گوناگون

مراقب سودجویی روان درمانی ها باشیم

به گزارش شرق، تعدادی روان‌پزشک نامه‌ای نوشتند و به صورت سرگشاده خطاب به همکاران خود منتشر کردند. این‌ کار در ماهیت و شکل، در صنف روان‌پزشکی نادر و کمیاب است. این نامه تلاشی است برای شروع یک دیالوگ درون‌رشته‌ای که به شیوه‌ «نامه سرگشاده» انجام شده. نویسندگان نامه دغدغه‌هایی داشته‌اند که مخاطب آن بدنه ناپیدا و بی‌نام صنف روان‌پزشکی بوده؛ نه این انجمن و آن دفتر و این کمیته و آن کارگروه. شاید در ظاهر محتوای نامه تکراری باشد اما هدف‌گذاری این نامه کلان و آینده‌نگر و مسیرش گفتمان‌سازی است.

تجارت و طبابت
چندسالی می‌شود که افکار عمومی از طریق فضای مجازی و رسانه‌های مکتوب و دادگاه و فیلم و سریال متوجه و مترصد مسئله‌ای در سلامت مملکت شده که ما پزشکان هنوز هم آن را جدی نمی‌گیریم.

تقریبا تمام اقشار و آحاد این کشور این‌روزها مشغول قضاوت درباره پول‌پرستی و تمامیت‌خواهی و تجارت‌پیشگی و تبختر و تفرعن و در نهایت علم‌گریزی جامعه پزشکی هستند. لزوما همه محتوایی که با این قصد تولید می‌شود منطقی، علمی و قابل تأیید نیست اما حجم و سنگینی آن باید ما را متوجه یک خطر و تهدیدی کند که در کمین حیثیت و هویت پزشکی و طبابت مملکت نشسته. یک طرف این گرفتاری قطعا ما پزشکان هستیم ولی اغلب مسئولیت خود را به دامن دیگران و مردم پرتاب می‌کنیم و زیر پرده پندار «پزشک‌ستیزی» و «حسادت به پزشکان» صورت مسئله را نادیده می‌گیریم. قصد ندارم دوباره شواهد نه چندان نایاب تغییرات هویتی خودمان را برشمارم که با سرعت زیاد به سمت مکنت و پول و شهرت در حال تاختیم، بلکه فضای پول‌زده و بیزینس‌محور حول و حوش طب این‌روزها دارد به سایر شاخه‌های علوم پایه‌ای و علوم انسانی هم سرایت می‌کند و همگان در تکاپوی لابی با مراجع تصمیم‌ساز هستند تا کلینیکی بزنند و درمانگاه تأسیس کنند و آزمایشگاه راه بیندازند! این نامه هشدار می‌دهد که اگرچه اوضاع وجدان حرفه‌ای صنف روان‌پزشکی نسبت به خیلی از همکاران متخصص بهتر است اما موج و سیل دارد می‌آید!

وضعیت روان‌درمانی
دخالت غیرحرفه‌ای‌ها در سلامت مردم از سال‌ها قبل رایج بوده است. این فرهنگ به صورت خودجوش نسخه‌پیچ و تجویزگر است و تک‌تک شهروندانش را بالقوه همه‌چیزدان بار می‌آورد. اما این‌روزها و با مدد و کمکی که تلگرام و فیس‌بوک و اینستاگرام می‌رساند، صدای نچسبِ غیرعلمی و خطرناکِ مداخله‌کنندگان در سلامت مردم بلندتر هم شده است. در سلامت روان که از قدیم حوزه مستعد و وسوسه‌کننده‌ای بوده برای مدعیان بی‌صلاحیت، غوغایی به پا شده که حاصل آن انواع درمان‌های مبتنی بر همه چیز و همه کس است. هیچ متولی دلسوزی هم در این میان نیست که نظارتی کند و سامانی بیاورد و شوربختانه انجمن تازه‌تأسیس روان‌درمانی هم گرفتاری‌های خودش را پیدا کرده است. این نامه قصد دارد خطر بی‌نظمی و بی‌نظارتی را در امر مهم درمان‌های غیردارویی گوشزد کند.

غیبت در جامعه
اگرچه در ماه‌ها و سال‌های اخیر توجه و لطف سیاست‌گذاران و اولیای امور به امر مهم سلامت روان عمومی بیشتر شده اما هنوز هم با وضعیت مطلوب فاصله زیادی داریم. در واقع می‌شود گفت هرچه داریم تقریبا در حد حرف و مدعا باقی مانده است. همه اینها در حالی است که زیست جمعی ما ایرانیان در مؤلفه‌های خرد و کلانش، غافل از معیارهای سلامت روان است. معماری، ترافیک، تغذیه، تحصیل، اشتغال و سایر شئون زیست جمعی و فردی در سکوت و تجاهل در امر مهم تعادل و سلامت روان، روزگار می‌گذراند. این مسئله کلان و سترگ است و امضا‌کنندگان نامه مرادشان از حضور و تظاهر اجتماعی روان‌پزشکان در اجتماع قطعا محدود به شرکت در فلان برنامه تلویزیونی و برگزاری بهمان کارگاه عمومی و تصویب چند توصیه‌نامه برای چند دستگاه دولتی نبوده و نیست. بحث ما استراتژیک‌ و کلان است؛ ما قصد داریم با دیالوگ و مفاهمه، سوگیری مبتنی بر سلامت روان مردم را در هندسه ساختار‌های کلان تصمیم‌ساز این کشور نهادینه کنیم.

مخاطب ما کیست؟
مخاطب این نامه هرکسی باشد، نهادهای صنفی موجود خودمان نیستند چراکه آنها وظایف مشخص و چارچوب‌های مدون و از طرفی محدودیت‌های منطقی و قانونی و بوروکراتیک خودشان را دارند. ما قصد بالابردن مطالبات و توقع‌سازی نداریم بلکه هدفمان روشن‌کردن چراغی در اذهان عمومی روان‌پزشکان ایران است تا شروعی باشد برای تمرکز و تعمق روی محورهای نامه. انتشار عمومی نامه هم به قصد مشخصی انجام شد. از سویی می‌خواهیم افکار عمومی بداند که ما متوجه آفات و آسیب‌های صنف خود هستیم و آن‌گونه نیستیم که گروهی از همکاران پزشک این‌روزها مشغول فرافکنی و فرار به جلو هستند و از سویی دیگر محتویات آن را به گوش و چشم سیاست‌گذاران و متولیان حوزه عمومی جامعه هم می‌رساند. ما در آغاز یک راه هستیم.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار