پایان فصل و آغاز چرخه تکراری و تلخ حاشیههای پرسپولیس/ رفت و آمدهای بی دلیل مدیران در مسیر بی انتهایی
پارسینه: مسئله این است که چرا باید باشگاه پرسپولیس که محبوبترین باشگاه ایرانی است در دوازده دوره لیگ برتر فقط دو بار مقام قهرمانی را کسب کرده باشد؟اشکال کار کجاست؟
پرسپولیس محبوبترین تیم فوتبال ایران، فقط دو قهرمانی در دوازده دوره لیگ برتر کسب کرده و در برخی فصول گذشته مثل همین لیگ دوازدهم نه تنها در کورس قهرمانی نبوده که با نتایج فوقالعاده ضعیف حتی تا رده چهاردهم جدول هم سقوط کرد و روی اعصاب هواداران پرشمارش قدم زد.
آخرین قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر در فصل 86-87 با افشین قطبی بود اما سوال اینجاست؛ چرا محبوبترین تیم ایران در سالهای اخیر در لیگ برتر ناکامترین هم بوده است؟ آن هم در حالیکه میلیاردها تومان هزینه این تیم مردمی شده است. آخرین نمونهاش همین فصل دوازدهم بود که محمد رویانیان به عنوان مدیرعامل پرسپولیس تیم پر ستاره ای را روانه مسابقات کرد تیمی که برخی میگفتند با فاصله زیاد قهرمان لیگ خواهد شد اما در نهایت نتایج به هیچ عنوان شایسته پرسپولیس نبود. آن هم در حالیکه آنها بهترینها را طبق شنیده ها با بالاترین قیمت جذب کردند. ملیپوشان زیادی به پرسپولیس آمدند اما در نهایت این مجموعه از ستارگان ناکام ماندند.
مهمترین دلیل ناکامی پرسپولیس نه فقط در این فصل که در شش هفت سال اخیر نه بازیکنان و نه حتی مربیانی بودند که به این تیم آمدهاند مهمترین دلیل ناکامی سرخپوشان در سالهای اخیر را باید در صندلی مدیریت جستجو کرد. نه آنکه مدیرانی که به باشگاه پرسپولیس آمدهاند مدیران کاربلدی نبودند بلکه بیثباتی عامل اصلی این ناکامی سریالی سرخپوشان است.
بعد از حبیب کاشانی که با قهرمانی از پرسپولیس رفت، محمد رویانیان که یک مدیر مقتدر و فرمانده موفق بود ولی با فوتبال آشنایی نداشت جانشینش شد و تا رویانیان خواست با شرایط فوتبال به ویژه فوتبال ایران آشنا شود زمان زیادی را از دست داد. دو سرمربی خارجی را به تیم آورد و آخر سر هم به مربی وطنی رسید.
شاید رویانیان و رویانیانها که به قول خودش با ذکر یک صلوات مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شد مقصر نباشند. مقصر محبوبیت زیاد پرسپولیس است که برخی سیاسیون را به فکر استفاده از این محبوبیت میاندازد و با همین نگرش مدیران عامل پرسپولیس یکی پس از دیگری میآیند و میروند. بدون آنکه دلیل قانعکننده و ورزشی برای این رفت و آمد وجود داشته باشد. محمدحسن انصاریفرد، حبیب کاشانی، داریوش مصطفوی، عباس انصاری فرد، حجتاللهخطیب و محمد رویانیان مدیرانی بودهاند که به پرسپولیس آمدند.
حیرت انگیز است که تمامی مدیران این باشگاه پرسپولیس در پایان فصل و یا ابتدای فصل تغییر کردهاند تا این باشگاه پرطرفدار روزهای طلایی و حساس آماده سازی را به راحتی از دست بدهد. روزهایی که رقیبان به فکر جذب بازیکن، برگزاری اردوی و دیدارهای تدارکاتی هستند تیم محبوب پرسپولیس اسیر حاشیههاست و نتیجه همین عملکرد هم در طول فصل عیان میشود.
هواداران پرسپولیس دو فصل پیش را به خوبی به خاطر دارند. همان زمانی که علی دایی و پرسپولیس شانسی برای قهرمانی در لیگ برتر نداشتند اما در انزلی جام حذفی را از آن خود کردند تا آسیایی شوند. حال بماند که حضور خود علی دایی به جای کرانچار که با پرسپولیس در رده سوم جدول بود نیز محیرالعقول بود. در واقع این هم از آن تصمیماتی بود که تا سال ها می توان در مورد آن صحبت کرد ولی نتوان جواب قانع کننده ای برای آن پیدا کرد.
بعد از قهرمانی سرخپوشان در جام حذفی با علی دایی در تعطیلات و زمانی که علی دایی باید به عنوان سرمربی تیمش را برای حضور قدرتمندانه در فصل بعد آماده میکرد پرسپولیس درگیر حواشی خودساخته شد. رابطه کاشانی و دایی که زمانی آنقدر خوب بود که عامل برکناری کرانچار شد، به تیرگی رفت. دوستان حبیب کاشانی و کمیته فنی باشگاه حمید استیلی را جانشین علی دایی کردند.
همین تغییر پرحاشیه سرمربی باعث شد حمید استیلی از همان بازی اول در لیگ برتر سکوهای ورزشگاه را علیه خود ببیند و حضور هواداران که باید نقطه قوت تیم میشد تبدیل به نقطه ضعف شد و بازیکنان هم اعتماد به نفس خود را از دست دادند و نتایج استیلی با پرسپولیس آنقدر بد بود که او حتی نتوانست تا پایان فصل دوام بیارود.
البته قبل از رفتن استیلی مثل همیشه شاهد تغییر مدیرعامل باشگاه هم بودیم و محمد رویانیان سردار دوست داشتنی نیروی انتظامی و رئیس ستاد سوخت با کمترین آگاهی از فوتبال جانشین کاشانی شد و بقیه ماجرا را همه میدانند.
استیلی رفت، دنیزلی آمد، دنیزلی رفت مانوئل ژوزه آمد و ژوزه هم جای خود را به یحیی گلمحمدی داد و این مرتبه هم پرسپولیس ناکام بزرگ لیگ به فینال جام حذفی رسید اما گلمحمدی مثل دایی خوششانس نبود که بتواند با قهرمانی در جام حذفی خود را موفق قلمداد کند. هرچند دایی قهرمان هم از پرسپولیس کنار گذاشته شده بود!
این دور باطل و تکرار اتفاقهای تلخ همچنان ادامه دارد انگار نه انگار قرار است اشتباههای گذشته چراغ راه آینده باشد.
بازهم آخر فصل است بازهم زمزمه تغییر مدیرعامل شنیده میشود. بازهم پرسپولیس در پایان فصل بدون مربی شده است و بازهم بازی اسم و فامیل با نام مربیان برای مدیران باشگاه پرسپولیس برای انتخاب سرمربی جدید آغاز شده است.
دوباره در روزهایی که تیمهای لیگ برتر مشغول رایزنی برای جذب بازیکن و آماده سازی هستند.
پرسپولیس درگیر انتخاب سرمربی است البته این مرتبه هنوز فصل هم به پایان نرسیده! و اگر سرمربی به موقع برای فصل آینده انتخاب شود شاید مدیریت باشگاه تغییر کند چون بعد از انتخابات ریاست جمهوری امکان تغییر مدیرعامل و هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس هم هست قطعا دولتمردان جدید هم میخواهند سهمی از محبوبیت پرسپولیس داشته باشند! و اینگونه است که پرسپولیس در لیگ برتر بعید است بتواند خوب نتیجه بگیرد. تا زمانی که پرسپولیس تکلیف خودش را نداند همچنان این چرخه و سریال تکراری و تلخ برای پرسپولیس تکرار میشود نباید امیدی به حضور قدرتمندانه در لیگ داشت.
تکرار، تکرار و تکرار بدون اینکه به هواداران این باشگاه توجهی شود. در شعار آنها صاحبان واقعی باشگاه هستند اما این صاحبان واقعی چقدر در انتخاب مدیران باشگاه دخالت دارند؟ سهم آنها از آمدن و رفتن مدیران عامل باشگاه پرسپولیس فقط اعصابی خورد به خاطر نتایج ضعیف است.
آیا این مرتبه پرسپولیس در پایان فصل به آرامش میرسد؟ پاسخ این سوال بعید است که درست باشد.
نژاد فلاح عضو هیئت مدیره باشگاه که در سالهای گذشته نیز در این باشگاه حضور داشته بدون توجه به اتفاقهای تلخ گذشته صراحتا میگوید رویانیان باید برود! خب برود اما چه تضمینی است که مدیرعامل بعدی باشگاه پرسپولیس بتواند این تیم را موفق کند؟ این در حالی است که رویانیان هم میگوید استعفا نمیدهد مگر آنکه اخراجش کنند و از هم اکنون میتوان نشانههای وزش طوفان حاشیه را در پرسپولیس دید و شنید و بیچاره هواداری که بیهیچ چشمداشتی و با تمام وجود به رنگ قرمز و لوگوی پرسپولیس عشق میورزد!
ارسال نظر