احمدينژاد عاملتندروها در تخريبدولت
روزنامه اعتماد نوشت؛
با گذشت سه سال از دولت روحاني جناح راست افراطي از طريق ابزارها و امكانات خود تلاش كرد تا سد راه دولت شود. استيضاح چندين و چندباره وزرا در مجلس نهم و ديگر حاشيههايي كه مجلس براي دولت ايجاد ميكرد، همگي از عواملي بود كه راه سخت دولت را براي عبور از بحرانهاي برآمده از دولت پيشين سختتر كند.
با شكلگيري مجلس دهم اين ابزار از دست طيف تندرو خارج شد. اين تلاشها براي تكدورهاي كردن دولت روحاني البته در سال آخر آن متوقف نخواهد شد. اين تلاشهاي مصرانه به عقيده حسن رسولي، فعال سياسي اصلاحطلب براي ناكارآمد نشان دادن دولت در اذهان عمومي است. او همچنين معتقد است اگر احمدينژاد به عنوان نامزد اصلي اين جريان هم مطرح نشود به عنوان نامزد در سايه تمام تلاش خود را ميكند تا با انجام اقداماتي فرسايشي براي دولت چالش ايجاد كند و تسهيلكننده راه اصولگرايان براي پيروزي در انتخابات ٩٦ باشد. از اين منظر اصلاحطلبان و دولت بايد هرچه بيشتر در اين يك سال به تقويت پايگاه اجتماعي روحاني بپردازند.
جناح راست كنشهاي سياسي خود را براي انتخابات ٩٦ چگونه تنظيم ميكند؟ از آنجايي كه يك سال از دولت روحاني باقي مانده است، اصلاحطلبان و حاميان دولت بايد به چه چيزهايي بپردازند و منتقدان و مخافان دولت در چه حوزههايي و به چه اشكالي سعي ميكنند چوب لاي چرخ كارهاي دولت گذارند؟
جريان اصولگرا كه به صورت يكپارچه رقيب اصلي آقاي روحاني در ٢٤ خرداد ٩٢ بوده است همچنان در سال ٩٦ نيز با همين موضع و احتمالا نه با حضور كانديداهاي متنوع بلكه با كانديداي واحد يا حداكثر دو نامزد در مقابل رييس دولت يازدهم به صورت رقابتي آرايش خواهند گرفت. با توجه به شكننده بودن ميزان راي آقاي روحاني در دوره اول رياستجمهوري و نيز مشكلات عديده اقتصادي، اجتماعي، تحولات منطقهاي و جهاني به معناي بحرانهاي منطقهاي و معادلات سياسي كشورهاي غربي به خصوص امريكا، ياران دولت روحاني وظايف ويژهاي دارند.
حاميان دولت آقاي روحاني بايد در يكساله باقيمانده در دو جبهه دفاعي و پيشبرندگي نسبت به تقويت هرچه بيشتر بنيه سياسي و انتخاباتي دولت اقدام كنند. تجربه انتخابات مجلس دهم نشان داد كه اتاق فكر دولت يازدهم و همچنين گروههاي سياسي هوادار دولت يازدهم بايد نسبت به شناخت محيط سياست داخلي كشور، حفظ و نگهداري پايگاه اجتماعي دولت و توسعه آن توجه ويژهاي نشان دهند.
از سويي با به دست آوردن شناخت درست از ائتلاف شكل يافته در سال ٩٤ و از سوي ديگر با توجه به پايگاه راي آقاي روحاني كه غرابت و نزديكي با پايگاه راي اصلاحات دارد، تلاش كنند. بنابراين هرچند هنوز پيشبيني و گمانهزني در مورد معادلات انتخاباتي سال ٩٦ زود هنگام است ولي اصل رقابتي بودن انتخابات آينده و اراده جريان رقيب مبني بر حذف روحاني از صحنه اجرايي و سياسي كشور به استناد علائم، شواهد و نشانههاي متعدد موجود در عرصه عمومي ايران قابل اثبات است. انتقادات و بازي اصولگرايان در سه سال گذشته نشان ميدهد كه در انتخابات ٩٦ بهطور جدي به صحنه ميآيند.
بنابراين دولت براي تداوم خدمترساني موثر خويش در چهار سال دوم، تجهيز خود براي رقابت تمامعيار با رقيب احتمالي و نيز حفاظت و صيانت از پايگاه اجتماعي و سازمان راي سال ٩٢ خود فعالتر از آنچه كه امروز عمل ميكند، بايد اقدام كند.
