بازخوانی تاریخ/ مشكلاتي كه «هنري مورتيمر دوراند» براي ايران و آسياي جنوبي ایجاد کرد
پارسینه: منبع: http://www.iranianshistoryonthisday.com / نوشیروان کیهانیزاده
هنری دوراند در سپتامبر 1899 سفر خود به غرب ايران را از اصفهان آغاز كرد. او در اين سفر ضمن تعيين منطقه اي از ايران که براي انگلستان اهميت بسيار و استرتژيک داشت با سران قبايل بختياري و لرستان و بزرگان و معتمدان محلي منطقه كارون (خوزستان) ملاقات و دوستي برقرار كرد و پس از دادن آموزش و وعده به آنان، به تهران بازگشت. دوراند اطلاعات فراوان درباره سيستان، كرمان و فارس به دست آورده بود. او يك دهه پيش گزارش رساله مانندي درباره اهميت سيستان كه ريشه شاهان باستاني ايران (كيانيان) از آنجاست براي دولت انگلستان فرستاده و گفته بود که سلاطین مغول تبار تهران (قاجارها) را از آن ناحیت می توان ترسانید و امتیاز گرفت!. دوراند در گزارش ديگري، دولت متبوع خودرا از تاريخچه برخوردهاي اعراب شيعه و سني بين النهرين (عراق) آگاه كرده و نوشته بود كه اين برخوردها با حكومت بوئيان ديلمي (ايرانيان) كه شيعه اثنی عشری بودند بر بين النهرين آغاز شد و در اين دوره شيعيان برتري داشتند، بعدا با روي كارآمدن سلجوقيان اين برتري از آن سني ها شد و صفويه دوباره برتري شيعيان را در عراق احياء كرد كه عثماني ها ورق را برگردانيدند و اين تناوب ادامه داشته است. محصول ديدار دوراند از جنوب غربي ايران ترسيم خطي از خانقين به سيستان بود كه ازهمدان، اصفهان، يزد و كرمان مي گذشت. همين خط كه به «دوراند لاين» دوم معروف شده است در سال 1907 در مذاكرات سن پترزبورگ مورد استناد قرار گرفت و خط تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ آن دو قدرت اروپايي (انگلستان و روسیه) شد. خط یکم (دوراند) قبایل پشتون را قسمت کرده است. دوراند در زمان امتياز نفت، قتل ناصرالدين شاه، به شاهي رسيدن پسرش مظفرالدين و مشروطه خواهي در ماموريت تهران بود. وی زماني ماموریت در سفارت انگلستان در تهران یافته بود كه نفوذ روسها در دربار ايران رو به گسترش گذارده بود و «لُرد رُزبري» نخست وزير وقت از «دوراند» خواسته بود كه نظرش را بدهد. دوراند پس از يك بررسي كامل چنين نظر داده بود: روس ها مي خواهند كه سلطنت ايران رونوشتي از سلطنت روسيه باشد. لذا، سياست ما در ايران كه دربار شاه و رجال آن به ويژه علي اصغرخان (اتابك اعظم) به دام روس ها افتاده اند نمي تواند خارج از يكي از اين سه راه باشد: ا ـ همكاري و هماهنگي با روس ها با هدف حفظ منافع انگلستان. 2 ـ به روسيه اخطار شود كه اگر در غرب ايران پيشروي بيشتري كند (نفوذ خود را گسترش دهد) با واكنش انگلستان رو به رو خواهد شد و نخواهد توانست گام به مناطق جنوبي ايران بگذارد و حتی کنسولگری دایر کند. 3 ـ با حفظ نظام سلطنتي، كمك به ايجاد تغييرات روزافزون در مديريت و اداره كشور (مشروطيت ـ محدود شدن اختيارات دربار). دولت انگلستان راه سوم پيشنهادي «دوراند» را پذيرفت و .... دخالت هاي دوراند در اوضاع ايران و ايجاد تغييرات در وضعيت سياسي به قدري گسترده و علني بود كه حتي مورد اعتراض هربرت بوئن نماينده سياسي آمريكا در تهران قرارگرفت که جريان را به واشنگتن گزارش كرد و گزارش او در در مطبوعات آمريكا انعكاس يافت. اين انتقاد به قدري مستدل بود كه نظر سالزبري نخست وزير انگلستان (از حزب محافظه كار) را نسبت به دوراند تغيير داد و بعدا محل ماموريت دوراند به مادريد و سپس واشنگتن تغيير يافت و وي پس از ماموريت واشنگتن، به كار نويسندگي روي آورد و كتاب هاي متعدد نوشت از جمله «نادرشاه»، «ديدار پاييزه از غرب ايران»، «پدرم ژنرال ماريون دوراند (بيوگرافي پدرش)» و ... و يك اتوبيوگرافي (زندگينامه خودش). درباره كارهاي اين ديپلمات انگليسي كتاب ها و رسالات متعدد انتشار يافته كه كاملترين آنها را توماس اسميت تحت عنوان «نفت و كانوا» نوشته است. دوراند پسر ژنرال ماريون دوراند فرمانده نيروهاي انگليسي در هند كه بر زبان فارسي كاملا مسلط بود به رغم مخالفت شديد مسكو، از سوي لرد رزبري نخست وزير وقت انگلستان به عنوان نماينده ديپلماتيك اين دولت در ايران تعيين و 17 نوامبر سال 1894 وارد تهران شده بود. دوراند قبل از ماموريت ايران، چند ماموريت در افغانستان انجام داده بود. وي كه به همراه ژنرال رابرتز در دومين جنگ انگلستان و افغان ها شركت كرده بود با ترسيم خط مرزي افغانستان با هندوستان وقت كه مرز فعلي افغانستان و پاكستان را تشكيل مي دهد و قبايل منطقه را به زيان افغانستان تقسيم كرده است مسئله آفرين شده است. دولت كابل تاكنون بارها به اين خط (دوراند لاين1) اعتراض كرده و در سال 1993 انقضاي اعتبار آن را اعلام داشته است. غير طبيعي (مغرضانه) بودن همين خط و ترسیم آن بدون ملاحظات انسانی و واقعیت ها و قواعد جغرافیایی باعث شده است كه يك ايالت مرزي پاكستان به صورت فدراسيون قبيله اي اداره شود كه گزارش شده است مخفيگاه القاعده است. ناقص بودن همين خط نزديك بود كه در دهه 1960 به جنگ افغانستان و پاكستان منجر شود كه با ميانجيگري دولت وقت ايران مسئله موقتا فيصله يافت، ولي آتش زير خاكستر باقي مانده است. |
Sir Henry Mortimer Durand |
هنری دوراند در سپتامبر 1899 سفر خود به غرب ايران را از اصفهان آغاز كرد. او در اين سفر ضمن تعيين منطقه اي از ايران که براي انگلستان اهميت بسيار و استرتژيک داشت با سران قبايل بختياري و لرستان و بزرگان و معتمدان محلي منطقه كارون (خوزستان) ملاقات و دوستي برقرار كرد و پس از دادن آموزش و وعده به آنان، به تهران بازگشت. دوراند اطلاعات فراوان درباره سيستان، كرمان و فارس به دست آورده بود. او يك دهه پيش گزارش رساله مانندي درباره اهميت سيستان كه ريشه شاهان باستاني ايران (كيانيان) از آنجاست براي دولت انگلستان فرستاده و گفته بود که سلاطین مغول تبار تهران (قاجارها) را از آن ناحیت می توان ترسانید و امتیاز گرفت!. دوراند در گزارش ديگري، دولت متبوع خودرا از تاريخچه برخوردهاي اعراب شيعه و سني بين النهرين (عراق) آگاه كرده و نوشته بود كه اين برخوردها با حكومت بوئيان ديلمي (ايرانيان) كه شيعه اثنی عشری بودند بر بين النهرين آغاز شد و در اين دوره شيعيان برتري داشتند، بعدا با روي كارآمدن سلجوقيان اين برتري از آن سني ها شد و صفويه دوباره برتري شيعيان را در عراق احياء كرد كه عثماني ها ورق را برگردانيدند و اين تناوب ادامه داشته است.
محصول ديدار دوراند از جنوب غربي ايران ترسيم خطي از خانقين به سيستان بود كه ازهمدان، اصفهان، يزد و كرمان مي گذشت. همين خط كه به «دوراند لاين» دوم معروف شده است در سال 1907 در مذاكرات سن پترزبورگ مورد استناد قرار گرفت و خط تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ آن دو قدرت اروپايي (انگلستان و روسیه) شد. خط یکم (دوراند) قبایل پشتون را قسمت کرده است.
دوراند در زمان امتياز نفت، قتل ناصرالدين شاه، به شاهي رسيدن پسرش مظفرالدين و مشروطه خواهي در ماموريت تهران بود. وی زماني ماموریت در سفارت انگلستان در تهران یافته بود كه نفوذ روسها در دربار ايران رو به گسترش گذارده بود و «لُرد رُزبري» نخست وزير وقت از «دوراند» خواسته بود كه نظرش را بدهد. دوراند پس از يك بررسي كامل چنين نظر داده بود: روس ها مي خواهند كه سلطنت ايران رونوشتي از سلطنت روسيه باشد. لذا، سياست ما در ايران كه دربار شاه و رجال آن به ويژه علي اصغرخان (اتابك اعظم) به دام روس ها افتاده اند نمي تواند خارج از يكي از اين سه راه باشد:
ا ـ همكاري و هماهنگي با روس ها با هدف حفظ منافع انگلستان.
2 ـ به روسيه اخطار شود كه اگر در غرب ايران پيشروي بيشتري كند (نفوذ خود را گسترش دهد) با واكنش انگلستان رو به رو خواهد شد و نخواهد توانست گام به مناطق جنوبي ايران بگذارد و حتی کنسولگری دایر کند.
3 ـ با حفظ نظام سلطنتي، كمك به ايجاد تغييرات روزافزون در مديريت و اداره كشور (مشروطيت ـ محدود شدن اختيارات دربار). دولت انگلستان راه سوم پيشنهادي «دوراند» را پذيرفت و ....
دخالت هاي دوراند در اوضاع ايران و ايجاد تغييرات در وضعيت سياسي به قدري گسترده و علني بود كه حتي مورد اعتراض هربرت بوئن نماينده سياسي آمريكا در تهران قرارگرفت که جريان را به واشنگتن گزارش كرد و گزارش او در در مطبوعات آمريكا انعكاس يافت. اين انتقاد به قدري مستدل بود كه نظر سالزبري نخست وزير انگلستان (از حزب محافظه كار) را نسبت به دوراند تغيير داد و بعدا محل ماموريت دوراند به مادريد و سپس واشنگتن تغيير يافت و وي پس از ماموريت واشنگتن، به كار نويسندگي روي آورد و كتاب هاي متعدد نوشت از جمله «نادرشاه»، «ديدار پاييزه از غرب ايران»، «پدرم ژنرال ماريون دوراند (بيوگرافي پدرش)» و ... و يك اتوبيوگرافي (زندگينامه خودش).
درباره كارهاي اين ديپلمات انگليسي كتاب ها و رسالات متعدد انتشار يافته كه كاملترين آنها را توماس اسميت تحت عنوان «نفت و كانوا» نوشته است.
دوراند پسر ژنرال ماريون دوراند فرمانده نيروهاي انگليسي در هند كه بر زبان فارسي كاملا مسلط بود به رغم مخالفت شديد مسكو، از سوي لرد رزبري نخست وزير وقت انگلستان به عنوان نماينده ديپلماتيك اين دولت در ايران تعيين و 17 نوامبر سال 1894 وارد تهران شده بود. دوراند قبل از ماموريت ايران، چند ماموريت در افغانستان انجام داده بود. وي كه به همراه ژنرال رابرتز در دومين جنگ انگلستان و افغان ها شركت كرده بود با ترسيم خط مرزي افغانستان با هندوستان وقت كه مرز فعلي افغانستان و پاكستان را تشكيل مي دهد و قبايل منطقه را به زيان افغانستان تقسيم كرده است مسئله آفرين شده است. دولت كابل تاكنون بارها به اين خط (دوراند لاين1) اعتراض كرده و در سال 1993 انقضاي اعتبار آن را اعلام داشته است. غير طبيعي (مغرضانه) بودن همين خط و ترسیم آن بدون ملاحظات انسانی و واقعیت ها و قواعد جغرافیایی باعث شده است كه يك ايالت مرزي پاكستان به صورت فدراسيون قبيله اي اداره شود كه گزارش شده است مخفيگاه القاعده است. ناقص بودن همين خط نزديك بود كه در دهه 1960 به جنگ افغانستان و پاكستان منجر شود كه با ميانجيگري دولت وقت ايران مسئله موقتا فيصله يافت، ولي آتش زير خاكستر باقي مانده است.
ارسال نظر