گوناگون

سونامی اجتماعی جدید: روزانه بیش از ۱۱ نفر در ایران خودکشی می کنند

سایت اصولگرای الف نوشت:

زمانی در خفا، خلوت و به دور از چشم دیگران انجام می‌گرفت، حالا دیگر در حال کشیده شدن به محیط‌های عمومی است. آخرین مورد عمومی‌اش توسط منوچهر در روز بازدید رئیس جمهور از وزارتخانه ای صورت گرفت، پیش‌تر دختر ۱۶ ساله ای در پل مدیریت کار منوچهر را انجام داده بود، ۱۹ روز قبل از دختر جوان، ابراهیم که شغل دست‌فروشی داشت در ایستگاه مترو، کاری که بعدها دختر جوان و منوچهر دست به انجامش زدند را انجام داده بود.

سه خودکشی در محیط عمومی به فاصله یک ماه، آخر سال گذشته اتفاق افتاد، شاید عده ای بگویند همان‌گونه که باید چشمانتان را روی کرسنت و توافق‌نامه ژنو ببندید، بر روی این مسئله نیز ببندید و مانند صدا و سیما که تاکنون به این معضل اجتماعی نپرداخته، شما هم نپردازید اما، تاکنون چشمانمان را بسته‌ایم که آخرین آمارها نشان می‌دهد که فقط در ۹ ماه ابتدایی سال گذشته رشد ۱۴ درصدی داشته است.

خودكشي رومئو و ژوليت ايراني در ياسوج، خودكشي مادر بعد از قتل كودك یک و نیم ساله، زن جوان پس از قتل پسر هفت ساله‌اش دست به خودكشي زد (۱۱ فروردین امسال)، تعداد زیادی از این دست خبرها، روزانه صفحات حوادث روزنامه‌ها را پر می‌کنند و ﻫﺮ روز از ﮔﻮﺷﻪ و ﮐﻨﺎر این ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﭘﻬﻨﺎور ﺧﺒﺮ ﻫﺎﯾﻰ ﻣﺒﻨﻰ ﺑﺮ ﺧﻮدﺳﻮزى زﻧﺎن، ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﻣﺮدان، ﺳﻘﻮط از ﺑﺮج و ﺑﻠﻨﺪى و ... ﻣﻨﺘﺸﺮ می شود.

ﻣﺮدى ﺑﺮ اﺛﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎج زﻧﺪﮔﻰ، دﺧﺘﺮى ﺑﺮ اﺛﺮ ﺗﺠﺎوز، ﭘﺴﺮى در اﺛﺮ ﺷﮑﺴﺖ در ﺗﺤﺼﯿﻞ و ﻗﺒﻮل ﻧﺸﺪن در داﻧﺸﮕﺎه، دﺧﺘﺮى در اﺛﺮ آﻟﻮده ﺷﺪن ﺑﻪ اﯾﺪز، و دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮى در اﺛﺮ اﺧﺘﻼﻓﺎت ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ و ... ﺧﻮدﮐﺸﻰ می کنند. مسئولین و مردم اما، این اتفاقات را مانند داستانی اکشن می خوانند بی آنکه حساسیتی در این مورد داشته باشند.

آمارها نشان می‌دهد در نه ماه ابتدایی سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند، بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ ماهه سال گذشته ۳۱۲۵ نفر خودکشی کرده‌اند، از میان این افراد ۹۸۲ تن را زنان و ۲۱۴۳ تن را مردان تشکیل می‌دهند. بر همین اساس در مدت مشابه سال ۹۱ نیز ۲۷۴۰ تن به علت آنچه که پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخیص داده بود، جان خود را از دست داده‌اند.
در سال ۹۱، از کل مرگ‌های مشکوک به خودکشی در کشور، بیشترین موارد خودکشی در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال ثبت شده است که ۲۸.۲ درصد از کل موارد خودکشی این سال‌ها را در برمی‌گیرد و پس از آن گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال با ۲۲.۲ درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال با ۱۷.۶ درصد، بالای ۵۰ سال با ۱۲.۹ درصد، ۴۰ تا ۴۹ سال با ۱۱.۱ درصد و زیر ۱۸ سال با ۷.۹ درصد به ترتیب بیشترین موارد خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند.

