گوناگون

هنرمندان مشهوری که به ایران آمدند

پارسینه: در این گزارش به همه افراد مشهور دنیای سینما پرداخته‌ایم که ایران مقصدشان بوده است و هرکدام به دلیلی ایران را انتخاب کرده‌اند.

در سال‌های اخیر سینمای ایران به واسطه اصغر فرهادی بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است البته این رسالت پیش از او بر عهده عباس کیارستمی بود ولی حالا فرهادی برند سینمای ایران است ولی این سینمای جذاب خیلی کم میزبان ستاره‌های سینمای جهان بوده است و تعداد ستاره‌های بزرگی که به ایران آمده‌اند به اندازه انگشتان یک دست هم نیست ولی واقعا چرا کشور جذابی مثل ایران با سینمای جهانی‌اش اینقدر کم میزبان ستاره‌های هالیوودی بوده؟ به نظر می‌رسد مانع جدی برای آنها وجود نداشته یا اگر بوده آنقدر جدی نبوده که آنها را از این سفر جذاب محروم کند. آخرین کسی که از سينماي تجاري به ایران آمد و فراتر از حدش به او توجه شد پسر اولیور استون بود که تقریبا در ایران مشهورتر از کشور خودش است. ولی ماه عسل او با دعوت‌کنندگانش خیلی زود به هم خورد. در این گزارش به همه افراد مشهور دنیای سینما پرداخته‌ایم که ایران مقصدشان بوده است و هرکدام به دلیلی ایران را انتخاب کرده‌اند.



در ایران به ژولیت بینوش چه گذشت؟
خاطرات آبگوشت‌خوری با عباس

ژولیت بینوش، بازيگر‌ سینمای فرانسه و سينماي تجاري به دعوت عباس کیارستمی 6 سال قبل در اوایل بهار به ایران آمد و یک هفته در ایران اقامت داشت. او که می‌خواست در فیلم کیارستمی بازی کند برای شناخت بیشتر به ایران سفر کرد و همان موقع گفت: «ایرانیان بسیاری به غرب سفر کرده‌اند وحالا نوبت غربی‌هاست که به این کشور سفر کنند و آن را بیشتر بشناسند.» او در این سفر به دنبال 2 هدف مهم بود؛ یکی شناختن عباس کیارستمی و بعد دیدن ایران کشوری که کیارستمی از آن آمده بود. سفر او بعد از رفتنش رسانه‌ای شد و عکس‌های بینوش با حجاب اسلامی در حال خوردن آبگوشت خیلی زود روی جلد همه روزنامه‌ها رفت. او که سفر بی‌دغدغه و به دور از مزاحمت‌های رسانه‌ای داشت از ایران و کیارستمی شناخت خوبی پیدا کرد و در فیلمش که کپی برابر اصل بود بازی کرد و یک بار دیگر جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن را برد و ژولیت بینوش درباره ایران گفته بود: «سنت مردم ايران يک سنت خوشامدگويی و واقعا مهمان‌نوازانه است و اين در دنيايی اتفاق می‌افتد که مردم از يکديگر می‌ترسند. اين شيوه برخورد و خوشامدگويی نسبت به غريبه‌ها واقعا برايم خوشايند بود. من واقعا از رانندگی مردم تهران شگفت‌زده شدم. قبلا هرگز مشابه آن را نديده بودم. من دوست داشتم يک روز در خيابان‌های تهران رانندگی کنم اما واقعا از رانندگی اين مردم وحشت کردم.»




ماجراهای پسر الیور استون در ایران
وقتی بلیتش باطل شد

پسر اولیور استون را نمی‌شود یک هالیوودی به تمام معنا دانست. او هیچ وقت در ايالات‌متحده ستاره نبوده و فیلم‌هایش هیچ وقت در جریان اصلی ونه در بین مستقل‌ها جایگاه ویژه‌ای نداشته است اما او در معاونت سینمایی جدید به عنوان یک ستاره هالیوود به ایران آمد و برای او فرش قرمز پهن و مثل یک ستاره ویژه از او استقبال شد. شان استون که بیشتر به دليل نام خانوادگی‌اش و عقاید پدرش شناخته و تحویل گرفته می‌شود، سال 90 سفر پرخبری به ایران داشت در نهایت اما کمی رابطه خوبش با مدیران سینمایی خراب شد و شاید همین موضوع باعث شده مجوز ساخت فیلمش در ایران صادر نشود.

شان استون اواخر سال گذشته تصمیم به ساخت فیلم سینمایی جنگ افغانستان را متوقف کنید گرفت و قرار بود این فیلم سینمایی اوایل سال جاری فیلمبرداری شود. او در نظر داشت بخشی از سکانس‌های این فیلم سینمایی را در آب‌های خلیج‌فارس و در جزیره قشم بگیرد اما در نهایت اجازه فیلمبرداری در مرزهای ایران برایش صادر نشد.

البته مشاوران شان استون به او گفته‌اند از ساخت فیلم منصرف نشود و فیلمبرداری سکانس‌های مورد نظر خود را تا انتخابات ریاست جمهوری ایران و تغییر کابینه دولت به تعویق اندازد تا شاید بتواند اجازه کار در ایران را بگیرد. شان که قرار بود مستندی درباره عاشورا بسازد در جایی گفته بود: «به نظر من عاشورا بهترین سناریوی عاشقانه دنیاست و قصد دارم به این مقوله نیز در یک اثر دیگر بپردازم.»




بازیگر ارباب حلقه‌ها به ایران آمد و زود رفت
هیچ کس خبردار نشد

هنوز هم خیلی‌ها نمی‌دانند که «ویگو مورتسن» بازیگر ارباب حلقه‌ها 7 سال قبل در یک سفر یک روزه به ایران آمد تا به ملاقات یک دختر ایرانی به نام سارا صولتی در بیمارستان برود. اینکه او در بحبوحه ارباب حلقه‌ها برای دوست ایرانی‌اش حاضر شد این همه راه بیاید و به بیمارستان برود و بدون دیدن ایران به کشورش بازگردد نشان می‌دهد چقدر آدم بزرگی است. او بعدها از ایران به عنوان یک کشور بزرگ یاد کرد و در همه مصاحبه‌هایی که انجام داد از ایران و مردمش به نیکی یاد کرد. او در مصاحبه‌ای که همان 7 سال پیش بعد از سفر به ایران انجام داد، گفت: «من به تهران سفر کردم و در پارک شهر با بچه‌ها فوتبال بازی کردم. من در تهران شاهد طلوع و غروب خورشید بودم. کوه‌ها را دیدم، آدم‌های سالخورده، کبوترها و بیمارستان‌ها را. من در تهران چیزهایی دیدم که همه جای دنیا می‌توانید ببینید. تهران شهر زندگی است و هرگز کسی نمی‌تواند من را قانع کند که ایرانی‌ها اینطور یا آنطور هستند و ايالا‌ت‌متحده باید مقابل آنها بایستد.» سارا صولتی هم که مورتنسن به قصد عیادت او به ایران آمده بود گفته بود: «او آدم خاصی است و نظر مثبتي نسبت به هنر ايراني و شرقي دارد.»




خبرنگاری شان پن در ایران ؛ مسافری که صادق نبود

شاید شان پن مهم‌ترین بازیگر سينماي تجاري باشد که به ایران آمده اما او نه در قالب یک بازیگر، که در قامت یک خبرنگار راهی ایران شد و همین موضوع سفر او را تحت شعاع قرار داد. شان پن در سفر پر هیاهویش به ایران آنقدر خبر ساز بود که حتی عده‌ای برای دیدن او جلوی هتل محل اقامتش تجمع کردند. او در این سفر به دیدن نامزدهای انتخابات رفت و با هر کدام عکس یادگاری گرفت و نزديک به 2 ماه بعد در گزارشی 4 قسمتی از ایران و سفرش در روزنامه سنفرانسیسکو کرونیکل نوشت. شان پن مثل فیلم آرگو سعی کرده بود روایتی از سفرش داشته باشد که آمریکایی‌ها از او انتظار دارند. البته در میان سفر او به تهران جمعی از بازیگران ایرانی با ترتیب دادن یک مراسم رسمی در خانه هنرمندان از شان پن تقدیر کردند و خیلی‌ها که حاضر نیستند به راحتی به هر جایی بروند با ظاهری رسمی به این مراسم که با عجله ترتیب داده شده بود، رفتند ولی شان‌پن حسابی به آنها ضدحال زد و گفت: «من در این سفر خبرنگارم و انتظار چنین کارهایی را ندارم.» هرچند او به این مراسم رفت اما ظاهر غیررسمی‌اش و بی‌اطلاعی‌اش از سینمای ایران همه را شاکی کرد.


