۶ ماه کار اجباری در غسالخانه، مجازات جوانی که با شلیک تیر، مردی را مجروح کرد

با زخمی شدن مرد رهگذر، بلافاصله تیرانداز جوان از آن جا گریخت و بدین ترتیب حادثه تلخی رقم خورد و مرد بی گناهی روانه بیمارستان شد.
طولی نکشید که آژیر خودرو‌های پلیس در منطقه پیچید و تحقیقات برای شناسایی مرد تیراندازی آغاز شد که حدود ۲۸ سال داشت.
با تشکیل پرونده قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و با صدور دستورات ویژه قضایی، مرد تیرانداز دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت. بررسی‌های قضایی درباره چگونگی شکل گیری مشاجرات لفظی و شلیک گلوله ساچمه ای، نشان دادکه حادثه مذکور فقط به خاطر یک سری اختلافات قبلی رخ داده و طرف‌ها به قصد نزاع با یکدیگر درگیر نشده اند بنابراین متهمان پرونده با صدور قرار منع تعقیب از اتهام شرکت در نزاع رهایی یافتند، اما ماجرای جوان تیرانداز وارد مرحله جدیدی شد چرا که احتمال تیراندازی عمدی و بالابودن مبلغ دیه، این پرونده را به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی کشاند تا قضات با تجربه دادگاه در این باره رای صادر کنند.
دادگاه پس از برگزاری جلسات محاکمه و رسیدگی دقیق به ماجرای مرد تیرانداز و همچنین شنیدن اظهارات شاکی به این نتیجه رسید که حادثه تیراندازی به سوی مرد رهگذر، به صورت غیرعمدی رخ داده است. از طرف دیگر نیز مرد رهگذر قبل از صدور رای، از عامل شلیک‌های خونین اعلام گذشت کرد، ولی ماجرای تیرانداز ۲۸ ساله در این جا پایان نیافت، زیرا طبق قانون نگهداری سلاح شکاری غیرمجاز نیز از دیگر موارد اتهامی وی بود که باید به آن رسیدگی و رای قانونی صادر می‌شد.

به همین خاطر شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، این متهم را با وجود پیچیدگی پرونده درباره ماجرای شلیک‌های ساچمه ای، به اتهام نگهداری سلاح غیرمجاز مجرم شناخت، اما با توجه به اوضاع و احوال ارتکاب جرم، سابقه دار نبودن متهم و دیگر وضعیت‌های خاص اجتماعی، مجازات شش ماه زندان او را به مجازات جایگزین بدل از حبس تبدیل کرد.

بنا به رای صادر شده از سوی دادگاه، به خاطر این که مرد تیرانداز نادم، متوجه عواقب نگهداری سلاح غیرمجاز شود و در حالت عصبانیت از ارتکاب رفتار‌های پرخطر مانند استفاده از سلاح بپرهیزد، او به ۱۸۰ ساعت کار اجباری در غسالخانه بهشت رضا (ع) مشهد محکوم شد تا با دیدن مردگانی که فقط بر اثر یک لحظه عصبانیت آنی یا استفاده افراد دیگر از ابزار‌های مرگباری مانند سلاح شکاری یا چاقو، خانواده‌ای را داغدار یا کودکانی را بی سرپرست می‌کنند، به عاقبت این گونه جرایم پی ببرد و حداقل از ماجرای کار در غسالخانه درس عبرتی بگیرد که این رفتار زشت و پرخطر نه تنها ممکن است به قتل عمدی یا غیرعمدی بینجامد بلکه احتمال دارد او را تا پای چوبه دار نیز بکشاند و این گونه خانواده خودش نیز مانند دیگر حادثه دیدگان سیاه پوش شوند.