شکایت از مرد همسایه به دلیل از قطع شدن دست فرزند
پارسینه: مردی که مدعی است پسر نوجوانش به دلیل تهدیدهای مرد همسایه دستش را از دست داده شکایت و درخواست رسیدگی کرد.
در آخرین روزهای سال گذشته مردی با مراجعه به مأموران پلیس گفت پسرش به دلیل رفتاری که یکی از همسایهها کرده، دستش را از دست داده است.
این مرد گفت: پسرم به نام نریمان ترقه در دستش بود. مرد همسایه او را دنبال کرد و باعث شد پسرم زمین بخورد و ترقه در دستش منفجر شود. او دستش را از دست داده و من از مرد همسایه شکایت دارم.
با توجه به این شکایت، مرد متهم احضار شد. او مدعی شد کاری با پسر نوجوان نداشته و گفتههای پدر این بچه اشتباه است.
به این ترتیب مأموران تحقیقات گستردهای را برای مشخصشدن واقعیت آغاز کردند و متوجه شدند مرد متهم با پسربچه درگیری لفظی داشته و برای چند لحظه هم او را دنبال کرده که در این حین نریمان زمین خورده و مواد منفجره در دستش منفجر و باعث آسیب به دستش شده است.
مأموران دوستان این بچه را هم مورد بازجویی قرار دادند. آنها گفتند: ما داشتیم با هم بازی میکردیم که این اتفاق افتاد. وقتی ترقه انداختیم مرد همسایه اعتراض کرد و گفت چرا سروصدا میکنید. او ما را دنبال کرد. ما هم ترسیده بودیم. در این حین نریمان که ترقه دستش بود زمین خورد و ترقه در دستش منفجر شد.
هنگامی که نریمان خودش مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: وقتی مرد همسایه به من اعتراض کرد، خیلی ترسیدم. او فریاد میزد و به سمت ما هجوم آورد. میخواست من را بزند که فرار کردم، اما او دستبردار نبود و دنبالم میدوید. من خیلی ترسیده بودم، متوجه نشدم جلوی پایم مانع است، به زمین افتادم و ترقه در دستم ترکید.
به این ترتیب مرد متهم یک بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت. او این بار ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: من قصدی برای اذیتکردن بچهها نداشتم. آنها چندین روز بود که در محل سروصدای زیادی ایجاد میکردند. شرایط را برای ما آزاردهنده کرده بودند. من خیلی کلافه شدم و با ناراحتی بیرون رفتم. وقتی دیدم سن بچهها کم است، سعی کردم با آرامش با آنها حرف بزنم. توضیح دادم ترقه عادی آنقدر صدا نمیدهد. بگویید این ترقهها را از کجا خریدهاید. فکر میکردم خبر ندارند ترقهها غیراستاندارد است. یکی از بچهها گفت ترقهها را خودمان درست کردیم. داشتم با نریمان حرف میزدم و توضیح میدادم که این ترقه را نباید استفاده کنی که یکباره فرار کرد. من اصلا متوجه نشدم ترقه در دستش است. او ترقه را مخفی کرده بود. اگر میدیدم ترقه دارد اصلا با او وارد بحث نمیشدم یا اینکه ترقه را میگرفتم. او فرار کرد و من هم دنبالش نرفتم. پسربچه فکر میکرد من دنبالش هستم. داشتم به سمت خانه میرفتم که یکدفعه صدای مهیبی آمد و بعد متوجه شدم در دست نریمان ترقه بوده است.
این متهم گفت: من در آسیبی که به این پسر رسید هیچ نقشی نداشتم. نه ترقه به او دادم و نه اصلا متوجه شدم که در دستش ترقه هست. دنبالش هم نکردم. این شکایت واهی است و من درخواست برائت دارم. شاکی باید خودش مراقب پسرش میبود که ترقه دستساز در دستش نگه ندارد و منفجر نشود. اینکه این بچه ترقه دستساز داشت، بار اول نبود؛ چندین روز بود که این بچه در خیابان ترقهبازی و برای همه ایجاد مزاحمت میکرد. بهجز مزاحمتهایی که درست میکرد، خودش و بچههای دیگر را هم به خطر میانداخت.
با وجود توضیحات متهم، پدر نریمان از شکایتش دست برنداشت و خواستار پرداخت خسارت و دیه شد. او گفت: پسر من ترقه دستساز داشته و متهم هم این را میدانسته و بچه من را دنبال کرده است. هرچند میگویند بچه خودش به زمین افتاده، ولی من مطمئن هستم این مرد پسرم را به زمین زده است. وقتی ترقه در دست پسرم ترکید ما او را به بیمارستان بردیم. پزشکان تلاش زیادی کردند که پسرم را نجات دهند. استخوانهای دستش خرد و عضلهها و عصبهایش کلا کنده شده بود. به ما گفتند دست بچه باید قطع شود. من قبول نکردم. گفتم پسرم را نجات دهید. گفتند راهی نیست دست بچه باید قطع شود. من دربهدر بیمارستانها و دکترها شدم تا یک دکتر قبول کرد دست بچه را نگه دارد؛ البته او هم گفت ممکن است بتواند دست را فقط نگه دارد، اما نمیتواند کاری کند که دست کار کند. دکتر دست بچه را نگه داشت و عصبها را وصل کرد.
این مرد در ادامه شکایت خود گفت: هرچند بچهام در ظاهر فلج نیست، اما دستش دیگر کار نمیکند؛ عضلات دست او قطع شده و فقط یکی، دو عضله برای حرکتکردن خیلی معمولی کار میکند. پسرم دیگر نمیتواند دستش را حرکت بدهد و عملا دستش کارایی ندارد. پسر من فقط ۱۴ سال دارد. با عصبانیت این مرد حرکت دستش به طور کامل از دست رفته و آیندهاش را از دست داده است. من درخواست خسارت و مجازات این مرد را دارم.
به این ترتیب برای مرد متهم قرار قانونی صادر شد. او که همچنان مدعی بود کاری نکرده است به قرار صادرشده اعتراض کرد، اما این اعتراض رد شد و با توجه به درخواست پدر پسر نوجوان کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم بهزودی در دادگاه محاکمه میشود.
ارسال نظر