یک بلاگر حزب اللهی: حاصل مناظره این بود که مذاکرات هستهای میتوانست با هزینه کمتر برگزار شود
پارسینه: مساله اینجاست که در همه این سالها با تبلیغات فراوان پرونده هستهای به یک مساله حیثیتی تبدیل شده بود. مردم در هشت سال اخیر، انرژی هستهای را حق مسلم خودشان میدانستند که باید به هر قیمتی آنرا بدست آورد. اما حالا در مناظره انتخاباتی از زبان نامزدها حتی اصولگراهایی همچون ولایتی و رضایی، چیزی غیر از این را میشنوند؛ که مثلا راههای مسالمت آمیز دیگری هم وجود داشته و یا اینکه مذاکرات فعلی با تدبیر به پیش نمیرود.
امید حسینی در وبلاگ آهستان نوشت:
مناظره دیروز یک نکته قابل تامل داشت، آن هم اینکه در این مملکت، منافع ملی، اسناد محرمانه و جلسات سری اهمیت چندانی ندارند. برای پیروز شدن در انتخابات، باید منتظر لو دادن هرچیزی باشیم. حتی به قیمت لکه دار شدن حیثیت نظام از سوی کسانی که سند ششدانگ نظام و انقلاب را به اسم خودشان زدهاند. چپ و راست هم ندارد.
البته طبیعی است که برای پیروزی در مناظره، باید از همه فرصتها استفاده کرد و همین طور فرصتها را از رقیب گرفت. اما سوال اینجاست که به چه قیمتی و تا کجا؟ آیا کسی که مثلا مسئول پرونده هستهای کشور بود و یا هست، میتواند برای پیروزی در انتخابات و جلب آرای مردم، بخشهای تاکنون منتشر نشدهی مذاکرات را منتشر کند؟
اهمیت مناظره سیاسی به عنوان آخرین فرصت زنده و مستقیم نامزدها به حدی بود که آنها قصد داشتند به هر قیمتی توان و قدرت تحلیل و موضع سیاسی خود را به رخ دیگران بکشند. به همین علت، هیچ حد و مرزی هم برای این عرض اندام نمیشناختند. اما سوی دیگر ماجرا روشن شدن وجود اختلاف نظر در مسائل مهمی همچون پرونده هستهای است و این شبهه که در همه این سالها احتمالا راه درستی را نپیمودهایم!
مناظره دیروز از این جهت، یک شکست برای دو طرف بود. آنهایی که سرمستانه دم از پیروزی میزنند، هنوز در توهم و احساسات مناظره سیر میکنند. نکته مهم سوالاتی است که اکنون در ذهن مردم به وجود آمده است. مساله اینجاست که در همه این سالها با تبلیغات فراوان پرونده هستهای به یک مساله حیثیتی تبدیل شده بود. مردم در هشت سال اخیر، انرژی هستهای را حق مسلم خودشان میدانستند که باید به هر قیمتی آنرا بدست آورد. اما حالا در مناظره انتخاباتی از زبان نامزدها حتی اصولگراهایی همچون ولایتی و رضایی، چیزی غیر از این را میشنوند؛ که مثلا راههای مسالمت آمیز دیگری هم وجود داشته و یا اینکه مذاکرات فعلی با تدبیر به پیش نمیرود.
در مطلب قبلی هم نوشتم که درست یا غلط، حاصل مناظره اخیر، القاء این نکته به جامعه و مردم بود که احتمالا مذاکرات هستهای ایران و ۵+۱ میتوانست با هزینههایی کمتری هم برگزار شود. مطمئنا این حس اگر با وضعیت اقتصادی امروز آمیخته شود، تبعات مختلفی دارد. چه در عرصه داخلی و چه خارجی.
من درباره گفتههای طرفین قضاوتی نمیکنم. چون دلائل و مستندات آنها را نمیدانم. اما این را خوب میفهمم که وقتی پای این مسائل را به مناظرات انتخاباتی باز کردیم، دیگر به راحتی قابل جمع کردن نیست. حالا که دو طرف به لطف این مناظرات، اخبار و اطلاعات محرمانه را افشا کردهاند، بد نیست که جواب این سوالات را هم بدهند. بالاخره مذاکرات هستهای میتوانست و میتواند با هزینههای کمتری برگزار شود یا نه؟ آیا با تدبیر پیش میرویم یا نه؟ کسی با مقاومت مخالف نیست، سوال اینجاست که آیا مقاومتمان همراه با شعار است یا شعور؟!
مطمئن باشید که می توانست با هزینه کمتری برگزار شود ولی منافع عده ای در جنجالی کردن آن بود به قیمت آزار مردم!
انتقادهای دکتر ولایتی و دکتر رضایی کاملا منطقی و عاقلانه است.