ویروس ارتباطی یا مکمل جریان ارتباط تعاملی؟
پارسینه: *ابراهیم منصوری
با همگاني شدن رسانه هاي خرد كه از طريق بستر اينترنت دراختيار فرد فرد جامعه قرا گرفت و در اين راستا به تولد وبلاگ و فضاهاي مجازي رو به گسترش انجاميد، اینک این روند با سرعتي شتابان تر نسبت به گذشته به پیش می رود.
در حقيقت وبلاگها به عنوان اولین شکل رسانههای خرد بودند که از سوی فرد تاسیس و مدیریت میشد. با ادامه روند فردگرايي و ورود موبايل و نرم افزارهاي به اصطلاح تعاملي آن مثل وایبر، لاین، واتسآپ و سایر اپلیکیشنهای موبایلی که امکان ارتباط را ایجاد میکنند كه اوج اين روند، اكنون در ايران با نرم افزار تلگرام و ایستاگرام در حال پيشروي است.
قدرت اين ابزارهاي خرد چنان شكل گرفته که رسانه های سنتی چندین دهه ای را به مبارزه طلبیده است تا جائیکه سیاستگذران رسانه های سنتی را در خیلی موارد بر برنامه ریزی جهت عقب نیفتادن(!) از رقیب وا داشته است. مشخص نکردن تکلیف خود با رسانه های موبایلی و نام بردن از آن به عنوان ویروس ارتباطی یا مکمل جریان تقویت تعاملی با مخاطب حاکی از سردرگمی رسانه های سنتی با نسل حاضر اپلیکیشنهای موبایلی است.
بر همین تحلیل باید بپذیریم که جامعه ما درآستانه ورود به فرهنگ جدیدی است که در این فرهنگ جدید گفتوگو و تعامل از پایین به عنوان امر مسلم در حال پذیرفته شدن است.
در نتيجه ادامه اين روند، جامعه ما در نتیجه برخورداری از فناوریهای ارتباطی همگانی برای اولین بار در تاریخ فرصتی پیدا کرده تا مسائل یا موضوعات را نه صرفا از نظرگاه روشنفكران و صاحبان ثروت و قدرت بلكه از زبان مردم عادي تفسیر و تحلیل کند؛
از هر دو جنس، شهري و روستايي، كم سواد و فرهيخته و با مختصات مخصوص به هر فردي به ارائه فهم و نگرش خود از موضوعات پيراموني خود اقدام و پیش فرضهای پذیرفته شده چندین دهه ای را به چالش بکشد.
در این سپهر رسانه ای ناشی از فضاهای مجازی همه مي خواهند و میتوانند دیده شوند یا نشان دهند، شنیده شوند، همه میتوانند آنچه را تجربه میکنند، تفسیر کنند و آنچه را تفسیر میکنند به نمایش در آورند و آن را به عنوان بخشی از حوزه عمومی به بحث و گفتوگو بگذارند موضوعی که در محبوب ترین و گسترده ترین رسانه فردگرای این روزهای جامعه ایران یعنی تلگرام و در رتبه بعدی اینستاگرام ادامه دارد.
در ادامه اين سير، مختصات مربوط به نظريات برجسته سازي در رسانه ها رنگ مي بازد. اگر در بستر رسانه هاي سنتي فقط مسائلي كه مراجع قدرت و تصميم گير آن را به عنوان معضل و داراي ارزش خبري مي انگاشتند اكنون و در بستر همين رسانه هاي خرد به واسطه همگاني بودن و فراگيري و داشتن قدرت دسترسي به رسانه براي توليد و انتقال پيام همه از قابليت برجسته سازي برخوردار شده اند هر چند در اصول حرفه اي و تكنيك هاي آن تفاوت وجود دارد.
دیر یا زود شاهد شکلگیری فرهنگ غالب جدید خواهیم بود که بستر آن رسانه هاي خرد است. قدرت فزاينده و روز به روز اين رسانه ها چنان به پيش مي رود كه نخبگان را به واكنش و در حقيقت به دفاع از قلمرو حصار كشيده خود وا داشته است. نخبگان ايدئولوژيك سياسي بر خلاف ميل خود قدرت را با مردم تقسيم و روند جلب رضایت عموم را بیشتر در تصمیم گیریها لحاظ خواهند کرد.
حتي درحوزه اقتصاد نيز مرزهاي تعبيه شده و حصارهاي ديروزي فرو ريخته و فردي به ظاهر بي سواد، و جزء توده به عنوان مرجع اقتصادي شناخته مي شود كه رسانه هاي تصويري و مطبوعات براي گرفتن مصاحبه با آن صف مي كشند!
اغلب کانال های موجود در این شبکه اجتماعی اگر نگوئیم بیشتر از کانال های رسانه های سنتی ، باید اعتراف کرد حداقل همردیف آنها مخاطب دست و پا کرده است؛ روندی که رسانه های مجازی در طی کمتر از یک دهه در ایران طی کرده است در صورتیکه این سیر در مقایسه با رسانه های سنتی یک رکورد محسوب می شود.
اينكه اين روند به كجا خواهد انجاميد علامت سوالي است كه با در نظر گرفتن ابعاد شتابان پيشرفت فناوري و ایفای نقش آن در مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آينده اي نزديك و نحوه تعامل بین سه ضلع؛ سیاستگذار، رسانه و مخاطب پاسخ داده خواهد شد.
*ابراهیم منصوری / کارشناس ارشد رسانه
بله دقیقا همینه
فضای مجازی واقعا بیشتر از صدا و سیما مخاطب داره - دلیل آن صرفا تازگی نیست بلکه جلب رضایت و ایجاد فضای مناسب برای طرح خواسته ها و بسیاری مولفه های دیگه است... .
صدا و سیما باید از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنه اونو رقیب ندونه...
صدا و سیما باید از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنه اونو رقیب ندونه...
صدا و سیما نه بگید فضا باز کن برای تهاجم فرهنگی..
الان باید اولویت با فضای مجازی باشد... فضای مجازی غیر قابل توقف است و نیاز به اهتمام ویژه
چیزی که در این مطلب نویسنده هم به خوبی اشاره شده
"
اينكه اين روند به كجا خواهد انجاميد علامت سوالي است كه با در نظر گرفتن ابعاد شتابان پيشرفت فناوري و ایفای نقش آن در مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آينده اي نزديك و نحوه تعامل بین سه ضلع؛ سیاستگذار، رسانه و مخاطب پاسخ داده خواهد شد.
"