منبع: مجله زندگی ایده آل
در سال‌های اخیر سینمای ایران به واسطه اصغر فرهادی بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است البته این رسالت پیش از او بر عهده عباس کیارستمی بود ولی حالا فرهادی برند سینمای ایران است ولی این سینمای جذاب خیلی کم میزبان ستاره‌های سینمای جهان بوده است و تعداد ستاره‌های بزرگی که به ایران آمده‌اند به اندازه انگشتان یک دست هم نیست ولی واقعا چرا کشور جذابی مثل ایران با سینمای جهانی‌اش اینقدر کم میزبان ستاره‌های هالیوودی بوده؟ به نظر می‌رسد مانع جدی برای آنها وجود نداشته یا اگر بوده آنقدر جدی نبوده که آنها را از این سفر جذاب محروم کند. آخرین کسی که از سينماي تجاري به ایران آمد و فراتر از حدش به او توجه شد پسر اولیور استون بود که تقریبا در ایران مشهورتر از کشور خودش است. ولی ماه عسل او با دعوت‌کنندگانش خیلی زود به هم خورد. در این گزارش به همه افراد مشهور دنیای سینما پرداخته‌ایم که ایران مقصدشان بوده است و هرکدام به دلیلی ایران را انتخاب کرده‌اند.



در ایران به ژولیت بینوش چه گذشت؟
خاطرات آبگوشت‌خوری با عباس

ژولیت بینوش، بازيگر‌ سینمای فرانسه و سينماي تجاري به دعوت عباس کیارستمی 6 سال قبل در اوایل بهار به ایران آمد و یک هفته در ایران اقامت داشت. او که می‌خواست در فیلم کیارستمی بازی کند برای شناخت بیشتر به ایران سفر کرد و همان موقع گفت: «ایرانیان بسیاری به غرب سفر کرده‌اند وحالا نوبت غربی‌هاست که به این کشور سفر کنند و آن را بیشتر بشناسند.» او در این سفر به دنبال 2 هدف مهم بود؛ یکی شناختن عباس کیارستمی و بعد دیدن ایران کشوری که کیارستمی از آن آمده بود. سفر او بعد از رفتنش رسانه‌ای شد و عکس‌های بینوش با حجاب اسلامی در حال خوردن آبگوشت خیلی زود روی جلد همه روزنامه‌ها رفت. او که سفر بی‌دغدغه و به دور از مزاحمت‌های رسانه‌ای داشت از ایران و کیارستمی شناخت خوبی پیدا کرد و در فیلمش که کپی برابر اصل بود بازی کرد و یک بار دیگر جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن را برد و ژولیت بینوش درباره ایران گفته بود: «سنت مردم ايران يک سنت خوشامدگويی و واقعا مهمان‌نوازانه است و اين در دنيايی اتفاق می‌افتد که مردم از يکديگر می‌ترسند. اين شيوه برخورد و خوشامدگويی نسبت به غريبه‌ها واقعا برايم خوشايند بود. من واقعا از رانندگی مردم تهران شگفت‌زده شدم. قبلا هرگز مشابه آن را نديده بودم. من دوست داشتم يک روز در خيابان‌های تهران رانندگی کنم اما واقعا از رانندگی اين مردم وحشت کردم.»




ماجراهای پسر الیور استون در ایران
وقتی بلیتش باطل شد

پسر اولیور استون را نمی‌شود یک هالیوودی به تمام معنا دانست. او هیچ وقت در ايالات‌متحده ستاره نبوده و فیلم‌هایش هیچ وقت در جریان اصلی ونه در بین مستقل‌ها جایگاه ویژه‌ای نداشته است اما او در معاونت سینمایی جدید به عنوان یک ستاره هالیوود به ایران آمد و برای او فرش قرمز پهن و مثل یک ستاره ویژه از او استقبال شد. شان استون که بیشتر به دليل نام خانوادگی‌اش و عقاید پدرش شناخته و تحویل گرفته می‌شود، سال 90 سفر پرخبری به ایران داشت در نهایت اما کمی رابطه خوبش با مدیران سینمایی خراب شد و شاید همین موضوع باعث شده مجوز ساخت فیلمش در ایران صادر نشود.

شان استون اواخر سال گذشته تصمیم به ساخت فیلم سینمایی جنگ افغانستان را متوقف کنید گرفت و قرار بود این فیلم سینمایی اوایل سال جاری فیلمبرداری شود. او در نظر داشت بخشی از سکانس‌های این فیلم سینمایی را در آب‌های خلیج‌فارس و در جزیره قشم بگیرد اما در نهایت اجازه فیلمبرداری در مرزهای ایران برایش صادر نشد.

البته مشاوران شان استون به او گفته‌اند از ساخت فیلم منصرف نشود و فیلمبرداری سکانس‌های مورد نظر خود را تا انتخابات ریاست جمهوری ایران و تغییر کابینه دولت به تعویق اندازد تا شاید بتواند اجازه کار در ایران را بگیرد. شان که قرار بود مستندی درباره عاشورا بسازد در جایی گفته بود: «به نظر من عاشورا بهترین سناریوی عاشقانه دنیاست و قصد دارم به این مقوله نیز در یک اثر دیگر بپردازم.»




بازیگر ارباب حلقه‌ها به ایران آمد و زود رفت
هیچ کس خبردار نشد

هنوز هم خیلی‌ها نمی‌دانند که «ویگو مورتسن» بازیگر ارباب حلقه‌ها 7 سال قبل در یک سفر یک روزه به ایران آمد تا به ملاقات یک دختر ایرانی به نام سارا صولتی در بیمارستان برود. اینکه او در بحبوحه ارباب حلقه‌ها برای دوست ایرانی‌اش حاضر شد این همه راه بیاید و به بیمارستان برود و بدون دیدن ایران به کشورش بازگردد نشان می‌دهد چقدر آدم بزرگی است. او بعدها از ایران به عنوان یک کشور بزرگ یاد کرد و در همه مصاحبه‌هایی که انجام داد از ایران و مردمش به نیکی یاد کرد. او در مصاحبه‌ای که همان 7 سال پیش بعد از سفر به ایران انجام داد، گفت: «من به تهران سفر کردم و در پارک شهر با بچه‌ها فوتبال بازی کردم. من در تهران شاهد طلوع و غروب خورشید بودم. کوه‌ها را دیدم، آدم‌های سالخورده، کبوترها و بیمارستان‌ها را. من در تهران چیزهایی دیدم که همه جای دنیا می‌توانید ببینید. تهران شهر زندگی است و هرگز کسی نمی‌تواند من را قانع کند که ایرانی‌ها اینطور یا آنطور هستند و ايالا‌ت‌متحده باید مقابل آنها بایستد.» سارا صولتی هم که مورتنسن به قصد عیادت او به ایران آمده بود گفته بود: «او آدم خاصی است و نظر مثبتي نسبت به هنر ايراني و شرقي دارد.»




خبرنگاری شان پن در ایران ؛ مسافری که صادق نبود

شاید شان پن مهم‌ترین بازیگر سينماي تجاري باشد که به ایران آمده اما او نه در قالب یک بازیگر، که در قامت یک خبرنگار راهی ایران شد و همین موضوع سفر او را تحت شعاع قرار داد. شان پن در سفر پر هیاهویش به ایران آنقدر خبر ساز بود که حتی عده‌ای برای دیدن او جلوی هتل محل اقامتش تجمع کردند. او در این سفر به دیدن نامزدهای انتخابات رفت و با هر کدام عکس یادگاری گرفت و نزديک به 2 ماه بعد در گزارشی 4 قسمتی از ایران و سفرش در روزنامه سنفرانسیسکو کرونیکل نوشت. شان پن مثل فیلم آرگو سعی کرده بود روایتی از سفرش داشته باشد که آمریکایی‌ها از او انتظار دارند. البته در میان سفر او به تهران جمعی از بازیگران ایرانی با ترتیب دادن یک مراسم رسمی در خانه هنرمندان از شان پن تقدیر کردند و خیلی‌ها که حاضر نیستند به راحتی به هر جایی بروند با ظاهری رسمی به این مراسم که با عجله ترتیب داده شده بود، رفتند ولی شان‌پن حسابی به آنها ضدحال زد و گفت: «من در این سفر خبرنگارم و انتظار چنین کارهایی را ندارم.» هرچند او به این مراسم رفت اما ظاهر غیررسمی‌اش و بی‌اطلاعی‌اش از سینمای ایران همه را شاکی کرد.


منبع: مجله زندگی ایده آل

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار