نماز و دعا در كنار قبور امري پسنديده است
پارسینه: اگر مكان قبرها مسجد شود يا در راه واقع شود و يا قبر يكي از اولياي الهي باشد يا عالمي از محققان براي تعظيم روح شريفش براي اعلام و آگاهي دادن به اينكه او يكي از اولياء الله است نماز و دعا بخواند تا مردم به او تبرك جويند و در كنار آرامگاه او دعا كنند و مستجاب شود چنين كاري جايز است و منعي ندارد».
پارسینه-گروه فرهنگی: نويسنده كتاب پاسخ به شبهات وهابيت در پاسخ به اين شبهه «نماز خواندن در مساجدي كه بر قبور انبيا و صالحان بنا شده است جايز نيست و بناي مسجد بر قبور حرام است»، نوشته است: حتي بسياري از علماي اهل سنت به جواز نماز خواندن دركنار مقبرهاي انسانهاي معمولي فتوا داده اند.
در ادامه اين نوشته آمده است: مالك بن انس پيشواي مذ هب مالكي در نماز خواندن كنار قبرستان نميديد اگر چه در اطراف نمازگزار در سمت جلو و پشت سر ويا راست وچپ وي قبرهايي باشد و از وي نقل شده است « » نماز خواندن در قبرستان اشكال ندارد به من رسيده است كه بعضي از اصحاب پيامبر اكرم (ص) در قبرستان نماز ميخواندند. "
بنابراين نماز گزاردن در كنار قبور اوليا و صالحان يا قبر پيامبر اكرم (ص) نه تنها اشكال ندارد بلكه يكي از مكانهاي اجابت دعاست.
از جمله چيز هايي كه در نزد وهابيت جايز نيست نماز و دعا در كنارهر قبري حتي در كنار مشاهد انبيا و اولياء است. محمدبن عبدالوهاب مي گويد :
نماز خواندن در مساجدي كه بر قبور انبيا و صالحان بنا شده است جايز نيست و بناي مسجد بر قبور حرام است. . [1]
شيخ صالح فوزان، عضو هيئت افتاي سعودي مي نويسد: رفت و آمد زياد كنار قبر رسول اكرم (ص) و نشستن در آنجا و سلام گفتن به حضرت بدعت به شمار مي آيد. همچنين دعا كردن به اين نيت كه شايد در آنجا به اجابت برسد از بدعت ها به حساب مي آيد. [2]
پاسخ :
خواندن نماز و دعا كنار قبور انبياء و اولياء نه تنها حرام و بدعت نيست بلكه از اموري است كه در نزد مذاهب اسلامي امري پسنديده مي باشد. حتي بسياري از علماي اهل سنت به جواز نماز خواندن دركنار مقبر هاي انسان هاي معمولي فتوا داده اند درباره ي نظر مالك بن انس پيشواي مذ هب مالكي گفته اند :
كان مالك لا يري بأسا بالصلاة في المقابر و هو اذا صلّي في المقبره كانت القبور بين يديه و خلفه و عن يمينه و شماله [3] .
مالك اشكالي در نماز خواندن كنار قبرستان نمي ديد اگر چه در اطراف نمازگزار در سمت جلو و پشت سر ويا راست وچپ وي قبرهايي باشد.
همچنين از مالك نقل شده است:
و قال مالك لا بأس بالصلاة في المقابر و قال بلغني إن بعض اصحاب النبي كانوا يصلّون في المقبره. [4]
"نماز خواندن در قبرستان اشكال ندارد به من رسيده است كه بعضي از اصحاب پيامبر اكرم (ص) در قبرستان نماز مي خواندند."
*ابن قدامه مقدسي از فقهاي حنبلي مذهب مي گويد: از علي (ع) و ابن عباس و ابن عمر و عطاء ونخعي و جابر بن سمره و حسن و مالك و اسحاق و ابو ثور نقل شده كه نماز در مقبره مكروه است اما نظر احمد و ابو حنيفه و شافعي بر اين است كه نماز در اين مكان صحيح است مادامي كه نجس نباشد به دليل كلام رسول خدا (ص) كه فرمود :"جعلت لي الارض مسجدا و طهورا"، زمين برايم مكان سجده وپاك قرار داده شده. و در كلامي ديگر فرمود:فحيثما ادركتك الصلاه فصل فانه مسجد.
«هر مكاني كه وقت نماز شد همان جا نمازبگذار همانجا مسجد است.»
