این آلبوم با نام «چرا رفتی»، توانست این اثر را بهعنوان پردرآمدترین اثر موسیقی سال 93 مطرح کند. کنسرت «چرا رفتی» براساس آمار اعلام شده در همان 12 اجرای نخست توانسته بود 38 هزار بلیت بفروشد. قیمت بلیتها از 35 هزار تومان آغاز و تا 100 هزار تومان ادامه داشت. اگر میانگین قیمت بلیتها 67 هزار تومان در نظر گرفته شود و این عدد در تعداد بلیتهای فروخته شده (یعنی همان 38 هزار) ضرب شود، درآمد این کنسرت رقمی حدود 2 میلیارد و 546 هزار تومان بوده است. البته این تنها گردش مالی 12 اجرای نخست در 6 شب است.
همایون شجریان و برادران پورناظری اجرای کنسرت «چرا رفتی» را به همینجا ختم نکردند. البته قیمت بلیتهای اجرا در شهرستانها نسبت به تهران کمی ارزانتر بود و این عدد به 30 تا 60 یا 70 هزار تومان رسید. ظرفیت هیچ کدام از سالنهای شهرستانها نیز کمتر از هزار نفر نبود. همه اجراهای «چرا رفتی» در شهرستانها با استقبال مخاطبان همراه شد و سالنهای اجرا در همه این شبها پر از جمعیت بود. آمار نشان میدهد کنسرت «چرا رفتی» در سال 93 توانسته درآمدی در حدود 5 میلیارد تومان برای صاحبان و برگزارکنندگانش داشته باشد و البته شبهایی به یادماندنی برای مردم رقم زند. البته این آمار هرگز اعلام رسمی نشد و خبرنگار تسنیم با بررسی اخبار و اطلاعاتی که در برگزاری کنسرت «چرا رفتی» منتشر شده به ارزیابی تقریبی این آمار فروش رسیده است.
وقتی کنسرتی مانند «چرا رفتی» بدون بهره بردن از تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات سطح شهر میتواند چنین درآمدی داشته باشد؛ حالا با بهره بردن از تمام ظرفیتهای تبلیغاتی و البته سالنهایی با ظرفیتهای بالا، میتواند در هر شب چقدر گردش مالی داشته باشد؟ اگر چنین کنسرتی امکان برگزاری در تمام استانهای کشور را داشت، آیا نمیتوانست به درآمدی باور نکردنی در هنر کشور دست یابد؟
آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» در ژانر موسیقی ایرانی قرار دارد و در اجرای آن از آثار شاعرانی چون مولوی، حسین منزوی، سیمین بهبهانی و محمدرضا شفیعی کدکنی بهره برده شده است. یکی از قطعههای این آلبوم به نام «شَتَک» که سروده حسین منزوی است یکی از نمونههای قابل توجه و ارزشمند در زمره آثار مذهبی به شمار میرود.
پرفروشترین فیلم سال: 12 میلیارد تومان
«شهر موشها 2» فیلم سینمایی عروسکی موزیکال ایرانی به کارگردانی مرضیه برومند و تهیهکنندگی منیژه حکمت و علی سرتیپی پرفروشترین فیلم سال 93 و البته پرفروشترین فیلم سینمای ایران تا کنون لقب گرفته است. فیلمی که با تکیه بر نوستالژی دهههای ابتدای انقلاب توانست جمع زیادی از مخاطبان کودک و بزرگسال را به سینما بکشاند و با استقبال عجیب مردم مواجه شود. فیلمی که برومند درباره آن میگفت: «میخواستیم بگوییم اگر نسل قدیم کوتاه بیاید، این نسل جدید است که مسیر ایستادگی را ادامه میدهد.»
