شخصي ترين استيضاح تاريخ معاصر
پارسينه_ اولین استیضاح در دولت اعتدال، تنها از این رو اهمیت ندارد که نخستین تجربه حسن روحانی در مواجهه با چنین پدیده ای است یا پیش تر درباره متولی نهاد علم و آموزش عالی مسبوق به سابقه نبوده یا چنان که گفته اند استیضاح استقلال دانشگاه و استادان به حساب می آید.
هم چنین تنها به این سبب اهمیت ندارد که عمر وزارت رضا فرجی دانا به 9 ماه هم نرسیده تا بدانیم مجلسیان امروز از اسلاف خود در مجلس پنجم در 16 سال پیش از این نیز کم طاقت ترند که وزیر کشور دولت اصلاحات را دست کم 9 ماه تاب آوردند.
بلکه بیشتر به این خاطر که می توان از ادبیات خود استیضاح کنندگان وام گرفت و گفت هیچ یک از موارد استیضاح و همان ها که به بهانه شان می خواهند وزیری را به زیر کشند، دغدغه مردم نیست.
می گویند چرا جعفر میلی منفرد و جعفر توفیقی را به عنوان معاون و مشاور عالی برگزیده است اما نمی گویند آیا از این دو خطایی سر زده که نصب کننده آنان مستوجب مجازات باشد؟ به سیاق خودشان می توان پرسید آیا دغدغه قاطبه مردم این است که آقای «الف» باشد و آقای «ب» نباشد؟
آیا کار مجلس این است که متولی نهاد علم را به مسلخ استیضاح ببرد یا از این نهاد باید صیانت کند؟ چنانچه استیضاح رای نیاورد می توان گفت اکثریت مجلس پیام مثبتی در این باره مخابره کرده و نهاد علم را پاس داشته اند.
آیا دغدغه شماری از نمایندگان باید این باشد که چرا وزارت علوم، جوانان محروم شده از تحصیل را به دانشگاه بازگردانده و با رانت خواری علمی و تصاحب مدرک و بورسیه شدن افراد نه چندان سزاوار مقابله کرده است؟
از منظری کلان تر می توان پرسید: در میان موضوعات قابل رسیدگی عمومی در کشور، رتبه اول در تصادفات رانندگی مهم تر است یا موضوع این استیضاح؟ رتبه نخست در فرار مغزها در بین 90 کشور جهان سوم مهم تر است یا موضوع این استیضاح؟ رتبه بالای 100 در فضای کسب و کار ، مصرف بالای مواد مخدر و رکود تورمی مهم تر است یا این ماجرا؟
جای تاسف نیست به جای این که دغدغه کارشناسان اقتصادی را داشته باشند که علایم حیاتی اقتصاد ملی را در نظر دارند (نرخ تورم، نرخ بیکاری، درجه رکود، نرخ بهره، ضریب سرمایه گذاری و نظایر اینها)، به جای این که از خود بپرسند این همه خانه سازی چرا در کاهش قیمت مسکن موثر نیست، به جای این که برای بحران آب که بر 12 شهر ایران سایه افکنده تدبیری بیندیشند و به جای هزار کار دیگر تمام همت خود را صرف این کرده اند که رضا فرجی دانا وزیر نباشد؟!
اکثر قریب به اتفاق مردم گرفتار در تامین معیشت روزانه اما نه شخص وزیر کم حرف علوم را فعلا و تا قبل از جلسه فردا می شناسند و نه استیضاح کنندگان را و از دانشگاه هم تنها به یاد فرزندان خود می افتند که یا دغدغه ورود دارند یا به خاطر اتمام تحصیل،در پی کار می گردند و البته اگر بدانند جرم وزیر این است که می خواسته دست کسانی را کوتاه کند که به جای ایفای حق فرزندان آنان در کار و تحصیل در پی آن بودند که از این نمد، کلاهی برای خود ببافند و پیشاپیش آینده دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی را در دست گیرند پیداست که چه واکنشی نشان می دهند.
هیچ چیز مردم را بیش از تبعیض و تحقیر نمی رنجاند تا جایی که می گویند ظلم بالسویه هم عدل است. یعنی حتی ظلم هم اگر به تساوی تقسیم شود شبیه عدالت جلوه می کند و تبعیض نارواترین پدیده اجتماعی است.
پس نکته نخست درباره استیضاح فردا این است که آنچه می خواهند مطرح کنند نه دغدغه مردم است نه دغدغه نخبگان و شاید این شخصی ترین استیضاحی باشد که تاریخ معاصر به خود می بیند که عده ای وزیری را توبیخ کنند که چرا بورسیه دانشگاهی را حق باسوادان دانسته نه کم سوادان و با رانت علمی و تحصیلی و «دکتر» شدن جماعتی با پول من و شما و محکوم شدن فرزندان و شاید نوادگان من و شما به تحصیل درزیر دست اینها مخالفت کرده است!
نکته دوم در تناقض آشکار ادعای امضا کنندگان با واقعیت ماجراست. آنان مدعی اند کشور دچار رکود علمی شده و با این استیضاح می خواهند به تولید علم کمک کنند. اما برای این ادعا هیچ شاخصی ارایه نمی کنند و این چه نکته ای است که آنان دریافته اند و هزاران استاد حمایت کننده و دیگران متوجه نشده اند؟
چنین مدعایی از یک پارادوکس و تناقض جدی رنج می برد. از یک طرف وزیر علوم را به رکود علمی متهم می کنند و از جانب دیگر از او می خواهند با تحصیل کسانی که از مجاری غیرعلمی امکان بورسیه شدن در دوره دکتری را پیدا کرده اند موافقت کند.
اگر درد و دغدغه، علم است چرا جایی که معیار علم به کار می آید برنمی تابند و اگر علم نیست داعیه تولید علم از سر چیست؟ این درد را به کجا باید برد که برخی که از عهده تلفظ درست «ان. پی .تی» هم بر نمی آیند و اسباب وهن مجلس را فراهم ساخته اند دم از تولید علم می زنند و بی آن که مشخص کنند در عرصه تولید علم چه جایگاه و اطلاعاتی دارند در این باره سخن می گویند؟
وجه سوم درباره استیضاح انتظار از وزیر علوم است تا از این فرصت بهره ببرد و گفتنی ها را بگوید. مردمی که مالیات می پردازند و فرش زیر پای خود را می فروشند تا شهریه فرزندان خود را تامین کنند و غالبا یک تحصیل کرده بیکار در خانه دارند حق دارند بدانند این از ما بهتران چه کسانی هستند که با بودجه عمومی بورسیه شده بودند تا شغل آینده شان تامین شود. حق دارند بدانند آیا راست است برخی به تقسیم مناصب و عناوین اداری بسنده نکردند و می خواستند به تصاحب مدارک علمی و شغل های آتی مشغول شوند؟
دکتر رضا فرجی دانا «استاد تمام» دانشکده فنی و چهره برجسته و شناخته شده رشته مهندسی برق است و به این وزارت آویزان نیست. او در حال کارعلمی در کانادا بود که به دعوت رییس جمهوری دوباره وارد عرصه اداری شد. بنابراین دلیلی ندارد برای حفظ این مقام بیش از حد متعارف بکوشد. پس باید که از این فرصت استثنایی استفاده کند تا مردم بدانند مدعیان مبارزه با تبعیض و ویژه خواری، چرا به خشم آمده اند و آن همه ادعای پرهیزگاری و بی توجهی به زخارف دنیوی چگونه با حرص مال و مدرک و مقام، قابل جمع است؟
دفاع قاطع فرجی دانا البته هم می تواند بر نمایندگان مردد تاثیر گذارد و شاید هم برخی از امضا کنندگان را به وجدان شان ارجاع دهد. اما غالبا تصمیم خود را گرفته اند. رادیکال ها رای نمی دهند و نمایندگان دیگر هم از حیثیت مجلس دفاع می کنند و می دانند رییس جمهوری را نباید تحت فشار قرار داد و این قدر اذیت کرد. اما طرح سخنانی که رییس جمهوری در این یک سال به مصلحت ندیده و وقتی هم در دو کلمه خواست برخی را سر جای شان بنشاند دوست و رقیب، اخلاق مدار شدند برای افکار عمومی و پایگاه اجتماعی روحانی اهمیت دارد. یادمان باشد پایگاه اجتماعی او را هدف گرفته اند و می خواهند زنان و دانشجویان و جوانان را از رای 24 خرداد پشیمان کنند.
هر چه فرجی دانا صریح تر باشد و بی نیازی بیشتری از خود نشان دهد هم افکار عمومی آگاه تر می شود و هم به مثابه سرمایه ای برای دولت روحانی به کار می آید.
باید تفاوتی باشد میان کسی که با دود چراغ و رنج و مشقت، مدارک و مدارج بالای دانشگاهی را کسب کرده با کسانی که عادت به آماده خوری اشتهای دکتراهای بورسیه ای را در آنها ایجاد کرده است.
باید تفاوتی باشد میان کسی که نیازی به این وزارت و مناصب دولتی ندارد و هر جای دنیا می تواند به تحقیق و پژوهش بپردازد با کسانی که اگر اندوخته مالی برای خود فراهم نکرده باشند بیرون از عنوان و منصب خود در جامعه جایی ندارند.
باید تفاوتی باشد میان یک شخصیت علمی که از نهاد علم می خواهد دفاع کند با آنانی که آخرین کتابی که خوانده اند همان کتاب هایی است که هرگز نخوانده اند و نمی خوانند.
تاکید بر دغدغه های واقعی مردم و دولت در نطق رییس جمهور یا وزیر علوم و افشای رانت ها و تبعیض هایی که صدای برخی را درآورده و خشم نگرفتن از نمایندگانی که چه بسا بخواهند شخص رییس جمهور را به چالش بکشند از جلسه استیضاح فردا یک روز تاریخی می سازد، افشاگری هیجانی و شعاری نه اما فاش گویی و صراحت؛ آری.
فرصتی برای دولت تا ثابت کند به رغم متهم شدن به بی توجهی به غیر از حوزه های اقتصادی و دیپلماسی تا چه اندازه در عرصه جامعه مدنی فعال بوده و منتقدان با همه ادعاهای دلواپسی و عدالت تا چه اندازه چنین دغدغه هایی داشته اند.
هم چنین تنها به این سبب اهمیت ندارد که عمر وزارت رضا فرجی دانا به 9 ماه هم نرسیده تا بدانیم مجلسیان امروز از اسلاف خود در مجلس پنجم در 16 سال پیش از این نیز کم طاقت ترند که وزیر کشور دولت اصلاحات را دست کم 9 ماه تاب آوردند.
بلکه بیشتر به این خاطر که می توان از ادبیات خود استیضاح کنندگان وام گرفت و گفت هیچ یک از موارد استیضاح و همان ها که به بهانه شان می خواهند وزیری را به زیر کشند، دغدغه مردم نیست.
می گویند چرا جعفر میلی منفرد و جعفر توفیقی را به عنوان معاون و مشاور عالی برگزیده است اما نمی گویند آیا از این دو خطایی سر زده که نصب کننده آنان مستوجب مجازات باشد؟ به سیاق خودشان می توان پرسید آیا دغدغه قاطبه مردم این است که آقای «الف» باشد و آقای «ب» نباشد؟
آیا کار مجلس این است که متولی نهاد علم را به مسلخ استیضاح ببرد یا از این نهاد باید صیانت کند؟ چنانچه استیضاح رای نیاورد می توان گفت اکثریت مجلس پیام مثبتی در این باره مخابره کرده و نهاد علم را پاس داشته اند.
آیا دغدغه شماری از نمایندگان باید این باشد که چرا وزارت علوم، جوانان محروم شده از تحصیل را به دانشگاه بازگردانده و با رانت خواری علمی و تصاحب مدرک و بورسیه شدن افراد نه چندان سزاوار مقابله کرده است؟
از منظری کلان تر می توان پرسید: در میان موضوعات قابل رسیدگی عمومی در کشور، رتبه اول در تصادفات رانندگی مهم تر است یا موضوع این استیضاح؟ رتبه نخست در فرار مغزها در بین 90 کشور جهان سوم مهم تر است یا موضوع این استیضاح؟ رتبه بالای 100 در فضای کسب و کار ، مصرف بالای مواد مخدر و رکود تورمی مهم تر است یا این ماجرا؟
جای تاسف نیست به جای این که دغدغه کارشناسان اقتصادی را داشته باشند که علایم حیاتی اقتصاد ملی را در نظر دارند (نرخ تورم، نرخ بیکاری، درجه رکود، نرخ بهره، ضریب سرمایه گذاری و نظایر اینها)، به جای این که از خود بپرسند این همه خانه سازی چرا در کاهش قیمت مسکن موثر نیست، به جای این که برای بحران آب که بر 12 شهر ایران سایه افکنده تدبیری بیندیشند و به جای هزار کار دیگر تمام همت خود را صرف این کرده اند که رضا فرجی دانا وزیر نباشد؟!
