نگاهي به نگرانيها و ترسهاي جوانان امروزي؛ دغدغههایی شبيه کلاف سردرگم
سوگل موسوی در روزنامه شهرآرا نوشت:
جوانان امروز دلواپسيهاي زیادی دارند. یکی از مهمترین دغدغههایی که جوانان جامعه ما با آن دست به گریبان هستند، کار و داشتن امنیت شغلی است. البته در طول سالهاي مختلف این دغدغهها فرق كردهاست. براي مثال اگر چند سال پیش در کوچه و خیابان از جوانی درباره دغدغههایش میپرسیدی، به طور حتم به کنکور اشاره میکرد. در کنار این دو دغدغه مهم جوانان امروزی و دیروزی باید به مسئله تفریح هم اشاره کرد. تفریحات جوانان علاوه بر دغدغه آنها نوعي نیاز است که البته نباید در آسان گذشتن مسئولان از کنار این موضوع کوتاه آمد. با این همه میتوان به دغدغههایی چون ازدواج، مسائل خانوادگی، دوستی و ... نیز اشاره کرد. ما میخواهیم در این گزارش به گوشه هایی از دغدغههای جوانان بپردازیم. اما قبل از اينكه به سراغ كارشناس برويم، گفتگويي با جوانان داشتيم و از خود آنان سؤال كرديم كه چه چیز بیشترآن ها را نگران می کند.
تحصیل؛ مسئله دیروز، امروز و فردا
از اولین دغدغههای فکری برای پسرهای جوان مسئله تحصیل و انتخاب رشته دانشگاهی است و همین فشار فکری در همان اول جوانی به سراغ آن ها می آید. نگرانی پسران جوان از وضعیت بازار کار و درآمد آینده خود و با توجه به اینکه در کشور ما مثل بیشتر کشورهای دنیا تامین هزینه زندگی وظیفه مرد است، باعث میشود که بیشتر آنها در گام اول انتخاب رشته علایق خود را کنار بگذارند و به فکر بازار کار رشته آینده خود باشند. اميد در اين زمينه ميگويد: ادبيات را بسيار دوست دارم اما ميدانم كه در آينده نميتوانم يك زندگي را با شعر گفتن اداره كنم. به همين دليل رشته عمران را انتخاب كردم تا بتوانم شغل داشته باشم.
حامد را در کتابفروشی در حالی که به دنبال کتاب مورد نظرش میگردد، میبینم. او در پاسخ به سؤالم ميگويد: آن زمان كه ما براي كنكور خودمان را آماده ميكرديم، بزرگترين دغدغهمان گذشتن از اين سد بود. كنكور براي ما در آن سالها مانند يك غول بود كه بايد شاخش را ميشكستيم تا به مراحل بعدي كه تحصيل در دانشگاه بود راه پيدا ميكرديم، اما حالا كه فارغالتحصيل شديم، معيارهايمان فرق كرده است و تنها راه پيدا كردن به دانشگاه نيست، بلكه ازدواج كردن دغدغه مهمی محسوب ميشود. اين جوان ميافزايد: پيدا كردن همسري كه بتواند با معيارها و ارزشهايم متناسب باشد، يكي از فكرهاي هر روزم است، زيرا تجربههايي كه در دوستان و اطرافيانم ميبينم، نگراني ام را بيشتر ميكند.
اين روزها دغدغه جوانان تفاوتهاي عمده پیدا كرده و شكل و رنگ تازهاي به خود گرفته است. شايد ازدواج يكي از مشكلات اصلي جوانان باشد، اما نوع برخورد با همسر، اعتياد نبود درك مشترك در زندگي و... از مشكلاتي است كه به مسئله ازدواج اضافه شده است. با اينكه هنوز مشكلات گذشته كماكان به قوت خود باقي هستند، مشكلات جديدي از برطرف نشدن اين مشكلات بهوجود آمده است كه تهديدي براي جوانان ما در حال حاضر محسوب ميشود كه از آن ميان ميتوان به افزایش فشارهای روانی و فکری و رفتن زندگی به سمت تجملگرایی و سخت شدن شرایط اشاره كرد. مسایل بسیار مهمي كه متاسفانه امروز جامعه ما را تحت تاثير قرار داده است و در سالهای نه چندان دور اثرهاي زیانبار آن را بر بافتهای فرهنگی و اجتماعی خواهيم ديد. فرخنده هم كه در حال خريدكردن براي افطار خانوادهاش است اعتماد به شريك آيندهاش را یکی از نگرانیهایش میداند و میگوید: تصور ميكنم بيشتر پسرها مستقل نيستند و بايد خانوادههايشان تامينشان كنند و اين امر ميتواند شروعی برای مشكلاتي در آينده زندگي مشترك باشد.
اما مهمترین دغدغه برای آینده جوان، بحث ازدواج و تشکیل زندگی است. این مسئله با توجه به حرکت جامعه به سمت تجملگرایی مهمتر از درگیریهای فکری دیگر است. این در حالی است که به طور مستقیم تمام یا بيشتر فشارهای آن به پسرهای جوان بر میگردد و دغدغه طاقتفرسای اینکه چطور باید این همه پیش شرطهای سنگین ازدواج را که امروزه ناآگاهانه از طرف خانوادهها مطرح است، جوابگو باشند. بیشتر عوامل در جامعه خواسته یا ناخواسته در روند انتقال فشارهای زندگی از خانمها به سمت آقایان است، در حالی که یکی از حکمتهای زوج آفریده شدن موجودات شریک بودن هر دو جنس همراه با صمیمیت در مشکلات و کمک کردن به هم در سختیها برای رسیدن هر دو آنها به کمال است. متاسفانه آنچه که امروز در جامعه شاهد آن هستیم، این است که برخی دختران جوان مسائل مهم زندگی مانند تامین مخارج و... از دغدغههایشان محسوب نمیشود.
کار و باز هم کار
پیدا کردن شغل مناسب با این وضع موجود و افزایش روز افزون متقاضیان کار به دلیل جوان بودن جمعیت کشور به خودی خود تبدیل به ماراتونی نفس گیر شده است. صادق روي نيمكت پارك نشسته و با دوستانش فارغ از هرگونه دلنگراني گرم صحبت كردن است. این جوان 27ساله تحصيلاتش را در رشته برق گذرانده و چند سالي است دنبال كار ميگردد. وقتي سؤالم را با او در ميان ميگذارم، با لحني شوخي كه ادامه همان بزم دوستانه است، ميگويد: مهمترين دغدغهام پيدا كردن كار است تا از اين وضعيت بلاتكليفي خلاص شوم. به خيلي از ادارهها و ارگانها مراجعه كردم، اما بند «پ» قوي نداشتم و نتوانستم تا حالا كاري براي خودم دست و پا كنم. او ادامه ميدهد: تصور ميكنم بيشتر جواناني كه در سن و سال من هستند، دغدغه اصليشان كار باشد.
بلاتکلیفی دو ساله
سربازی نیز یکی از دغدغههای خاص پسران است که سبب میشود با دلهره خاصی به این بخش از زندگی خود نگاه کنند و همواره با نگرانی با این موضوع روبهرو شوند. سينا كه به قول خودش چند ماهي خود را دير به حوزه نظام وظيفه معرفي كرده است، در اينباره ميگويد: سربازي رفتن يكي از دغدغههاي پسران است. او ادامه ميدهد: خدمت نظام وظیفه با توجه به مدت طولانی آن خواه نا خواه فکر هر پسر جوانی را که باید دو سال از بهترین دوران عمر خود را به این صورت سپری کند، مشغول ميكند و از نگرانیهاي آيندهاش محسوب ميشود.
فرهنگ مصرفگرايي؛ بلای جان جواني
يك كارشناس ارشد روانشناسي باليني در اين زمينه ميگويد: در يك تقسيمبندي كلي ميتوان مشكلات جوانان را كه بسيار زياد است، به اشتغال، ازدواج، مسائل مهارتي اقتصادي، فرهنگي و آموزشي، اجتماعي رواني و خانوادگي تقسيم كرد كه هر كدام براي جوانان دغدغه اصلي محسوب ميشود.