رقم فروش این فیلم حدود 12 میلیارد تومان اعلام شد. البته اختلافات بر سر این رقم همچنان و هر چند وقت یکبار سوژه برخی رسانهها میشود. برخی از آنها معتقدند فروش واقعی این فیلم 6 میلیارد تومان است. حال اگر همان 12 میلیارد تومان را رقم واقعی درآمد «شهر موشها2» در نظر گرفته شود این رقم بیشتر از دوبرابر درآمد کنسرت «چرا رفتی» است. اما در این میان نکاتی قابل تامل وجود دارد.
بودجه ساخت فیلم «شهر موشها2» در ابتدا 6 میلیارد تومان بود که در میانههای راه طبق اعلام دستاندرکاران تولید این فیلم، هزینه تهیه آن به حدود 10 میلیارد تومان رسید. «شهر موشها2» در 85 سینما در سراسر کشور به نمایش درآمده است. به نوعی میتوان با تکیه بر سخنان عوامل تولید فیلم به این نتیجه رسید که «شهر موشها2» در واقع 2 میلیارد تومان سوددهی و درآمدزایی مالی داشته است.
بهطور حتم مخاطبان و بینندگان فیلم «شهر موشها2» از نظر تعداد بیشتر از مخاطبان کنسرت «چرا رفتی» هستند؛ اما در طرف دیگر ماجرا هم مخاطبان کنسرت «چرا رفتی» با پرداخت مبالغ بالایی به دیدن این کنسرت رفتند و حاضر بودند برای شنیدن این آلبوم رقمهای بالایی هزینه کنند. گویا هنر موسیقی بهرغم دسترسی محدود و قیمت بالای بلیت همچنان طرفدارانی محکم دارد که حاضر به صرف هزینههای بالا برای آن هستند.
هرچند جای تاسف دارد اما این نکته هم باید گفته شود که بخش قابلتوجهی از مخاطبان «شهر موشها2» یا «چرا رفتی» با دانلود آلبوم یا فیلم از روی برخی سایتهای اینترنتی این محصولات را مصرف کردند. «شهر موشها2» یک یا دو بار تماشا میشود؛ اما «چرا رفتی» بارها و بارها در پلیرهای موبایلی و هدفونهای درون گوشهای مردم شنیده میشود.
تحلیل یک اتفاق
به نظر میرسد این میتواند گواهی بر این باشد که مصرف موسیقی به شدت فراگیر است و این روند رو به صعود جدی دارد. شاید برای مسوولان بعد از رصد اینچنینی مصرف یک محصول فرهنگی این مساله قابل توجه باشد که راه حل مواجهه با پدیده موسیقی بایکوت مطلق به شیوه قبل نیست و با تکیه بر ارزیابی محتوا چنانچه محصولی قابل تامل عرضه شود، اقبال جامعه به آن بسیار بیشتر از نمونههای زیر زمینی و هجو خواهد بود. عرضه هدفمند و حمایت از تولید و توزیع محصول فرهنگی ارزشمند ذائقه جامعه را هم تغییر داده و شیوه دیگری از روبهرو شدن با موسیقی را بیان میکند؛ شیوهای فعال.
نگاهی به آمار و ارقام بالا نشان میدهد که ظرفیتی بزرگ در عرصه موسیقی نهفته شده است. حال اینکه با چنین ظرفیتی به دو گونه میتوان برخورد کرد؛ نخست آنکه با پرداختن به موسیقی اصیل و فاخر و مملو از محتوا و درونمایه ارزشمند و بها دادن بیشتر به این هنر، بهرههای بزرگی از آن برای مقابله با هجمههای فرهنگی و نمونههای مبتذل داشت. برخورد دوم و همان مواجهه به سبک آنچه این روزها در مواردی شاهد هستیم. انفعال و کنار ایستادن و مشغول شدن به حذف نمونههای مبتذل و زرد. شاید اجازه حضور و بالندگی به موسیقی ارزشمند ایرانی در سرتاسر کشور شیوهای ایجابی با قدرتی بیشتر در مواجهه با نمونههای زرد باشد. مخاطبی که گونه فاخر و دارای محتوا را ببیند و بشنود، دیگر گوش به هر «دارام دروم دست چندم صرفا هیجانی» نمیسپارد.