اکثر قریب به اتفاق مردم گرفتار در تامین معیشت روزانه اما نه شخص وزیر کم حرف علوم را فعلا و تا قبل از جلسه فردا می شناسند و نه استیضاح کنندگان را و از دانشگاه هم تنها به یاد فرزندان خود می افتند که یا دغدغه ورود دارند یا به خاطر اتمام تحصیل،در پی کار می گردند و البته اگر بدانند جرم وزیر این است که می خواسته دست کسانی را کوتاه کند که به جای ایفای حق فرزندان آنان در کار و تحصیل در پی آن بودند که از این نمد، کلاهی برای خود ببافند و پیشاپیش آینده دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی را در دست گیرند پیداست که چه واکنشی نشان می دهند.
هیچ چیز مردم را بیش از تبعیض و تحقیر نمی رنجاند تا جایی که می گویند ظلم بالسویه هم عدل است. یعنی حتی ظلم هم اگر به تساوی تقسیم شود شبیه عدالت جلوه می کند و تبعیض نارواترین پدیده اجتماعی است.
پس نکته نخست درباره استیضاح فردا این است که آنچه می خواهند مطرح کنند نه دغدغه مردم است نه دغدغه نخبگان و شاید این شخصی ترین استیضاحی باشد که تاریخ معاصر به خود می بیند که عده ای وزیری را توبیخ کنند که چرا بورسیه دانشگاهی را حق باسوادان دانسته نه کم سوادان و با رانت علمی و تحصیلی و «دکتر» شدن جماعتی با پول من و شما و محکوم شدن فرزندان و شاید نوادگان من و شما به تحصیل درزیر دست اینها مخالفت کرده است!
نکته دوم در تناقض آشکار ادعای امضا کنندگان با واقعیت ماجراست. آنان مدعی اند کشور دچار رکود علمی شده و با این استیضاح می خواهند به تولید علم کمک کنند. اما برای این ادعا هیچ شاخصی ارایه نمی کنند و این چه نکته ای است که آنان دریافته اند و هزاران استاد حمایت کننده و دیگران متوجه نشده اند؟
چنین مدعایی از یک پارادوکس و تناقض جدی رنج می برد. از یک طرف وزیر علوم را به رکود علمی متهم می کنند و از جانب دیگر از او می خواهند با تحصیل کسانی که از مجاری غیرعلمی امکان بورسیه شدن در دوره دکتری را پیدا کرده اند موافقت کند.
اگر درد و دغدغه، علم است چرا جایی که معیار علم به کار می آید برنمی تابند و اگر علم نیست داعیه تولید علم از سر چیست؟ این درد را به کجا باید برد که برخی که از عهده تلفظ درست «ان. پی .تی» هم بر نمی آیند و اسباب وهن مجلس را فراهم ساخته اند دم از تولید علم می زنند و بی آن که مشخص کنند در عرصه تولید علم چه جایگاه و اطلاعاتی دارند در این باره سخن می گویند؟
وجه سوم درباره استیضاح انتظار از وزیر علوم است تا از این فرصت بهره ببرد و گفتنی ها را بگوید. مردمی که مالیات می پردازند و فرش زیر پای خود را می فروشند تا شهریه فرزندان خود را تامین کنند و غالبا یک تحصیل کرده بیکار در خانه دارند حق دارند بدانند این از ما بهتران چه کسانی هستند که با بودجه عمومی بورسیه شده بودند تا شغل آینده شان تامین شود. حق دارند بدانند آیا راست است برخی به تقسیم مناصب و عناوین اداری بسنده نکردند و می خواستند به تصاحب مدارک علمی و شغل های آتی مشغول شوند؟
دکتر رضا فرجی دانا «استاد تمام» دانشکده فنی و چهره برجسته و شناخته شده رشته مهندسی برق است و به این وزارت آویزان نیست. او در حال کارعلمی در کانادا بود که به دعوت رییس جمهوری دوباره وارد عرصه اداری شد. بنابراین دلیلی ندارد برای حفظ این مقام بیش از حد متعارف بکوشد. پس باید که از این فرصت استثنایی استفاده کند تا مردم بدانند مدعیان مبارزه با تبعیض و ویژه خواری، چرا به خشم آمده اند و آن همه ادعای پرهیزگاری و بی توجهی به زخارف دنیوی چگونه با حرص مال و مدرک و مقام، قابل جمع است؟
دفاع قاطع فرجی دانا البته هم می تواند بر نمایندگان مردد تاثیر گذارد و شاید هم برخی از امضا کنندگان را به وجدان شان ارجاع دهد. اما غالبا تصمیم خود را گرفته اند. رادیکال ها رای نمی دهند و نمایندگان دیگر هم از حیثیت مجلس دفاع می کنند و می دانند رییس جمهوری را نباید تحت فشار قرار داد و این قدر اذیت کرد. اما طرح سخنانی که رییس جمهوری در این یک سال به مصلحت ندیده و وقتی هم در دو کلمه خواست برخی را سر جای شان بنشاند دوست و رقیب، اخلاق مدار شدند برای افکار عمومی و پایگاه اجتماعی روحانی اهمیت دارد. یادمان باشد پایگاه اجتماعی او را هدف گرفته اند و می خواهند زنان و دانشجویان و جوانان را از رای 24 خرداد پشیمان کنند.
هر چه فرجی دانا صریح تر باشد و بی نیازی بیشتری از خود نشان دهد هم افکار عمومی آگاه تر می شود و هم به مثابه سرمایه ای برای دولت روحانی به کار می آید.
باید تفاوتی باشد میان کسی که با دود چراغ و رنج و مشقت، مدارک و مدارج بالای دانشگاهی را کسب کرده با کسانی که عادت به آماده خوری اشتهای دکتراهای بورسیه ای را در آنها ایجاد کرده است.
باید تفاوتی باشد میان کسی که نیازی به این وزارت و مناصب دولتی ندارد و هر جای دنیا می تواند به تحقیق و پژوهش بپردازد با کسانی که اگر اندوخته مالی برای خود فراهم نکرده باشند بیرون از عنوان و منصب خود در جامعه جایی ندارند.
باید تفاوتی باشد میان یک شخصیت علمی که از نهاد علم می خواهد دفاع کند با آنانی که آخرین کتابی که خوانده اند همان کتاب هایی است که هرگز نخوانده اند و نمی خوانند.
تاکید بر دغدغه های واقعی مردم و دولت در نطق رییس جمهور یا وزیر علوم و افشای رانت ها و تبعیض هایی که صدای برخی را درآورده و خشم نگرفتن از نمایندگانی که چه بسا بخواهند شخص رییس جمهور را به چالش بکشند از جلسه استیضاح فردا یک روز تاریخی می سازد، افشاگری هیجانی و شعاری نه اما فاش گویی و صراحت؛ آری.
فرصتی برای دولت تا ثابت کند به رغم متهم شدن به بی توجهی به غیر از حوزه های اقتصادی و دیپلماسی تا چه اندازه در عرصه جامعه مدنی فعال بوده و منتقدان با همه ادعاهای دلواپسی و عدالت تا چه اندازه چنین دغدغه هایی داشته اند.
منبع:
عصر ایران
درود بر پارسینه . درود بر فرجی دانا
امیدوارم فرجی دانا مصلحت را فدای واقعیت نکند...
اين استيضاح نيست
خودكشي سياسيه
به اميد پيروزي حق بر باطل
چه استيضاح راي بياره و چه نياره برنده واقعي اين استضاح حسن روحانيه.
تازه دكتر فرجي دانا راي اعتماد هم نگيرن از مجلس برميگرن كانادا و مشغول تدريس در برترين كرسي هاي دانشگاهي دنيا .امثال آقايون..بايد دريوزگي كنند واسه جمع كردن راي تو انتخابات سال بعد مجلس.هرچند كه ديگر روي كرسي هاي مجلس رو نخواهند ديد به فضل الهي
امروز آنچه که باعث میشود کشور ضرر کند و به مشکلات و معظلات بزرگتری دچار شود تبعیض و بی عدالتی و فساد مالی و اخلاقی برخی از مدیران است که حتی بیشتر از تحریمها و خشکسالی مضر هست باید قدردان اشخاصی به مانند فرجی دانا باشیم که در برابر این فسادها قد علم کرده است