اخيرا تحركات احمدينژاد براي انتخابات سال ٩٦ را شاهد هستيم. اگرچه حضور او در انتخابات و تاييد يا رد صلاحيت شدن او هنوز مشخص نشده است. فكر ميكنيد چنين تحركاتي چه معناي دارد و با چه هدفي از سوي اصولگرايان دنبال ميشود؟
طبق تجربه ٨ ساله دو دولت احمدينژاد، روانشناسي فردي شخص او و روحيات حاكم بر حلقه اول اطرافيانش پيشبيني ميكنم كه جريان آقاي احمدينژاد يكي از نقشآفرينان صحنه انتخابات آينده خواهد بود. به اين معنا كه اصولگرايان با طرح كانديداتوري او اهدافي را دنبال ميكنند. اينكه شخص او تصميم به نامزدي در انتخابات بگيرد يا بتواند از فيلتر نظارتي شوراي نگهبان عبور كند يا خير، هنوز مشخص نيست. او اگر توان عبور از فيلتر شوراي نگهبان را داشته باشد، همچنان مشخص نيست كه او نامزد اصلي جريان راست خواهد بود يا نامزد فرعي و در سايه اين جناح. به هر حال در هر يك از اين دو شكل آقاي احمدينژاد آمادگي دارد كه با آقاي دكتر روحاني چه به عنوان كانديداي اصلي و چه به عنوان واسطه نقد و تخريب آقاي روحاني و اطرافيانش در آرايش انتخاباتي آينده ورود پيدا كند.
اشاره كرديد كه جريان آقاي احمدينژاد نقشآفرين خواهد بود. به اين نقشآفريني دقيقتر اشاره كنيد.
جريان احمدينژاد و شخص او از فرصت تبليغاتي انتخاباتي فرارو براي دفاع مواضع و عملكرد خويش و نيز به چالش كشاندن رويكردها و عملكردهاي دولت يازدهم به صورت بهينه استفاده خواهد كرد. اگر شرايط حضور او در جايگاه نامزد رياستجمهوري دوازدهم از سوي نهادهاي نظارتي فراهم شود با ادعاي جايگزيني و نوسازي دولت ايفاي نقش خواهد كرد. در غير اين صورت اگر زمينه فراهم نشود در به چالش كشيدن دولت فعال ميشود كه بدون شك اين موضع مورد حمايت جريان اصولگراست. حتي بخشي كه احمدينژاد را قبول ندارد، هم از اين رفتار احمدينژاد عليه دولت روحاني استقبال ميكند. احمدينژاد در انجام اقدامات فرسايشي عليه دولت روحاني از هيچ كوششي فروگذار نخواهد كرد.
اگر احمدينژاد در اين انتخابات نيايد براي كانديداي ديگر جريان اصولگرايي راه را باز ميكند؟
احمدينژاد اگر كانديداي در سايه باشد، تسهيلكننده راه اصولگرايان خواهد بود. اگر موفق به عبور از فيلترهاي نظارتي شود محتملترين رقيب روحاني به شمار ميآيد.
دو تجربه سال ٩٢ و ٩٤ از وضعيت ائتلاف و وحدت جناح راست ديديم. آيا در سال ٩٦ تندروها ميتوانند با اصولگرايان معتدل تن به ائتلاف دهند يا خير؟
تجربه كنار آمدن منتقدان و حتي هتاكان به آقاي لاريجاني در جريان انتخاب رييس مجلس كه حتي اعلام كرده بودند به صورت جبري در انتخاب لاريجاني به عنوان رياست مجلس همگرايي ميكنند، اين فرضيه را تقويت ميكند كه با همين رويكرد كاركردگرايانه يكي شدن همه طيفهاي اصولگرايي در رقابت با آقاي دكتر روحاني براي سال ٩٦ دور از ذهن نيست.
جريان اصولگرايي آيا گزينه جدي در مقابل آقاي روحاني ميتواند داشته باشد؟
به احتمال بسيار زياد جريان اصولگرا در مقابل آقاي روحاني حضور رقابتي تمامعيار خواهد داشت. چرا كه تداوم حضور اين جريان سياسي منوط به ورود فعال به انتخابات رياستجمهوري آينده است. مضافا اينكه با توجه به جهتگيريهاي فعلي دولت اين جريان نظرات متفاوتي دارد. از همه مهمتر اينكه از منظر قضاوت افكارعمومي كشور تمامي پيامدهاي ناشي از دو دولت احمدينژاد به لحاظ سياسي و مسووليت ملي و عمومي متوجه اين جريان سياسي است كه بهطور طبيعي به دنبال تداوم حضور سياسياش و هم اقناي افكار عمومي از طريق برخورد فعال با صحنه انتخابات آينده خواهد بود.
گزينههاي جريان راست چه كساني ميتوانند باشند؟
در مورد افراد بايد مقداري صبر كرد ولي در اينكه آقاي احمدينژاد كانديداي اصلي يا فرعي خواهد بود شكي نيست. چرا كه اصولگرايان در درون جناح مشكلات زيادي دارند و اگر لازم باشد از اين هم ابزاري براي سهل كردن مسير استفاده ميكنند. البته اينكه آنها با تمام اين ابزارها بتوانند بر مشكلات موجود در بين طيفهاي گسترده خود كنار بيايند جاي سوال دارد.
ارسال نظر