قلعهنویی و درسی که کاش گرفته باشد
پارسینه: فصلی که گذشت ، فصلی عجیب در دوران مربیگری امیر قلعه نویی بود. او پاک باخت اما کاش درس گرفته باشد.
تراکتورسازی در فصلی که گذشت حسابی بد اورد. قلعه نوی فکر می کرد رفته تا یک بار دیگر قهرمان باشد اما نشد. او قهرمان نشد چون پلن دوم در برنامه های مربیگری اش نداشت. قلعه نویی سال هاست که عادت کرده مربی ستاره ها باشد. تیمش قهرمان می شود به شرطی که همه چیز در بالاترین سطح باشد. او تا زمانی که تراکتورسازی پول داشت ، بازیکنانش جور بودند و نیاز به ابتکار سرمربی نداشتند ، داشت عالی نتیجه می گرفت. خیلی خوب پیش می رفت اما تا چالشی به تیم افتاد ، شرایطش برگشت.دیگر نتوانست آنی باشد که باید می بود. در این بحبوبه هر روز افت کرد و در نهایت باز هم فصل را بی جام به پایان برد. مثل دو سالی که در استقلال بود یا سال قبل در همین تراکتورسازی.
او 4 فصل متوالی است که جامی نبرده و هنوز پی به مشکل نبرده است. دیگر فرمول طبیعی یک دهه گذشته اش برای موفقیت ، جواب نمی دهد. قرار نیست با داشتن همه بازیکنان ، همه امکانات و توانایی ها بتوان در لیگ قهرمان شد. حالا نسل فوتبالی ایران عوض شده. مربیانی در لیگند که با این نسل نوی بازیکنان به موفقیت می رسند. شعاری که کی روش بعد از جام جهانی 2014 داده بود ، دارد محقق می شود. او از میراثی گفت که می رسند و فوتبال ایران را متحول می کنند. از جوانانی که هم در مربیگری و هم در بازی ، خونی جدید در رگ های لفوتبالند. قلعه نویی اما این حقیقت را باور نکرد. اینکه مربیانی مثل یحیی ، منصوریان ، دایی ، ویسی و جوانان دیگر نسل نو ، هر روز در مسیر موفقیت با سرعت پیش می روند و قدیمی تر ها مثل قلعه نویی یا فرکی از بازار کار حذف می شوند ، دلیلش در این است که آنها تغییر را نپذیرفته اند. حتی برانکوی موفق در لیگ ایران هم تغییر را قبل از همه پذیرفته بود. او هیچ شباهتی به برانکوی محتاط یک دهه قبلش نداشت. با همین جسارتش هم توانست به جوان ها اعتماد کند و با همین فرمول بود که به موفقیت رسید.
قلعه نویی بی شک سال بعد در تبریز نمی ماند. او با تیمی که فصل بعد نمی تواند بازیکنان اسمی بزرگ داشته باشد ، نمی پیوندد و نمی ماند. دورباره به قول خودش می رود دنبال تیمی که بتواند قهرمان شود. جایی شاید در یکی از تیم های صنعتی . جایی که پول و ابزارش را داشته باشد. او می رود و سخت است که با آن الگو بتواند به موفقیتی برسد. اما تراکتورسازی. تراکتورسازی وارد عصری جدید می شود. حالا نوبت این است تا آنها تیم شان را از نو بسازند. تیمی جوان و کم هزینه. تیمی مثل نفت ، مثل استقلال خوزستان ، مثل حتی فولاد. تراکتورسازی صاحب معدن استعداد بچه های فوتبالی تبریز است. یک مربی جوان از همان نسلی که کی روش آنها را میراث فوتبال ایران می نامد ، یک برنامه دو ساله و یک اعتتماد بلند مدت ، این ها چیزهایی است که آنها باید برای آینده داشته باشندشان.محرومیت های فیفا می تواند برای آنها یک سرمایه باشد. سرمایه ای که استقلال نوین را ساخت.
ارسال نظر