ایران در ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮر ﻫﺎى دﻧﯿﺎ در زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﻰ از اراﺋﻪ دﻫﻨﺪﮔﺎن آﻣﺎر رﺗﺒﻪ ۴۸ و ﺑﺮﺧﻰ دﯾﮕﺮ رﺗﺒﻪ ۵۸ را دارد. اﻣﺎ از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ در ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ آﻣﺎرﻫﺎى اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻣﯿﺰان ﺧﻮدﮐﺸﻰ در اﯾﺮان را ﺳﻪ در ۱۰۰ ﻫﺰار ﺑﺮاى زﻧﺎن و ﯾﮏ در ۱۰۰ﻫﺰار ﺑﺮاى ﻣﺮدان ﻧﺸﺎن ﻣﻰ دﻫﺪ ﺷﻮاﻫﺪ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﯾﻦ آﻣﺎرﻫﺎ را ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ واﻗﻌﯿﺖ ﻧﻤﻰ داﻧﺪ.

میزان خودکشی در سال ۱۳۶۳ برابر ۳/۱ در صد هزار نفر بود، در اوایل انقلاب هم میزان خودکشی بسیار کم بود، اکنون آمارهایى وجود دارد که حاکى از آنکه سالیانه ۵ تا ۷ هزار نفر از طریق خودکشى جان خود را می‌گیرند که نیمى از آن‌ها در شهرهاى بزرگ، یک چهارم در شهرها کوچک و متوسط و بقیه در روستاها انفاق می‌افتد.

نمودار زیر میزان فوتی‌های خودکشی از سال ۷۵ تا آذر ۹۲ را در حوزه استحفاظی نیروی انتظامی نشان می‌دهد.


طبق نمودار زیر، بررسی آمار اقدام به خودکشی طی ۱۵ سال اخیر نشان می‌دهد، خودکشی در میان ۱۸ تا ۲۴ ساله‌ها بیشتر است.


در ایران مطالعه‌ی دقیقى در مورد خودکشى صورت نگرفته است زیرا آمار پزشکى قانونى گویا نیست و بسیاری از افراد خودکشى افراد خانواده‌ی خود را ننگ و بى آبرویى تلقى کرده و از افشاى آن خودداری می‌کنند.

دکتر قرایى مقدم معتقد است که نگاه سنتى خانواده‌ها به مسئله خودکشى که در کشور ما وجود دارد موجب گردیده است تا به آمار دقیق و صحیح دسترسى نداشته باشیم زیرا در بسیارى از شهرها خودکشى هر یک از افراد خانواده موجب بى حیثتى و بى آبرویى خانواده می‌شود همین دلیل به مخفى کردن نوع مرگ می‌انجامد.
خودکشی در ایران علت های مختلفی دارد، از علل خودکشی در ایران می توان به :

۱. اختلافات زناشویى، عشق و تمایلات شدید عاطفى وعلل ناموسى

۲. ناراحتى هاى روانى، شکست در عشق و اختلالات روانى و شخصیتى

۳. مشکلات ناشى از شکست هاى تحصیلى و استرس ها وفشار هاى روانى و روحى ناشى از آنها (فشارهاى عاطفى، فشار هاى تحصیلى مانند کنکور، نقایص جسمى و فیزیکى در نسل جوان) و احساس پوچى وبى هدفى و افسردگى

۴. فقر و تنگدستى، بیکارى، اخراج از کار و شرایط نامساعد اقتصادى

۵. مسائل و معضلات زندگى شهرى و وضعیت نا به سامان زندگى

۶. ازهم پاشیدگى گروه هاى اجتماعى مانند خانواده، شغلى، خویشاوندى، دوستى و ...

۷. اعتیاد به مواد مخدر، الکل و داروهاى توهم زا

۸. ضعیف شدن اعتقادات مذهبى

۹. عدم استقلال واجبار در پیروى از مقررات سنتى

۱۰ . بر ملا شدن اسرار و حقایق خصوصى زندگى فرد. (علوم تربیتی، اصلاح و تربیت، بهمن ۱۳۹۰، سال دهم- شماره ۱۱) اشاره کرد.

باید بپذیریم گاهی برخی مواردی که از جانب سیستم حاکمیتی کشور بر افراد اتفاق می‌افتد باعث خودکشی آنان می‌شود، نمونه این مدعا فردی است که در وزارت نفت اقدام به خودسوزی کرد و تنها خواسته‌اش دیدار با یکی از مسئولین وزارتخانه بود، ابراهیم نیز که در ایستگاه متروی گلبرگ خودکشی کرد، به دلیل طرح جمع آوری دست فروشان از مترو و در نتیجه فشار آمده به وی خودکشی کرد. از نمونه دیگری که می‌توان به خودکشی دانش آموز شیرازی به دلیل اخراج از مدرسه به جرم بردن تلفن همراه به مدرسه اشاره کرد.

بر اساس تحلیلى که سازمان بهداشت جهانى در مورد بیلان خودکشى از ایران ارائه داده، ایران جزو کشورهاى در بدو ورود به مرحله صنعتى شدن است که در جدا شدن و بریدن از سنت‌ها و بافت سنتى و در ورود به جهان صنعتى دچار دوگانگى و تضاد فرهنگى و اجتماعى و اقتصادی گردیده است. این دوران گذار به دلیل ایجاد تضادهاى شدید بین باورها و واقعیت‌ها، انگیزه خودکشى را در افراد زیاد کرده است و به همین دلیل آمار خودکشى در ایران بالا است!
دکتر عباس محمد اصل خودکشى را عملى تعمدى براى نابودى فرد می‌داند و آن را در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسى می‌کند.

سطح کلان: از سویى ضعف هنجارها و درهم ریختگى ارزشى و از سوى دیگر فقدان حمایت‌های مدنى از فردیت رو به رشد شخص، موجب بروز خودکشى می‌شود.

سطح میانه : فقدان تناسب میان فردیت افراد با هنجارهاى اجتماعى و تضاد نمادهاى معرفتى الگوهاى جدید با ذهنیت و باورهاى افراد که به دلیل وجود مدیریت ناکار آمد در سطح جامعه به وجود می‌آید.

سطح خرد: مجموع این عوامل موجب بروز یک کنش اعتراضى می‌شود که فرد طى آن تلاش در آسیب رساندن به خود یا جامعه را دارد.

در بررسی آمار تعداد افرادی که اقدام به خودکشی کرده و افراد فوت به ضعف در عملکرد پیشگیری و اقدامات حمایتی پی می‌بریم. نزدیک به نیمی از کسانی که اقدام به خودکشی می‌نمایند جان خود را از دست می‌دهند، این در حالی است که در برخی کشورها از هر ۸ -۲۰ نفر که اقدام به خودکشی می‌نمایند فقط یک نفر جان خود را از دست می‌دهد.

ارسال نظر

  • ناشناس

    ادمهایی که خدای خودشون رو گم کردند!

  • ناشناس

    شایدم آدمهایی که خدای خودشونو پیدا کردند

  • بگو نه

    ما که نه دنیا اومدن دست خودمون بود و نه در گزینش دین، کشور، جنسیت، دوره زندگی، شطوه زندگی، آرامشو آسایش، پدر و مادر و...... هیچ اختیاری داشتیم

  • ناشناس

    مردم میدونند مقصر کیه و نقشه شما اصولگراها هم شکست میخوره.

  • ناشناس

    بعضی وقتا زندگی خیلی به ادما فشار میاره.از من هم دور نیست.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار