لزوم تفکیک نگاه اخلاقی و حقوقی در حکم قصاص
پارسینه: این روزها درج جمله هایی مثل: فلانی را اعدام نکنید! ،حکم قصاص را متوقف کنید، کمپین حمایت از لغو حکم قصاص و... تبدیل به یک ژست روشنفکری شده است. قصد ندارم وارد ابعاد حقوقی و فقهی ماجرا بشوم اما نکته ای که به نظرم در این میان فراموش شده لزوم تفکیک نگاه حقوقی و اخلاقی نسبت به قصاص است.
از نظر حقوقی حکم قصاص نه متعلق به آیین و فرهنگ خاصی است و نه توسط حکومت ما ایجاد شده است. در طول تاریخ بشر بنا به تجربه خود و برای جلوگیری از نزاع های قومی و قبیله ای این قانون را وضع کرده که اگر کسی شخص دیگری را به قتل رساند در صورت خواست خانواده مقتول، قاتل متقابلا اعدام شود.
هیچ کسی بر بد بودن قصاص شکی ندارد اما آیا با لغو قانون قصاص مشکلات جامعه ما حل می شود. فرض کنیم قانون قصاص لغو شود آنگاه کسانی که عزیزانشان توسط شخص ظالمی به قتل می رسد و بعد هم بعد از گذراندن مدتی حبس در جامعه به زندگی خود ادامه می دهد، چه احساسی پیدا می کنند؟ این بغض وکینه فروخفته در دل اولیای دم چه مشکلاتی می تواند ایجاد کند؟ در کشورهایی هم که قانون قصاص وجود ندارد فرهنگ متفاوتی حاکم است که عدم وجود این حکم را پذیراست و به طور مثال: رابطه عاطفی شدیدی که بین خانواده های ایرانی وجود دارد در آنها نیست.
در سوی مقابل ماجرا هیچ کس منکر ارزش بخشش و گذشت نیست و در این خصوص هم دین ما و هم فرهنگ ما تاکید مکرر کرده است. عده ای که خواهان لغو این حکم هستند بهتر است به جای انرژی که صرف لغو حکم قصاص می کنند آن را صرف فرهنگ سازی در خصوص بخشش از سوی خانواده های ظلم دیده کنند. نفی حق قصاص برای کسی که عزیزترین عضو خانواده اش را به شکل عمدی از دست داده است چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ این نگاه مشابه آن است که بگوییم کسی که مالش توسط دزدی برده شده است و دزد دستگیر شده حق ندارد مابه ازای مال از دست داده اش را مطالبه کند.
متاسفانه خلط مباحث حقوقی و اخلاقی در قضایای مختلفی مثل : قصاص، دیه، ازدواج موقت، مهریه، حق طلاق و... رایج شده است و کسی هم به خاطر کم سواد بودن مدعیان نمی تواند این مساله را به خوبی برای آنان تشریح کند. در خصوص قصاص هم بزرگترین مشکل همین است که برخی فکر می کنند وجود حکم قصاص در حقوق ما به معنای ترویج آن در فرهنگ ماست. قصاص یک حکم حقوقی است و با نگاه اخلاقی می توان با آن مبارزه کرد و گذشت را ترویج کرد.
محمد حسنی سعدی
شما که با سوادی! به این مدعیان بی سواد بفرمایید اجرای این حکم چقدر موثر بوده! شماها که همتون جامعه شناس انسان شناس حقوقدانید بفرمایید چرا آمار جنایت در ایران انقدر بالاست و هی بالاتر میره ولی در همین بغل گوش خودمون ترکیه که این مجازات اعمال نمیشه انقدر خشونت نیست یا حداقل از ما بهتر نباشن بدترم نیستن!!؟درثانی خیلی موارد پیش اومده که یکی رو بیگناه وتا دم مرگ پیش بردن و بعد معلوم شده طرف بیگناه بوده و تحت شکنجه اعتراف کرده نمونش همین چند ماه پیش که خبرش تو خیلی از خبرگزاریها اومد.با توجه به غیر قابل برگشت بودن این مجازات چطور میخواین عدالتو برقرار کنید!شماها که ماشاء الله باسوادید و در همهی زمینهها صاحب کرامت از پزشکی گرفته تا حقوق بفرمایید این مسائل رو چطور توجیه میکنید.مثلا اگه یه گرگ به یکی حمله کرد و اونو کشت خانواده طرفم باید اونو بدرند تا آرام بگیرن خیلی از این محکومان مشکلات و اختلالات ذهنی و روانی فراوان دارند که دست به چنین اعمال وحشیانهای میزنن!
به نام خدا سلام عليكم : در جامعه اسلامي خطرناك تر از قتل يك انسان بي گناه ( كه جرم گناه احتمالي آن فرد كشته شدن نيست) رواج احساسات منفي نسبت به مجازات قاتل است . در آموزه هاي اسلامي جايگاه تلاش قاتل براي طلب عفو و بخشش همواره محفوظ و محترم بوده است . علامه بزرگوار محمد تقي جعفري رضوان الله تعالي عليه در اين باره به نكته ظريفي اشاره مي نمايند و ان اينكه كساني كه براي مجازات و قصاص نفس عادلانه يك قاتل دلسوزي مي كنند چرا لحظه اي براي مقتول در حاليكه در حال جان دادن مظلومانه بود دلسوزي نمي كنند و يا به اثار مثبت و عميقي كه حكم قصاص براي جامعه انساني دارد لحظه اي تفكر و انديشه نمي كنند .
قصاص در تورات بعد در انجیل و بعد در قرآن کریم آمده . این امر برای تسکین درد خانواده ی مقتول است وکمتر شدن جرم در جامعه .