مقام سابق ژاپنی: نقض توافق هستهای فاجعهبار بود
پارسینه: یک استاد دانشگاه ژاپنی و مشاور ویژه پیشین وزیر دفاع ژاپن میگوید، براجام به صلح و ثبات در منطقه و جهان کمکهای بسیاری میکرد و بر هم خوردن آن توسط ترامپ اقدامی تاسفبار بود.
کِن جیمبو، استاد دانشگاه کِیو در توکیو و مشاور ویژه پیشین وزیر دفاع ژاپن، روز سهشنبه در گفتگویی در پاسخ به این سوال که خروج آمریکا از برجام چه تاثیری بر صلح و امنیت منطقه داشته است، گفت: من فکر میکنم آمریکا به ویژه جناح جمهوریخواه محافظهکار آن، وضعیت پیشرفت هستهای ایران را به عنوان یک چالش امنیتی برای منطقه و در نهایت برای آمریکا میبیند. برجام سال ۲۰۱۵ یک توافق بسیار مهم بود، اما برای جمهوریخواهان محافظهکار آمریکا، این توافق راهکارهای امکانپذیری را برای [تحقق]اهداف مد نظرشان را فراهم نمیسازد. بنابراین، شخصا فکر میکنم بر هم خوردن برجام در دوران دولت ترامپ به کلی تاسفبار بود. از نظر من، برجام توافقی تمامعیار نبود، اما حداقل به تحقق اهداف عدم اشاعهای در منطقه کمک کرد و در میان کشورهای خاورمیانه در رابطه با آینده برنامه هستهای ایران که تا حدی قابل پیشبینی بود، اطمینان ایجاد کرد.
امکان به نتیجهرسیدن و اجرایی شدن موفقیتآمیز برجام
این استاد دانشگاه ژاپنی در پاسخ به سوال دیگری درباره امکان به نتیجه رسیدن موفقیتآمیز برجام و اجرایی شدن آن و تاثیر منطقهای و بینالمللی برجام، مطرح کرد: فکر نمیکنم راهکار بینقصی برای این مشکل وجود داشته باشد و فکر نمیکنم در عین این که امتیاز بزرگی از سوی آمریکا به خاطر بازگشت دوباره انتخابات وجود خواهد داشت، شاهد امتیازی صد در صدی از سوی ایران باشیم. به نظرم واقعا باید به دنبال حد وسط باشیم تا بتوانیم فرض کنیم نه تنها ایران، بلکه تمام قدرتهای منطقه در خاورمیانه از رویه پیشرفتهای هستهای ایران در آینده اطمینان خاطر بیابند. هدف این توافق این است که این موارد را به جای غیرقابل پیشبینی بودن، قابل پیشبینی کند و این در روند برنامهریزی برای نظم منطقهای خاورمیانه در آینده حائز اهمیت است.
جیمبو در این راستا میافزاید: تصور این که هیچ برجامی وجود نداشته باشد و مذاکرات به پایان برسد، پر واضح است که فاجعهبار خواهد بود و ایران ممکن است چارهای نداشته باشد جز این که به پیشرفت هستهای سرعت ببخشد و اگر شما کنترل شرایط را به دست بگیرید، اوضاع از نظر پیشرفت هستهای جدیتر میشود. در این صورت، جهان برای چگونگی راه حل پیدا کردن برای چنین وضعیتی، آن هم خارج از چارچوب برجام، تحت فشار قرار خواهد گرفت و فکر میکنم این برای هیچ کس راهکار بهتر نخواهد بود. بنابراین، من فکر میکنم برجام روندی بسیار مهم است، اما راهکاری آنی برای توافق کردن، دوام نخواهد داشت به ویژه برای مسائل داخلی هر دو طرف. بنابراین، از نظرم، وقت گذاشتن برای مذاکره درباره انتخابهای سخت هر دو طرف، هدف خیلی خوبیست، به ویژه آن که [توافق و مذاکرات]هنوز از بین نرفته است.
او درباره تاثیر بینالمللی و منطقهای احیای برجام گفت: این موضوع تاثیر مهمی روی دیگر مسائل، از جمله کره شمالی، هند-پاکستان و ... خواهد داشت و امکان این فراهم میشود که دیگر برنامههای هستهای که پتانسیل قرار گرفتن در مسیر تسلیحاتی شدن را دارند، در دستور کار مذاکره قرار بگیرند و این بسیار مهم است.
مشاور پیشین وزیر دفاع ژاپن در ادامه اظهاراتش در این باره اشاره کرد که ایران میتواند در صورت به نتیجه رسیدن برجام، با ترک کردن پیشبرد برنامه هستهایاش از مزایای توافق بهرهمند شود و با مشارکت در مناسبات اقتصاد جهانی به چشمانداز تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی در منطقه برسد که میتواند برای سعودیها و دیگران نگرانیهای ایجاد کند.
به گفته این استاد دانشگاه ژاپنی، برجام میتواند سرنوشت انپیتی را نجات دهد. انپیتی با مسائل زیادی به چالش کشیده شده است و نگرانیها در زمینه اشاعه تسلیحات هستهای رو به افزایش بودهاند که باعث میشود تعهدات تحت این پیمان و اعتبار قانونی آن برای اعضای انپیتی با موارد مختلفی که با آن روبهرو میشوند، به چالش کشیده شود. از هم گسیخته شدن برجام میتواند ضربه مهلکی برای مشروعیت انپیتی باشد و این خبر خوبی برای برقراری قوانین هستهای و پیروی از آن باشد. بنابراین، به نتیجه رسیدن برجام میتواند اطمینان خاطر زیادی در میان کشورهای عضو انپیتی ایجاد کند و نتایج برجام میتواند بر دیگر موارد بالقوه برای مذاکره، اثرگذار باشد. بنابراین، برای سرنوشت برجام آرزوی موفقیت دارم.
جیمبو در این راستا میافزاید: تصور این که هیچ برجامی وجود نداشته باشد و مذاکرات به پایان برسد، پر واضح است که فاجعهبار خواهد بود و ایران ممکن است چارهای نداشته باشد جز این که به پیشرفت هستهای سرعت ببخشد و اگر شما کنترل شرایط را به دست بگیرید، اوضاع از نظر پیشرفت هستهای جدیتر میشود. در این صورت، جهان برای چگونگی راه حل پیدا کردن برای چنین وضعیتی، آن هم خارج از چارچوب برجام، تحت فشار قرار خواهد گرفت و فکر میکنم این برای هیچ کس راهکار بهتر نخواهد بود. بنابراین، من فکر میکنم برجام روندی بسیار مهم است، اما راهکاری آنی برای توافق کردن، دوام نخواهد داشت به ویژه برای مسائل داخلی هر دو طرف. بنابراین، از نظرم، وقت گذاشتن برای مذاکره درباره انتخابهای سخت هر دو طرف، هدف خیلی خوبیست، به ویژه آن که [توافق و مذاکرات]هنوز از بین نرفته است.
او درباره تاثیر بینالمللی و منطقهای احیای برجام گفت: این موضوع تاثیر مهمی روی دیگر مسائل، از جمله کره شمالی، هند-پاکستان و ... خواهد داشت و امکان این فراهم میشود که دیگر برنامههای هستهای که پتانسیل قرار گرفتن در مسیر تسلیحاتی شدن را دارند، در دستور کار مذاکره قرار بگیرند و این بسیار مهم است.
مشاور پیشین وزیر دفاع ژاپن در ادامه اظهاراتش در این باره اشاره کرد که ایران میتواند در صورت به نتیجه رسیدن برجام، با ترک کردن پیشبرد برنامه هستهایاش از مزایای توافق بهرهمند شود و با مشارکت در مناسبات اقتصاد جهانی به چشمانداز تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی در منطقه برسد که میتواند برای سعودیها و دیگران نگرانیهای ایجاد کند.
به گفته این استاد دانشگاه ژاپنی، برجام میتواند سرنوشت انپیتی را نجات دهد. انپیتی با مسائل زیادی به چالش کشیده شده است و نگرانیها در زمینه اشاعه تسلیحات هستهای رو به افزایش بودهاند که باعث میشود تعهدات تحت این پیمان و اعتبار قانونی آن برای اعضای انپیتی با موارد مختلفی که با آن روبهرو میشوند، به چالش کشیده شود. از هم گسیخته شدن برجام میتواند ضربه مهلکی برای مشروعیت انپیتی باشد و این خبر خوبی برای برقراری قوانین هستهای و پیروی از آن باشد. بنابراین، به نتیجه رسیدن برجام میتواند اطمینان خاطر زیادی در میان کشورهای عضو انپیتی ایجاد کند و نتایج برجام میتواند بر دیگر موارد بالقوه برای مذاکره، اثرگذار باشد. بنابراین، برای سرنوشت برجام آرزوی موفقیت دارم.
تبیین جایگاه ژاپن در منطقه با وجود قدرتگیری چین
مشاور ویژه پیشین وزیر دفاع ژاپن در پاسخ بخ این سوال که با توجه به نقش پررنگ چین در منطقه، آیا دولت ژاپن برنامه و استراتژی مدونی برای تبیین جایگاه خود در منطقه آسیا و به ویژه خاورمیانه تعریف کرده است، گفت: این یک چالش عمده است. چون نظام بینالمللی که ما در دهههای گذشته با آن مواجه بودهایم، عمدتا با توجه به چشمانداز اتحاد و شراکت آمریکا و نقش رهبری گروه G ۷ هدایت شده است و ژاپن نیز از طریق ابتکاراتی، متناسنب با پیشبرد این نظم منطقهای در خود تغییراتی ایجاد کرده است.
اما فکر میکنم اساسا برجسته شدن و قدرت گرفتن چین [در منطقه]باعث شده است تغییراتی در وضعیت نظم منطقهای ایجاد شود. از این جهت که چین هم به نوبه خود، در حال اثرگذاری سیاسی و اقتصادی در منطقه است. از نظر من ژاپن از یک سو میخواهد نظم فعلی منطقه را از طریق شراکت با آمریکا حفظ کند و از طرف دیگر، اقتصاد ژاپن عمیقا با بازار چین گره خورده است و شرکتهای ژاپنی زیادی وجود دارند که در چین فعالیت میکنند. از جهتی هم، چین در منطقه گستردهتر نه تنها منابع مالی و زیرساخت، بلکه فناوریهای دیجیتالی و تجارت الکترونیکی را نیز صادر میکند. به گمان من، ژاپن این پدیده را مطلقا مثبت میبیند، چون واقعا به نیاز اقتصادهای نوپا کمک میکند و این برای برای توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی خوب است. او ادامه داد: بنابراین، ژاپن این امر را فرصتی برای همکاری با چین میبیند، البته اگر اهداف مشترکی در این راستا پیدا شود. به همین خاطر، فکر میکنم هیچ استراتژی مشخص یا برنامه مدونی وجود ندارد. فکر میکنم ژاپن از یک سو مشتاقانه تلاش میکند پیگیر تلفیق اهداف عمده باشد، یعنی از یک سو نظام بینالمللی تحت اداره آمریکا و قدرتهای جهانی را حفظ کند و از سوی دیگر، خود را با تاثیر اجتماعی و اقتصادی نوظهور چین تطبیق دهد. این دو نیروی محرکه میتوانند باهم تلفیق شوند که هم برای استراتژی ژاپن و هم برای کسبوکارها و اقتصاد آن خوب است. اگر این دو حالتی تقابلی به خود بگیرند، ژاپن میتواند انتخابهای دیگری بکند. یکی از انتخابها این است که بخشی از [نظم منطقهای تحت هدایت]آمریکا باشیم، چون ژاپن متحد آمریکا است. اما در عین حال، مهم است وضعیتی ایجاد شود، نه تنها برای ژاپن که برای تمام کشورهای منطقه، تا مجبور نشوند میان آن دو انتخاب کنند.
این استاد دانشگاه ژاپنی در این راستا افزود: فکر میکنم ژاپن سخت در تلاش است با آن شرایط سازگار باشد، ما میتوانیم هم با آمریکا و متحدانش سر کنیم و هم با تاثیر رو به افزایش چین در منطقه. این یکی از پاسخهایی است که به این سوال دارم.
جیمبو دیدگاه دیگری را در این زمینه مطرح کرده و گفت: خاورمیانه منطقهای بسیار پیچیده بوده و با لایههای چندگانهای از چالشها مواجه است، بنابراین تنها یک پاسخ ساده برای آن وجود ندارد. فکر میکنم، ژاپن تمایل خاصی به خاورمیانه دارد، به ویژه از منظر بقا و منافع اقتصادیاش در زمینههایی مانند انرژی، امنیت و مشارکت در زمینه انرژی. بنابراین، ما ترجیح میدهیم که خاورمیانه منطقهای باثبات و در صلح باشد. بنابراین، اگر مشکلاتی که وجود دارند به صورت صلحآمیز و از طریق مذاکره حل شوند، برای ژاپن هماهنگی سیاسی بهتری ایجاد میکند. به همین منظور، تمامی حلقههای دیپلماتیک ژاپن و سفارتهای آن در خاورمیانه مصمم هستند در [حلوفصل]تمامی بخشهای مشکلات خاورمیانه مشارکت داشته باشند. اگر ژاپن بتواند نقشی موثر و کنشگرایانه در این زمینه داشته باشد، ما آماده کمک خواهیم بود.
او علاوه بر این مطرح کرد:، اما در عین حال، خاورمیانه میتواند تحتالشعاع سیاست قدرتهای بزرگ، از جمله آمریکا، روسیه، چین قرار بگیرد که به شدت در همتنیده هستند. گاهی قدرت ژاپن به حاشیه رانده میشود. بنابراین، فکر میکنم ژاپن باید با توجه به چالشها و تفاوتهایی که به آنها اشاره کردیم، نقشی کنشگرانه و در عین حال بهینه داشته باشد.
