مهران مدیری القای ناامیدی کرد؟
پارسینه: انتقادهای مهران مدیری به شرایط مدیریتی کشور در اولین برنامه دورهمی امسال موجی از انتقاد توئیتری را روانه او و برنامهاش کرد؛ واکنشهایی منفی که به احتمال زیاد برای خود مدیری هم عجیب بوده است.
سال گذشته او در همین برنامه بارها عملکرد ضعیف مدیریتی دولت را با زبان طنز نقد کرده بود، اما چه اتفاقی افتاد که این بار سیل انتقادها به سوی او روانه شد. ابتدا باید به این نکته توجه کرد که خود مدیری به عنوان مجری تا چه اندازه در سیاستهای برنامه دورهمی تاثیرگذار است.
مدیری تهیهکننده برنامه دورهمی نیست و بدیهی است که متنهای طنزی که او اجرا میکند نیز توسط تیمی از نویسندگان نوشته و تنظیم میشود و او صرفاً مجری متنهای ازپیشتعیینشده است، بنابراین شاید منطقی نباشد نوک پیکان انتقادها به سمت مهران مدیری گرفته شود، اما متأسفانه این اتفاق رقم خورد و او با هنرمندانی، چون حمید فرخنژاد که در اظهارنظرهای غیرمسئولانه سابقهای طولانی دارد، مقایسه شد.
شاید این حرفها تکراری باشد، اما در این شرایط بیان آن لازم به نظر میرسد. درباره انتقاد از برخی مدیریتهای ناکارآمد در کشور رسانه ملی نمیتواند سیاست سکوت مطلق را در پیش گیرد چراکه اگر چنین باشد آمدنیوزها و رسانههایی که دلسوز مردم نیستند و صرفاً به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلودند، دامنه جولان بیشتری پیدا میکنند. اگر مردم صدای انتقاد از مسئولان را از درون رسانههای حاکمیت نشنوند به طور قطع صدای متفاوت رسانههای بیگانه جذابتر به نظر خواهد رسید، اما اینکه مرز انتقاد سازنده با سیاهنمایی و کشتن امید مردم دقیقاً کجاست، نیاز به کارشناسان دلسوزی دارد که از اقتضائات اجتماعی و شرایط روانی جامعه در مقاطع مختلف آکاهی کامل داشته باشند.
قاعدتاً در شرایطی که کشور از چند جهت با سیل ویرانگر روبهرو است و برخی ضعفهای مدیریتی از سوی مسئولان دولتی مردم را در برخی از بخشها با چالشهایی مواجه کرده مدیران و عقلای برنامههای تلویزیونی لازم است درایت و دقت بیشتری به خرج دهند تا همصدا با رسانههای مغرض و معاند آب در آسیاب دشمن نریزند، اما بیان درصدی از ناکارآمدیها و ضعفها نیز لازم است. آنچه از سوی مهران مدیری در برنامه دورهمی رخ داد به گونهای بود که به طور کامل وضعیت کشور را غرق در تباهی نشان میداد. واقعیت این است که ایران به طور عادی در معرض بیشترین حجم از سیاهنمایی رسانهای از بیرون و حتی داخل کشور قرار دارد، برای مثال ایران چندین برابر از آنچه با فساد اداری و مالی در دستگاههای خود روبهرو باشد در بعد رسانهای با ذهنیتسازی در این ارتباط دست به گریبان است و رسانههای داخلی توان مدیریت این حجم از حملات رسانهای را ندارند. دلیل اصلی آن این است که اساساً رسانه در ایران آنطور که باید جدی گرفته نشده است. دامنه وسیع اخبار منفی میتواند به راحتی منجر به ذبح روحیه و امید شهروندان ایرانی شود و هیچ چیز به اندازه ناامیدی نمیتواند در کشتار روحیه یک
ملت تاثیرگذار باشد. در آموزههای دینی ما از ناامیدی به عنوان بزرگترین گناه یاد شده است. میتوان گفت: در متنی که مهران مدیری آن را اجرا کرد زیادهروی شده بود، اما این نباید باعث شود تا برنامهای، چون دورهمی زین پس از آن طرف بوم بیفتد و تیغ تیز انتقاد از مسئولان که جزو لازمههای رسانهای است به سفیدنمایی از وضعیت کشور تبدیل شود.
تا ابله در جهان است ، مفلس در نمی ماند! وقتی مردم ما خوششون میاد به خودشون فحش و بد بیراه بگن و هر روز توی سر خودشون بزنن و مرغ نداشته همسایه رو غاز بدونن، معلومه امثال این آقا میشه سلبریتی با درامد نجومی و نگران زندگیش توی اروپا و آمریکا... امروز توی ایران هرچی به ایران و ایرانی فحش بدی، روشنفکرتر و فهمیده تری هرچی به دستور تلگرام و اینستاگرام آتش به اختیار باشی برای از بین بردن ایران، روشنفکرتری...
کلا نقد و انتقاد درمسائل کلی کشور ما جایی ندارد