علي كاظمي دلوئي ادامه ميدهد: تمام اين مشكلات در ارتباط مستقيم با يكديگر هستند و نميتوان هيچ كدام از اين موارد را از يكديگر تفكيك كرد. براي مثال هنگامي كه به جواني گفته ميشود چرا ازدواج نميكني، ميگويد: بيكارم و نميتوانم هزينههاي يك زندگي مشترك را تامين كنم. يا هنگامي كه به آنها گفته ميشود چرا بيكار هستيد، ميگويند متناسب با سطح تحصيلاتمان كار پيدا نميكنيم. اين امر سبب ميشود تا آنان از نظر روحي و رواني دچار مشكلات زيادي شوند.
اين مشاور ميافزايد: بخشي از مشكلات جوانان به خانوادهها و مسئولان ارتباط دارد. ما به عنوان متوليان امر نتوانستيم بستر مناسب را براي آنان تامين كنيم. هدفگذاري، ايجاد انگيزه و آموزش درستي براي پيشبرد هدفشان به آنها نشان نداديم و مسیري را كه بايد در آن قدم بردارند، مشخص نكرديم.
كاظمي دلوئي ميافزايد: يكي از مواردي كه باعث شده است تا جوانان به اين نقطه برسند ديدگاه مصرفي است كه بر جامعه ما حاكم شده كه عامل ايجاد كننده آن تبليغات و خانوادهها هستند. اين فرهنگ دو امر را در خود جاي داده كه شامل مقايسه و رقابت است.
وی ادامه میدهد: بسیاری از جوانان بدون در نظر گرفتن موقعيت خود دست به مقایسه وضعیتشان با همسالانشان میزنند و برای رسیدن به هدف، به هر اقدامی متوسل می شوند تا به آنچه میخواهند برسند که در نهایت موقعیت اجتماعی خود را از دست میدهند.
این روانشناس بیان میکند: براي مثال هنگامی که با یک جوانی که مدرک کارشناسی خود را گرفته است، صحبت از ازدواج میکنید میگوید تا درآمد خوبی نداشته باشم که بتوانم فلان ماشین را بخرم و فلان خرج را برای دامادیام داشته باشم، ازدواج نمیکنم.
وی هدفگذاری، انگیزه و انتخاب مسیر درست را از عواملی میداند که باعث گمراهی جوانان شده است و میافزاید: خانواده ها نتوانستند نقش خود را خوب به انجام برسانند . آنها نیز باید برای این انتخاب جوان را راهنمایی کنند تا بتواند در بستری مناسب به فعالیت بپردازد.
آنچه مسلم است این مشکلات هر روز شکل و رنگ تازهای به خود میگیرند و در صورتی که حل نشوند، بغرنجتر میشوند. در این میان مسئولان زمانی به این دغدغهها رسیدگی میکنند که به معضلی حاد تبدیل شده باشند. به راستی چه بجاست قبل از اینکه به آن نقطه برسیم، کمی به جوانان نزدیک شویم از خود جوانان درباره مشکلاتشان بپرسيم تا بتوانیم برنامهای صحیح برای برطرف کردن مشکلات آنها داشتهباشیم.
خدا رحم کند !!!! اکثر جوانها تن به ازدواج نمیدهند !!! بلائی عظیم در حال شکل گیری است !!!
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوستان عزیزم..می خوام عرض کنم که استرس در هر زمینه ای در این برهه از زمان حرف اول رو میزنه...زیستن در این برهه بسیار سخت و هیچ پشتوانه مالی و احساسی وجود نداره..در صورتی که با یک مدیریت صحیح میتوان این نیروهای جوان و خلاق را به کار بگیرند که هم به پیشرفت برسند و هم امید به زندگی را بهبود ببخشند...حرف زیاد است، لطفا عمل کنند..با تشکر
جوانان خود باید برای خود وارد عمل بشوند. در کشوری که دستگاه اجرایی مربوط به جوانان وزارت ورزش باشد، ول معطل هست.