اما فکر میکنم اساسا برجسته شدن و قدرت گرفتن چین [در منطقه]باعث شده است تغییراتی در وضعیت نظم منطقهای ایجاد شود. از این جهت که چین هم به نوبه خود، در حال اثرگذاری سیاسی و اقتصادی در منطقه است. از نظر من ژاپن از یک سو میخواهد نظم فعلی منطقه را از طریق شراکت با آمریکا حفظ کند و از طرف دیگر، اقتصاد ژاپن عمیقا با بازار چین گره خورده است و شرکتهای ژاپنی زیادی وجود دارند که در چین فعالیت میکنند. از جهتی هم، چین در منطقه گستردهتر نه تنها منابع مالی و زیرساخت، بلکه فناوریهای دیجیتالی و تجارت الکترونیکی را نیز صادر میکند. به گمان من، ژاپن این پدیده را مطلقا مثبت میبیند، چون واقعا به نیاز اقتصادهای نوپا کمک میکند و این برای برای توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی خوب است. او ادامه داد: بنابراین، ژاپن این امر را فرصتی برای همکاری با چین میبیند، البته اگر اهداف مشترکی در این راستا پیدا شود. به همین خاطر، فکر میکنم هیچ استراتژی مشخص یا برنامه مدونی وجود ندارد. فکر میکنم ژاپن از یک سو مشتاقانه تلاش میکند پیگیر تلفیق اهداف عمده باشد، یعنی از یک سو نظام بینالمللی تحت اداره آمریکا و قدرتهای جهانی را حفظ کند و از سوی دیگر، خود را با تاثیر اجتماعی و اقتصادی نوظهور چین تطبیق دهد. این دو نیروی محرکه میتوانند باهم تلفیق شوند که هم برای استراتژی ژاپن و هم برای کسبوکارها و اقتصاد آن خوب است. اگر این دو حالتی تقابلی به خود بگیرند، ژاپن میتواند انتخابهای دیگری بکند. یکی از انتخابها این است که بخشی از [نظم منطقهای تحت هدایت]آمریکا باشیم، چون ژاپن متحد آمریکا است. اما در عین حال، مهم است وضعیتی ایجاد شود، نه تنها برای ژاپن که برای تمام کشورهای منطقه، تا مجبور نشوند میان آن دو انتخاب کنند.
این استاد دانشگاه ژاپنی در این راستا افزود: فکر میکنم ژاپن سخت در تلاش است با آن شرایط سازگار باشد، ما میتوانیم هم با آمریکا و متحدانش سر کنیم و هم با تاثیر رو به افزایش چین در منطقه. این یکی از پاسخهایی است که به این سوال دارم.
جیمبو دیدگاه دیگری را در این زمینه مطرح کرده و گفت: خاورمیانه منطقهای بسیار پیچیده بوده و با لایههای چندگانهای از چالشها مواجه است، بنابراین تنها یک پاسخ ساده برای آن وجود ندارد. فکر میکنم، ژاپن تمایل خاصی به خاورمیانه دارد، به ویژه از منظر بقا و منافع اقتصادیاش در زمینههایی مانند انرژی، امنیت و مشارکت در زمینه انرژی. بنابراین، ما ترجیح میدهیم که خاورمیانه منطقهای باثبات و در صلح باشد. بنابراین، اگر مشکلاتی که وجود دارند به صورت صلحآمیز و از طریق مذاکره حل شوند، برای ژاپن هماهنگی سیاسی بهتری ایجاد میکند. به همین منظور، تمامی حلقههای دیپلماتیک ژاپن و سفارتهای آن در خاورمیانه مصمم هستند در [حلوفصل]تمامی بخشهای مشکلات خاورمیانه مشارکت داشته باشند. اگر ژاپن بتواند نقشی موثر و کنشگرایانه در این زمینه داشته باشد، ما آماده کمک خواهیم بود.
او علاوه بر این مطرح کرد:، اما در عین حال، خاورمیانه میتواند تحتالشعاع سیاست قدرتهای بزرگ، از جمله آمریکا، روسیه، چین قرار بگیرد که به شدت در همتنیده هستند. گاهی قدرت ژاپن به حاشیه رانده میشود. بنابراین، فکر میکنم ژاپن باید با توجه به چالشها و تفاوتهایی که به آنها اشاره کردیم، نقشی کنشگرانه و در عین حال بهینه داشته باشد.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر