بيتوجهي به ادبيات بيتوجهي به پيشينه فرهنگي كشورمان است
پارسینه: نوجه نكردن به ادبيات، بيتوجهي به قسمت بزرگي از فرهنگ و پيشينه فرهنگي كشورمان است.
شعر امروز ايران كمكم به دو قالب شعري غزل و سپيد خلاصه ميشود شعرهاي سپيدي كه هر از چند گاهي در آن نماد ديده شده از نظر مضمون به تكرار رسيده است نكراري خستهكننده و با بيان ضعيف به شعر امروزمان لطمه زيادي وارد ميكنند.
شعر سپيد به سطرهاي پشت سر هم و بدون خيال انگيزي تبديل شده در صورتيكه شعر سپيد تنها فاقد وزن و قافيه است اين قالب شعري در اندك شاعراني بهتر و در ساير شعران رو به يكنواختي و فاقد زندگي پيش ميرود.
شعر مستلزم داشتن حرف جديدي براي گفتن است به مضامين تكراري عاشقانه تبديل شده آن هم عشقي كه در آن عاشق جفاكش و به نوعي به ساديسم مبتلاست عشق از مضتمين امروزي آن دور و تنها نقطه روشن ان به كار بردن كلمات امروزي است.
اين مضامين تكراري و يكنواخت مخاطب را خسته و از مطالعه شعر دور ساخته تنها در سطح افرادي خاص باقي ميماند و اين ناشي از باقي ماندن شعر در بين گروه خاصي از مردم است امروزه توجه به سينما و رسانههاي ديداري بيش از شعر و داستان صورت گرفته و توجه در ادبيات هم در عرصهاي خاص مثلا دفاعمقدس است.
توجه به آن به صورت عام ديده نميشود در صورتيكه براي بيان بسياري از مسائل ميتوان از زبان شعر، داستان كوتاه و رمان استفاده كرد و توجه نكردن به ادبيات بيتوجهي به قسمت بزرگي از فرهنگ و پشينه فرهنگي كشورمان است.
اين بيتوجهي در حالي صورت گرفته كه شاعراني چون خيام ، حافظ، مولانا و سعدي نشاندهنده فرهنگ ايراني به عنوان انديشمندان مطرح دنيا شناخته شدهاند اگر به فكر بيان انديشهةاي جديد و مطرح شدن در دينا هستيم راهي جز توجه بيشتر به ادبيات كشورمان نداريم.
يادداشت از :محدثه محمدپور
ارسال نظر