اجازه حضور موسیقی ایرانی در رسانههای بزرگ سرمایهای بزرگ به نام موسیقی ایرانی را تحفظ میکند. شاید این امر باعث شود که جوان و نوجوان ایرانی دیگر کانال خود را به سمت گونه هجو آن طرف آبی نچرخاند و در جاذبه ظاهری آنان مستغرق نشود.
منبع: دنیای اقتصاد
همایون شجریان و برادران پورناظری اجرای کنسرت «چرا رفتی» را به همینجا ختم نکردند. البته قیمت بلیتهای اجرا در شهرستانها نسبت به تهران کمی ارزانتر بود و این عدد به 30 تا 60 یا 70 هزار تومان رسید. ظرفیت هیچ کدام از سالنهای شهرستانها نیز کمتر از هزار نفر نبود. همه اجراهای «چرا رفتی» در شهرستانها با استقبال مخاطبان همراه شد و سالنهای اجرا در همه این شبها پر از جمعیت بود. آمار نشان میدهد کنسرت «چرا رفتی» در سال 93 توانسته درآمدی در حدود 5 میلیارد تومان برای صاحبان و برگزارکنندگانش داشته باشد و البته شبهایی به یادماندنی برای مردم رقم زند. البته این آمار هرگز اعلام رسمی نشد و خبرنگار تسنیم با بررسی اخبار و اطلاعاتی که در برگزاری کنسرت «چرا رفتی» منتشر شده به ارزیابی تقریبی این آمار فروش رسیده است.
وقتی کنسرتی مانند «چرا رفتی» بدون بهره بردن از تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات سطح شهر میتواند چنین درآمدی داشته باشد؛ حالا با بهره بردن از تمام ظرفیتهای تبلیغاتی و البته سالنهایی با ظرفیتهای بالا، میتواند در هر شب چقدر گردش مالی داشته باشد؟ اگر چنین کنسرتی امکان برگزاری در تمام استانهای کشور را داشت، آیا نمیتوانست به درآمدی باور نکردنی در هنر کشور دست یابد؟
آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» در ژانر موسیقی ایرانی قرار دارد و در اجرای آن از آثار شاعرانی چون مولوی، حسین منزوی، سیمین بهبهانی و محمدرضا شفیعی کدکنی بهره برده شده است. یکی از قطعههای این آلبوم به نام «شَتَک» که سروده حسین منزوی است یکی از نمونههای قابل توجه و ارزشمند در زمره آثار مذهبی به شمار میرود.
پرفروشترین فیلم سال: 12 میلیارد تومان
«شهر موشها 2» فیلم سینمایی عروسکی موزیکال ایرانی به کارگردانی مرضیه برومند و تهیهکنندگی منیژه حکمت و علی سرتیپی پرفروشترین فیلم سال 93 و البته پرفروشترین فیلم سینمای ایران تا کنون لقب گرفته است. فیلمی که با تکیه بر نوستالژی دهههای ابتدای انقلاب توانست جمع زیادی از مخاطبان کودک و بزرگسال را به سینما بکشاند و با استقبال عجیب مردم مواجه شود. فیلمی که برومند درباره آن میگفت: «میخواستیم بگوییم اگر نسل قدیم کوتاه بیاید، این نسل جدید است که مسیر ایستادگی را ادامه میدهد.»
رقم فروش این فیلم حدود 12 میلیارد تومان اعلام شد. البته اختلافات بر سر این رقم همچنان و هر چند وقت یکبار سوژه برخی رسانهها میشود. برخی از آنها معتقدند فروش واقعی این فیلم 6 میلیارد تومان است. حال اگر همان 12 میلیارد تومان را رقم واقعی درآمد «شهر موشها2» در نظر گرفته شود این رقم بیشتر از دوبرابر درآمد کنسرت «چرا رفتی» است. اما در این میان نکاتی قابل تامل وجود دارد.
بودجه ساخت فیلم «شهر موشها2» در ابتدا 6 میلیارد تومان بود که در میانههای راه طبق اعلام دستاندرکاران تولید این فیلم، هزینه تهیه آن به حدود 10 میلیارد تومان رسید. «شهر موشها2» در 85 سینما در سراسر کشور به نمایش درآمده است. به نوعی میتوان با تکیه بر سخنان عوامل تولید فیلم به این نتیجه رسید که «شهر موشها2» در واقع 2 میلیارد تومان سوددهی و درآمدزایی مالی داشته است.
بهطور حتم مخاطبان و بینندگان فیلم «شهر موشها2» از نظر تعداد بیشتر از مخاطبان کنسرت «چرا رفتی» هستند؛ اما در طرف دیگر ماجرا هم مخاطبان کنسرت «چرا رفتی» با پرداخت مبالغ بالایی به دیدن این کنسرت رفتند و حاضر بودند برای شنیدن این آلبوم رقمهای بالایی هزینه کنند. گویا هنر موسیقی بهرغم دسترسی محدود و قیمت بالای بلیت همچنان طرفدارانی محکم دارد که حاضر به صرف هزینههای بالا برای آن هستند.
هرچند جای تاسف دارد اما این نکته هم باید گفته شود که بخش قابلتوجهی از مخاطبان «شهر موشها2» یا «چرا رفتی» با دانلود آلبوم یا فیلم از روی برخی سایتهای اینترنتی این محصولات را مصرف کردند. «شهر موشها2» یک یا دو بار تماشا میشود؛ اما «چرا رفتی» بارها و بارها در پلیرهای موبایلی و هدفونهای درون گوشهای مردم شنیده میشود.
تحلیل یک اتفاق
به نظر میرسد این میتواند گواهی بر این باشد که مصرف موسیقی به شدت فراگیر است و این روند رو به صعود جدی دارد. شاید برای مسوولان بعد از رصد اینچنینی مصرف یک محصول فرهنگی این مساله قابل توجه باشد که راه حل مواجهه با پدیده موسیقی بایکوت مطلق به شیوه قبل نیست و با تکیه بر ارزیابی محتوا چنانچه محصولی قابل تامل عرضه شود، اقبال جامعه به آن بسیار بیشتر از نمونههای زیر زمینی و هجو خواهد بود. عرضه هدفمند و حمایت از تولید و توزیع محصول فرهنگی ارزشمند ذائقه جامعه را هم تغییر داده و شیوه دیگری از روبهرو شدن با موسیقی را بیان میکند؛ شیوهای فعال.
نگاهی به آمار و ارقام بالا نشان میدهد که ظرفیتی بزرگ در عرصه موسیقی نهفته شده است. حال اینکه با چنین ظرفیتی به دو گونه میتوان برخورد کرد؛ نخست آنکه با پرداختن به موسیقی اصیل و فاخر و مملو از محتوا و درونمایه ارزشمند و بها دادن بیشتر به این هنر، بهرههای بزرگی از آن برای مقابله با هجمههای فرهنگی و نمونههای مبتذل داشت. برخورد دوم و همان مواجهه به سبک آنچه این روزها در مواردی شاهد هستیم. انفعال و کنار ایستادن و مشغول شدن به حذف نمونههای مبتذل و زرد. شاید اجازه حضور و بالندگی به موسیقی ارزشمند ایرانی در سرتاسر کشور شیوهای ایجابی با قدرتی بیشتر در مواجهه با نمونههای زرد باشد. مخاطبی که گونه فاخر و دارای محتوا را ببیند و بشنود، دیگر گوش به هر «دارام دروم دست چندم صرفا هیجانی» نمیسپارد.
اجازه حضور موسیقی ایرانی در رسانههای بزرگ سرمایهای بزرگ به نام موسیقی ایرانی را تحفظ میکند. شاید این امر باعث شود که جوان و نوجوان ایرانی دیگر کانال خود را به سمت گونه هجو آن طرف آبی نچرخاند و در جاذبه ظاهری آنان مستغرق نشود.
ارسال نظر