دليل ديگر آن است كه مقبره مكان پاكي است از اين رو نماز در آن همانند نماز درصحراء صحيح است [5]
عبدالغني نابلسي هم مي گويد:
«اگر مكان قبرها مسجد شود يا در راه واقع شود و يا قبر يكي از اولياي الهي باشد يا عالمي از محققان براي تعظيم روح شريفش براي اعلام و آگاهي دادن به اينكه او يكي از اولياء الله است نماز و دعا بخواند تا مردم به او تبرك جويند و در كنار آرامگاه او دعا كنند و مستجاب شود چنين كاري جايز است و منعي ندارد». [6]
بنابراين نماز گز اردن در كنار قبور اوليا و صالحان يا قبر پيامبر اكرم (ص) نه تنها اشكال ندارد بلكه يكي از مكان هاي اجابت دعاست همچنانكه شمس الدين ذهبي ازانديشمندان اهل سنت مي گويد : دعا در كنار قبور انبياء و اولياء و ساير بقاع مستجاب مي گردد اما سبب اصلي اجابت شدن دعا حضور قلب دعا كننده و خشوع و تضرع اوست و بدون ترديد دعا در بارگاه پيامبر(ص) و در مسجد و به هنگام سحرگاهان و امثال آن اجابت مي شود واين اجابت براي كسي است كه زياد دعا نمايد چراكه دعاي هر مضطري مورد اجابت است [7]
دليل برجواز چنين كاري روايات متعددي است كه در منابع اهل سنت آمده و در پاسخ به شبهات گذشته تعدادي از آنها آورده شد در اينجا به ذكر يك روايت بسنده مي كنيم.
در روايت آمده است كه فاطمه زهرا (س) هر هفته ـ روز جمعه ـ كنار قبر حضرت حمزه حضور مي يافت و در آنجا نماز مي گزارد و گريه مي كرد. [8] حاكم نيشابوري براي تأييد اين حديث گفته است كه راويان اين حديث همگي ثقه هستند. [9]
ناگفته نماند كه سيرة مسلمانان نيز بر اين امر استوار بوده است. براي مثال ابن خلكان مي گويد:
سيده نفيسه دختر حسن بن زيد بن حسن بن علي (ع) در محله اي به نام «درب السباع» به خاك سپرده شده و قبر او ـ در مصر ـ معروف به استجابت دعا است و بسيار هم مجرّب است. [10]
شافعي هم هميشه به زيارت قبر
مي رفت ودرآنجا دعا مي كرد ونماز مي خواند.علي بن ميمون مي گويد از شافعي شنيدم كه گفت : من به قبر ابو حنيفه تبرك مي جويم وهر روز به زيارت قبرش مي آيم وهر گاه حاجتي داشتم دو ركعت نماز مي گزارم و كنار قبر
حاجتم را از خدا مي طلبم. [11]
دليل وهابيان دو حديث است :
اول: حديث «لعن الله اليَهُودَ اتَّخَذوا قُبُورَ انبيائِهِم مَساجِدَ» "خداوند يهود را لعنت كند ، چون قبور پيامبران خود را مسجد عبادت قرار دادند"
دوم: به حديث «اَللّهُمَّ لا تَجعَل قَبري وَثَناً» [12] "بار خدايا! قبر مرا بت قرار مده "تمسك كرده اند.
چند پاسخ وجود دارد :
نخست آنكه: هردو حديث از نظر سندي مشكل دارد.
اما حديث اول : افرادي كه در سند اين حديث آمده اند يا ضعيفند يا مجهول. مانند مطرح بن يزيد، كه به تصريح صاحب نظران اهل سنت ضعيف است [13] عبدالله بن عثمان بن خثيم ضعيف است ورواياتش مورد قبول نيست [14] وعبدالرحمان بن بهمان هم ناشناخته است [15] .
اما حديث دوم نيز مرسل است [16] .
دوم: حديث هيچ دلالتي بر حرمت نمازگزاري و دعا كردن در جوار قبور ندارد؛
سيوطي از ابن عبدالبرنقل مي كند كه گفته شده معناي حديث نهي از سجده بر قبور انبياء است و گفته شده مراد نهي از قبله قرار دادن آنها ونماز به سوي آنهاست [17] .
هر يك از اين دو معنا باشد عبادت و دعا خواندن در كنار قبور انبياء و اولياء هيچ يك از اين دوكار نيست بنابر اين روايت ربطي به چنين كاري ندارد.
ابن حجر عسقلاني در اين باره مي گويد:
"نياكان آنان (يهودونصاري) عكس هايي از مردگان خود ترسيم كردند تا به آن أنس گيرند و به ياد افراد صالحشان باشند. همچون آنان تلاش كنند و در كنار قبرشان به عبادت خدا بپردازند ولي بازماندگان آنها به اهداف نياكان خود جاهل بودند. شيطان هم وسوسه كرد و به آنان چنين كرد كه نياكان شما اين عكس ها را مي پرستيدند و آن را تعظيم مي كردند. پس پيامبر اكرم (ص) مردم را از اين انحراف بر حذر داشت،...همچنان كه بيضاوي در اين باره مي گويد: چون يهود و نصاري بر قبور پيامبران سجده مي كردند و آن را قبله ـ و جهت ـ نماز قرار مي دادند و همانند بت با آن رفتار مي كردند پيامبر (ص) آنها را لعن نمود اما كسي كه در كنار قبر شخص صالحي سجده به قصد تبرك نمايد نه به قصد تعظيم و يا نماز به سوي قبر داخل در اين لعن نيست [18] "
با توجه به كلام ابن حجراين روايات ربطي به نماز خواندن براي خداوند و رو به كعبه ايستادن در كنار قبور صالحان ندارد. زيرا روايت به كنيسة حبشه اشاره دارد كه هنگام مرگ فردي از صالحان خود مسجدي بر روي قبرش بنا مي كردند و عكس هايي روي آن مي گذاشتند و به سوي آن عكس ها و قبر سجده مي كردند. پس چگونه مي توان از اين روايت به حرمت نماز در كنار قبور براي مسلمانان حكم صادر كرد؟ در حالي كه زيارت قبر پيامبر اعظم (ص) و ائمه طاهرين و اولياي الهي و نماز خواندن براي خداوند در آنجا و دعا كردن دركنار مشاهد مشرفه اسباب نزديكي به خداست همانطور كه شمس الدين ذهبي مي گويد: "كسي كه در كنار حجره ي مقدسه به حالت سر افكنده بايستد و بر پيامبر خدا (ص) صلوات بفرستد خوش به حال او كه زيارت نيكويي نموده ...به خدا قسم كه شكسته دلي و صيحه زدن وگريه شديد نمودن به هنگام ديدن قبر پيامبر (ص) به فرد مسلمان دست نمي دهد مگر به جهت محبت شديد به خدا و رسول او كه همين حب معيار و جدا كننده ي بهشتيان از جهنميان است پس زيارت قبرش از بهترين اسباب قرب به خداست" [19] .
آري زيارت قبر انبياء و اولياء و نماز خواندن و دعا كردن همه به جهت محبت و براي تقرب به خداست وهيچ ربطي به شرك ندارد زيرا مسلمانان هر جا بخواهند نماز بخوانند قبلة آنان خانه خداست نه قبور افراد. حتي در كنار قبر رسول الله (ص) نيز رو به قبله نماز مي گزارند.
مراجعه شود: پاسخ به شبهات وهابيت، ص 121.
1. محمدبن ابراهيم بن النعمان، الجامع الفريد، كتاب الزياره، ص 383.
2. مجله الدعوة، عدد1612، ص 37.
3-عبدالرحمن قاسم ،المدونة الكبري، ج 1، ص 90مصر السعاده.
4. همان
[5] -الشرح الكبير،ج1 ،ص478.
2. نابلسي ،الحديقه النديه، ج 2، ص 630.
[7] -سير اعلام نبلاءج17،ص77.
[8] -سنن الكبري، ج 4، ص 78 المستدرك ج1ص377
2. مستدرك حاكم، ج 1، ص 377.
3. وفيات الاعيان، ج 5، ص 424.
4- تاريخ بغداد، ج 1، ص135، دار الكتب العلمية، بيروت، اول، 1417
5-مسند احمد، ج 2، ص 246.
6-ابن عدي،عبدالله ،الكامل في الضعفاء ج6ص 449،بيروت دارالفكر،سوم1409.نسائي، احمد،كتاب الضعفاء والمتروكين ،ص237ش 566،بيروت دارالمعرفه ،اول،1406.الجرح والتعديل ج8ص409،ش1870،بيروت ذاراحياء التراث العربي،اول 1372.
[14] -عقيلي،محمد بن عمرو ،الضعفاء الكبيرج2ص282،ش846،بيروت ،دارالكتب العلميه ،دوم،1418.
[15] -ميزان الاعتدال ،ج2ص551.
[16] -موطا مالك ج1ص72،بيروت ،دار احياءالتراث العربي،اول،1406.
[17] -سيوطي ،جلال الدين ،تنوير الحوالك في شرح موطامالك ص189ش414
[18] -فتح الباري ج1ص438.
ارسال نظر