زندگی اسفناک زنان در ارتش کره شمالی
پارسینه: یک سرباز پیشین میگوید زندگی در چهارمین ارتش بزرگ دنیا سخت است و تجاوز یکی از حقایق زندگی است.
"لی سو یئون" تقریباً ده سال در پایین یک تخت دوطبقه و در اتاقی مشترک با ده زن دیگر میخوابید.
به هرکس یک کشوی کوچک داده میشد تا یونیفرم خود را در آن قرار دهند. هر یک در بالای کشوی خود دو قاب عکس داشتند. یکی از "کیم ایل سونگ" رهبر کره شمالی و دیگری از وارث فقیدش "کیم جونگ ایل".
حدود ده سال پیش آنجا را ترک کرد، اما خاطراتی واضحی از بوی اتاقکهای بتنی سربازخانه دارد.
"خیلی عرق نمیکنیم. تشکی که روی آن میخوابیم از پوسته برنج درستشده. بنابراین بوی بدنمان جذب تشک میشود. پنبهای نیست. چون پوست برنج است عرق و بوی بدن همانجا میماند. اصلاً لذتبخش نیست."
سو یئون فرزند یک استاد دانشگاه است و اکنون ۴۱ سال دارد. او در شمال کشور بزرگ شد. بسیاری از مردان خانوادهاش سرباز بودند و زمانی که قحطی دهه ۱۹۹۰ کشور را بهزانو درآورد، برای خدمت داوطلب شد. یک وعده غذای تضمین شده در روز او را به این فکر انداخت. هزاران زن جوان دیگر نیز همین راه را پیش گرفتند.
سو یئونِ هفدهساله در ابتدا غرق در شور وطنپرستی و تلاش جمعی بود و از زندگی در ارتش لذت میبرد. از داشتن سشوار خیلی خوشحال بود، اما به دلیل کمبود برق نمیتوانست زیاد از آن استفاده کند.
روال کارهای روزانه مردان و زنان شباهت زیادی نداشت. تمرینهای فیزیکی زنان اندکی سبکتر بود، اما باید کارهای روزانه مانند تمیز کردن و پختوپز را انجام میداند که مردان از آن معاف بودند.
لی سو یئون داوطلبانه به ارتش ملحق شد، اما در سال ۲۰۱۵ اعلام شد تمام زنان کره شمالی باید از سن ۱۸ سالگی به مدت هفت سال خدمت کنند.
لی سو یئون که در مرز کره جنوبی خدمت میکرد، بالاخره در سن ۲۸ سالگی ارتش را ترک کرد. خوشحال بود که وقت بیشتری در کنار خانوادهاش دارد، اما نمیتوانست خارج از ارتش از پس مخارج زندگی بربیاید.
در سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفت به کره جنوبی فرار کند. در اولین تلاش در مرز چین دستگیر شد و یک سال را در اردوگاه زندانیان گذراند. اندکی پس از آزادی در دومین تلاشش، رود "تومن" را شنا کرد و به چین رفت. در مرز با یک قاچاقچی ارتباط برقرار کرده بود تا او را از چین به کره جنوبی ببرد.
به هرکس یک کشوی کوچک داده میشد تا یونیفرم خود را در آن قرار دهند. هر یک در بالای کشوی خود دو قاب عکس داشتند. یکی از "کیم ایل سونگ" رهبر کره شمالی و دیگری از وارث فقیدش "کیم جونگ ایل".
حدود ده سال پیش آنجا را ترک کرد، اما خاطراتی واضحی از بوی اتاقکهای بتنی سربازخانه دارد.
"خیلی عرق نمیکنیم. تشکی که روی آن میخوابیم از پوسته برنج درستشده. بنابراین بوی بدنمان جذب تشک میشود. پنبهای نیست. چون پوست برنج است عرق و بوی بدن همانجا میماند. اصلاً لذتبخش نیست."
سو یئون فرزند یک استاد دانشگاه است و اکنون ۴۱ سال دارد. او در شمال کشور بزرگ شد. بسیاری از مردان خانوادهاش سرباز بودند و زمانی که قحطی دهه ۱۹۹۰ کشور را بهزانو درآورد، برای خدمت داوطلب شد. یک وعده غذای تضمین شده در روز او را به این فکر انداخت. هزاران زن جوان دیگر نیز همین راه را پیش گرفتند.
سو یئونِ هفدهساله در ابتدا غرق در شور وطنپرستی و تلاش جمعی بود و از زندگی در ارتش لذت میبرد. از داشتن سشوار خیلی خوشحال بود، اما به دلیل کمبود برق نمیتوانست زیاد از آن استفاده کند.
روال کارهای روزانه مردان و زنان شباهت زیادی نداشت. تمرینهای فیزیکی زنان اندکی سبکتر بود، اما باید کارهای روزانه مانند تمیز کردن و پختوپز را انجام میداند که مردان از آن معاف بودند.
لی سو یئون داوطلبانه به ارتش ملحق شد، اما در سال ۲۰۱۵ اعلام شد تمام زنان کره شمالی باید از سن ۱۸ سالگی به مدت هفت سال خدمت کنند.
لی سو یئون که در مرز کره جنوبی خدمت میکرد، بالاخره در سن ۲۸ سالگی ارتش را ترک کرد. خوشحال بود که وقت بیشتری در کنار خانوادهاش دارد، اما نمیتوانست خارج از ارتش از پس مخارج زندگی بربیاید.
در سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفت به کره جنوبی فرار کند. در اولین تلاش در مرز چین دستگیر شد و یک سال را در اردوگاه زندانیان گذراند. اندکی پس از آزادی در دومین تلاشش، رود "تومن" را شنا کرد و به چین رفت. در مرز با یک قاچاقچی ارتباط برقرار کرده بود تا او را از چین به کره جنوبی ببرد.
منبع:
خبرگزاری ایلنا
دیگه تجاوز رو الکی گفتید درسته لامذهب هستن اما قانون دارن و مجازات سنگینی برای متجاوزها در نظر میگیرن