گوناگون

دروغ گفتن و حقایق بسیار جالب آن

دروغ گفتن و حقایق بسیار جالب آن

پارسینه: گاهی اوقات بدون اینکه حتی فکر کنیم دروغ میگوییم و خودمان هم نمیدانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم.

دروغ گفتن و حقایق بسیار جالب آن

به نظر شما چرا دروغ یکی از عادت‌های روزمره‌ی ما شده است؟ ممکن است برای رسیدن به هدف خاصی دروغ بگوییم یا نه؟ آیا بدون دروغ میتوان زندگی کرد؟

آیا میدانید دروغ چه فرقی با دروغ بافی دارد؟ و یا اصلا دروغ چیست؟ آیا تا کنون فکر کرده اید که دروغ چیست و چه معنای می‌تواند داشته باشد!

در توصیف و تعریف شخصی که دروغ می‌گوید می‌توانیم بگوییم فردی است که برای اینکه دیگری را در رابطه با موضوعی فریب دهد متوسل به دروغ می‌شود

یا می‌خواهد کسی را به وسیله دروغی که می‌گوید شیفته و جذب خود کند؛ و یا گاهی بدون اینکه هیچ گونه قصد و نیتی داشته باشیم این کار را انجام می‌دهیم. فرد دروغ گو حقیقت و درستی موضوعی را می‌داند و می‌تواند بین گفتن حقیقت و یا نگفتن آن یکی را انتخاب کند.

فردی که از روی حسادت و برای بالا بردن مقام خود دروغ می‌گوید فردی که بدون هیچ گونه غرضی دروغ می‌کوید و به قول ما ایرانی‌ها از نوع مصلحتی است.

حالا هر یک از این دو دروغ و علت آن‌ها را جداگانه توضیح می‌دهیماول دروغی که از روی خود خواهی و غیض است این دروغ را در موارد زیر به کار می‌بریم.

زمانی که می‌خواهیم یک تصویر خوب و عالی و دروغین از خود در برابر مخاطبمان بسازیم. اما چگونه این کار را انجام می‌دهیم؟

در گفتن استعداد‌ها، توانایی‌های مالی حقیقت را نمی‌گوییم ویا عیب‌های خود را به خوبی‌ها تبدیل می‌کنیم و راجع به آن‌ها با افتخار صحبت می‌کنیم.

برای به دست آوردن یک پست یا شغل ادعای کذب می‌کنیم و یا برای فروختن مالی که به ما تعلق دارد توضیحاتی را ذکر می‌کنیم که حقیقت ندارد.

فقط برای اینکه جنس خود را به قیمت بالاتری بفروشیم این کار را انجام می‌دهیم.

بخاطر کاری که انجام داده ایم و برای اینکه مجازات نشویم دروغ می‌گویم. این دروغ بیشتر بین بچه‌های کوچک و نوجوانان باب است.

نوع دوم، دروغی است که به نیت و قصد بدی نیست و می‌توان گفت: بیشتر از روی نوع دوستانه است، و در موارد زیر به کار می‌رود

این دروغ را زمانی می‌گوییم که می‌خواهیم کسی را ناراحت نکنیم مثلا، وقتی کسی نظر ما را درباره‌ی لباس جدیدش یا مدل کوتاهی مو هایش می‌پرسد شاید این مدل و این لباس به او نیاید، اما برای اینکه او را ناراحت نکنیم از دروغ استفده می‌کنیم.

چون مسلما هر کسی سلیقه خود را دارد و نباید سلیقه خود را به کسی تحمیل کنیم؛ و یا اینکه در شرایط خاص خبر بدی را تبدیل به خبر خوب کنیم و کسی را الکی و به خاطر شنیدن این دروغ خوشحال کنیم. روان شناسان در علم روان شناسی این دروغ را " دروغ دفاعی " می‌نامند.

اما چرا دفاعی؟ چون در نهایت، هدف ما از این دوغ این است که رابطه خود را با دیگران حفظ کنیم و این رابطه از بین نرود.

این دروغ را می‌گوییم، چون می‌ترسیم از طرف دیگران مورد بی مهری قرار بگیریم و آن‌ها دیگر ما را دوست نداشته باشند و برای ادامه داشتن ارتباطا طمان با دیگران نظرات خود را پنهان می‌کنیم تا هم چنان مثل همیشه باشیم.


اما چرا اغلب دروغ می‌گوییم؟

بر اساس تحقیقی که در آمریکا انجام شده است، متوجه شده‌اند که همه آدم‌ها در روز بیش از دو بار دروغ می‌گویند …

و البته با توجه به شغل و مسئولیتی که هر کسی دارد تعداد این دروغ‌ها کم و یا زیاد می‌شود و بیشتر این دروغ‌ها بخاطر طفره رفتن از جواب دادن به سوالات است.

به خاطر چه هدفی دروغ می‌گوییم؟

با این هدف که یک تصویر خوب از خود ارائه دهیم؛ و دیگران ما را بهتر از شخصیتی که داریم ببینند؛ که این بحث را در علم روان شناسی " خواستگاه و جایگاه دلخواه اجتماعی می‌نامند "

چگونه تشخیص دهیم که کسی دارد به ما دروغ می‌گوید؟

در این جا مهم این است که اگر به کسی و به حرف ها‌ی او اعتماد ندارید و در درستی صحبت‌های او شک دارید، باید در ابتدا کاملا به صحبت‌های او دقت کنید و با هوشیاری کامل صحبت‌های او را تعقیب کنید تا متوجه شوید، زیرا به قول ما ایرانی‌ها دروغگو کم حافظه است .

صحبت‌های خود را فراموش می‌کند و دفعه‌ی بعد که در مورد همان موضوع صحبت می‌شود صحبت‌های قبلی خود را فراموش می‌کند، و دوباره از نو شروع به دروغ گفتن می‌کند و در همین جاست که می‌توانید مچ او را بگیرید و مطمئن شوید که او فردی دروغ گوست و قابل اعتماد نیست.

زیرا افراد دروغ گو حافظه ضعیفی دارند و از بس که در همه جا و در همه‌ی موارد دروغ می‌گویند یادشان می‌رود و حافظه شان یاری نمی‌کند که کدام دروغ را در کجا گفته اند؛ و معمولا هنگامی که با دروغ آن‌ها روبرو می‌شوید دیگر به آن‌ها اعتماد سابق ندارید.

اغلب ما به افراد دروغ گو و حرف ها‌ی که می‌زنند همیشه شک داریم و هیچ گاه به راحتی نمی‌توانیم حرف‌های آن‌ها را باور کنیم. حتی اگر روزی حقیقتی را به بگویند، اما به خاطر سابقه‌ی بدی که دارند، باور کردن صحبت‌هایشان غیرقابل قبول است.


آیا برای اینکه رابطه بهتری با دیگران داشته باشیم دروغ می‌گوییم؟

اکثر دروغ‌های که می‌گوییم بازتاب و انعکاس غریزی اعمال روزانه ماست. دروغ بخشی از ارتباط اجتماعی ما با دیگران است.

برای مثال، در احتراماتی که به یکدیگر می‌گذاریم، ممکن است ما از شخصی متنفر باشیم و اصلا مایل به ارتباط داشتن با او نباشیم.

اما بخاطر حفظ ظاهر اجتماعی خود ویا بخاطر مقام و منصب شخص مقابل مجبور به اظهار احترامات دروغین در برابر او هستیم.

مثال جالبی در اینجا وجود دارد، " به همکارتان سلام می‌کنید و از او می‌پرسید، حالش چطور است؟

در ۹۰% موارد پاسخ همکارتان به این ترتیب خواهد بود، او تشکر می‌کند و بعد او هم جویای حال شما می‌شود.

حتی اگر او با شما نیز مشکل داشته باشد، حقیقت را نمی‌گوید، اما این موضوع مانعی نمی‌شود تا او بدجنسی خود را به شما ثابت کند، او از روی ملاحظه کاری و سیاست خود از دروغ استفاده می‌کند.


زیرا مسلما احساسی که او نسبت به شما دارد را می‌دانید، اما او جانب داری می‌کند. به نظر برخی از روان شناسان این موضوع یعنی سیاست و جانب داری شما در روابطتان کلیدی طلایی برای حفظ و ادامه ارتباطات است.

با این وجود برخی از روان درمانگر‌ها مثل برد بلانتون روان درمانگر امریکایی، مخالف این عمل هستند.

او معتقد است که اگر از کسی خوشتان نمی‌آید و مایل به ارتباط داشتن با او نیستید، این چرئت را به خود بدهید وفکری که در سر در مورد او دارید بدون هیچ گونه سانسور و کاستی به او بگویید ..

به نظر این روان کاو هدف از زندگی، داشتن روابط زیبا با دیگران است برای اینکه در این روابط است که خود و دیگران را بهتر می‌شناسیم پس باید صحبت‌های که در نهان داریم آشکار سازیم. نه اینکه مدام راجع به آن‌ها فکر کنیم و هیچ عملی انجام ندهیم.


دروغ از چه سنی شروع می‌شود؟

در این جا می‌خواهیم دروغ را بین سنین مختلف بررسی کنیم، دروغ از دوران کودکی شروع می‌شود و به نوعی مرحله‌ای از شکل گیری شخصیت کودک است.

دروغ بین سنین ۳ تا ۴ سال چگونه است؟

در این سن است که کودک دروغ گفتن را شروع می‌کند. این موضوع بیان گر این نکته است که شخصیت انسان از همان ابتدا حتی نزد پدر و مادرش نیز شفاف نیست و هیچ کس قادر به شناخت کلی طرف مقابلش نیست.


دروغ گفتن بچه‌ها در این سن، فقط به عنوان یک سرگرمی و امتحان کردن پدرو مادر است، زیرا هنگامی که بچه‌های این سن دروغی را می‌گویند و والدین متوجه دروغ شان می‌شوند برای آن‌ها بمانند یک تفریح است.

دروغ در سنین ۷ سالگی به بعد چگونه است؟

در این سن بچه‌ها در دروغ گفتن پیشرفت زیادی می‌کنند و یاد می‌گیرند همه فکر‌هایی را که دارند و یا تمام کار‌هایی را که انجام میدهند را نباید به پدرو مادر خود بگویند و برای آن‌ها توضیح بدهند.


اما آن‌ها هنوز در دروغ گفتن نوپا هستند و از تغییر صدای و رنگ صورتشان می‌توان فهمید که دروغ می‌گویند؛ و مهم‌تر از همه تربیت خانواده‌ها و رفتاری که والدین در برابر بچه‌ها با یکدیگر دارند نقشی بسزا در این امر دارد.

گاهی والدین خودشان به فرزندانشان دروغ گفتن را یاد می‌دهند برای مثال: " مادریا پدر به فرزندش می‌گوید

این مطلب را به کسی نگویی یا اگر کسی ازت چیزی پرسید یک دروغی بگو " ما خودمان فرزندانمان را به دروغ تشویق می‌کنیم و بعد که آن‌ها در این کا ر. خبره می‌شوند و به راحتی دروغ می‌گویند از آن‌ها گله می‌کنیم …از دروغ گویی تا افسانه بافی راه زیادی نیست؟!

اجازه ندهیم فرزندانمان به اینجا برسند؟!

وقتی که از دروغ و دروغ گفتن صحبت می‌کنیم به جایی می‌رسیم که دیگر کار از دروغ گذشته و به حد افراطی آن یعنی افسانه بافی رسیده است، دیگر جلوی این افراد را نمی‌توان گرفت..

علت و دلیل افسانه بافی افراد یک شوک شدید روحی، شکست در زندگی شخصی یا اجتماعی یا هر واقعه و رخدادی که به شخص دیدی منفی نسبت به دنیای بیرون می‌دهد و برای دور شدن و دفاع از خود به دنیای خیالی و افسانه‌ای پناهنده می‌شوند.

این شخص از دنیای واقعی فرار می‌کند، دنیای که به او سختی‌های بسیاری را تحمیل کرده است و ساکن دنیای خیالی می‌شود، زیرا در آنجا آرامش بیشتری را احساس می‌کند.

افسانه بافی در افراد یک مشکل روانی نیست. این مشکل بستگی به اطرافیان فرد دارد، و برای فائق امدن بر مشکل این افراد باید آن‌ها را نزد یک مشاور و متخصص برد.
منبع:ایران ناز

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار