کسی که میخواهد راننده شود، باید به آموزشگاه رانندگی برود. آیین نامه راهنمایی و رانندگی را بخواند و در امتحان عملی رانندگی نیز قبول گردد. برخیها در امتحان آیین نامه و امتحان عملی راهنمایی و رانندگی بارها رد می شوند و بعد از کلی تمرین کردن قبول میگردند، ولی برای افرادی که میخواهند ازدواج کنند و سپس بچهدار شوند کلاسی و آموزشگاهی برای یاد گرفتن برخی نکات بسیار مهم زندگی در نظر گرفته نمیشود! کدامین کتاب را سراغ دارید همانند آیین نامه راهنمایی و رانندگی نکات کلیدی زندگی را در خود جمع کرده باشد؟
مرحوم فلسفی نوشتهاند برخیها وقتی میخواهند دامداری درست کنند حتما مشورت میکنند ولی چون میخواهند زندگی تشکیل دهند هیچ گونه مشورت و خواندن هیچ کتابی را لازم نمیدانند!
به دلیل همین ناآگاهیها برخی از مزدوجین چند صباحی بعد از جشن ازدواجشان با سرعتی باور نکردنی به سمت طلاق میروند! برخیها در جوانی به افسردگی مبتلا شدهاند و برای این که چند ساعتی در جامعه حاضر شوند، باید چند قرص ضد افسردگی بخورند!
برخی ها به عروسشان چون یک اسیر نگاه می کنند! و احترام گذاشتن به عروس را باعث پر رویی او میدانند! به یقین توجه به نکات ذیل خالی از منفعت نیست:
یکم: مهرورزی نسبت به همدیگر
محبت داشتن به همدیگر و ابراز آن نکتهای کلیدی برای استحکام زندگی است. مهرورزی و تکریم همدیگر بایستی دامنه دار باشد و زن و مرد باید جد و جهد کنند در هر شرایطی از چارچوب احترام خارج نشوند. برخیها در شرایط عادی سرشار از مهر و محبتند ولی به محض پیدایش زمینهی اختلاف مملو از نیش و فحش و تهمت میشوند!
خبرنگاری از نلسون ماندلا پرسید بیش از دو دهه به ناحق در زندان بودید آیا میتوانی این همه حبس را، گذشت کنید؟ فرمود: میتوان گذشت کرد ولی نمیتوان فراموش کرد.
به یقین اگر ناسزاهایی بین زن و مرد رد و بدل شود هر چند قابلیت گذشت را دارند ولی فراموش نخواهند شد. پس چاره ای جز دقت بیشتر و احترام و حفظ حرمت نیست.
دوم: روحیه ی سازش داشتن
امام خمینی «ره»چون صیغهی عقدی را میخواندند به زوجین میفرمودند شما دو نفرید با دو سلیقه بروید با هم بسازید.
گاهی شوهر برای آماده شدن فقط پنج دقیقه لازم دارد ولی خانمش حداقل نیم ساعت فرصت لازم دارد. مرد 25دقیقه صبر میکند و آن همه ایستادن را در حساب خانم ثبت میکند و خانم هم خیال میکند با شتابی بالا خود را آماده میکند و آن همه عجله را در حساب شوهرش یادداشت میکند و گاه به ذهنش میآید این چه بخت و اقبالی بود نصیبم شد که گرفتار چنین شوهری شدم و مرد نیز بالعکس.
انتخاباتی شروع میشود مرد به تمجید از یک جناح میپردازد و خانم هیچ ارادتی به آن جناح ندارد. تعطیلات عید فرا می رسد، مرد دوست دارد با اقوام خودش تفریح و مسافرت برود و خانم نیز آرزویش بودن با پدر و مادر و اقوام است. فرزنددار که میشوند یکی بر نامی ایرانی تاکید میکند و دیگری به نامی اهل بیتی، ارادت دارد.
آمدن اقوام هر کدام از زن و مرد و استقبال و بدرقه آنها و نحوه پذیرایی خود میتواند، باعث اختلافهای دامنهدار شود.
به یقین موارد فراوانی از اختلاف سلیقهها وجود دارد هرچند تردیدی وجود ندارد انسان هرکاری را که بخواهد راهش را پیدا میکند و هرکاری را که بخواهد ترک کند توجیهی پیدا میکند ولی به یقین یافتن راههایی که سازش و تکریم را در دل دارد مورد تاکید است. مگر این که سازش سر از شکستن خط قرمزی را به همراه داشته باشد.
در چنین مواردی مرد و زن، باید بدون هیچ گونه منتی تهدیدها و اختلافها را تبدیل به فرصت کند. هم زن باید بهترین استفاده را از فرصتها ببرد و هم جناب مرد قبول کند که خانمها بیش از مردها، نیز به زمان برای آماده شدن دارند. شکی نیست استفاده از روحیه بردباری و صبر در چنین مواردی راهگشا خواهد بود.
سوم: توافق کردن بر نقشه زندگی
شخصی به خانمش گفت در صورتی با شما ازدواج خواهم کرد که نکات زیر رعایت شود:
اگر بتوانی چشم و هم چشم نداشتی باشی عالی است. در غیر این صورت فقط حق داری با یک خانواده ،چشم و هم چشمی داشته باشی نه با همگان.
برای همیشه و در هر حال اسراف نکردن و قناعت محور بودن اصلی از اصول زندگیمان باشد.
در صورتی از منزل بیرون بروی که رفتنت دارای مصلحت و حکمتی باشد و پاسداری از آبرویمان کاملا لحاظ شده باشد.
مهمانان اعم از اقوام بنده و شما با عینک تبعیض دیده نشوند.
حرف و حدیث دیگران در بنده نسبت به جنابعالی هیچ اثری را به دنبال نخواهد داشت مگر این که گفتار و حرکتی غیرمنطقی و شرعی را انجام داده باشید. و جنابعالی نیز نباید اثرپذیر از اطرافیان باشید.
پدر و مادرت برای من ارزشمند و محترم خواهند ماند و احترام پدر و مادر بنده نیز از جانب شما، لازم و بی احترامی به آنها هرگز تحت هیچ عنوانی پذیرفته نخواهد بود.
نسبت به بذل و بخششهای که خواهم داشت از جمله کمک به برادر،خواهر و ... حق دخالت ندارید. اگر برادر و خواهران جنابعالی نیز نیازمند کمکی بودند قطعا کوتاهی نخواهم کرد.
اجازه دخالت ندادن به دیگران بسیار مهم است. در زندگی مشترک هیچ کس به اندازه زن و مرد دلسوز همدیگر نیستند. بارها پیش آمده است برخی از جوانان گلهمند از دخالت اطرافیان هستند.
خانمی میگفت من و شوهرم همدیگر را دوست داریم و با او هیچ مشکلی ندارم ولی بعضی از اطرافیان شوهرم از همان روز نخست مخالف ازدوجمان بودند و اکنون نیز بر دنده لج افتادهاند و به هر بهانهای دخالت میکنند! و گاه تهمتهای دردناکی نثارم میکنند شاید به این طریق به هدف نامشروعشان برسند!
نویسنده این سه نکته کیست؟