گوناگون

داماد احمدی‌نژاد: منتقد تندی‌های احمدی‌نژاد با ناطق‌نوری بودم

پارسینه: برخی از آقایان که می‌گویند احمدی‌نژاد ذوب در مشایی است، نه من چنین اعتقادی ندارم بلکه معتقدم آقای مشایی ذوب در احمدی‌نژاد است.






مهدی خورشیدی، داماد احمدی‌نژاد حالا در طبقه اول خانه نارمک که رئیس‌جمهوری برای خود و فرزندانش ساخته است می‌نشیند. او گرچه از برخی مواضع احمدی‌نژاد انتقاد می‌کند، اما از پدر همسرش همچنان با نیکی یاد می‌کند و جایی که باید هواخواهی‌اش را ثابت نماید، آن را وظیفه می‌داند. این گفت‌وگو با مثلث به زندگی بعد از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد در خانه نارمک می‌پردازد.

شما قبلا با آقای احمدی‌نژاد در یک واحد مسکونی زندگی می‌کردید؟

بله در پاستور ما نیز خدمت ایشان بودیم.

زندگی با آقای احمدی‌نژاد چگونه بود؟

ما از اول مسائل سیاسی و کاری را وارد خانه نمی‌کردیم. یعنی دیواری بود میان مسائل کاری و موضوعات شخصی. برای من البته خیلی فرقی نمی‌کند. ما همانطور که گفتم در خدمت ایشان بودیم، شاید این تفاوت را بشود احساس کرد که آقای احمدی‌نژاد نسبت به گذشته وقت بیشتری دارند و به خانواده خواهند رسید و بالطبع ما بیشتر می‌توانیم ایشان را ببینیم. ولی در نهایت فرقی میان این دو نیست، چراکه ما این دو قضیه را از هم جدا کرده‌‌ایم و کار خانه با کار بیرون و موضوعاتی که مرتبط با بیرون از خانه باشد همیشه مورد تفکیک قرار گرفته است.

گفتید که قبل از این نیز با آقای احمدی‌نژاد زندگی می‌کردید، چرا؟

همانطور که گفتم ما در پاستور نیز با ایشان بودیم. این شرط ضمن عقدی بود که برای من گذاشتند. آقای دکتر می‌خواستند بچه‌هایشان همیشه کنار ایشان باشند.

قبل از اینکه گفت‌وگو را شروع کنیم،شما گفتید که کدام رئیس‌جمهور از نارمک به نارمک - بعد از پایان دوره ریاست‌جمهورشان- بر‌می‌گردد! راستی چرا آقای احمدی‌نژاد به نارمک برگشت؟

این برمی‌گردد به روحیات شخصی آقای احمدی‌نژاد و البته اقتضائات کاری‌شان. این برای من تازگی نداشت چه آنکه همیشه بر همین اصول پابرجا بوده‌اند. ضمن اینکه نارمک خانه آقای احمدی‌نژاد بوده است، از قدیم اینجا بوده، خانه‌شان چند سالی است که اینجا بوده و خانواده پدری‌شان نیز همین جا ساکن بوده‌اند. طبیعی است که آقای احمدی‌نژاد بخواهد برگردد به خانه خودش. خانه خودش را چهار طبقه کرده است، همه خانواده را دور هم جمع کرده است.

یعنی احمدی‌نژاد فکر می‌کرد که روزی باید برگردد نارمک؟

بله! بله.

یعنی تکلفی نداشت به اینکه روزی برگردد به خانه خودش؟

نه. شاید به خاطر همین این خانه را ساخت. می‌دانست که باید برگردد و فکرش را هم کرده بود. من یک چیز به شما بگویم. احمدی‌نژاد از سال 84 می‌گفت باید یک روزی برگردیم نارمک.

ببینید این سوالات را به‌خاطر این پرسیدم که احمدی‌نژاد سال 84 تا 92 چه تفاوتی با هم داشتند. ایشان آن موقع چه می‌گفت و حالا چه می‌گوید؟

بپردازیم به دستاوردهای کاری‌اش؟

نه به‌هر‌حال این روزها در این مورد آمار و حرف زیاد است. از نظر شخصی می‌گویم.

احمدی‌نژاد سال 84 یک سری خطوط قرمز داشت که احمدی‌نژاد سال 92 دیگر این خطوط قرمز را ندارد. در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی یک سری دیدگاه‌ها در سال 84 داشت که احمدی‌نژاد 92 دیگر معتقد به آنها نیست. در مورد آدم‌ها نیز یک سری دیدگاه‌ها در سال 84 داشت که در سال 92 دیگر این دیدگاه‌ها را ندارد و تغییر کرده است. احمدی‌نژاد سال 84 آدم‌ها برایش خطوط قرمز نبودند، اما در سال 92 برخی از آدم‌ها برایش خطوط قرمز شدند. این اتفاقا انتقادی است که ما به ایشان داریم و برخلاف رویه‌شان برخی را خطوط قرمز کردند.

واضح‌تر می‌گویید؛ این برخی‌ چه کسانی هستند؟

برخی از دوستانشان که اطراف ایشان هستند. اینکه کابینه خطوط قرمز است با سخن آقای احمدی‌نژاد در سال 84 که اگر نزدیک‌ترین شخصیت به من کوچکترین اشتباهی کرد، او را ببرید و محاکمه کنید، تفاوت دارد.

چرا احمدی‌نژاد تغییر کرد؟

اگر بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم می‌رسیم به اینکه اطرافیان بالاخره تاثیر می‌گذارند. همنشین‌ها روی آدم‌ها تاثیرگذار هستند. ما در احادیث و روایات داریم که بالاخره همنشین خود راطوری انتخاب نکنید که بعدها پشیمان شوید.

صریح بفرمایید این خطوط قرمزی که شما می‌گویید چه کسانی هستند؟

خب بالاخره هستند. یکی از آنها آقای مشایی است و دیگری نیز آقای بقایی و بعضی از آقایان دیگر. اینها را آقای احمدی‌نژاد اعلام کردند.

شما دارید مثل برخی از منتقدان سفت و سخت آقای احمدی‌نژاد در مورد ایشان و اطرافیانشان صحبت می‌کنید که می‌گویند «آقای احمدی‌نژاد ذوب در آقای مشایی است»؟

من این اعتقاد را ندارم.

ولی گفتید که آقای احمدی‌نژاد از اطرافیان خودش تاثیرپذیر هستند؟

بله، من این را گفتم، اما مانند برخی از آقایان که می‌گویند احمدی‌نژاد ذوب در مشایی است، نه من چنین اعتقادی ندارم بلکه معتقدم آقای مشایی ذوب در احمدی‌نژاد است.

یعنی این دلیلی بر خط قرمز بودن است؟

بله، این شاید یکی از دلایلی باشد که ایشان خط‌قرمز شده‌اند.

یکی دیگر از دلایلش این است که می‌گویند احمدی‌نژاد خیلی رفیق‌باز است؟

احمدی‌نژاد شاید رفیق‌باز خوبی باشد، اما دامادش که رفیق‌اش بود را نگه نداشت(می‌خندد).

شما که در نهاد ریاست‌جمهوری دارید با ایشان کار می‌کنید؟

یک مدتی بودیم اما بعدش رفتیم. البته هنوز هم هستیم، اما نه مثل قدیم(می‌خندد). امیدوارم هیچ‌وقت رفیق‌کاری نشویم.

خیلی‌ها که با آقای احمدی‌نژاد کار می‌کردند و البته حالا نیستند می‌گویند کار کردن با او خیلی سخت است و ایشان خیلی تند هستند؟

بله، این یکی از انتقاداتی است که من به آقای‌احمدی‌نژاد دارم. همین است که مثلا به شخصیتی مثل آقای ناطق‌نوری این‌گونه تندی کردند. به نظر من این کار درستی نبود. البته بنده مواضع خودم را بسیار صریح بیان کرده‌ام و ایشان را نیز بسیار دوست دارم و نمی‌خواهم برایشان حاشیه‌ای درست شود. ضمن اینکه احمدی‌نژاد بسیار پرکار بوده‌اند و همین حواشی متاسفانه کار ایشان را پوشش داد و بر‌اساس همین حواشی بود که برخی از دستاوردهای بزرگ دولت آقای احمدی‌نژاد به خوبی نمایان نشد. متاسفانه برخی از تندروی‌ها نزد ایشان بود مثل همین مورد توهین به آقای ناطق‌نوری که اخلاق را در جامعه از بین می‌برد.

شما این انتقادات را به خود آقای احمدی‌نژاد هم گفته‌اید؟

بله، بنده از روز اول به این موضوعات انتقاد داشتم. در مقطعی که محرمانه و خصوصی با ایشان این موضوعات را در میان می‌گذاشتم و بعد بنا به دلایلی به هر حال یک روزی علنی شد. شاید چون من ذوب در احمدی‌نژاد نبودم، خط قرمز نشدم.

شما گفتید که به ایشان موضوعات را خصوصی گفته‌اید. سوالی که مطرح است، مساله خانواده آقای احمدی‌نژاد است. مخصوصا بعد از ماجرای11 روزه که اخوی ایشان آقای داوود احمدی‌نژاد از درون خانواده مسائلی را مطرح کردند. شما هم به هر حال در این خانواده هستید، چقدر با واقعیت همراه بود. آیا همانطور که او گفت درون خانواده در مورد احمدی‌نژاد انشقاق به وجود آمده است؟

در مورد حرف آقای داوود احمدی‌نژاد من اینها را رد می‌کنم. موقعی که ایشان در بازرسی نهاد بود مشکلات عدیده‌ای به وجود آورد. یکی از مشکلاتی که به وجود آورد در مورد پدر بنده بود. خب پدر من برادر دو شهید است، خودش جانباز جنگ و سردار سپاه. من پیشنهاد می‌کنم حرف‌هایی که حاج داوود می‌زند به آنها ‌توجهی نکنید.

البته در آن مقطع هم پدر شما گفت‌وگویی کردند و انتقادات صریحی بیان داشتند؛ شما هم نسبت به آنها واکنش نشان دادید که واکنش پدر را به همراه داشت. به‌هر‌حال شما هواخواه آقای‌احمدی‌نژاد در‌آمدید.

بله ! اما الان هم در مواجهه با حرف‌های حاج‌داوود از موضع هواخواهی احمدی‌نژاد صحبت می‌کنم. ایشان حرف‌هایی می‌زند که در درون خانواده چنین است و چنان است و از این دست حرف‌ها. من آن را صددرصد تکذیب می‌کنم.

یعنی خانواده یک دست است؟

بله! اصلا چنین حرف‌هایی نیست. یک نکته هم بگویم که بنده آقای مشایی را به مراتب از حاج داوود متدین‌تر می‌دانم.

برگردیم به خانه نارمک. ترکیب خانه به چه صورتی است. آقای رئیس طبقه اول هستند...

نه من طبقه اول می‌نشینم، آقای رئیس‌جمهور طبقه دوم و همیشه روی ما سوار هستند(می‌خندد.)

طبقه دوم و سوم هم که آقا‌پسرهای رئیس‌جمهور هستند.

بله. من طبقه اول نشستم که نگویند داماد سرخانه است.(می‌خندد)

همان اول بروید بیرون...

بله. همان اول بروم بیرون. البته همانطور که گفتم این شرط ضمن عقد بود و بنده نیز به آن عمل کردم.

من دوباره بر‌می‌گردم به سوال ابتدایی خودم. ترکیب منزل امروز آقای احمدی‌نژاد در نارمک ‌طوری است که از منزل آقای مشایی هم آنجا هستند و پسر‌های آقای رئیس‌جمهور و حالا خود آقای احمدی‌نژاد. شما حرف‌های سیاسی هم به یکدیگر می‌زنید. همین انتقاداتی که مطرح است را می‌گویید...

چنین فضایی نیست. من گفتم که ما حرف‌هایمان را می‌زنیم اما واقعا یک فضای خوبی در جریان است. اتفاقا خیلی به هم کمک می‌کنیم و خیلی به قول معروف رابطه صمیمی ‌داریم. الحمد‌الله بعد از رفتن برخی‌ از مجموعه خانواده از جمله برادر ایشان همه چیز آرام‌تر شد.

نکته‌ای که این روزها در کنار بازگشت به نارمک در مورد آقای احمدی‌نژاد مطرح است، بحث دانشگاه ایرانیان است. قرار است آنجا چه اتفاقی رخ دهد؟

من به تازگی مطلع شدم. چیز خیلی غیر‌طبیعی نمی‌بینم. عادی و طبیعی است، به هر حال آقای احمدی‌نژاد یک فرد دانشگاهی است و طبیعی است بخواهد دوباره یک فعالیت دانشگاهی داشته باشد.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار