انتقام خونین خواستگار ناکام
پارسینه: خواستگار انتقامجو که از دختر موردعلاقهاش جواب منفی شنیده بود، او و برادرش را به مهمانی دعوت کرد و در درگیری با ضربات چاقو، آنها را زخمی کرد و پا به فرار گذاشت.
ساعت ۵ صبح جمعه گذشته، مردی پیکر خونین دختر و پسری جوان را مقابل بیمارستانی در غرب تهران رها کرد و متواری شد. دختر و پسر که با ضربات چاقو زخمی شده و بیهوش بودند فورا به بیمارستان انتقال یافتند و تحت درمان قرار گرفتند.
آنها بهدلیل شدت خونریزی قادر به حرف زدن نبودند و به اتاق عمل منتقل شدند. همزمان مسئولان بیمارستان گزارش این حادثه را به پلیس اعلام کردند و مأموران برای انجام تحقیقات بیشتر راهی آنجا شدند. هر چند دختر و پسر جوان همچنان تحت درمان بودند، اما در تحقیق از شاهدان و بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف بیمارستان، سرنخهایی از این حادثه بهدست آمد. تصاویر نشان میداد که مردی سوار بر خودروی پژو مقابل بیمارستان توقف کرد و لحظاتی بعد دختر و پسر را که خون آلود بودند از ماشینش بیرون کشید و آنها را درست مقابل در اورژانس رها کرد. او که بهشدت سراسیمه بود سپس پشت فرمان اتومبیلش نشست و متواری شد.
آنها بهدلیل شدت خونریزی قادر به حرف زدن نبودند و به اتاق عمل منتقل شدند. همزمان مسئولان بیمارستان گزارش این حادثه را به پلیس اعلام کردند و مأموران برای انجام تحقیقات بیشتر راهی آنجا شدند. هر چند دختر و پسر جوان همچنان تحت درمان بودند، اما در تحقیق از شاهدان و بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف بیمارستان، سرنخهایی از این حادثه بهدست آمد. تصاویر نشان میداد که مردی سوار بر خودروی پژو مقابل بیمارستان توقف کرد و لحظاتی بعد دختر و پسر را که خون آلود بودند از ماشینش بیرون کشید و آنها را درست مقابل در اورژانس رها کرد. او که بهشدت سراسیمه بود سپس پشت فرمان اتومبیلش نشست و متواری شد.
آشتی دردسرساز
با گزارش ماجرا به قاضی مصطفی واحدی، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات تخصصی ادامه یافت و مأموران موفق شدند هویت دختر و پسر زخمی را شناسایی کنند. آنها خواهر و برادری حدودا ۳۰ و ۲۶ ساله بودند و بهگفته دوستانشان، شب حادثه مهمان خانه مردی آشنا به نام سامان بودند. سامان صاحب کار این خواهر و برادر بود و از سالها قبل عاشق دختر جوان شده و از او خواستگاری کرده، اما با جواب منفی وی مواجه شده بود. چرا که برادرش بهدلیل اختلاف سنی سامان و خواهرش، مخالف این ازدواج بود. جواب رد دختر جوان باعث بروز اختلافاتی میان آنها و صاحبکارشان شده بود تا حدی که این خواهر و برادر محل کار خود را ترک کرده بودند.
اما مرد خواستگار همچنان اصرار داشت تا با دختر جوان ازدواج کند. این اصرار او حتی باعث شده بود که خواهر و برادر جوان از وی به اتهام مزاحمت شکایت کنند و حتی این مرد مدتی بازداشت شود. اما با وساطت آشنایان، شاکیان رضایت دادند و خواستگار سمج آزاد شد. از آن پس خواهر و برادر با پیشنهاد این مرد مجددا به محل کارشان بازگشتند. اما آشتی آنها با صاحب کارشان پایان خوشی نداشت.
تحقیقات نشان میداد که مدتی پس از آشتی آنها، خواستگار سمج یک مهمانی برگزار کرد که خواهر و برادر جوان را نیز دعوت کرده بود. شب حادثه یعنی پنجشنبه شب، آنها راهی مهمانی شدند و آخر شب پس از رفتن همه مهمان ها، میان خواستگار سمج و خواهر و برادر جوان درگیری رخ داد. این مرد بار دیگر مسائل گذشته را پیش کشید و پس از آنکه درگیری بالا گرفت، با چاقو آنها را مجروح و راهی بیمارستان کرد.
ضارب پس از این اتفاق، فردی را به بیمارستان فرستاد تا سرو گوشی آب بدهد و ببیند که آیا خواهر و برادر زنده هستند یا نه. این مرد، اما زمانی که راهی بیمارستان شده بود مورد ظن پلیس قرار گرفت و بازداشت شد. او در بازجوییها گفت: سامان صاحب کارم از من خواست تا به بیمارستان بیایم و آمار بگیرم و ببینم آیا خواهر و برادر جوان زنده هستند یا نه. اما وقتی نام آنها را به مسئولان اورژانس گفتم، مأموران آمدند و دستگیرم کردند. من نقشی در ماجرا ندارم و فقط میدانم صاحب کارم، در مهمانیاش با ضربات چاقو آنها را زخمی کرده است.
با این اطلاعات دستور بازداشت خواستگار سمج صادر شده و گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران جستوجو برای بازداشت او را که فراری شده آغاز کردهاند.
منبع:
همشهری
ارسال نظر