گوناگون

چرخش در عربستان؛ آزمونی برای ریاض و تهران

چرخش در عربستان؛ آزمونی برای ریاض و تهران

پارسینه: با تغییر و تحول امروز در کادر رهبری عربستان هم انتقال قدرت به نسل بعدی رقم خورده و هم بر خلاف وصیت عبدالعزیز، بنیانگذار عربستان، دیگر نه یک پسر او که برای اولین بار نوه او به ولیعهدی و متعاقبا پادشاهی می‌رسد. منتهی جنبه مهم‌تر این تغییرات پاسداری از مناسبات تنگاتنگ با غرب و در عین حال تشدید رویکردهای امنیتی در درون و رجحان امنیت بر اصلاحات است که در دوره عبدالله کمی بر عکس شده بود.

محمدبن نایف، برادرزاده ملک سلمان که حالا به ولایتعهدی رسیده، درس‌خوانده آمریکاست و در میان کادر قدیمی تنگاتنگ‌ترین مناسبات را با ایالات متحده دارد. عادل الجبیر هم که وزیر خارجه شده، گرچه از خانواده سلطنتی نیست، ولی روابط تنگاتنگش با آمریکا زبانزد است.

نشستن عبدل الفقیه، وزیر کار فعلی در مسند وزرات اقتصاد هم می‌تواند نشانه‌ای از تلاش جدی‌تر برای اصلاحات اقتصادی باشد، بدون آن که این اصلاحات در عرصه سیاسی بدرقه و تکمیل شود.


خبر دیروز که در محافل اقتصادی دنیا بازتاب گسترده‌ای داشت، یعنی بازشدن بازار بورس عربستان به روی سرمایه‌های خارجی خود هم نشانه‌ای بیرونی از «اصلاحات اقتصادی« است و هم تلاشی برای آن که محافل اقتصادی دنیا و بالطبع سیاست‌های بین‌المللی را بیش از پیش با ادغام در این قدرتمندترین بازار بورس منطقه «نمک‌گیر» کنند. ارزش شرکت‌ها و موسسات عربستان که در بازار بورس سهامشان عرضه می‌شود نزدیک به ۶۰۰ میلیارد دلار است، در همان سطح ارزش کل سهام روسیه یا برزیل. همه شرکت‌های منطقه (به جز ترکیه) را روی هم بگذارید ارزش سهامشان به این اندازه نمی‌رسد.

طرفه این که یکی از کارهای اولیه ملک سلمان در دو ماه پیش که به پادشاهی رسید، انحلال کمیته‌هایی بود که ملک عبدالله برای مسائل مختلف ایجاد کرده بود و در آن کمیته‌اصلاحات سیاسی و کمیته امنیتی از هم جدا بودند. حالا سلمان صرفا دو کمیته ایجاد کرده، یکی را کمیته سیاسی- امنیتی نام گذشته که ریاست آن را ولیعهد جدید به عهده دارد و یکی را هم کمیته توسعه و اقتصاد که ریاست آن به عهده نایب ولیعهد جدید است. به عبارتی وزن امنیت و اقتصاد در دیدگاه کادر رهبری جدید عربستان بالاست، ولی اصلاحات سیاسی کم وبیش در طاقچه گذاشته شده است.

هم ولیعهد جدید و هم نایب او محمد بن سلمان (پسر ملک سلمان) که با سی یا حداکثر سی و پنج سال سن وزیر دفاع هم است، به شدت نگاه و نگرشی امنیتی به بقای عربستان دارند و سیاست تهاجمی عربستان در منطقه را که با قدرت‌گیری سلمان ابعاد تازه‌ای یافته را تقویت و تداوم می‌بخشند.

حمله عربستان به یمن که نماد آن محمد بن سلمان (وزیر دفاع) است در خود عربستان به عنوان رویارویی با «هژمونی‌طلبی» ایران تلقی شده و محبوبیت برای سلمان به بار آورده.اظهارات آیت‌الله خامنه‌آی که رهبری جدید عربستان را مشتی جوان ناپخته خواند نیز کم و بیش در درون عربستان به نتیجه برعکسی منجر شده و این تهاجم رهبر کشور رقیب افتخار تلقی می‌شود.

سیاست تهاجمی جدید منطقه‌ای عربستان در وهله اول معطوف به جبران شکست‌ها در جنگ‌های نیابتی با ایران در سوریه و عراق و لبنان و در سطحی کلی‌تر، محدودسازی قدرت مانور جمهوری اسلامی در منطقه است، امری که این روزها کشمکش در یمن وجنگ عربستان در آن از یک سو، و تهاجمات تبلیغاتی کم‌سابقه و بعضا عملی جمهوری اسلامی در قبال آن، تا حدودی به نماد آن بدل شده است. این که هوشیاری تهران تا چه حد باشد که خود بیش از پیش محمل و توجیه برای این سیاست تهاجمی و پرپیامد رهبری جدید ریاض ایجاد نکند، سوالی است که نوع پاسخ به آن صرفا به چشم‌انداز منطقه‌ای ایران مربوط نمی‌شود، بلکه می‌تواند بر معادلات قدرت در درون ایران و تغییر و تحول مثبت یا منفی در گستره داخلی نیز بی‌تاثیر نماند.

جنگ یمن در عین حال اولین و سخت‌ترین آزمون برای رهبری جدید عربستان هم است که اگر از آن موفق بیرون نیاید، در تثبیت مشروعیت و تداوم محبوبیت خود با مشکل روبرو خواهد شد.

حبیب حسینی فرد/کارشناس روابط بین الملل

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار