مهمترین اسرار موفقیت در زندگی
پارسینه: شاید نتوان هیچ انسانی را یافت که عاری از اشتباه و خطا باشد، چرا که طبق تعالیم اسلامی تمامی افراد به جز چهارده معصوم ممکن الخطا هستند و در شرایط مختلف ممکن است اشتباهاتی از آنها سر بزند.
یکی از خصوصیات انسان های موفق این است که از همه شرایط به بهترین شکل ممکن استفاده می کنند و از تهدید های خطرناک، فرصت های مناسب و طلایی را به وجود می آورند و به همین جهت از این ویژگی انسان که همان ممکن الخطا بودن است نیز به خوبی استفاده می کنند بدین شکل که:
1- اولاً تلاش می کنند تا اشتباهات خود را به حداقل برسانند.
2- دوماً در تلاش هستند تا اشتباهات خود را به خوبی و در اسرع وقت جبران کنند.
این دو ویژگی سبب موفقیت آنها در امور مادی و معنوی خواهد شد، چنانچه خداوند متعال در سوره آل عمران در ارتباط با این افراد اینگونه می فرماید: «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ : و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى افتند؛ و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى کنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى ورزند، با اینکه مى دانند.» [آل عمران:135]
شیطان نیز برای گمراهی و شکست انسان، بر این ویژگی مهم متمرکز شده است و چنانچه امام صادق علیه السلام می فرماید تمام تلاش خود را برای حذف این ویژگی به کار گرفته است: «وقتى آیه: "وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ..." نازل شد، ابلیس بر بالاى یکى از کوه هاى مکه رفت، که نامش را "ثور" مى گویند، و با بلندترین فریاد عفریت هاى (شاگردان) خود را صدا کرد، که همه دورش جمع شدند و گفتند: براى چه ما را خوانده اى اى بزرگ ما؟ گفت: این آیه نازل شده: خواستم ببینم کدام یک از شما حریف خنثى کردن آن هستید؟ عفریتى از شیطان ها برخاست و به ابلیس گفت: من حریف آن هستم و آن را خنثى مى کنم، ابلیس گفت: نه تو حریف نیستى، دیگرى برخاست و سخنى نظیر او گفت، ابلیس به او نیز گفت که: تو هم حریف آن نیستى، تا آنکه (شخصى به نام) وسواس خناس برخاست و گفت: من حریف آنم، پرسید از چه راه؟ گفت: من به فرزندان آدم وعده مى دهم، و تشنه گناهان مى کنم تا مرتکب شوند، و بعد از ارتکاب توبه و استغفار را از یادشان مى برم، ابلیس گفت: حقا که تو حریفى و او را مامور به خنثى کردن اثر این آیه کرد، که تا روز قیامت به این کار بپردازد. [ امالى صدوق ص 376 ح 5]
در حقیقت توبه و استغفار چیزی نیست، مگر جبران اشتباهات که اهمیت به آن راه سعادت و خوشبختی را در پیش روی آدمی باز می کند و بی توجهی به آن، جز شکست و گمراهی به دنبال نخواهد داشت.
در ارتباط با این آیه شریفه امام صادق علیه السلام می فرماید: امیرالمومنین علیه السلام به یکی از یاران خود به عنوان موعظه اینگونه نوشتند: «دنیا را رها کن که محبت دنیا کور و کر و لال و زبون کند، پس در آنچه از عمرت باقیمانده جبران گذشته نما و فردا و پس فردا مگو، زیرا پیشینیانت که هلاک شدند، بخاطر پایدارى بر آرزوها و امروز و فردا کردن بود تا آنکه ناگهان فرمان خدا به سویشان آمد (مرگشان رسید) و آنها غافل بودند، سپس بر روى تابوت به سوى گورهاى تنگ و تاریک خود رهسپار گشته و فرزندان و اهل بیتش او را رها کردند.» [أصول الکافی ،ج 3 ؛ ص204]
آنچه از این روایت شریف استفاده می شود یکی از مهمترین اسرار موفقیت در زندگی انسان های موفق است که برای جبران اشتباهات خود امروز و فردا نمی کنند و در اولین فرصت ممکن اقدام می کنند تا اشتباهات آنها روی هم جمع نشود، چرا که در این صورت جبران آنها غیر ممکن و یا سخت می شود.
در مقابل افرادی که نسبت به اشتباهات خود بی تفاوت هستند، اشتباهات آنان به تدریج آن قدر زیاد می شود که نه تنها جبران آنها ممکن نخواهد بود، بلکه مانند سدی محکم مانع موفقیت آنها در زندگی خواهد شد و هنگامی به خود می آیند که فرصت های جبران، تمام شده است و هر یک به گونه ای فریاد بر می آورند...
عده ای فریاد می زنند که ای کاش خاک بودیم و گرفتار عذاب نمی شدیم: «إِنَّا أَنْذَرْناکُمْ عَذاباً قَریباً یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً :و ما شما را از عذاب نزدیکى بیم دادیم! این عذاب در روزى خواهد بود که انسان آنچه را از قبل با دست هاى خود فرستاده مى بیند، و کافر مى گوید: «اى کاش خاک بودم (و گرفتار عذاب نمى شدم)!» [النبأ:40]
عده ای فریاد می زنند که ای کاش فاصله ما و شیطان زیاد بود: «حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ یا لَیْتَ بَیْنی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرینُ :تا زمانى که [در قیامت ] نزد ما آیند [به شیطانش ] گوید: اى کاش میان من و تو فاصله و دورى مشرق و مغرب بود، پس چه بد همنشینى بودى! »[زخرف:38]
و در آخر عده ای نیز فریاد می زنند که راه فرار و گریز کجاست: « یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ :آن روز انسان مى گوید: «راه فرار کجاست؟!» [قیامت:10]
اما پاسخ همه این سوالات و فریادها کاملاً واضح و روشن است و فرصت های طلایی جبران اشتباهات که در اختیار این افراد بوده است، دیگر قابل بازگشت نیست و مهر شکست و بدبختی بر پیشانی آنها زده خواهد شد.
ارسال نظر