گوناگون

واكنش پناهیان به سخنان احمدی‌نژاد

پارسینه: علیرضا پناهیان با حضور در اردوی جهاد اكبر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر كشور كه در مشهد مقدس در حال برگزاری است، به مباحث انتخاباتی پرداخت و نسبت به برخی مسائل اخیر چون انتخابات آزاد، بداخلاقی‌های سیاسی و جریان‌های انحرافی سخن گفت.

مشروح این سخنرانی به شرح ذیل است:

پناهیان در ابتدای صحبت‌های خود با بیان اینكه ما در معرض دو مسئله مهم و تا حدی پیچیده قرار گرفته‌ایم، گفت: باید فكر كنیم و این دو مسئله مهم را حل كنیم و به خوبی از آن عبور كنیم و آسیب‌هایشان را كم كنیم و اساسا راه حلی برای زندگی انسان‌ها برای عبور از این دو مسئلۀ مهم بدست آوریم. یقینا عبور از این دو مسئله مهم در تعجیل فرج حضرت و مقدمه سازی برای ظهور حضرت بسیار موثر خواهد بود.

وی درباره این دو مسئله مهم گفت: یكی از این دو مسئله برمی‌گردد به شرایط زمانی ما كه یكی از معضلات مهم جامعه بشری است و مسئله صرفا داخلی نیست؛ یك پدیدۀ عام البلواست كه شاید حدود صد سال است بشر در این گرفتاری متوقف شده و جلوی رشدش گرفته شده است. مسئلۀ دوم برمی‌گردد به رشد معنوی جامعه ما كه این رشد در صدر اسلام هم با چنین معضلی مواجه شد و تا حد زیادی متوقف شد. در برخورد با این معضل باید بتوانیم راه حلی اساسی پیدا كنیم. بستر شناسایی این دو معضل را بنده عرض كردم، برای دومی تاریخ اسلام بود، كه باید ببینیم صدر اسلام واقعا با چه معضلاتی مواجه بودند؟ مشكلی كه صدر اسلام با آن مواجه شد و نتوانست از آن عبور كند چه بود؟

پناهیان ادامه داد: مسئله اول را هم باید به ویژگی جامعه جهانی امروز نگاه كنیم كه ببینیم با چه معضلی مواجه است و چقدر توانسته است كه از این معضل عبور كند و ما چگونه باید برای این معضل راه حل پیدا كنیم. معضلی كه امروز در جامعه جهانی با آن مواجه هستیم و باید راه عبوری برای آن ایجاد كنیم، آن راه عبور اینست كه: بعد از اینكه جهان از دوران دیكتاتوری مسلط و مستقیم عبور كرد به دوران دموكراسی فرو افتاد. چرا می‌گوییم فرو افتاد؟ زیرا با مشكلات و معضلات فراوان‌تری روبرو شد اگر چه یك قدم پیش گذاشته شده بود اما چند قدم پس رفت.

وی با بیان اینكه اگر جامعه اروپایی هنوز دچار دیكتاتوری بود شاید بهتر می‌توانست از دیكتاتوری عبور كند و مشكلات یك محیط دیكتاتوری را برطرف كند، گفت: جامعه اروپایی دچار معضلات جامعه دموكراتیكش شد و این معضلات به سادگی قابل عبور نیستند.

پناهیان عمده‌ترین مشكلی كه جامعه امروز بر اثر برخورداری از دموكراسی با آن مواجه شده است را مشكل نفوذ اعلام كرد و ادامه داد: مشكل فریب‌هایی است كه در دل آزادی وجود دارد كه موجب شده در مهد آزادی، بیان فریادها به جایی نرسد. مشكل در آستانه حل شدن است، چون بیان آن ساده شده، به این صورت كه تمام كشورهای دموكراتیك قبلی تحت نفوذ مسلم صهیونیست‌ها هستند. چرا مردم در جوامع دموكراتیك هر چه رای می‌دهند هر چه احزاب و نهادهای مدنی می‌آیند برحكومت و دولت نظارت داشته باشند، در هیچ كشوری نتیجه‌ای نمی‌گیرد.

وی خاطرنشان كرد: همیشه بازی دموكراسی سه هیچ به نفع صهیونیست‌ها تمام می‌شود. این رای گیری است؟ چگونه است كه یك درصد بر نود و نه درصد حكومت می‌كند؟ اما نود و نه درصد وقتی می‌خواهند قیام كنند، علیه یك درصد مثل قیام كردن غلبه بر یك جامعه دیكتاتوری برایشان آسان نیست. این چگونه مشكلی است؟ چگونه جامعه‌ای كه با آرای عمومی اداره می‌شود، بر آن صهیونیست‌ها حاكم می‌شود؟ چگونه مردم را فریب می‌دهند؟ چگونه در جامعه‌ای كه آزادی بیان ادعا می‌شود، آنقدر آزادی بیان كنترل شده در خدمت دیكتاتوری‌های پنهان جهان دموكراتیك قرار می‌گیرد؟

