بزنگاه تاریخی نقشآفرینی بانک مرکزی در بازار ارز
پارسینه: بازار ارز هفته گذشته را با ورود دلار به کانال ده هزار تومان به اتمام رساند، نرخی که بسیاری آن را منعبث از سیاستهای بانک مرکزی میدانند،اما این کاهش نرخ چقدر منطبق بر واقعیتهای اقتصادی است؟
بازار ارز چند روزی است که روند کاهشی محسوسی به خود گرفته است. حتی تغییرات نرخ روزانه، رقم کاهش ۵۰۰ تومانی را هم رقم زده است که به هر حال از ابتدای سال ۹۷ تاکنون تقریبا بیسابقه بوده است. مدت زیادی بود که بازار ارز این گونه آرامشی را به خود ندیده بود. از روزی که دولت هر گونه معاملات ارز را خارج از نرخ ۴۲۰۰ تومانی قاچاق اعلام کرد و معاملات صرافیها متوقف شد و دلالها نبض بازار را به دست گرفتند، بازار ارز ایران روی آرامش به خود ندید.
اکنون هم که نرخ رو به کاهش گذاشته، هنوز هم بسیاری از افراد نگران این هستند که این کاهش نرخ ماندگار نباشد که البته به نظر میرسد که با تمهیداتی که از سوی بانک مرکزی اتخاذ شده است، این کاهش نرخ ماندگار باشد؛ اما به هر حال آنقدر در ماههای گذشته بازار بیثبات بوده است که برخی، درباره احتمال عدم ثبات این کاهش نرخ دل نگران هستند.
بزنگاه تاریخی نقشآفرینی بانک مرکزی در بازار ارز
بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که نوع مدیریت بانک مرکزی در شرایط کنونی بسیار حائز اهمیت است و باید حال که نرخ ارز در اثر سیاستهای غیرصحیح قبلی، با افزایش مواجه شده و مرز مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی را رد کرده است، سیاستگذار ارزی شرایط را به گونهای پیش ببرد که حتی اگر دخالتی هم در بازار ارز صورت میگیرد، نرخشکنی غیرمنطقی در بازار رخ ندهد و فنر ارزی را باز هم فشرده نکند.
واقعیت آن است که اقتصاد ایران اگرچه دورههای متفاوتی را با جهش و کاهش سینوسی نرخ ارز مواجه بوده است، اما همواره سیاستگذاران ارزی و دولتمردان، بعد از جهشهای نرخ ارز، برای اینکه قدرت خود در کنترل نرخ در بازار را نشان دهند، تلاش کردهاند که با هر روشی که امکان اجرایش وجود دارد، در بازار نقشآفرینی کرده و کاهش نرخ را به سرعت رقم بزنند، تا جایی که تلاش آنها برای کاهش نرخ، در بسیاری از موارد و شاید بتوان گفت: در تمامی موارد، منجر به فشرده شدن فنر نرخ ارز شده است و بنابراین هم اکنون هم بیم آن میرود که سیاستگذار گام در مسیر اشتباه گذشته گذارد و فقط برای اینکه قدرت خود در کنترل نرخ بازار و به اصطلاح نقش آفرینی در بازار ارز را نشان دهد، به اقدامات دستوری در بازار ارز دست بزند و همین امر، مجدد مسیر اشتباهی را پیش روی بازار ارز قرار دهد.
اکنون بزنگاه نقشآفرینی بانک مرکزی در سیاستگذاری صحیح بازار ارز است، و بانک مرکزی باید بر مبنای علم اقتصاد و آنچه که سیاست شناور مدیریت شده در بازار ارز است و مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی را دنبال میکند، بازار را مدیریت کند. این در حالی است که هم اکنون که نرخ رو به کاهش گذاشته و البته خواسته همه فعالان اقتصادی و اقتصاددانان هم همین بوده است و بانک مرکزی تاثیرگذاری مناسبی در کنترل نرخ داشته است، ادامه مسیر بسیار مهم به شمار میرود.
سیاست تعدیل نرخ ارز بر پایه واقعیتهای اقتصادی
محمد لاهوتی، عضو کمیته ارزی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: طی ماههای گذشته افزایش نرخ ارز به صورت غیرمنطقی صورت گرفته بود و همواره این نکته مدنظر قرار میگرفت که اقتصاد ایران تاب دلار بالای ده هزار تومان را ندارد؛ ضمن اینکه تمام واقعیتهای اقتصادی نیز نشان میدهد که چنانچه نرخ دلار دچار هیجانات کاذب و سوداگرایانه نشده بود، نرخ دلار در پایان سال ۹۶، بالاتر از هفت هزار تومان نبود؛ اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داد و تورمی که ایجاد شد، حتی اگر تورم را به نرخ دلار هفت هزار تومانی پایان سال هم تعمیم داده و با فرمول تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی، قیمت دلار را محاسبه کنیم، قیمت این ارز در کانال نه هزار تومانی میایستد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کاهش فعلی نرخ در بازار ارز منطقی است یا خیر، میافزاید: به نظر من واقعیتهای اقتصادی در بازار ارز نیز، همین روش را نشان میدهد و به هر حال سیاستهای بانک مرکزی احتمالا بر این پایه است که این نرخ هر چه سریعتر تعدیل شده و نرخ نیما و بازار آزاد به هم نزدیک شود که این خواسته همه فعالان اقتصادی بوده است.
به گفته لاهوتی، نزدیکی نرخ دلار بازار آزاد به سامانه نیما، یک سیاست بسیار خوب است و میتواند هیجانات نرخ ارز و عدم تعادل در بازار را کنترل کند تا جایی که بعد از ماهها، نرخ را به یک نقطه تعادل برساند؛ ولی چیزی که باید مورد توجه واقع شود آن است که بانک مرکزی بتواند شرایط موجود بازار ارز را که به سمت تعادل در نرخ پیش رفته است، استمرار ببخشد و تعادل را حفظ کند؛ چراکه اگر این تعادل حفظ نشود و یا سیاستهای مقطعی و کوتاهمدت، بازار را به سمت کاهش نرخ ارز پیش ببرد و بانک مرکزی نتواند پس از آن، شرایط را مدیریت کند، فنر نرخ ارز ممکن است مجدد فشرده شود که این آسیبی بزرگ است.
وی اظهار داشت: بنده به شخصه معتقدم و خوشبین هستم که بانک مرکزی سیاست تعدیل را بر پایه واقعیتهای اقتصادی جلو میبرد و امیدوارم در این مسیر موفق باشد.
اکنون هم که نرخ رو به کاهش گذاشته، هنوز هم بسیاری از افراد نگران این هستند که این کاهش نرخ ماندگار نباشد که البته به نظر میرسد که با تمهیداتی که از سوی بانک مرکزی اتخاذ شده است، این کاهش نرخ ماندگار باشد؛ اما به هر حال آنقدر در ماههای گذشته بازار بیثبات بوده است که برخی، درباره احتمال عدم ثبات این کاهش نرخ دل نگران هستند.
بزنگاه تاریخی نقشآفرینی بانک مرکزی در بازار ارز
بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که نوع مدیریت بانک مرکزی در شرایط کنونی بسیار حائز اهمیت است و باید حال که نرخ ارز در اثر سیاستهای غیرصحیح قبلی، با افزایش مواجه شده و مرز مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی را رد کرده است، سیاستگذار ارزی شرایط را به گونهای پیش ببرد که حتی اگر دخالتی هم در بازار ارز صورت میگیرد، نرخشکنی غیرمنطقی در بازار رخ ندهد و فنر ارزی را باز هم فشرده نکند.
واقعیت آن است که اقتصاد ایران اگرچه دورههای متفاوتی را با جهش و کاهش سینوسی نرخ ارز مواجه بوده است، اما همواره سیاستگذاران ارزی و دولتمردان، بعد از جهشهای نرخ ارز، برای اینکه قدرت خود در کنترل نرخ در بازار را نشان دهند، تلاش کردهاند که با هر روشی که امکان اجرایش وجود دارد، در بازار نقشآفرینی کرده و کاهش نرخ را به سرعت رقم بزنند، تا جایی که تلاش آنها برای کاهش نرخ، در بسیاری از موارد و شاید بتوان گفت: در تمامی موارد، منجر به فشرده شدن فنر نرخ ارز شده است و بنابراین هم اکنون هم بیم آن میرود که سیاستگذار گام در مسیر اشتباه گذشته گذارد و فقط برای اینکه قدرت خود در کنترل نرخ بازار و به اصطلاح نقش آفرینی در بازار ارز را نشان دهد، به اقدامات دستوری در بازار ارز دست بزند و همین امر، مجدد مسیر اشتباهی را پیش روی بازار ارز قرار دهد.
اکنون بزنگاه نقشآفرینی بانک مرکزی در سیاستگذاری صحیح بازار ارز است، و بانک مرکزی باید بر مبنای علم اقتصاد و آنچه که سیاست شناور مدیریت شده در بازار ارز است و مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی را دنبال میکند، بازار را مدیریت کند. این در حالی است که هم اکنون که نرخ رو به کاهش گذاشته و البته خواسته همه فعالان اقتصادی و اقتصاددانان هم همین بوده است و بانک مرکزی تاثیرگذاری مناسبی در کنترل نرخ داشته است، ادامه مسیر بسیار مهم به شمار میرود.
سیاست تعدیل نرخ ارز بر پایه واقعیتهای اقتصادی
محمد لاهوتی، عضو کمیته ارزی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: طی ماههای گذشته افزایش نرخ ارز به صورت غیرمنطقی صورت گرفته بود و همواره این نکته مدنظر قرار میگرفت که اقتصاد ایران تاب دلار بالای ده هزار تومان را ندارد؛ ضمن اینکه تمام واقعیتهای اقتصادی نیز نشان میدهد که چنانچه نرخ دلار دچار هیجانات کاذب و سوداگرایانه نشده بود، نرخ دلار در پایان سال ۹۶، بالاتر از هفت هزار تومان نبود؛ اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داد و تورمی که ایجاد شد، حتی اگر تورم را به نرخ دلار هفت هزار تومانی پایان سال هم تعمیم داده و با فرمول تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی، قیمت دلار را محاسبه کنیم، قیمت این ارز در کانال نه هزار تومانی میایستد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کاهش فعلی نرخ در بازار ارز منطقی است یا خیر، میافزاید: به نظر من واقعیتهای اقتصادی در بازار ارز نیز، همین روش را نشان میدهد و به هر حال سیاستهای بانک مرکزی احتمالا بر این پایه است که این نرخ هر چه سریعتر تعدیل شده و نرخ نیما و بازار آزاد به هم نزدیک شود که این خواسته همه فعالان اقتصادی بوده است.
به گفته لاهوتی، نزدیکی نرخ دلار بازار آزاد به سامانه نیما، یک سیاست بسیار خوب است و میتواند هیجانات نرخ ارز و عدم تعادل در بازار را کنترل کند تا جایی که بعد از ماهها، نرخ را به یک نقطه تعادل برساند؛ ولی چیزی که باید مورد توجه واقع شود آن است که بانک مرکزی بتواند شرایط موجود بازار ارز را که به سمت تعادل در نرخ پیش رفته است، استمرار ببخشد و تعادل را حفظ کند؛ چراکه اگر این تعادل حفظ نشود و یا سیاستهای مقطعی و کوتاهمدت، بازار را به سمت کاهش نرخ ارز پیش ببرد و بانک مرکزی نتواند پس از آن، شرایط را مدیریت کند، فنر نرخ ارز ممکن است مجدد فشرده شود که این آسیبی بزرگ است.
وی اظهار داشت: بنده به شخصه معتقدم و خوشبین هستم که بانک مرکزی سیاست تعدیل را بر پایه واقعیتهای اقتصادی جلو میبرد و امیدوارم در این مسیر موفق باشد.
منبع:
خبرگزاری مهر
ارسال نظر