پناهیان ادامه داد: یكی از جدی‌ترین مسایل جمهوری اسلامی این است كه ما باید ببینیم چگونه می‌توانیم از این معضل جهانی عبور كنیم. چگونه ما نباید اجازه بدهیم انتخاباتمان مثل انتخابات فرانسه، آمریكا، انگلستان و آلمان بشود نباید اجازه بدهیم چون نتیجه انتخابات آنجا را دیدیم. چگونه تفكیك قوا باید صورت بگیرد كه به سرنوشت شوم تفكیك قوا در كشورهای دمكراتیك جهان امروز مبتلا نشود؟ قوه قضاییه این كشورها حتی تحت سلطه صهیونیست‌ها عمل می‌كنند و به طور واضحی به نفع صهیونیست‌ها تبعیض آموز عمل می‌كنند. اینها دیگر نیازی به توضیح و استدلال ندارند با یك مقدار مطالعه می‌توانید به این واقعیت‌ها برسید. الان سوال این است چگونه یك جامعه دمكراتیك به اینجا می‌رسد؟ بعد ما چه تفاوتی با آنها داریم و چه پیش بینی داریم كه می‌خواهیم به واسطه این تفاوت‌ها و پیش بینی‌ها كنترل كنیم تا یك جامعه برخوردار از مراجعه به آرای عمومی به آن نقطه نرسد.

وی افزود: من فكر می‌كنم این باید در مطالبه شما دانشجویان قرار بگیرد. مواظب باشید دمكراسی ما كه مردم سالاری دینی است دچار آسیب‌های دموكراسی غربی نشود. این مطالبه اصلی ماست. نماد بسیار كوچك این تفاوت و تمایز این است كه به كاندیداهای انتخابات بگوییم كه مثل كاندیداهای قبلی تبلیغات نكنند، مثل كاندیدهای قبلی مبارزه انتخاباتی نكنند. نماد بسیار ساده آن این است یعنی یكی از نمونه‌های بسیار ساده آن این است.

پناهیان ادامه داد: من توجه شما را به یكی از جمله‌های دكتر شریعتی جلب می‌كنم؛ سال‌ها پیش كتابی را می‌خواندم كه دیدگاه‌های سیاسی دكتر شریعتی را در آن جمع كرده بود. گرچه ممكن است انتقادهایی به دیدگاه‌های دینی دكتر شریعتی داشته باشم، مثلا اینكه دكتر مطهری انتقادهای بیشتری به دین شناسی و دیدگاه‌های دینی ایشان داشتند، ولی نمی‌توان حرف‌های حق كسی را بخاطر حرف‌های باطلش دور ریخت. من نمی‌خواهم بگویم كه فرمایش ایشان فرمایش درستی بوده است، می‌خواهم بگویم مسئله‌ای است كه آن زمان ایشان به آن توجه داشتند. قبل از آن كه تجربه دموكراسی در جامعه ما تحقق پیدا كند ایشان با این موضوع تفتن پیدا كرده بودند. اینقدر این موضوع، موضوع قدیمی و پیش پا افتاده‌ای است كه حتی شما تجربه یك جامعه دموكراسی هم نداشته باشید. می‌توانید مشكل را حدس بزنید. ایشان به دموكراسی متعهد اعتقاد داشتند. در دموكراسی متعهد مردم با آرای خودشان رئیس و رهبر خودشان را انتخاب می‌كنند. حالا من نمی‌دانم تعبیر ایشان از رهبری جامعه دموكراسی متعهد چه بوده است. ولی تعبیر دینی و ولایتی نداشت. مردم با آرای خودشان در جامعه دموكراسی متعهد رهبر خود را انتخاب می‌كنند. ولی مردم نباید بتوانند با آرای خودشان رهبر را عزل كنند. مردم او را یك بار انتخاب می‌كنند. به نظر معقول نمی‌آید ایشان توضیح می‌دهند به این دلیل كه حالا كه مردم رأی می‌دهند می‌توان آنها را فریب داد و دشمنان یك جامعه برخوردار از دموكراسی متعهد كاری می‌كنند كه افكار مردم را تحریف كنند.

وی با بیان اینكه در دموكراسی احتمال كنترل و هدایت پشت پرده و نفوذ در لایه‌های مختلف دموكراسی وجود دارد. به حدی كه شما در كشورهای غربی می‌بینید هركس رای می‌دهد و هرجور رای می‌دهد، به صهیونیست‌ها رای می‌دهد، گفت: نفوذ در احزاب، در بدنه كارشناسی، در لایه‌های تصمیم ساز و تصمیم گیر، نفوذ در انواع سطوح جامعه و كنترل یك جامعه چند میلیاردی مسیحی توسط ۵ میلیون نفر صهیونیسم. الان چگونه باید در جامعه خودمان كنترل كنیم؟ من از شما می‌پرسم، راه حل چیست كه در بدنه كارشناسی نظام، در لایه‌های مختلفی كه برای دولت در جامعه ما تعریف شده است، دشمن نفوذ نكند؟ اگر دشمن بلد بود شعارهای ما را توسط عناصر خودش بدهد. و بعد آرام آرام مسیر را كج بكند، آن وقت باید چگونه برخورد بكنیم؟ چگونه باید شناسایی بكنیم؟ ما جامعه آزاد و انتخابات آزاد را در جامعه خودمان چگونه باید از هدایت یافتگی و نفوذ صهیونیسم‌های جهان خوار در امان نگه داریم؟ این مسئله اول است كه مسئله بزرگی است. آیا مردم آمریكا دوست داشتند كه تحت سلطه صهیونیسم باشند؟ آیا این ۹۹ درصد، آگاهانه، عاشقانه این یك درصد را برخوردشان مسلط كرده‌اند كه حالا كه دچار فقر و هلاكت شده‌اند، قیام می‌كنند؟ وقت‌هایی كه نوكران، كارگران مرفه این یك درصد بودند هیچ اعتراضی نمی‌كردند، قبل از این هم اگر اعتراض نمی‌كردند، به این دلیل بود كه رفتارشان هدایت می‌شد. بعد اینها به ما اتهام می‌زنند كه مردم را خام می‌كنید! دقیقا كاری را كه خودشان با مردم خودشان می كنند. حالا كه نمی توانند پول در جیبی كارمندان مرفه خودشان را برسانند، تظاهرات صورت می‌گیرد و گرنه قبلا هم شرایط همین بوده است: من به تو پولی بیشتر از كارمندان كشورهای عقب مانده می‌دهم. مرفه باش و به ما یعنی آن یك درصد خدمت كن و هر وقت هم رای می‌دهید به ما رای می‌دهید و دیگر فرقی نمی‌كند كه چه طور رای می‌دهید. شاید خسته شده باشی از رئیس جمهورهای آمریكا، نشاط انتخاباتیت كم شده باشد، ما برای تو رنگین پوست انتخاب می‌كنیم. اگر از این شعار خسته شده باشی ما شعارهای دیگری برای تو می‌آوریم. شما بگویید كه چه چیزی می‌خواهید؟ ما كه همیشه حاكم هستیم. شما تقاضایتان چیست؟ ما متناسب با تقاضای شما حكومت خودمان را تعریف می‌كنیم.

وی تأكید كرد: انتخابات آمریكا هم برای كشورهای جهان، آنقدر اهمیت ندارد كه انتخابات كشور ما برایشان اهمیت دارد. چون همه می‌دانند آنجا بازی است و اینجا حقیقی است. در ایران افراد و اشخاص و صحبت‌ها مهم هستند. چرا كه هر فردی كه انتخاب می‌شود در واقع او گزینه كل مردم است در صورتی كه در غرب كسانی كه انتخابات می‌شوند عروسك‌های خیمه شب بازی هستند. انتخابات اخیر فرانسه یكی از مهمترین انتخابات دهه‌های اخیر فرانسه بود كه به دور دوم نرسید به رغم عادت سیاسی كه در آنجا وجود دارد و هیچ چیزی هم تغییر نكرد و سیاست‌های ریاضت اقتصادی هم تكان نخورد. ما باید مراقب باشیم كه مردم سالاری ما تبدیل به دموكراسی نشود اما چگونه می‌شود دولت را مدیریت كرد كه نفوذ در آن صورت نگیرد؟ چگونه می‌شود انتخابات را مدیریت كرد كه در آن فریب صورت نگیرد؟

به گفته پناهیان ولایت فقیه یك عنصر حیاتی در ساختار جامعه ماست كه خودش به خودی خود كلیدی ترین راه حل را برای جلوگیری از تبدیل دموكراسی به دیكتاتوری را دارد. لذا حضرت امام فرمود ولایت فقیه مانع دیكتاتوری است. همان دیكتاتوری پنهانی كه بانكی مون می‌گوید دموكراسی چیزی جز دیكتاتوری پنهان یا اشرافیت مدرن نیست. شورای نگهبان یك مكانیزمی است كه در آن زمینه‌ای طراحی شده است. ما داریم با این مكانیزمی كه طراحی كردیم در مقابل نفوذ مقاومت می‌كنیم. مسئله تمام شده نیست وقتی قانون تصویب می‌شود شما باید بسنجید كه این قوانین تا چه حد به نفع مردم و نظام طراحی شده‌اند. صهیونیست‌ها ۱۱۸ سال پیش در پروتوكل‌های خود برای هدایت جوامع دموكراتیك قرارداد بستند؛ یكی از مفاد آن این بود كه ما انقدر قوانین زائد و اضافه تصویت می‌كنیم و آن را به مردم تحمیل می‌كنیم با ابزارالات خود، كه مردم توانایی و قدرت تحلیل خود را از دست بدهند و نتوانند تشخیص بدهند كه این قانون مفید است و چه تاثیراتی را دارد بعد به واسطه این قانون‌های اضافی آنها را استثمار می‌كنیم و این قانون خیلی پیچیده است.

وی گفت: به نظر بنده یك سری از قوانین در كشور ما بر اساس نگاه غرب زده تصویب شده‌اند و چون صریحا خلاف برخی از قوانین اسلامی نبوده است شورای نگهبان با آن مخالفتی نكرده است. اما تاثیرات خود را بر جامعه داشته و باعث افزایش فساد در جامعه شده است و یك روزی باید این قوانین اصلاح شود. اشخاص و افرادی را مامور می‌كنند؛ یك استاد دانشگاهی را من می‌توانم نام ببرم كه بازنشسته سازمان ملل است. ایشان می‌گفتند كه من در همان ایام بعد از دفاع مقدس به رئیس سازمان ملل می‌گفتم شما كشورهای غربی نمی‌توانید با انقلاب اسلامی كنار بیایید. چه نقشه‌ای برای آن دارید؟ ایشان برای ۱۴ كشور جهان نماینده سازمان ملل بوده است و یك آدم جهان دیده هستند. رییس سازمان ملل كه روحیات ضد صهیونیستی هم داشت و برخی از حرف‌ها را كه می‌خواست بزند در مقر سازمان نمی‌گفت. جای دیگر قرار می‌گذاشت. او گفت طرحی كه برای به زیر كشیدن انقلاب اسلامی وجود دارد طرح بسیار ساده‌ای است. این طرح را برای همه انقلاب‌ها انجام دادیم و نتیجه مثبتی داشته است. زمانی كه انقلابیون حاكم می‌شوند امكانات در اختیار می‌گیرند و فرزندان خود را برای تجارت و تحصیل به غرب می‌فرستند در این حالت ما برای آنها دام پهن می‌كنیم. بعد از پهن كردن دام‌ها وی را مجبور می‌كنند كه بر روی پدرش تاثیر بگذارد و به این نحوه در تصمیمات داخل كشور دخالت می‌كنند. همان زمان، رئیس سازمان ملل اصطلاح آقازاده‌ها را برای به زیر كشیدن انقلاب یك كشور به كار برد. این نكته خیلی پیچیده است این تصور كه این ها یك پولی را بردند و زمینی خوردند و كار آنها را به یك دزدی ختم كنیم، اینها طرح‌هایی است كه برای منحرف كردن انقلاب به كار می‌برند اینها در جهان اجرا شده است.

وی با تأكید بر اینكه ما باید جمهوری اسلامی را به این دلیل كه شبیه دموكراسی است، از گزند نفوذ حفظ كنیم، خاطرنشان كرد: راه‌های نفوذ به انقلاب، یكی تغییر طرز تفكر مسئولین است. دوم آقازاده‌هاست. سوم قوانین اضافی است. چهارم مدیریت میانی و بدنه كارشناسی است.

پناهیان ادامه داد: یكی از اساتید دانشگاه بیان می‌كرد كه از یكی از كشورها به دانشگاه ما آمدند و می‌خواستند كه بورسیه بدهند و ۲۰ نفر را بورسیه می‌كردند و ما كمی تردید كردیم و بعد ما فرستادیمشان و اكثرشان هم بازگشتند و اینها تخصصی گرفتند كه برای یكی از كارخانه ما بسیار نیاز بود و بنده مشاور آن كارخانه بودم وقتی كه ما می‌گفتیم كه این مشكل را چطور حل كنیم؟ و غالبا بیان می‌كردند كه این مشكل مثلا توسط چنین دستگاهی نیاز داریم كه فلان كشور این صنعت را دارد و بنده تحلیل كردم دیدم یكی از این دستگاه‌ها را كه ما از آن كشور بخریم تمام هزینه بورسیه این كشور در خواهد آمد این فرد كه آنجا تحصیل كرده دائما دستگاه‌های آن كشور را پیشنهاد می‌كند، این نمونه ساده ترین و قانونی‌ترین راه نفوذ در كشور است. آیا این اتفاق در كشور ما افتاده است؟ آیا این اتفاق در عرصه انتخابات و عرصه سیاسیون ما اتفاق افتاده است؟ آیا توانسته‌اند در عرصه انتخابات مردم را فریب بدهند یا نه؟ شما دانشجویان باید این مسائل را بررسی كنید چرا كه شما یكی از فعالترین و موثرترین گروه‌ها برای كنترل نفوذ در جامعه ما هستید. شما به این موضوع بی اعتنایی كنید دیگر فردی نمی‌ماند.

وی افزود: مثلا در انتخابات دوم خرداد آن طور كه تبلیغات می‌شد، ما تصور می‌كردیم كه دولت آقای خاتمی چیزی متفاوت از دولت هاشمی خواهد بود و مردم به خاطر این تفاوت به ایشان رای دادند در آن زمان تغییر و تفاوت خیلی مطلوب و بد و مردم خیلی در انتخابات شركت كردند و آرای آقای خاتمی هم بالا بود و ایشان هم در عرصه انتخاباتی اصلا روند گذشته را تائید نمی‌كردند و دنبال فضای جدید بودند. در همان زمان رقیب آقای خاتمی آقای ناطق نوری بود و همه تصور می‌كردند كه ناطق در خط هاشمی است و خاتمی می‌خواهد اوضاع را تغییر دهد، در برخی از صحبت‌ها حتی آقای هاشمی اشاره كرده بودند كه از خاتمی حمایت كنید اما بدنه جامعه این چنین عقیده‌ای نداشتند. بعد كه خاتمی آمد دیدم كه قبلا دولت دست كارگزاران بود و الان هم دولت دست كارگزاران است و چیزی تغییر نكرد شما اسم این اتفاق را چه می‌گذارید؟

به گفته پناهیان در انتخابات ۸۸ آقای موسوی اگر حرف‌های آقای معین را می‌زدند، چهار میلیون بیشتر رای نداشتند. آقای معین حرف‌های اصلاح طلبان را صریحا می‌زدند و چهار میلیون هم بیشتر رای نداشتند. ولی آقای موسوی این كار را نكردند، البته اشاره می‌كردند اما حرف‌های متفاوت بود، ایشان دائما از خط امام صحبت می‌كردند اما تجربه عملی و عملكرد ایشان چیزی متفاوت از حرف‌ها بود. یعنی اگر مردم دقیقاً می‌دانستند كم تر به ایشان رأی می‌دادند، منتها فضای انتخابات، فضای تخریب نیست، افشاگری به تخریب نزدیك می‌شود و مشكلات زیادی وجود دارد و نمی‌توانید از خواص و مسئولین بالای جامعه انتظار افشاگری داشته باشید. باز یك فریبی در حال صورت گرفتن بود و در مقابل این فریب افراد زیادی مجبور شدند كه تاكتیكی به صحنه بیایند و به طوری تبلیغات كنند كه رأی گیری به سمتی برود كه آن سمت با همه ایرادات خود فریب صورت نگیرد.

وی ادامه داد: برای مثال آیا می شود مسئولی به آرمان فلسطین معتقد نباشد و خودش را به عنوان ضد صهیونیسم برای مردم یادآور كند؟ بله این وجود دارد و وقتی وزیر امور خارجه در یكی از دوره‌های تاریخی گذشته به یك اجلاس بین المللی می‌رود كه مرتبط به فلسطین است و آن فردی سیاسی می‌گوید این ربطی به ما ندارد، اگر چنین فردی وجود داشته باشد چگونه می‌توان آن را افشاگری كرد؟ این فرد می‌آید ساعت‌های زیادی سخنرانی از ضد اسرائیل رو نمایی می‌كند و برای این افراد افشاگری چگونه صورت می‌گیرد؟ اینها امیدهای بیگانگان هستند، كاش همه چی بر پایه صداقت بود. البته خدا همیشه علامت‌هایی می‌گذارد. كه متنها اینها را خواص جامعه دریافت می‌كنند كه شما همان خواصی هستید كه مقام معظم رهبری از آن به عنوان افسران جنگ نرم یاد می‌كنند و شما باید موجب هشیاری جامعه شوید. بعضی مواقع ممكن است یك دانشجو موجب هوشیاری یك روحانی شود و ما در قدیم این را نداشتیم و برای مثال شهید دیالمه افتخار جامعه دانشجویی است و زمانی كه مجرد بود نماینده مجلس شد و حرف‌هایی برای ملت می‌زند كه ۳۰ سال بعد به آن می رسد، روشن بینی تا این حد معركه است و حرفی میزند كه احدی حرف ایشان را قبول نمی‌كند و بلا استثناء مردم بعد از ۳۰ سال حرف ایشان را فهمیدند و ما باید از این كه با آراء مردم و دموكراسی بازی شود جلوگیری شود كه دشمن پشت صحنه آن ایستاده باشد و خواهان كنترل باشد. من خواهشم این است كه در بازی‌های قدرت وارد شوید، نقشه خوانی كنید.

به گفته پناهیان روز به روز روش‌های جدیدی برای نفوذ و فریب ایجاد می‌شود و ما باید از آن عبور كنیم و این معضل اول بود. غربی‌ها یا باید جامعه را مثل سوریه نا امن كنند یا جامعه ما باید به فریب و نفوذ تن دهد كه آنها به خواسته خودشان برسند و در آن زمان است كه فقط تا قیمت جان می‌توان با آن مبارزه كند. آن كسانی كه جوامع دموكراتیك غربی را با نفوذ و فریب بر آن سلطه پیدا كردند و مهارت فوق العاده دارند و كشورهای مهم دنیا را به همین دو شیوه اداره می‌كنند آنها به هر شیوه‌ای می‌خواهند به ما نزدیك شوند و مسئله‌ای است كه ما با آن مواجه هستیم و باید به جهانیان نشان دهیم كه رأی گیری صورت گیرد و هیچ آسیبی جامعه نبیند و جامعه جهانی منتظر این است در ایران اسلامی الگوی انتخابات آزاد حقیقی را دریافت خواهد كرد و روزی بر شما مراجعه خواهند كرد كه شما چگونه رأی می‌دهید كه یك درصد بر۹۹ درصد حاكم نمی‌شود، آن صهیونیسمی كه بر تمام كشورهای دموكراتیك حاكم است و همه را تحت نفوذ خودش اداره می‌كند چرا در كشور ایران نفوذ نكرده است؟ جامعه دموكراتیك به معنای واقعی كلمه دارید اما زیر سلطه صهیونیسم نیستید، چون در صد سال اخیر یك كشوری نیست كه زیر سلطه دمكراتیك نباشد و در همه كشور‌های حركت كننده به سمت دموكراتیك حركت می‌كنند. شما می‌بینید كه یا به بی ثباتی یا نفوذ غربی‌ها تن می‌دهید. وابستگی احزاب از گروه شروع می‌شود. ساز و كار ما برای عبور چیست؟ شما طبیعتاً می‌دانید ولایت فقیه محور، مقاومت ما در مقابل نفوذ و فریب است.

وی افزود: مسئله دومی كه با آن مواجه شدیم و بستر مطالعه تاریخ اسلام است این است كه امیرالمؤمنین (ع) در اوج در گیری‌هایی كه در جامعه اسلامی با قاسطین، مارقین و ناكسین كه صریحاً با ایشان جنگیدند و غیر از اینها یك گروه دیگری نیز بودند كه هم ركاب ایشان بودند. امیر المؤمنین (ع) در یك زمان واحد در ۴ جا می‌جنگیدند و این كار دشواری است. طلحه و زبیر دو نفر از كسانی بودند كه علیه عثمان قیام كردند و به دلیل این كه عثمان، معاویه را مورد لطف قرار می‌دهد. اگر امام علی به میدان نمی‌آمد، معاویه باید با طلحه و زبیر می‌جنگید و جنگیدن معاویه با طلحه و زبیر سخت تر از جنگ با علی (ع) است. چون طلحه و زبیر مانند خودش نامردی می‌جنگیدند و علی (ع) مردانه می‌جنگید و یا می‌توانست از عملیات فریب نفوذ استفاده كند.

پناهیان ادامه داد: طلحه و زبیر شروع به جنگ با علی (ع) كردند، در حالی كه علی (ع) در حال آماده شدن برای درگیری با معاویه بود. معاویه مایل بود كه علی (ع) بخشی از قوای خود را از دست بدهد و طلحه و زبیر نیز به كنار روند. خوارج موجب شدند كه علی بن ابی طالب نتواند بر معاویه پیروز شود، خوارج اجازه ندادند امام علی (ع) بر معاویه پیروز شود ولی میزان دشمنی خوارج با معاویه و علی (ع) یكسان بود و حتی شاید بیشتر با معاویه دشمن بودند. علی (ع) با خوارج كه جنگید، معاویه خوشحال شد كه خوارج به كنار رفتند. امیر المومنین گروه چهارمی كه با آن درگیر بودند ( كسی كه در ركاب علی (ع) آخرین حرف را زد كمر سپاه ایشان را شكست و موجب شد كه امام مذاكره با معاویه را قبول كند؛ اشعث بود) اشعث كسی است كه، هر فتنه‌ای برای امیر المومنین پیش می آمد، پای اشعث در آن فتنه در میان بود. پسر اشعث قاتل اباعبد الله الحسین (ع) و دخترش قاتل امام حسن مجتبی (ع) است. آن وقت یكی از ایرادهای مهم خوارج نسبت به علی ابن ابی طالب (ع) این بود كه: یا علی! اگر شما آدم درستی هستید، اشعث در دستگاه تو چه كار می‌كند؟ حالا شما بگویید كه علی ابن ابی طالب چه كاری باید انجام بدهد؟ با چه كسی بجنگد؟ اصلا شما بروید و پیشنهاد بدهید كه شما با خوارج صحبت كن و با خوارجت همراه بشو، این اشعث و همراهانش را از پای ركاب خودت كه اینها عامل گرفتاری تو هستند، از بین ببر، چنین مشورت را به علی ابن ابی طالب بدهید ببینم حضرت در تاریخ با این مشورت چه كاری انجام می‌دهد؟ من از طرف امیر المومنین، می‌گویم باشد قبول! خوارج چند هزار نفر هستند؟ ۶ هزار نفر رفتند بیرون شهر و اردو زده اند، خوب علی ابن ابی طالب جنگ است! شما یك نامرد منافق، رذل در پای ركاب شما هستند به نام اشعث و همراهانش، اینها پس فردا فرزندان شما را به شهادت می‌رسانند، بیا و با خوارج كه لااقل ظاهرشان یك مقدار انقلابی‌تر است، همراهی كن. تا بعدها كه توانستی بیایی تا نابودشان كنی، بعد بروی سراغ معاویه. نمی‌شود همه را با هم زد.

پناهیان گفت: علی ابن ابی طالب (ع)، آمدند بیرون شهر و پیش شش هزار نفر خوارج رفتند، به آنها گفتند چه می‌خواهید از من؟ مگر شما خودتان تحمیل نكردید؟ و صحبت كردند، آنها گفتند آقا جان شما توبه كن، ما هم توبه كردیم. ما هم می‌آییم در شهر، آقا امیر المومنین فرمودند: استغفر الله ربی و اتوب علیه و كل ذنب، من از هر گناهی توبه می كنم. این ها هم گفتند: آقا توبه كردند دیگر، و این ۶ هزار نفر موافقت كردند و آمدند در شهر، چه شد جنگ خوارج صورت گرفت؟ اشعث پیش امیرالمومنین آمد و گفت یا علی ابن ابی طالب(ع)، شما توبه كردید؟ شما مگر حكمیت را پذیرفتید به زور اینها نبود؟ بعد توبه كرده اید؟ آقا فرمودند نه من كه از آن توبه نكردم. من كلا گفتم استغفار تا موضوع حل بشود. اشعث قصه را علنی كرد و گفت نه آقا علی ابن ابی طالب به من این گونه گفتند و اصلا قصه این گونه نیست! و جنجال به پا كرد و از آن ۶ هزار نفر ۴ هزار نفر آنها دوباره رفتند. جنگ نهروان راه افتاد. حالا امیر الومنین از شهر خودش ۴ هزار نفر را مجبور بشود، بكشد، دیگر می‌تواند حكومت كند؟ در چند جبهه باید امیر المومنین در آن واحد بجنگد؟

وی به دانشجویان گفت: من نمی‌دانم باید برای شما متاسف باشم در دوران دفاع مقدس نبودید؟ یا برای شما خوشحال باشم كه در دوران دفاع مقدس نبودید؟ چون در دوران دفاع مقدس سطح پیش رفتگی جامعه ما سطح نازلی بود و ما هنوز اول راه بودیم. الان كه پیشرفت جامعه سریع تر شده است و به نقطه‌های بالاتر رسیدیم، كار سخت‌تر است، خوشحالم كه شما به قسمت‌های سخت‌تر داستان رسیده‌اید. رشدتان هم باید در این عرصه سخت تر باشد. اصلا شما لازم نیست حسرت بخورید كه در زمان طلایی دفاع مقدس نبودید. الان طلایی تر است. ما در دوران دفاع مقدس، یك كار بیشتر نداشتیم كه به جبهه برویم، امام هم پشت جبهه را، با هیبت خودشان اداره می‌كردند. درگیری در چند جبهه نبود، فوقش اگر هم باشد در چند جبهه درگیری‌های ضعیفی در داخل كشور بود. امام فرمودند: الان وقتش نیست. ما خیالمان راحت بود و به جنگ می رفتیم.یك جبهه بیشتر نبود.

پناهیان خاطرنشان كرد: آیا الان شما باید در چند جبهه بجنگید؟ الان شما باید با چند جریانی بجنگید كه دشمن همدیگر هم هستند، و نان دشمنی همدیگر را هم می‌خورند، ولی در اینكه ضربه به اركان نظام بزنند با هم مشترك هستند. حاضر هم نیستند یكجا، قرار بگیرند كه آدم كارش راحت تر بشود! تو كه می‌خواهی با ما بجنگی، این هم كه می‌خواهد بجنگد، بروید و در یك طرف قرار بگیرید تا ما هم راحت تر بجنگیم، حاضر نیست! یكی این طرف تو ایستاده و دیگری در طرف دیگر تو، می‌روی به سمت این، آن یكی به تو حمله می‌كند. وقتی كه دو طرف ایستاده باشند شما تا به سمت این می‌روی تو را متهم می‌كنند به آن طرف و می‌گویند: تو از طرف آن آمدی؟ می گویی، من به آن چی كار دارم. من می‌خواهم با تو درگیر شوم ولی می‌گویند او پشت سر تو هست، تو با من درگیر بشوی آن سودش را می‌برد، راست می‌گوید. امیر المومنین (ع)، وقتی كه با طلحه و زبیر جنگ می‌كرد، معاویه سودش را می برد. وقتی با خوارج جنگ می كرد معاویه سودش را میبرد. وقتی با معاویه جنگ میكرد، خوارج سودش را می بردند. حالا در این میان امیرالمومنین چگونه باید عمل می كرد. من اصلا متاسف نیستم كه این چنین شرایطی در جامعه ما پیش آمده است.

به گفته وی اعتقاد ما این است كه حتما جوانان نخبه سیاسی و دانشجویان جامعه ما می‌توانند ما را از این شرایط عبور بدهند. اینها امتحانات الهی است. ما در چند جبهه در حال مبارزه هستیم. نباید همه را قرمز و آبی كنیم. الان در فوتبال رقبا زیاد شده‌اند. حداقل ۴ یا ۵تا تیم در حال رقابت بر سر اول شدن هستند. حاضر نیستند گل بخورند. باید به هم گل بزنند تا نفر اول شوند. نفر اول امتیازات ویژه‌ای دارد. الان دنبال داشتن هستیم. مراقب باشید از بین همه جریان‌های انحرافی اگر نسبت به یك یا دو جریان شناخت دارید، چشم خود را به سمت جریان‌های انحرافی دیگر بچرخانید. بعد از این در مبارزه با هر جریان انحرافی كوتاه نیائید. مبادا آنها شما را فریب بدهند و به یك یا دو یا سه جریان محدود كنند. در این صورت از جریان‌های انحرافی دیگر غافل شوید. ما انشاءلله با همه جریان‌های انحرافی همزمان مبارزه خواهیم كرد.

پناهیان خاظرنشان كرد: شما با عملیات نفوذ و فریب و رفتارهای منافقانه، باید مبارزه كنید. علیه هر جریان انحرافی بخواهید صحبت كنید، هزاران دلیل مبنی بر این كه اساسا درست نیست، مطرح می‌كنند. باید با نفوذ و فریب با انواع انحراف‌ها مبارزه كنید. هیچ كس نباید مدال دشمنی با هیچ جریان انحرافی را به سینه بكوباند و از ارزیابی دقیق شما مصون شود. مثلا می‌گوید من با اصلاح طلب‌ها مبارزه كردم. هیچ كس نباید بگوید من با جریان پول پرست‌ها مبارزه كردم. این دلیلی برای عدم مبارزه با جریان انحرافی نیست. برخی می‌گویند من با جریان انحرافی مبارزه كردم .جریان انحرافی تنها یك جریان نیست. با مدال افتخار زدن به سینه برای مبارزه با یك یا دو جریان انحرافی، نباید كسی از ارزیابی ما مصون بماند. باید با همه جریان‌های انحرافی مبارزه كرده باشی. این نگاه شماست. مژده نهایی این كه همه اینها فتنه آخر الزمان را شكل می‌دهد. از دید پیامبر خاصیت فتنه‌های آخر الزمانی این است كه موجب رسوائی نفاق می‌شوند. هیچ كدام از این معضلات و پیچیدگی‌ها پنهان نمی‌ماند. خیلی ساده است. تنها نیازمند است آمادگی بازی در صحنه را داشته باشید. شما باید وقتی كه با فكر و بصیرت خود جریان‌ها را شناسایی می كنی، با زبانت افشا گری می‌كنی، با قلبت هم حالت انعطاف پذیری داشته باشی. خدایا شاهد باش كه ما به هر كسی دلبسته باشیم در عرض یك هزارم ثانیه حاضریم دل از او بكنیم به خاطر اینكه او دل از ولایت كنده است. این امتحانی هست كه من به شما می‌گویم یكی از پیش رفته ترین امتحان‌ها است و در زمان ظهور حضرت، ایشان بعضی از سربازان خود را گردن می‌زند و باید مواظب باشی ایمان خود را حفظ كنی و به سرباز بودن و فرمانده بودن حضرت بسنده نكنی. رهبری فرمودند اختلاف افكندن خیانت به ملت است. كسی كه خیانت می‌كند باید دل از او بكنیم. ما یك آمادگی داریم كه اگر این آمادگی را در ملت هم ایجاد كنیم، هم شیطان رجیم و هم شیطان بزرگ ناامید می شوند. شیطان بزرگ و جریان استكبار از نفوذ و سلطه و فریب دادن دموكراسی نا امید می‌شود و شیطان هم از عدم تزكیه جامعه شما نا امید می‌شود. خدایا ما را در این مسیر ثابت قدم بدار.

وی در پایان گفت: یك توصیه دارم و اینكه خیلی به در خانه اهل بیت بروید و الان هم كه وجود امام در دسترستان هست، واقعا بروید از حضرت تمنا كنید كه هم خودتان حفظ شوید و هم بتوانید نقشتان را خوب ایفا كنید تا بتوانید تاثیر گذار باشید. منت اهل بیت را بكشید و از آنها تقاضا كنید كه سالم زندگی كنید و فقط طرف خدا و اهل بیت و امام زمان باشیم. از امام رضا بخواهید كه دستتان را بگیرند و شما را مؤثر قرار دهند. انشاءلله دشمن هر انقدر كه دوست داشته شهید احمدی روشن را بكشد شما را هم بخواهد بكشد ولی موفق نشود! انشاءلله آنقدر تاثیرگذار باشید كه دشمن برای ترور شما نقشه بكشد ولی موفق نشود.

منبع: مشرق

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار